دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 61 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 54 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
یکی از عناصر پیش زمینه ی مؤثر بر بازده و پیامدهای یادگیری ،ساختار و محیط یادگیری اول است، عوامل موقعیتی یا محیطی،عوامل ایجاد کننده فضایی هستند که درآن تکلیف یادگیری انجام می شود(بیگز،1985 به نقل از پارسا وساکتی1386 ص110).توجه به مؤلفه محیط یادگیری تقریباً به اوائل سال 1960 برمیگردد یعنی زمانی که بلوم اشاره کرد که می توان از ملاک محیط یادگیری کلاس برای پیشبینی پیشرفت تحصیلیافراد استفاده کرد.در آن زمان تحقیقات درخصوص موفقیت تحصیلی افراد متوجه محیط های یادگیری کارآمد شد(اندرسون و والبرگ، 1974؛والبرگ،1974 به نقل از پارساوساکتی1386 ص110). علاقه به تحقیق درباره محیط یادگیری، به ویژه از زمانی بیشتر شد که محققان دریافتند که بازده و پیامدهای یادگیری شناختی وعاطفی و نگرش افراد در مورد یادگیری، تاحد زیادی تحت تأثیر ادراک آنها از این محیط است(اندرسون و والبرگ،1974 به نقل از پارسا وساکتی1386).محیط یادگیری از آن زمان به بعد به ادراک مشترک دانش آموزان و استادان از محیط کلاس درس اطلاق شد(فریزر،1986 به نقل از پارسا وساکتی1386ص110).
عوامل فردی
علاوه براینها تأثیر عنصر ادراک از محیط و موقعیت یادگیری در بازده و پیامدهای یادگیری ، عوامل فردی نیز جایگاه ویژه ای دارند.همان طور که می دانیم دانش آموزان از لحاظ توانایی های ذهنی، روش های آموختن ،سبک و سرعت یادگیری، آمادگی و علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام فعالیت های تحصیلی باهم تفاوت دارند.بنابراین درنظر گرفتن تفاوت های فردی افراد در آموزش و برخورد متناسب با ویژگی های خاص آنان از وظایف مهم هر نظام آموزشی است.نتایج پژوهش های انجام شده دراین باره نیز بر این حقیقت تأکید کردهاند که توجه به تفاوت های فردی یادگیرندگان از سوی مربیان، در بهبود کیفیت یادگیری و افزایش سطح پیشرفت تحصیلی آنان بسیار تأثیرگذار است. آنچه در سال های اخیر بیشتر از بقیه عوامل مؤثر بر یادگیری نظر روانشناسان تربیتی و متخصصان آموزشی را به خود جلب کرده، تنوع سبک های تفکر و رویکردهای یادگیری بوده است. این تفاوت ها عمدتاً در چگونگی برخورد یادگیرنده با موضوع های مختلف یادگیری و نحوه فراگیری، نگهداری واستفاده از آن یادگیری ها مطرح بوده است.(پارساو ساکتی1386 ص110).
سبک تفکر
سبک تفکر، رویکرد ترجیحی فرد برای استفاده از توانایی های خودش است.به عبارت دیگر، سبک تفکر به خودی خود توانایی به حساب نمیآید،بلکه یک گرایش ترجیحی است (استرنبرگ[1]،1994 به نقل از یمینی وهمکاران 1387ص88). به اعتقاد استرنبرگ سبک تفکر در افراد، شیوه ای برای به کارگیری توانایی های آنها است.از نظر او تمایز بین سبک و توانایی مهم است. توانایی، یعنی آنکه فرد بتواند از عهده کاری خوب برآید.حال آن که سبک فرد یعنی تمایل او به چگونگی انجام دادن کاری. بی شک،دو فرد با توانایی های یکسان می توانند سبک های تفکر گوناگونی داشته باشند.سبک های تفکر نه خوب هستند نه بد،بلکه با یکدیگر متفاوت هستند (استرنبرگ، 1994 به نقل از یمینی وهمکاران1387).استرنبرگ از 13 سبک تفکر نام می برد و آنها را در پنج بعد جای می دهد که عبارتند از: کارکردها[2]،شکلها، سطح ها،گستره ها و گرایش ها( زانگ و استرنبرگ،2005 به نقل ازحجازی و همکاران).
