دسته بندی | کامپیوتر |
بازدید ها | 35 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 4210 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
IEEE-ICB 2015
Multi-label CNN Based Pedestrian Attribute Learning for Soft Biometrics
Abstract
Recently, pedestrian attributes like gender, age and
clothing etc., have been used as soft biometric traits for recognizing
people. Unlike existing methods that assume the
independence of attributes during their prediction, we propose
a multi-label convolutional neural network (MLCNN)
to predict multiple attributes together in a unified framework.
Firstly, a pedestrian image is roughly divided into
multiple overlapping body parts, which are simultaneously
integrated in the multi-label convolutional neural network.
Secondly, these parts are filtered independently and aggregated
in the cost layer. The cost function is a combination
of multiple binary attribute classification cost functions.
Moreover, we propose an attribute assisted person reidentification
method, which fuses attribute distances and
low-level feature distances between pairs of person images
to improve person re-identification performance. Extensive
experiments show: 1) the average attribute classification
accuracy of the proposed method is 5.2% and 9.3% higher
than the SVM-based method on three public databases,
VIPeR and GRID, respectively; 2) the proposed attribute assisted
person re-identification method is superior to existing
approaches.
یادگیری مشخصه ی عابر پیاده براساس CNN چند برچسبی برای بیومتریک نرم
چکیده
به تازگی، ویژگیهای عابر پیاده مثل جنس، سن و لباس و غیره، بهعنوان صفات بیومتریک نرم برای شناختن افراد استفاده شدهاند. برخلاف روشهای موجود که استقلال ویژگیها را در طول پیشبینی آنها در نظر میگیرد، یک شبکهی عصبی پیچیده چند برچسبی (MLCNN) را به منظور پیشبینی مشخصات متعدد همراه با هم در چارچوب یکپارچه ارائه میکنیم. ابتدا، تصویر عابر پیاده تقریبا به چند بخش همپوشانیکنندهی بدن تقسیم میشود، که بطور همزمان در شبکه عصبی پیچیدهی چند برچسبی ادغام میشوند. در مرحلهی دوم، این بخشها بطور مستقل در لایهی هزینه فیلتر و طبقهبندی میشوند. تابع هزینه ترکیبی از چند تابع هزینهی طبقهبندی ویژگی دودویی است. علاوه بر این، روش باز شناسایی شخص به کمک ویژگی را ارائه میکنیم، که فواصل ویژگی و فواصل ویژگی سطح پایین را بین جفت تصاویر فرد به منظور بهبود عملکرد بازشناسایی فرد ترکیب میکند. آزمایشهای گسترده نشان میدهند: 1) میانگین دقت طبقهبندی ویژگی روش ارائه شده به ترتیب 5.2% و 9.3% بیشتر از روش مبتنی بر SVM در سه پایگاه داده عمومی، VIPeR و GRID است، 2) روش پیشنهادی بازشناسایی فرد به کمک ویژگی نسبت به روشهای دیگر برتری دارد.
یادگیری مشخصهی عابر پیاده براساس CNN چند برچسبی برای بیومتریک نرم
چکیده
به تازگی، ویژگیهای عابر پیاده مثل جنس، سن و لباس و غیره، بهعنوان صفات بیومتریک نرم برای شناختن افراد استفاده شدهاند. برخلاف روشهای موجود که استقلال ویژگیها را در طول پیشبینی آنها در نظر میگیرد، یک شبکهی عصبی پیچیده چند برچسبی (MLCNN ) را به منظور پیشبینی مشخصات متعدد همراه با هم در چارچوب یکپارچه ارائه میکنیم. ابتدا، تصویر عابر پیاده تقریبا به چند بخش همپوشانیکنندهی بدن تقسیم میشود، که بطور همزمان در شبکه عصبی پیچیدهی چند برچسبی ادغام میشوند. در مرحلهی دوم، این بخشها بطور مستقل در لایهی هزینه فیلتر و طبقهبندی میشوند. تابع هزینه ترکیبی از چند تابع هزینهی طبقهبندی ویژگی دودویی است. علاوه بر این، روش باز شناسایی شخص به کمک ویژگی را ارائه میکنیم، که فواصل ویژگی و فواصل ویژگی سطح پایین را بین جفت تصاویر فرد به منظور بهبود عملکرد بازشناسایی فرد ترکیب میکند. آزمایشهای گسترده نشان میدهند: 1) میانگین دقت طبقهبندی ویژگی روش ارائه شده به ترتیب 5.2% و 9.3% بیشتر از روش مبتنی بر SVM در سه پایگاه داده عمومی، VIPeR و GRID است، 2) روش پیشنهادی بازشناسایی فرد به کمک ویژگی نسبت به روشهای دیگر برتری دارد.
