دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله ( فصل دوم پایان نامه ) در 15 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
حل مسئله به فرایندی شناختی و رفتار ابتکاری فرد اطلاق می شود که فرد از طریق آن می خواهد راهبردهای مؤثر و سازش یافتة مقابله ای خود را در مقابل مشکلات روزمره تعیین، کشف یا ابداع کند (آقایوسفی و شریف، 1390). همچنین، حل مسئله، تفکر و رفتار فرد برای تضمین رسیدن به پیامدهای مطلوبی است که جست وجو می کند (ایساکسن و آرت، 2011).
بشر همواره برای حل مسائل خود از زمان های گذشته به صورت ناخواسته از فرآیند حل مسأله استفاده نموده است، اما تاریخ مدون و علمی حل مسأله به پیشرفت روانشناسی نوین گره خورده است زیرا اولین بار روانشناسان برای حل مسائل مرتبط با علوم روانشناسی از تکنیک حل مسأله استفاده نموده اند. مثلا گشتالت روانشناس آلمانی از این روش برای توسعه و پیشرفت مطالعات خود استفاده می نمود (مایر، 2009). امروزه روش های مختلفی برای استفاده از تکنیک های حل مسأله توسط روانشناسان پیشنهاد شده است. مسأله یابی به روش روانشناسان درون گرا مسأله یابی به روش رفتار گرایان مسأله یابی به شیوه تجربی و استفاده از مدل های رایانه ای از جمله روش های حل مسأله است. در آمریکا کاربرد حل مسأله به خصوص در قلمرو علوم طبیعی بسیار وسیع است. تلاش اندیشمندان این بخش از جهان منجر به ظهور تئوری های جهانی در این خصوص شده است. در این تئوری ها به جای این که به کاربرد حل مسأله در حوزه های مختلف (تجربی، روانشناسی، و ...) تأکید شود به کاربرد این دانش در تخصص های گوناگون تأکید شده است (چایس،2008).
امروزه به رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه زندگی و تجددگرایی، بسیاری از افراد از رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مشکلات و مسائل روزمره زندگی ناتوان و آسیب پذیر ساخته است. پژوهش های بی شماری نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی، عاطفی، ریشه های روانی- اجتماعی دارند. حل مسئله یکی از مهمترین فرآیندهای تفکر است که به افراد کمک می کند تا مقابله موثری با مشکلات و چالش های زندگی داشته باشند و در سلامت روانی و اجتماعی افراد نقش مهمی بازی می کند. انسان ها برای مقابله سازگارانه با موقعیت های تنش زا و کشمکش های زندگی، نیاز به آموختن برخی مهارت ها دارند (کلینکه، 2010). هدف از ارائه این مهارت، کمک به افراد در جهت شناخت هرچه بهتر خود، برقراری روابط بین فردی مناسب و موثر، کنترل هیجانات، مدیریت داشتن بر شرایط تنش زا و حل کردن مسائل و مشکلات افراد است. در سایه تامین چنین هدفی، توانایی های روانی- اجتماعی افراد افزایش پیدا می کند. یک عامل مهم دیگر که به هنگام رویارویی با مسائل، توجه بدان ضروری است، آگاهی از فرآیند حل مسئله است. واقعیت این است که بسیاری از ما انسان ها نمی دانیم چگونه بایدبا مشکلات مقابله کنیم. به عبارت دیگر، راهکار مشخصی برای حل مسأله خود نداریم. روانشناسان معتقدند که حل مسئله، یک فرایند است و اگر فرد بخواهد برخورد درستی با مسئله خود داشته باشد بهتر است مراحلی را در این فرآیند طی کند (امامی نائینی، 1391).