[1]. Sternberg
[2].Functions
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 150 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 47 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
با وجود اینکه ممکن است برخی از رفتارهای انسان ، واکنشی ناشی از محیط و یا رفتارهای دیگران باشد ولی به نظر می رسد که بیشتر رفتارهای انسان بر اساس آموخته های اوست .
انسان در واقع هیچگاه از یادگیری فارغ نخواهد شد ، در محیط کاری خود از روسا، همکاران ، ارباب رجوع و حتی مرئوسین خود یاد میگیریم .
تعریف یادگیری : 1
یاد گیری را به طرق مختلف تعریف نموده اند ، به زعم یکی از نویسندگان یادگیری عبارتست از یک تغییر دائمی در رفتار و یا در الگوی رفتاری است که از تجربه ممتد ناشی می شود . بنابر این یادگیری را نمی توان حالت روحی روانی و یا جسمی موقت دانست که ممکن است از روی نیاز ، بیماری ، مصرف الکل و یا سایر مواد مخدر ایجاد شده باشد . (گوتسچ[1]و استنلی[2]،1987)
تئوریها و نظریه های یادگیری :
تئو ری محرک ـ پاسخ ، که گاهی تحت عنوان تئوری و یا مکتب « رفتار گرایان » هم مطرح شده است نظر دانشمند اینست که یادگیری را ایجاد ارتباط بین محرک و یک پاسخ می دانند و به این نتیجه رسیده اندکه یادگیری در انسان هم می تواند در نتیجه تشویق و تنبیه و یا بهتر بگویم « پاداش و نتیجه » انجام پذیرد .
اسکینر2 معتقد است به شرطی انسان یاد می گیرد که رفتار ناشی از یادگیری موجب دریافت پاداش گردد به عنوان مثال ، اگر شخص برای گذرانیدن یک دوره آموزشی معرفی شود زمانی به یادگیری اقدام می نماید که مطمئن شود گذرانیدن دوره مذکور و افزایش دانش ، مهارت و رفتار مطلوب ، او را به هدفهای معنوی ، مادی و یا هر دوی آنها خواهد رسانید .
مکتب گشتالت 3 : تاکید بسیاری به کل نگری دارد . پیروان این مکتب معتقدند برای ارتقای میزان یادگیری ، قسمت های گوناگون یک برنامه آموزشی باید متشکل از مباحث با معنی و مرتبط با کل برنامه های آموزشی باشد این مطلب در واقع اشاراتی به طراحی و تنظیم برنامه های آموزشی و سازماندهی دوره های مختلف آموزشی دارد . (گوتسچ و استنلی ،1987)
2-28-3تئوریهای یادگیری اجتماعی :
به اهمیت مراودات اجتماعی و تاثیر آن در یادگیری انسان تاکید فراوان دارد بر اساس این نظریه هر چیزی را که بتوان با تجربه مستقیم آموخت ، با مشاهده مستقیم هم امکان آموختن آن وجود دارد .
بنابر این به زعم پیروان نظریه مذکور انسان می تواند از مشاهدات خود الگو سازی نماید . این تئوری استفاده از وسایل آموزشی از قبیل تصویر ، فیلم و ویدئو را به عنوان الگوهای رفتار توصیه می نماید . (مدوری و استیپل ،2000)
2-28-3تئوری آسان سازی :
تئوری آسان سازی در یادگیری تاکید به مشارکت دادن آموزش گیرندگان در مراحل آموزش دارد بر اساس این تئوری شرکت کنندگان در دوره های آموزشی ، منابع خوبی برای انتقال دانش و مهارت و رفتارهای لازم هستند که به هر طریق باید آنان را به مشارکت در مباحث تشویق نمود . در این صورت کارشناسان ، اساتید و یا مربیان آموزشی در واقع بیشتر نقش تسهیل کننده را ایفا می نمایند نه کنترل کننده یا ارائه کننده کل مطالب .