دسته بندی | مدیریت مالی |
بازدید ها | 18 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 95 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 70 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چهارچوب این پژوهش از نوع پنداشتی و بر اساس مفاهیمی چون آموزش ، یادگیری ، انگیزه یادگیری و سطوح مختلف آن و چگونگی تامین نیازهای اساسی روانی بر اساس تئوری خود تعیین کنندگی استوار است و در راستای آن مفاهیم فوق در محیط بالینی پرستاری مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
کلمه آموزش از واژه لاتین “educate” که به معنای آموختن است مشتق شده است.ریشه کلمه آموزش به معنای آشکار نمودن توان بالقوه یک فرد است. آموزش رفتارهای فرد را اصلاح مینماید و باعث تغییراتی در رفتار فرد میگردد که برای وی سودمند است.میتوان گفت آموزش یک فرایند اجتماعی است که اهمیت آن دراصلاح رفتار است(29) و طیف وسیعی از فعالیتها را در برمیگیرد(30).
همچنین آموزش به فعالیتهای حرفه ای معلم گفته میشود و به عنوان فراهم آوردن فرصتهایی برای اینکه دانشجویان یاد بگیرند، تعریف شده است.پس بنا به تعریف آموزش به فعالیتهایی گفته میشود که با هدف آسان ساختن یادگیری از سوی آموزگار طراحی میشود و بین آموزگار و یادگیرنده بصورت کنش متقابل جریان می یابد و نقش معلم صرفا فراهم آوردن شرایط و امکاناتی است که یادگیری را آسان میسازد(33). از این رو آموزش مجموعه فعالیتهایی است که در خدمت پرورش و کارآموزی قرار دارند(5).
هایگرن[1] معتقد است که آموزش فرایندی مرکب است که تعبیر متفاوتی از دیدگاه های مختلف دارد. فیلسوفان عامل اصلی آموزش را مد نظر قرار میدهند و روانشناسان به فرد یادگیرنده و فرایند یادگیری مینگرند و جامعه شناسان به سیستم اجتماعی که در تعامل با گروه و فراگیرنده است، میپردازند( 27 ).
نظامهای آموزشی و فعالیتهای حاکم بر آن با توجه به پیشرفت جوامع، همواره دستخوش تغییر و تحول است که این امر خود معلول تحولات اجتماعی و علوم مختلف آن میباشد. سرعت تحول نظامهای آموزشی به حدّی است که گاهی موجب تغییر کل ساختار آموزشی جامعه میگردد(14). از این رو در دنیای امروز هیچکس از آموزش و یادگیری2 بی نیاز نیست و یادگیری بخشی از زندگی انسانها محسوب میگردد. شاید به جرأت بتوان گفت که مهمترین اصل زندگی انسانها یادگیری است؛ زیرا انسان از بدو تولد تا انتها با فرایندهای مختلف یادگیری روبهرو میباشد(31).
مفهوم یادگیریرا میتوان به صورتهای مختلف تعریف کرد : کسب دانش و اطلاعات، عادتهای مختلف، مهارتهای متنوع و راه های گوناگون حل کردن مسائل مختلف.به گفته هرکنهان و السون[2] یادگیری یکی از مهم ترین موضوعات در روانشناسی امروز و در عین حال یکی از مشکل ترین مفاهیم برای تعریف کردن است(5).