Mayer
Introspection
Behaviorism
Experiment
Computer Modeling
Chase,R.L
فرآیند حل مسئله یک نگرش کلی به مسئله و مشکل است. این فرآیند چند مرحله ای موجب میشود که خود از تمایل به یافتن راه حلهای ناگهانی و سریع صرف نظر کرده و مراحل ساختار یافته و هدفمند را دنبال کند. این مرحله خودشامل چند گام است. در اولین گام از این مرحله، فرد باید درباره مشکل خود فکر کند و دریابد که مشکل او چیست؟ و پس از آن باید در مورد مشکل خود به خوبی فکر کند و دریابد که چه عواملی باعث ایجاد آن شده اند، مشکل از چه زمانی شروع شده و دلیل آن چه بوده. در این مرحله مشکل باید به صورت دقیق مشخص شود. بنابراین برای رسیدن به یک تعریف مناسب از مسئله: الف) صورت مسئله باید نوشته شود. اگر وقت داشته باشیم بهتر است تعریف مسئله را بنویسیم. در صورتی که تعریف نوشته شود، کمک میکند که واضح و دقیق فکر کنیم و تعهدات خود را قوت بخشیم ؛ راحت تر و مؤثرتر ارتباط برقرار کنیم و سوابقی برای مراجعات بعدی داشته باشیم. ب) روشن، ساده و دقیق باشد .توجه به این نکته ضروری است که تعریف مسئله باید تا آنجا که ممکن است دقیق باشد. لغات درهم و برهم و مبهم، خطر رسیدن به نتایج غیرمؤثر و نامنظم را افزایش می دهند (کلینکه، 2010).
مراحل حل مسئله عبارتند از:
1)تعریف و شناسایی مشکل
2)پیداکردن راه حل های مختلف
3)تصمیم گیری
4)بازنگری(امامی نائینی، 1391).
اینک به توضیح و تبیین هر یک از مراحل حل مسئله میپردازیم:
اولین مرحله، تبیین دقیق مشکل و حل مسئله است؛ یعنی ابتدا باید مسئله تعریف شود. در این مرحله، فرد ابتدا باید از خود بپرسد که چه راهحل هایی برای این مشکل وجود دارد و سپس سعی کند همه راه حل هایی را که به ذهنش میرسد بیان کند. اگر فرد دقیقاً نداند چه مشکلی وجود دارد، امکان حل آن کاهش مییابد و ممکن است وقت زیادی را صرف حل یک مشکل اشتباه کند. توصیف اختصاصی مشکل این امکان را فراهم می آورد که با استراتژیهای مفید به حل مشکل پرداخته شود. چنانچه مشکلی مبهم یا پیچیده باشد، نمیتوان راه حلهای مؤثری برای آن پیدا کرد. هر چقدر شناخت فرد از خود بیشتر و عمیقتر باشد، بهتر میتوان دلایل و ریشه های مشکلات خود را پیدا کند
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
اگرچه تعاریف متعددی از مسئله ارائه شده است ولی اغلب آن ها اشاره می کنند که وقتی فردی چیزی را می خواهد و نمی داند که چگونه آن را بدست آورد، دچار مشکل می شود. بنابراین مشکل یا مسئله را می توان همانند یک خواسته تحقق نیافته ای که شیوه ی تحقق آن باید مشخص شود، مفهوم سازی کرد. این تعریف جامع قادر می سازد تا این مفهوم، مشکلاتی را که ویژه یا عمومی، مثبت یا منفی و عمده یا ناچیز از نظر اهمیت یا گستردگی هستند را در بر بگیرد(حمیدی زاد، 1382).
به طور کلی به کارگیری مدل های حل مسئله در مورد مشکلاتی که عمده و ناچیز، مثبت و منفی و عمومی و ویژه هستند، به طور مساوی موفقیت آمیز خواهد بود، ما بر این مفهوم گسترده تاکیدمی کنیم، زیرا که مشکلات معمولاً به شکل یک چیز عمده، منفی، بیزار کننده و بد در نظر گرفته می شود. چنین درک ناقصی به کارگیری مهارت های اجتماعی انطباقی را که در این بحث ارائه می شود را به طور نامناسبی محدود می کند(زارعان وبخشی رودسری، 1386). برطرف ساختن مشکلات مثبت به اندازه رفع مشکلات منفی اهمیت دارد. درک این نکته که مشکلات می توانند مثبت باشند کمک می کند تا حالت نابهنجاری که به هنگام داشتن یک مشکل احساس می شود از بین برود. حذف قضاوت های ارزشی منفی ممکن است شخص را در پذیرش مشکل یاری نماید. احساس گناه و شرمساری و حالت دفاعی و انکاری را که این قضاوت ها ایجاد می کنند کاهش می یابد. پذیرش وجود مشکلات، پیش در آمد مهمی در حل مسئله موثر می باشد(سروقد ودیانت، 1388).