2-28-4اصول یادگیری :
این اصول عبارتند از :
ـ راهنمایی
ـ استانداردهای عملکرد و آگاهی از نتایج آن
ـ پاداش و پیگیری
ـ انگیزش
ـ انتقال
راهنمایی :
کارکنانی که در دوره های آموزشی شرکت می نمایند از همان ابتدای شروع دوره نیاز به راهنمایی و تـوجیه دارنـد ایـن راهنمائیها خـود نیاز به یادگیری از راه آزمایش و خطا را تقلیل می دهد وکار آموزان را از سر درگمی نجات میدهد برخی صاحبنظران بر این عقیده اند که انسانها به منظور یادگیری از طریق تجارت مفید ، سازنده و موفقیت آمیز نیاز به راهنماییهای دقیق و تشویق کننده دارند .
استاندارد های عملکرد و آگاهی از نتایج کار :
به نظر روانشناسان تربیتی ، انسانها زمانی بهتر یاد میگیرند که از نتایج یادگیری خود و هدف آن مطلع باشند آنها باید استاندارد های کاری خود را که در واقع انتظارات سازمان و مدیریت از آنها است بخوبی بدانند و هدف آنان کسب دانش ، مهارت و رفتارهای لازم برای انجام موفقیت آمیز شغل در رسیدن به استانداردها باشد ازطرف دیگر ، کارشناسان و مسئولین آموزش هم باید در ارزشیابی برنامه های آموزشی میزان کسب دانش ، مهارت و رفتارهای لازم را اندازه گیری نموده و از نتایج آن، شرکت کنندگان را مطلع نمایند .
اساتید و مربیان آموزشی باید کاملاً مطمئن شوند که نتایج عملکرد شرکت کنندگان در دوره های آموزشی به صورت باز یافت به آنان منعکس شده و اصلاحات لازم در نحوه عمل آنها انجام گیرد ، به نظر بسیاری از کارشناسان امور آموزشی ، بازیافت موثر ترین عامل در نیل به اهداف آموزشی است ، مشروط بر اینکه سریع و صریح باشد
پاداش و پیگیری :
تجربه نشان داده است که اگر آموزش همراه با پیگیری به وسیله مربیان آموزش و در نظر گرفتن پاداش برای شرکت کننده در قبال مطالب آموخته شده باشد ، موثر تر خواهد بود ، پاداش می تواند به صورتهای اضافه حقوق و دستمزد ، ترفیع و یا هر طریق ممکن که برای سازمان ، مدیریت و کارکنان مورد پذیرش باشد ، در نظر گرفته شود .
1 .Learning
[1] Goetsch
[2] Stanley
3 . Gestalt school
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 64 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
رفتار گرایان یادگیری را «تغییر در رفتار قابل مشاهده و اندازه گیری» تعریف کرده اند، ولی از دیدگاه گشتالت، یادگیری عبارت از «کسب بینش های جدید یا تغییر در بینش های گذشته» است. چنان که ملاحظه می شود، تعریف های یادگیری با نگرش فلسفی به تعلیم و تربیت و روان شناسی تربیتی، ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم دارد. یادگیری با هر بینشی که تعریف شود، اساس رفتار انسان را تشکیل می دهد و نخستین صفت مشخص آن تغییر است. تغییری که به تدریج رخ می دهد، نسبتاً ثابت و پایدار است و بر اثر تجربه حاصل می شود. از طریق یادگیری، فرد با محیط خود آشنا می شود، در مقابل محیط مقاومت می کند، محیط را تغییر می دهد، برای تأمین احتیاجات خود از آن استفاده می کند، گاهی تحت تأثیر آن قرار می گیرد و زمانی خویشتن را با آن منطبق و سازگار می سازد. در واقع یادگیری فرآیندی است که طی آن رفتار موجود زنده، بر اثر تجربه،
تغییر یابد(شعبانی،1384).