رفتارگرایان یادگیری را تغییر در رفتار قابل مشاهده و اندازه گیری و پیروان مکاتب شناختی، آن را کسب بینشهای جدید و یا تغییر در بینشهای گذشته عنوان میکنند(31).
شاید یکی از جامعترین تعاریف یادگیری از دیدگاه مارکس و هلیوس[3] باشد. در این تعریف آمده است یادگیری یعنی ایجاد تغییرات نسبتا پایدار در رفتار بالقوه یادگیرنده، مشروط بر آنکه این تغییر بر اثر اخذ تجربه رخ دهد(5). در جریان هر یادگیری دو شرط اساسی یعنی فراگیر و فراده وجود دارند. البته بدیهی است که فراده یا معلم هرگز چیزی رایاد نمیدهد بلکه شرایط را فراهم میسازد تا فراگیر یاد بگیرد(14). درتوضیح این تعریفلازم است اصطلاحات تغییرنسبتا پایدار،توانایی بالقوه وتجربهشرح داده شود. منظورازتغییرنسبتا ((پایدار))، تغییری است که دوام دارد.هدف از(( توانایی بالقوه))، عبارت است ازتوانایی که فردوجوددارد، اماهنوز ظاهرنشده است. مثلا عده ای ازما این توانایی را داریم که خلبانماهری شویم اما درحال حاضر نمی توانیم خلبانی کنیم. دراین مورد گفته می شودکهتوانایی مابرای هدایت یک هواپیما بالقوه است و هنوز به فعل در نیامده است.هدفازکاربرد کلمه ((تجربه)) این است که تغییراتی را می توان به عنوان یادگیری به حسابآورد که محصول تمرین باشد نه تغییراتی که دراثر رشد وبلوغ، مثل رشد قد و وزن بهوجود می آید(5 ).
یادگیری یک رویداد کاملا درونی است.تمام آنچه را که ما یاد میگیریم بطور انحصاری و اختصاصی در سلولهای مغزی و احتمالا بصورت الگوهای خاصی از فعالیتهای سلول مغزی ذخیره می شود.برای کسب اطلاع از میزان یادگیری فرد به رفتار قابل مشاهده او مراجعه می کنیم(32). در واقع یادگیری کسب دانش یا مهارت توسط فرد است. برای یادگیری موثر و کارا نیاز است که بدانید دانشجویان چه چیزی را برای یادگیری نیاز دارند. یادگیری بستگی به انگیزه برای یادگیری ، توانایی یادگیری و محیط یادگیری دارد(33).
فرایند آموزش-یادگیری به اندازه قدمت انسان است. در صورتی که این فرایند موثر باشد ، فرد یادگیرنده می تواند بهترین بهره را از چیزهایی که در محیط پیرامونش است، ببرد. در صورتی که فردی هنر تعامل با اطرافیان را نیاموزد، مشکلات زیادی را نسبت به فردی که روابط اجتماعی مناسبی را فرا گرفته است خواهد داشت. بنابراین کسب دانش، مهارت و نگرشی که بتواند فرد یادگیرنده را به روش مناسبی برای سازگاری با محیط آماده نماید از اهداف فرایند آموزش- یادگیری می باشد. این فرایند وسیله ای است که در طی آن مدرس، فرد یادگیرنده و برنامه ها به صورت منظمی برای تامین اهداف از پیش تعیین شده سازماندهی می شوند.این فرایند شامل اجزائی مثل روش آموزش، مواد درسی، کلاس درس و بحث وخلاقیت در کلاس می باشد. فرایند آموزش و یادگیری با تکمیل شدن چنین محیطی تحت تاثیر قرار می گیرد. این فرایند می تواند با تامین شرایط مناسب برای یادگیرندگان غنی و دائم گردد. مدرس می تواند با در نظر گرفتن نیازهای افراد یادگیرنده، نقش بسیار مهمی در تسهیل این فرایند داشته باشد.