همه افراد به طور مداوم با مسائل مختلف وتصمیم گیری در مورد چگونگی آن ها روبرو هستند. به لحاظ ماهیت پیچیده و تغییر یابنده جوامع کنونی تمرکز به روی مشکلات و مسائل ریز و درشت فزونی یافته است. بیشتر اوقات فرایند حل مسائل روزمره به قدری خود کار انجام می گیرد که افراد از چگونگی انجام دقیق آن ها مطلع نمی شوند. با وجود این باید به این نکته توجه کرد که بدون توانایی شناسایی مشکلات و رسیدن به راه حل های قابل اجرا، زندگی روزمره مردم از هم پاشیده خواهد شد. حل مسئله دربرگیرنده ی حوزه های عاطفی، شناختی و رفتاری است(شریفی، 1384). افرادی که از توانایی حل مسئله بیشتری برخوردارند، بهتر می توانند با استرس ها و مشکلات زندگی مقابله کنند و آن هایی که حل مسئله را یاد می گیرند احتمالاً به طور موثری با استرس مقابله می کنند و نداشتن قدرت حل مسئله بیشتر با مشکلات روانشناختی و اجتماعی همراه است (قلتاش، صالحی و خادم کشاورز، 1388).
حل مسئله فرایند رفتاری شناختی آشکاری است که:
1.پاسخ های بالقوه موثر برای موقعیت دشوار را فراهم می سازد.
2. احتمال انتخاب موثرترین پاسخ را از بین پاسخ های متعدد افزایش می دهد (محمودی و واحدی، 1386).
افرادی که از توان حل مسئله بالایی برخوردارند احتمال زیادی دارد که در مقابله موثر با طیف وسیعی از موقعیت ها موفق باشند و جهت گیری فرد نسبت به موقعیت تاثیر قطعی و قاطعی بر نحوه پاسخ او دارد. جهت گیری که رفتار مستعد حل مسئله را ترغیب می کند شامل آمادگی یا نگرش فرد به این فرض است که موقعیت های مشکل، بخشی از زندگی معمول است و لذا می توان از عهده آن برآمد. همین طور هرگاه موقعیت مشکل زا روی می دهد می توان آن ها را مشخص کرد و مانع از گرایش بلافصل پاسخ به نخستین تکانش شد و توقع فرد از توانایی اش در کنترل محیط تا حد زیادی موفقیت او را در کوشش برای مواجه با مشکلات به وجود آمده افزایش می دهد(محمدی، 1377).
مفهوم حل مسئله توسط محمدی و حاجی علیزاده(1387) چنین تعریف شده است: فرایند شناختی- رفتاری خود رهنمون که فرد با استفاده از آن تلاش می کند، راه های مقابله ای موثر یا انطباقی با مشکلات زندگی روزمره را بیابد و نیز می گویند حل مسئله یک فرایند مقابله هشیار، عقلانی، پر تلاش و هدفمند است که می تواند، توان فرد را برای درگیری موثر با طیف وسیعی از موقعیت های فشار زا بالا ببرد.
براساس تعریف های موجود می توان نتیجه گرفت که سازه وسیع مقابله، فعالیت های حل مسئله را در بر می گیرد، ولی هر مقابله ای حل مسئله نیست. شاید بعضی فعالیت های مقابله ای به طور معناداری با فعالیت های حل مسئله همپوشی دارند. از یک سوی دیگر ممکن است روابط علی با حل مسئله داشته باشند و شاید بعضی دیگر نیز مستقل از حل مسئله باشند. اما توانایی حل مسئله با شیوه مقابله درگیر با مسئله انطباقی ارتباط می یابد و حل مسئله ناکارآمد نیز با راهبردهای مقابله ای غیرانطباقی ارتباط دارند(بدل و لننوکس[1]،2012).
2-3-2 دیدگاه نزو در رابطه با حل مسئله
نزو(1978؛ به نقل از لانگ و کسیدی، 1996) یک فرآیند 5 مرحله ای را پیشنهاد می کند، که اگر به نحو سودمندی به کار گرفته شود، فرد را نسبت به فشار های بیرونی مقاوم و در برابر مشکلات کمتر آسیب پذیر می سازد
جهت یابی مشکل[2]، دانستن این که مشکل وجود دارد.
1. تعریف و ضابطه بندی مشکل[3]، ارزیابی حوزه مشکل و وضع اهداف واقعی.