جامع ترین تعریفی که تا کنون از یادگیری ارائه شده تعریف هیلگارد[1] و مارکوییز[2] است. در این تعریف یادگیری عبارت است از:« فرآیند تغییرات نسبتاً پایدارکه در رفتار بالقوه ی فرد بر اثر تجربه ایجاد می شود». این تعریف نسبت به تعاریف دیگر رجحان و برتری خاصی دارد؛ زیرا دیدگاهی جدید از فرآیند یادگیری ارائه داده است و این دیدگاه جدید را می توان در مفاهیمی همچون فرآیند، تغییر[3]، نسبتاً پایدار، رفتار بالقوه و تجربه[4] جستجو کرد(اکبری شلدرّه ای و همکاران،1390).
یادگیری به طور کلی فعالیتی دگرگونساز است؛ که افراد را برای مقابله با رویدادها و سازش با محیط آماده میسازد و در موقعیت های مختلف و در اکثر سطوح زندگی حیوانی از بازتاب های شرطی جانوران پست تا فرایندهای پیچیده شناختی افراد آدمی رخ میدهد. آزمایش های گوناگون پژوهشگران و زیستشناسان درباره گونههای جانداران در ردههای بسیار پایین نشان داده است که محرک های معینی در شرایط خاصی موجب تغییر رفتار آن ها میشوند. انسان که کامل ترین و پیشرفتهترین موجود کره زمین است. هنگام تولد ناتوانترین و درماندهترین آن هاست و با بیشترین استعدادها برای یادگیری قادر است از تجربههای خود به بهترین وجه سود جوید و پاسخ ها و تجربههای آموخته او مهم ترین اندوختههای رفتاریش را تشکیل میدهند. یادگیری در واقع هم یک رشته فرایند است و هم فرآوردۀ تجربهها. بعضی از فرایندهایی که در داد و ستد بین موجود آدمی و محیط انجام میگیرد عبارتند از احساس و ادراک، یادآوری، نمادسازی، اندیشههای مجرد و تخیلی و سرانجام رفتار. یادگیری را نباید منحصراً به صورت پیشرفت های مواد درسی که در کانون های آموزشی انجام میشود تصور نمود. وقتی کودکی بتواند توپی را بگیرد یا آن را پرتاب کند، راه برود، حرف بزند، یا آنکه نوجوانی دوچرخه سواری و موتور سواری کند و یا وقتی مادری از نوع گریه کودک خود به نیاز خاص یا ناراحتی او پی ببرد، در همه این حالت ها بیشک امر یادگیری به وقوع میپیوندد. گرچه گروهی از افراد به سبب آن که این گونه رفتارها با درس و مدرسه سر وکار ندارند آنها را یادگیری نمیدانند. یادگیری در حقیقت دارای مفهوم بسیار گستردهای است که در قالب های دگرگونی، عادت شکنی، ایجاد علاقه، نگرش های نو، درک ارزش، ذوق و سلیقه و پیشداوری یا حب و بغض پدیدار میشود. همچنین، شیوه ترکیب و کاربرد معلومات در استدلال، تفکر، نظریهپردازی، حل مسئله، احساس و عواطف عمیق انسانی، خودشناسی و دگرگونی هایی که در کل شخصیت به وجود میآیند همه از یادگیری مایه میگیرند(پارسا،1376).