در پرستاری، یادگیری در یک چهارچوبی از عوامل موثر بر کیفیت و تاثیر بخشی برنامه آموزشی قرار دارد. این عوامل می تواند شامل نوع فلسفه موسسه آموزشی، یادگیرندگان، دانشکده، علائق و عقاید کسانی باشد که در برنامه آموزشی شرکت می کنند. برنامه آموزش پرستاری تحت تاثیر این عوامل قرار می گیرد و تمرکز این برنامه ها در صورت عوض شدن این شرایط ، تغییر خواهد نمود(29).
آموزش پرستاری مجموعه ای از علوم تئوری و فعالیتهای عملی ، مهارت ، خلاقیت و تجربه است(2).در قرن اخیر با پیشرفت دانش و تکنولوژی، پرستاری نیز دچار تحولات عظیمی شده است. موانع و مشکلات آموزش پرستاری بخصوص در نحوه آموزش دانشجویان میتواند اثرات نامطلوبی در دستیابی به اهداف متعالی حرفه پرستاری داشته باشد(27).
1-Hygern
2-learning
3-Hergenhahn and Elson
Hellois-Marquize and1
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 35 |
مبانی نظری یادگیری سازمانی، سازمان یادگیرنده، یادگیری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری
خلاصه ای از کار:
- یادگیری سازمانی[1]
امروز دیگر سازمانهای بزرگ و پیچیده ای که دهه های قبل بوجود آمده بودند،کارساز نیستند وحکم دایناسورهایی را دارند که توان تطبیق خود با محیط را نداشتند و محکوم به فنا شدند. سازمانهای بزرگ با ساختارهای سنتی توان وانعطاف لازم جهت همسویی با تغییرات محیط پیرامونی بویژه با توجه به مسائل جهانی شدن[2] را ندارند و برای بقای خود ناچارند یا تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تغییرات جهانی را بدست آورند.یکی از مهمترین این ابزارها،ایجاد سازمان یادگیرنده و نهادینه کردن یادگیری است(خلیلی عراقی،1382).
.......................
- تعاریف یاد گیری و سازمان یادگیرنده
یادگیری از سه بعد مورد توجه قرار میگیردکه عبارتند از:
سطوح یادگیری؛ انواع یادگیری؛ مهارتهای یادگیری که بصور ت مشروح به بررسی آنها می پردازیم:
................
- ساختارهای سازمان های یادگیرنده
در خصوص پاسخ به اینکه سازمانهای یاگیرنده چگونه ساختاری را می طلبند باید گفت که سازمان یادگیرنده را با ساختارهای معمولی و بعضاً سلسله مراتبی متمرکز که اکثر سازمانهای ایرانی نیز بدین نحو اداره می شوند نمیتوان ایجاد و تداوم بخشید و این به خاطر آن است که اساس سازمان یادگیرنده یادگیری سازمانی است. و ساختارهای سلسله مراتبی و متمرکز مانع جدی برای یادگیری است(Senge, 1992). بنابراین نیاز است ساختارهای سازمان های ایرانی به طور بنیادی مورد بررسی مجدد قرار گیرند تا یادگیری سازمانی را تسهیل کند. به طور کلی ساختارهای سازمانی سازمانهای یادگیرنده بایستی دارای ویژگیهای انعطاف پذیری، چابکی، بدون سطح، تیمی و یکپارچه باشند. و موفقیت افق چشم انداز بیست ساله ایران نیز جزء با تغییر ساختارها به شیوه ی بنیادین سازمانهای متمرکز امکانپذیر نیست .
.....................
- عوامل موثر در ایجاد و رشد سازمان یادگیرنده
این عوامل عبارتنداز:
ساختار: سازمانهای یادگیرنده بجای ساختار مکانیستی و متمرکز، ساختار زنده و غیر متمرکز و منعطف را برمی گزینند. به نظر می رسد طرفداران سازمان یادگیرنده بر ویژگیهایی چون سازمان تخت، اختیارات محلی، اعتماد و همکاری در بین واحد ها تاکید دارند. در هر حال اصلی ترین مانع بر ایجاد سازمان های یادگیرنده بعد ساسله مراتبی متمرکز می باشد.