2. ایجاد راه حل های متنوع[4]
3. تصمیم گیری[5]
4. اجرای راه حل و تایید آن، انجام راه حل های انتخاب شده، نظارت و ارزیابی موفقیت آن
5. و تقویت خود برای موفقیت.
و معتقد است که مسئله گشایی به عنوان یک روش مداخله درمانی موثر کاربردهای زیادی یافته است و برای طیف وسیعی از مشکلات عادی زندگی و اختلالات رفتاری به کار گرفته می شود و نیز برای مداخله در بحران و نیز مشکلاتی از قبیل فقدان مسایل زناشویی، افسردگی، اضطراب، انواع اعتیادها و مشکلات تحصیلی و مسائلی دیگر از این شیوه استفاده می شود.
[1] Bedell &Lennoxe
[2] .problem orientation
[3] .formulation
[4] .generation of alternatire solution
[5]. decision making
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | ppt |
حجم فایل | 421 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 102 |
تکنیک حل مساله
اهداف دوره تکنیک حل مساله
v ایجاد و تقویت دانش و مهارت لازم در کارکنان جهت حل مسائل
v تغییر روش تصمیم گیری در سازمان از روش خود محوری به روش کار گروهی
v حل مسائل بصورت گروهی و تجربه نمودن آن در قالب کارگاههای آموزشی
v ایجاد ارتباط با همکاران دیگر جهت انتقال دستاوردها و تجربیات بدست آمده
v آشنایی مختصر با ابزارهای ساده آماری و تکنیکهای حل مسائل
v حرکت همگانی بسوی تیمسازی و کار گروهی با هدف ایجاد بهبود مستمر
مهمترین مطالب دوره
مفهوم ارزش
ابعاد کیفیت گاروین Garvin
تعـریف مـشکل
تعریف تیم
ویژگیهای تیم
انواع تیمهای حل مساله
مزایای دیگر روش حل مسئله
کارتیمی
تشکیل و رشد یک تیم کاری
ویژگی های هدف
شش گام برای حل یک مسئله
عوامل شکست در حل یک مسئله
عوامل موفقیت در حل یک مساله (کار(
چگونه یک مسئله را تشخیص دهیم ؟
نمودارهای نمایش فرایند تولید
شش پرسش کلیدی SIX W
ا لگوریتم جمع آوری داده ها
ا لگوریتم جمع آوری داده ها
...
هفت ا بزار بهبود کیفیت
چهارچوبهای اساسی جهت استفاده از هفت ابزار کیفی
فلوچارت
چک شیت ( برگه های کنترل )
هیستوگرام ( نمودار ستونی )
نمودارتجزیه و تحلیل پـارتو
نمودارتجزیه و نحلیل علت معلول (استخوان ماهی )
نمودار پراکندگی (پخشودگی)
کنترل چارت ( نمودارهای کنترلی )
....
روشهای تصمیم گیری گروهی
روش طوفان مغزی
روش گروه اسمی
روش دلفی
روش توافق بوسیلة کارت
روش ماتریس انتخاب زوجی
روش رتبه بندی معیارها و ضابطه ها
....
....
دسته بندی | آزمون ارشد |
بازدید ها | 6 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 316 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 14 |
پکیج حل تعارض های زناشویی با روش گلاسر
روش کار در نخستین جلسه ی مشاوره: ابتدا در اتاق مشاوره از زوجین دعوت می شود تا در جلسه ی مشاوره حضور یابند.آنها را با روی گشاده و برخورد خوب و مناسب می پذیریم.جهت برقراری فضای گرم و صمیمانه بین مشاور و مراجع،اندکی با آنها راجع به موضوعات فرعی صحبت می شود.به عنوان مشاور،معارفه ی مختصری از خود به عمل می آوریم،خودمان را معرفی می کنیم و زوجین را هم تشویق می کنیم تا خود را معرفی نمایند و از هر یک می خواهیم دلیل حضور خود را در جلسه ی مشاوره به طور مختصر بیان کنند.زمانی که زوجین صحبت می کنند،مشاور سعی می کند با چهره ی گشاده و گوش دادن عمیق،رابطه ای گرم و عمیق با زوجها برقرار سازد و فضای گرم به وجود آمده را در طول جلسات مشاوره حفظ نماید.