2-11-عوامل و شرایط مؤثر در یادگیری
2-11-1-آمادگی[5]
"شاگرد باید از لحاظ جسمی ، عاطفی ، عقلی و ... رشد کافی کرده باشد تا بتواند بخوبی یاد بگیرد و یادگیری زمانی برایش مفید خواهد بود که از هر نظر آمادگی لازم داشته باشد. او حتی اگر بعضی از جنبههای آمادگی را کسب نکرده باشد، یادگیری برایش خستگی آور و کسل کننده خواهد شد و چندان پیشرفتی نخواهد کرد. اگر کودکی را که از لحاظ جسمی و روانی آمادگی یاد گرفتن و نوشتن را ندارد، تعلیم بدهیم، جریان یادگیری او در این زمینه حتی در سالهای بعدی به کندی پیش خواهد رفت، در صورتی که اگر همین کودک در سنی که آمادگی کافی دارد، تحت تعلیم قرار گیرد، نوشتن را زودتر فرا خواهد گرفت و در این زمینه سریع تر پیشرفت خواهد کرد .آمادگی در زمینههای مختلف متفاوت است. ممکن است فرد از لحاظ عقلی آماده باشد ولی از نظر عاطفی نسبت به امر مورد نظر فاقد احساس مطبوع باشد. مثلاً ترس از معلم احساس عدم امنیت ، دلهره ، اضطراب و پریشانی فکر ممکن است یادگیری را در زمینه مورد نظر مختل کند. رشد و آمادگی ذهنی افراد نیز در فهم و یادگیری علوم مختلف متفاوت است. مثلاً ممکن است شاگردی در مرحلهای از رشد خود آماده درک علوم تجربی باشد، ولی برای درک علوم اجتماعی هنوز آمادگی لازم را بدست نیاورده باشد. بنابراین، معلم باید آمادگی هر یک از شاگردان خود را تدریس مواد درسی در نظر داشته باشد و فعالیتهای آموزشی خود را متناسب با سطح آمادگی آنان عرضه کند. هر چه فرد آمادگی بیشتری برای رفتار معینی داشته باشد، برای انجام دادن رفتار ، به محرک کمتری نیاز دارد. تدریس و فعالیت معلم زمانی بیشترین تاثیر را در یادگیری خواهد که شاگرد به آمادگی لازم رسیده باشد و در غیر این صورت شاگرد همچون چراغی که فتیله آن پایین کشیده شده باشد، هرگز برافروخته نمیشود و چیزی نخواهد آموخت"(شعبانی،1384).
2-11-2-انگیزش[6]
روانشناسان انگیزش را فرآیندهایی می دانند که در برانگیختن، جهت دادن و پایانی ممتاز نقش آفرین هستند، انگیزش در برابر پرسش ها مطرح می شود که چرا آدمی به جای آسایش و خواب به کار و کوشش می پردازد، یا آنکه چرا به یک کار بعضی این اندازه اهمیت می دهد و با وجود دشواری های فراوان از آن دست نمی کشد و به فعالیت هایی که برایش هیچ گونه مشکلی ندارد روی نمی آورد! دقت در متون یادگیری آموزشگاهی خود شواهدی به دست داده، حاکی از این که ویژگی های عاطفی دانش آموزان (یعنی علاقه و انگیزش آنها نسبت به درس) در جریان یادگیری آموزشگاهی، هم نقش علت را بازی می کند و هم معلول. معنی این سخن آن است که یادگیرندگان علاقمند به یک موضوع، نسبت به یادگیرندگان کم علاقه، موفقیت بیشتری کسب می کنند و این موفقیت بیشتر، سطح علاقه و انگیزش آنها را نسبت به آن موضوع و موضوعات مشابه آن افزایش می دهد. به قول بلوم: «عاطفه مربوط به یادگیری آموزشگاهی دانش آموز، پیشرفت آموزشگاهی او را تحت تأثیر قرار می دهد و پیشرفت آموزشگاهی او، به نوبه خود، بر عاطفه مربوط به یادگیری آموزشگاهی وی اثر می گذارد». اگر یادگیرنده معتقد شده باشد که در گذشته، در یادگیری مطالب مشابه با مطلب جدید موفق بوده است، با علاقمندی با مطلب جدید برخورد خواهد کرد. اما اگر به این اعتقاد رسیده باشد که یادگیری مطلب جدید نیز مانند یادگیری مطالب مشابه گذشته منجر به شکست خواهد شد، علاقه ای نسبت به یادگیری آن مطلب از خود نشان نخواهد داد. بنابراین می توان چنین نتیجه گرفت که معلم، برای افزایش سطح علاقه و انگیزش دانش آموزان خود نسبت به یادگیری موضوع های درسی، باید سعی کند شرایط یادگیری آموزشگاهی را بهبود بخشد و کیفیت روش آموزشی خود را افزایش دهد تا از این طریق دانش آموزان به موفقیت دست یابند و نسبت به توانایی خود در امر یادگیری اعتماد به نفس کسب کنند. این نتیجه گیری دقیقاً منطبق بر سفارش هایی است که آزوبل برای افرایش سطح انگیزش دانش آموزان به معلمان کرده است(غلام نیا،1385،ص10).