.......................
- موانع یادگیری سازمانی
موانع یادگیری را در شش مورد می توان به شرح زیر جمع بندی کرد:
اولین مانع: اتخاذ سبک مدیریت از بالا به پائین .
................
- اندازهگیری یادگیری
مدیران همیشه این درس را به خاطر دارند که: «اگر نتوانید اندازه بگیرید، نمیتوانید مدیریت کنید». بهطور مرسوم برای اندازهگیری یادگیری در سازمان از دو مفهوم «منحنیهای یادگیری» و «توابع بهبود تولید» یاد میشود، دومفهومی که تاریخ ابداعشان به دهه 1920 میلادی بر میگردد. در این دوران تولید کنندگان متوجه شدند که با افزایش حجم کلی
.......................
- لزوم بوجود آمدن نظریه سازمان یادگیرنده
پیتر سنگه معتقد است که در عصر حاضر سازمانهایی موفق هستند که همه کارکنان برای بالا بردن سطح توانایی خود بکوشند و وظیفه مدیر این است که شرایطی را ایجاد کند که همه کارکنان به سوی بالا بردن توانایی خود حرکت کنند. به عقیده سنگه(1990)، نظریهپرداز اصلی سازمان یادگیرنده، انسانها برای یادگیری طراحی شدهاند. هیچکس اعمال
...................
-نظریه سازمان یادگیرنده
نظریه سازمان یادگیرنده اساساً با تکمیل نظریههای مربوط به یادگیری و یادگیری سازمانی شکل گرفته است و از اینرو محققین متعددی درشکلگیری این نظریه نقش داشتهاند. اما به اقرار کلیه صاحبنظران، نظریهپرداز اصلی سازمان یادگیرنده پیتر ام .سنگه از دانشگاه MIT میباشد. سنگه ابتدا درسال 1990 مقالهای تحت عنوان: «کار جدید رهبر: ساختن سازمانهاییادگیرنده» منتشر کرد و سپس در همان سال کتاب «اسلوب پنجم: هنر ومهارت سازمان یادگیرنده» را
...............
- نقش رهبران و مدیران سازمان در یادگیری از طریق مدیریت دانش
مدیریت دانش معروفیت خود را از طریق بکارگیری دانش و اطلاعات بمنظور ایجاد هماهنگی تغییرات پویا در سازمان و رشد و توسعه نظامهایی جهت تسریع انطباق پذیری سیستم با تغییرات محیط پیرامون کسب نموده است. امروزه انواع موسسات در محیطهای تازه ای فعالیت می نمایند. بنابراین باید قادر به خلق وبکارگیری دانش جدید وبازآفرینی دانش گذشته بمنظور دستیابی به اهداف خویش باشند. درحالیکه مدیریت دانش تاکیدزیادی برفن آوری اطلاعات می نماید ودربسیاری ازمواردبه عنوان مدیریت مبتنی بر فن آوری تعریف می گردد، اما در حقیقت مفهومی فراتر ازآن دارد (نیستی و رنگبازی، 1388).
.............
منابع
- خلیلی عراقی، مریم(1382). "سازمانهای یادگیرنده ضرورتی برای تحول و توسعه"، مجله تدبیر، شماره137، صفحات92-93.
- رحمان سرشت، حسین (1386). تئوریهای سازمان و مدیریت از تجددگرایی تا پساتجددگرایی (دوران تجددگرایی، مدرنیزم ). جلد اول. تهران ،دوران.
....................
...............
[1] - Organizational Learning
[2]- Globalization
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 59 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختلالات یادگیری در 42 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
تعداد صفحات: 42 صفحه ( 35 صفحه متن و 7 صفحه منابع)
فرمت فایل: ورد قابل ویرایش و با فرمت doc (آماده جهت پرینت)
نوع تایپ متن: کاملا استاندارد همچنین دارای پیشینه تحقیقاتی داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و بعضا متغیرهای مشابه می باشد.