[1]-Hilgard
[2]-Marquiz
[3]-modification
[4]-potential behavior & experience
[5]-readiness
[6]- Motivation
دسته بندی | پردازش تصویر |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 726 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 68 |
عنوان :مروری بر سیستم های تشخیص چهره و الگوریتم های یادگیری
تعداد صفحات : 68
چکیده:
بیـشتر تحقیقـات بوسـیله فیزیولوژیـستهـا و روانـشناسان و مهندسـان روی موضـوعات مختلـف از تشخیص چهره بوسیله ماشین و انسان، صورت گرفته است. اهمیت روش های اتوماتیک تـشخیص چهـره، ما را بر آن داشته است که برای ادامه کار در این زمینـه، تحقیـق کـاملی روی کارهـای انجـام گرفتـه، از پیدایش این رشته از علم کامپیوتر انجام دهیم. اگر چه بسیاری از تئوری ها و فرضیه هـای مطـرح شـده،روی مجموعه ای از تصاویر کوچک، بررسی شده اند، ولی توانسته اند بسیاری دستاوردهای مهمی در ایـن زمینه به همراه داشته باشند.
در این تحقیق، ابتدا تاریخچه ای از موضـوعات مربـوط بـه تـشخیص هویـت، بـا اسـتفاده از خـواص بیومتریک ارائه شده و در ادامه بحث تشخیص چهره را به صورت اختصاصی در میـان مباحـث بیومتریـک ارائه شده است. ساختار و چهارچوب عمومی یک سیـستم تـشخیص چهـره، مهمتـرین موضـوع در آمـاده کردن آن می باشد، همچنین الگوریتم ها و روش هایی که بر اساس آن تشخیص چهره انجام مـی گیـرد،قسمت اصلی این تحقیق می باشد که شامل گروه بندی ها و نوع دیدگاه به مسئله می باشد که در انتهای بحث، استفاده از آموزش و یادگیری و الگـوریتم هـای آن را در بحـث کـشف چهـره، محـدود کـرده ایـم.
مشکلات مربوط به تشخیص چهره، می توانند شامل نور، زاویه دید دوربین، حرکت و سایر موارد محیطـی باشند، که این مشکلات نیز به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند.
مقدمه:
در دنیای به هم پیوسته و پیچیده امروزی، نگهداری و امنیت اطلاعـات، بـسیار مهـم و مـشکل شـده است، هر چند وقت یکبار در مورد تبهکاری های مربوط کارتهای اعتباری، هک شدن کامپیوترها و نقض امنیت در شبکه ها و دولت ها، چیزهایی می شنویم. در بیشتر این کلاهبرداری ها، افراد خاطی، به نحـوی امنیت سیستم ها را با عبور از سد محافظت های از قبل تعیین شده، مورد دستبرد قرار داده اند.
تکنولوژیهای جدید برای تعیین هویت منحصر هر فرد، بر پایه روش های Biometric بنیـان نهـاده شده اند. که این روش ها، روشهای خودکـاری از بـازبینی و تـشخیص هویـت موجـودات زنـده در زمینـه ویژگیهای فیزیکی از قبیل اثر انگشت یا وضعیت چهره، و یا سایر رفتارهای افراد، از قبیل دست دادن، می باشند. به این دلیل که، ویژگی های فیزیکی خیلی کمتر تغییر می کنند، ولی موارد رفتاری ممکـن اسـت به علت استرس، وضعیت روانی شخص، یا موقعیت شخص به راحتی دستخوش تغییـرات شـوند، در میـان روش ها و متدهای مختلف برای تعیین هویت، روش هایی که از ویژگی های فیزیکی استفاده مـی کننـد، علی رغم مشکلاتی که هنگام پیاده سازی وجود دارد، قابل اعتمادتر از آنهـایی هـستند کـه ویژگـی هـای فیزیولوژیکی(زیستی) را بکار می گیرند.
با بررسی زندگی دیجیتالی بشر، به راحتی متوجه این نکته خواهیم شد که امـروزه بـشر بـا نیازهـایی مواجه است که در سالهای قبل این نیازها وجود نداشت. این نیازها شامل سازمان، گروه و امنیت آنها مـی باشد. همیشه افزایش جمعیت و تحرک آن در همه جهت ها، باعث بالا رفـتن راه هـای انتقـال و اشـتراک اطلاعات، شده است، که این تغییر مکان ها، در ساختارهای پیچیده ای انجام مـی شـوند. همـانطوری کـه تحرک، نشات گرفته از رفتارهای انسانی و اطلاعاتی است، امنیت نیز اطلاعـات شخـصی و مقـادیر آنهـا را شامل می شوند. در محیط هایی که اهمیت امنیت و تشکیلات، افزایش یافتـه اسـت، شناسـایی و تعیـین اعتبار در زمینه های گوناگونی از تکنولوژی ها توسـعه داده شـده انـد. کنتـرل ورودیهـای سـاختمان هـا،کنترل دسترسی در کامپیوترهای عمومی، مثالهایی هستند کـه نـشان دهنـده تـشخیص هویـت و اعتبـار سنجی در جامعه کنونی میباشند.
روش تشخیص چهره (Face Recognition) یکی از چنـدین روش Biometric اسـت کـه دارای دقت بالا بوده و می تواند تا مدت ها قابل اتکا باشد. برخلاف روش های دیگر اعتبار سنجی که لازم بود تـا کاربر حداقل PIN و کلمه عبور، را به یاد داشته باشد، در روش های تشخیص چهره، کاربر خیلی راحت با چهره خودش، می تواند در پروسه اعتبار سـنجی وارد شـود. در حـال حاضـر عـلاوه بـر ایـن کاربردهـای کلاسیک، برای تشخیص چهره، اعتبار سنجی های جدیدی پدیدار شده اند. به طور نمونه، در بانک ها و یـا تأسیسات قضایی که امنیت از سایر ادارات معمولی بالاتر است، امنیت بیشتر توسط کامپیوترهـای زیـادی که امروزه مجهز به چندین دوربین می باشند، انجام می شود. در این حالت، یک نرم افزار تشخیص چهره، به صورت مداوم، آنچه که در جلوی دوربین اتفاق می افتد، را در کنترل داشته و در صورت برخورد بـا هـر گونه وضعیتی خارج از وضعیت از قبل تعیین شده، هشدارهای لازم را اعلام می نماید.
در حال حاضر، چندین روش برای سازماندهی و طبقه بندی زمینـه هـای مختلـف تـشخیص چهـره، امکان پذیر میباشد. به عنوان نمونه، الگوریتم هایی که با چهـره و محـیط آن سـر و کـار دارنـد (هماننـدسیستم های کنترل نشده)، باید با الگوریتم هایی که با سیستم های کنترل شده(هماننـد چـراغ راهنمـا ونورپردازی یک تئاتر) کار می کنند، متمایز گردند. همچنین سیستم هایی که از یک یا چند تـصویر بـرای تشخیص چهره استفاده می کنند، از سیستم هایی کـه از مقـادیر پیوسـته ویـدئویی اسـتفاده مـی کننـد،متمــایز مــیشــوند. در صــورتیکه ایــن تفــاوت هــای ســطح پــایین در مــشکلات ضــروری در Face Recognition حذف شوند، یـک گـروه بنـدی براسـاس سـه حالـت Frontal و Profile و -ViewTolerant ارائه می شود.می توان گفت که الگوریتم های تشخیص چهره، مدل های ساده هندسی را استفاده مـی کننـد، امـا پروسه تشخیص، امروزه در یک علم پیچیده ریاضی و پروسه های Matching وارد شده است. بزرگتـرین پیشرفت آنها در سالیان اخیر، سوق دادن تکنولوژی تشخیص چهره، به صحنههای متاثر از نور مـی باشـد،بدین ترتیب که می توان در شرایط نوری متفاوت نیز، پروسه تشخیص چهره را به نحو مطلوبی انجـام داد.