کیفیت منابع: منابع کاملا جدید هستند:: منابع خارجی (شامل 2015) داخلی (شامل 92)
منابع درون متنی و پایانی: دارد
قابل استفاده برای مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری رشته های روانشناسی، علوم تربیتی و مدیریت و سایر رشته های مرتبط
کلمات، اعداد و هجاها اجزای جدانشدنی زندگی روزمره ی همه ی انسان ها و حتی کودکان هستند. تمام افراد از کودکی تا بزرگسالی طی روز با شمارش پول، خواندن مطالب، استفاده از ساعت، قرار ملاقات گذاشتن و یا اموری از این قبیل سر و کار دارند که مستلزم برخورداری از توانایی خواندن کلمات، شمارش و محاسبه ی اعداد، به خاطر سپردن اسامی و جملات و ... می باشند. بنابراین ناتوانی در انجام این فرایندها می تواند برای افراد مشکل آفرین بوده و شیوه ی ارتباط آنها را با اجتماع و محیط تغییر داده و دچار اختلال نماید. همواره در طول تاریخ افرادی زیسته اند که با چنین مشکلاتی روبرو بوده و به دنبال راه حلی برای این مشکلات و عوارض و پیامدهای این مشکلات برای خودشان و اجتماعی که در آن می زیند شامل خانواده و جامعه، بوده اند. در گذشته ناتوانی های یادگیری، "اختلال های مهارت های تحصیلی" نامیده می شد (انجمن روان پزشکی امریکا، 2015) و امروزه این افراد "دارای ناتوانی یادگیری" خوانده شده و در گروه کودکان استثنایی طبقه بندی می شوند. سالها پیش آموزش و پرورش استثنایی، فقط شامل کودکانی می شد که مشکلات آنها در یادگیری به عللی نظیر نقایص بینایی یا شنوایی، عقب ماندگی ذهنی، معلولیت های کلامی یا زبانی، اختلالات شدید هیجانی، فلج و یا سایر مشکلات ناشی از فقدان سلامتی جسمی مربوط می شد. مؤسسات، مدارس استثنایی و کلاس های ویژه برای آموزش و پرورش این دسته کودکان که دچار معلولیت های واضحی بودند، سازماندهی می شدند. در مقابل، کودکانی که در مدارس چیزی یاد نمی گرفتند، ولی ناشنوا، نابینا و یا عقب مانده ی ذهنی نبودند، هیچ نوع خدمات ویژه ای دریافت نمی کردند، زیرا هیچ برنامه ای برای آنها تدوین نشده بود. به علت وجود این موقعیت و اصرار والدین، متخصصان آموزش و پرورش تشخیص دادند که تعداد قابل توجهی از کودکان هستند که در یادگیری تکلم، استفاده ی صحیح از زبان، تکامل بهنجار ادراکات بینایی و شنوایی و یا خواندن، نوشتن، هجی کردن (دیکته) و محاسبه کردن دچار تأخیر هستند. بعضی از این کودکان زبان را نمی فهمند ولی ناشنوا نیستند، بعضی از آنها نمی توانند آنچه را که می بینند درک کنند ولی نابینا نیستند و بعضی دیگر نمی توانند از طریق روش های عادی آموزش، یاد بگیرند، درحالی که دچار عقب ماندگی ذهنی نیستند. این گروه از کودکان امروزه تحت عنوان "ناتوانی های یادگیری خاص" قرار می گیرند. اصطلاح ناتوانی های یادگیری امروزه انواع متعددی از مشکلات را شامل می شود. مشکلاتی که در طبقه بندی های سنتی استثنایی بودن (نابینایی، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و سایر انواع شناخته شده ی ناتوانی) قرار نداشتند
-Specific Learning Disability
به عقیده ی پاستر و همکاران (2009) والدین کودکان ناتوان یادگیری با مشکل ایجاد تعادل بین وظایف والدینی نرمال با مشکلات رفتاری، خدمات جسمی اضافی و نیاز به سازگار شدن از لحاظ هیجانی با کودکشان، نه زندگی در سطح انتظارشان، مواجه هستند. چندین سال است که کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری مورد توجه متخصصان بسیاری از رشته ها قرار گرفته اند و مدارس، مؤسسه ها و سازمان های گوناگون، خدمات آموزشی، روانی و پزشکی در اختیار آنان قرار می دهند. از جمله خدمات مهم آموزشی برای این افراد می توان به مدارس و کلاسهای ویژه که زیر نظر سازمان آموزش و پرورش سازمان دهی می شوند اشاره کرد.
پیشینه پژوهشی:
پژوهش های بسیاری در زمینه ی ویژگی های عصب - روان شناختی کودکان با ناتوانی یادگیری ریاضی انجام شده که نشان می دهند مهمترین ویژگی عصب- روان شناختی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی عبارتند از اشکال در فراگیری و یادآوری مفاهیم ریاضی، دشواری در انجام محاسبات، راهبردهای ناپخته در حل مسئله، مشکلات حافظه، نارسایی های پردازش دیداری- فضایی، نقص در کارکردهای اجرایی، توجه و حافظه ی فعال (گیری، 2004؛ گیری، 2006؛ جردن، گلاتینگ و رامیننی، 2010؛ کراسبرگن، ونلویت و مس، 2004؛ سمراد، 2005). در مطالعات متعددی نشان داده شده است که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی در کارکردهای حافظه از جمله حافظه فعال، حافظه اسامی، حافظه چهره ها، حافظه فعال بینایی- فضایی و حافظه درازمدت نسبت به دانش آموزان عادی به طور معنی داری عملکرد پایین تری دارند (کرکمن و هکینن- ریهو، 2010؛ هانلی، 2005؛ سوانسون و جرمن، 2006؛ روسل و نول، 2007). همچنین پژوهش ها نشان داده اند که آموزش در زمینه ی حافظه ی فعال می تواند عملکرد این کودکان را در حافظه ی فعال افزایش و مشکلات آنها را در ریاضیات کاهش دهد (هلمز، گاترکل و دانینگ، 2009).
پژوهش های انجام شده در داخل کشور
آقابابایی، ملک پور و عابدی (1390) نشان دادند که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری دیکته از دانش آموزان عادی عملکرد پایین تری در کنش های اجرایی دارند. به عقیده ی عابدی، جبل عاملی و هادی پور (1390) دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی نسبت به دانش آموزان عادی به طور معنی داری عملکرد پایین تری در حافظه چهره ها، حافظه اسامی، حافظه داستانی و حافظه مربوط به تکرار جملات دارند. همچنین بررسی تأثیر آموزش کارکردهای اجرایی از جمله حافظه فعال در کودکان با ناتوانی یادگیری خواندن و ریاضی نشان داد که پس از پایان دوره ی آموزشی و پیگیری، عملکرد این کودکان در ریاضی (عابدی و همکاران، 1389؛ میرمهدی، علیزاده و سیف نراقی، 1388) و خواندن (میرمهدی و همکاران، 1388) بهبود می یابد.
-Executive Functions
-Jordan, Glutting, & Ramineni
-Kroesbergen, Vanluit, & Mass
-Semrud
-Visuo-Spatial Working Memory
-Korkman, & Hakkinen-Rihu
-Hanly
- Jerman
ویژگی های متمایز کننده این محصول نسبت به محصولات مشابه!!!
پشتیبانی 09191809834 (لطفا فقط پیامک یا تلگرام).
نحوه دانلود: بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود فایل خواهید بود و همچنین یک نسخه از “لینک دانلود” نیز برای شما ایمیل می شود.
وبسایتی که هم اکنون در آن قرار دارید زیر مجموعه سایت آفمَس به نشانی (ofmas.ir) می باشد و شما را به فروشگاه فایل آفمَس برای خرید انتقال می دهد. فروشگاه آفمَس دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشد که در صفحه اصلی این سایت قابل مشاهده است.