تشخیص چهره، می تواند برای بازبینی (Verification)و تعیین هویت (Identification)، نیز بـه کـار برده شود.
زمینه های زیاد تجاری، برای ایجاد اینگونه نرم افزارها و امکان دسترسی به تکنولوژی های مورد نیـاز بعد از چندین سال تحقیق، دو دلیل مهم برای تکیـه بـر اهمیـت Face Recognition و ادامـه تـلاش برای داشتن سیستم های قوی تر می باشد.
روش های مطمئن زیادی از تشخیص بیومتریک اشخاص، وجود دارد. برای مثال، روش های آنالیز اثر انگشت یا بررسی عنبیه و شبکیه، اشخاص هم اکنون وجود دارند. از آنجائیکه یک تصویر چهره، می توانـد از روبرو یا نیم رخ باشد، بیشتر اوقات بدون همکاری و حتی اطلاع شخص مورد نظر، عمل می کند. جدول الف، تعدادی از برنامه های مربوط به Face Recognition را نشان می دهد.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 1228 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
دانلود پاورپوینت ارئه کلاسی با عنوان یادگیری سازمانی و سازمانهای یادگیرنده در حجم 25 اسلاید ویژه ارائه کلاسی درسهای مبانی سازمان و مدیریت، مدیریت عمومی، تئوریهای مدیریت و اصول مدیریت رشته های مجموعه مدیریت و مدیریت اجرایی
عنوان: دانلود پاورپوینت یادگیری سازمانی و سازمانهای یادگیرنده
فرمت: پاورپوینت ( قابل ویرایش )
تعداد اسلاید: 25 اسلاید
دسته: مدیریت
این فایل شامل پاورپوینتی در زمینه " یادگیری سازمانی و سازمانهای یادگیرنده" در حجم 25 اسلاید می باشد که می تواند جهت ارائه در کلاس (به عنوان سمینار یا کنفرانس) درسهای مبانی سازمان و مدیریت، مدیریت عمومی، تئوریهای مدیریت و اصول مدیریت رشته های مجموعه مدیریت و مدیریت اجرایی مورد استفاده قرار گیرد.
بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر است:
تعاریف یادگیری سازمانی
اهداف سازمان یادگیرنده
فرآیند یادگیری سازمانی
انواع یادگیری سازمانی
یادگیری تک حلقه ای و دو حلقه ای
ابعاد سازمان یادگیرنده یا 5 اصل یادگیری سازمانی
سازمان یادگیرنده
تعاریف سازمان یادگیرنده
فعالیت های سازمان یادگیرنده
ویژگی سازمان یادگیرنده
سیر تکامل سازمانهای یادگیرنده
زمینه های شکل گیری نظریه سازمان یادگیرنده
اجرای تئوری سازمان یادگیرنده
مدل چرخه یادگیری در سازمان یادگیرنده
مراحل تبدیل شدن به یک سازمان یادگیرنده
پاورپوینت تهیه شده بسیار کامل و قابل ویرایش بوده و به راحتی می توان قالب آن را به مورد دلخواه تغییر داد و در تهیه آن کلیه اصول نگارشی، املایی و چیدمان و جمله بندی رعایت گردیده است.