دسته بندی | مقالات ترجمه شده isi |
بازدید ها | 17 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 684 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
روشهایی برای یادگیری مدل های معنایی با استفاده از منابع سازمان یافته - 2014
A Scalable Approach to Learn Semantic Models of Structured Sources
چکیده:
مدلهای معنایی انتزاعی از منابع داده ها به معنای توصیف داده ها و مفاهیم و روابط تعریف شده توسط دامنه ها می باشد . ساختمان داده ها مانند یک گام مهم در ادغام مدلها می باشد . در این مقاله , ما در حال حاضر یک رویکرد مقیاس پذیر به صورت خودکار در یادگیری مدلهای معنایی از یک منبع داده های سازمان یافته با استفاده ازدانش منابع طراحی می نماییم . ارزیابی ما نشان می دهد که رویکرد تولید مدلهای معنایی حداقل ویژگی های مدل را بیان می کند .
1- مقدمه :
مقدار قابل توجهی از اطلاعات در رابطه با این موضوع در پایگاه های اطلاع رسانی و رابط های برنامه ی کاربردی آمده است . یک رویکرد مشترک به ادغام این منابع و توصیف دامنه ی داده ها پرداخته است . در وب , مفاهیم و روابط تعریف دامنه ی مدل های معنایی می تواند به عنوان یک نمودار ترسیم شود و ارتباط بین آنها مشخص شود .
ساخت دستی مدل معنایی وقت گیر می باشد و نیازبه تلاش و توجه و تخصص فراوان دارد . به صورت خودکار ساخت این مدل شامل دو مرحله است .
مرحله ی اول , مشخص نمودن انواع مدل های معنایی است . به عنوان مثال , بر چسب زدن داده ها و مشخص کردن منابع و دامنه ی آنهاست . با این حال تنها نوشتن ویژگی ها کافی نیست . مرحله ی دوم مشخص کردن ویژگی های داده ها از نظر خواص آنها می باشد . مطالعات بسیاری در این رابطه وجود دارد . اما بیشتر , تمرکز بر روی مرحله ی اول و مشخص کردن روابط مدلها می باشد . در مطالعات قبلی ما با یک رویکرد یادگیری مدلهای معنایی آشنا شدیم . در حال حاضر این داده ها و مدلهای معنایی ازیک دامنه ی متفاوت الهام گرقته است . ما با استفاده ازیک تکنیک یادگیری , نمونه های جدید از منابع را شناسایی می کنیم . ما در اینجا به ساخت نمودار با مدلهای معنایی شناخته شده خواهیم پرداخت . این مدل معنایی قابل قبول خواهد بود و برای هر یک از مدلها محاسبه ی حداقل داده ها صورت خواهد گرفت . در نهایت ما حاصل مدلها را بررسی می کنیم . این کار برخی از محدودیت ها را به دنبال دارد . یک نمونه از محدودیت عدم اطمینان از الگوریتم یادگیری مجموعه ای از مدلهای معنایی را برای هر منبع مشخص می کند اما روش های دیگری نیز برای ترسیم مدلهای معنایی وجود دارد . این یک روش دشوار می باشد زیرا بسیاری از موارد بین داده های معنایی مشابه است و نمی توان الگوریتم یادگیری را تشخیص داد . و دوم اینکه , بسیاری از داده ها , ویژگی های مشترکی دارند . در این مورد پردازش داده ها برای ساخت مدل ها غیر ممکن به نظر می آید . در این مقاله , ما به بررسی محدودیت هایی که در آثار گذشته وجود داشته است , می پردازیم . ما به تعمیم روش های قبلی با در نظر گرفتن مجموعه ای از مدلهای معنایی خواهیم پرداخت . برای غلبه بر محدودیت های پیش آمده یک الگوریتم معرفی خواهیم کرد که به بررسی مدل های معنایی و گسترش دامنه ی آنها می پردازد .