دسته بندی | نفت و گاز |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 7572 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 299 |
این کتاب در مورد اصول طراحی و ساخت دستگاه های بیوگاز در 299 صفحه در قالب ورد و قابل ویرایش می باشد.
در ده سال اخیر بعلت کمبود انرژی و افزایش قیمت آن در کشورهای وارد کننده مواد سوختی مورد توجه خاص قرار گرفته است. در حال حاضر رشد مصرف انرژی در جهان سه برابر رشد جمعیت است. بشر برای بدست آوردن رفاه بیشتر، نیاز به انرژی بیشتری دارد. افزایش قیمت منابع انرژی تجدیدناپذیر (فسیلی) از دهه 1970 به بعد، همچنین محدودیت و مخاطرات زیست محیطی (برهم زدن تعادل گرمایی جو زمین و ...)، توجه بسیاری از محققان در سراسر جهان را به منابع انرژی تازه معطوف کرده است. منابعی که احیاپذیر بوده و مخاطرات زیستمحیطی کمتری را داشته باشند. انرژیهای نوین با ساختاری متفاوت از انرژیهای فسیلی، باعث تحولی عظیم در استفاده از انرژی شدهاند. در این میان، با توجه به رشد فزاینده نیاز و تقاضا برای انرژی (هر ده سال دو برابر میشود)، تلاش برای یافتن منابع جانشین انرژی امری ضروری است. بیوگاز حاصل از زیستتوده از مهمترین انرژیهای نوین میباشد. امروزه ازدیاد روزافزون مواد زائد و تولید انرژی از این مواد با توجه به سهولت فناوری و اقتصادی بودن این منابع سبب گردیده است تا توسعه آنها در بسیاری از کشورهای جهان، به صورت یک فناوری صنعتی مورد استفاده قرار گیرد. در خصوص تخریب لایه ازن که اکنون مسئله روز جهانی شده است، گفته میشود که در سطح جهان سالیانه حدود 40 میلیون تن گاز متان تنها از زبالههای شهری خود به خود تولید شده و در جو زمین پراکنده میگردد که جمعآوری و سوخت آنها به صورت مناسب به خوبی امکانپذیر است. بعضی از کشورهای جهان برای حل مشکل یاد شده و نیز برای توزیع نوین سوخت به مناطق روستایی به استفاده علمی از انرژی زیستی از طریق تولید بیوگاز از مواد مختلف اقداماتی انجام داده اند. از جمله این کشورها می توان هلند، ایتالیا، چین، کره شمالی، پاکستان، هندوستان و نپال را نام برد.به دنبال اهداف فوق، بیشتر کشورهای جهانسوم و همچنین، اغلب کشورهای صنعتی به بهرهبرداری از سیستمهای بیوگاز برآمدهاند. در این مقاله روند پیشرفت بیوگاز در قرن اخیر مورد مطالعه قرار گرفته است.
در طی قرن دهم قبل از میلاد مسیح در آشور و در قرن شانزدهم در ایران از بیوگاز برای گرم کردن آب جهت حمام و شستشوی بدن استفاده میشد. در سال 1776 میلادی الکساندر ولتا نتیجه گرفت که بین مقدار مواد آلی فسادپذیر و میزان گاز قابل اشتعال رابطه مستقیمی وجود دارد (عبدلی، 1364). در سال 1859 اولین واحد تخمیر بیهوازی در بمبئی هند ساخته شد. در سال 1860 میلادی اولین واحد استفاده شده برای تصفیه مواد جامد فاضلاب بوسیله شخصی به نام اچ ـ موراس بکار گرفته شد (نجفپور، 1374). در اروپا برخی واحدهای بیوگاز بیشتر از20 سال است که مشغول به کار هستند. در حال حاضر بیش از600 واحد هاضم در اروپا مشغول بکار میباشند و تنها در کشور آلمان در حدود250 واحد بیوگاز، طی پنج سال گذشته نصب شده است. از نیمه اول قرن بیستم در بسیاری از کشورها ساخت دستگاههای تولید کننده بیوگاز و استفاده از گاز حاصله آن به منظور پخت و پز، تأمین روشنایی و بکار انداختن موتورهای احتراقی وسایل نقلیه به سرعت توسعه یافت (ثقفی، 1382). در این بین کشورهای چین و هند بیش از سایر کشورهای دیگر به ساخت و بهرهبرداری از دستگاههای تولیدکننده بیوگاز پرداختهاند (سالک، 1373). بیش از نیمقرن پیش در تصفیهخانههای فاضلابهای شهری در اروپا استفاده از گاز متان حاصل از تخمیر مواد بیولوژیکی مطرح بود؛ اما استفاده از بیوگاز بصورت متداول از جنگ جهانی دوم به بعد مطرح شد. اهمیت و توسعه بیوگاز در جهان طی سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است. به عنوان مثال تعداد این دستگاهها در چین از سال 1920 تا سال 1985 بالغ بر هفت میلیون برآوردگردیده که نیازهای انرژی پنجاه میلیون روستایی را بر طرف مینماید. درکشور امریکا بیش از 400 ژنراتور بزرگ و کوچک بیوگاز برای مصارف خانگی و صنعتی از انرژی بیوگاز استفاده مینماید (عمرانی، 1375).
تعداد هاضمهای کوچک و متوسط مورد استفاده در سطح جهان در سال 2005 از 25 میلیون واحد فراتر رفته و دهها هزار واحد بزرگ بویژه در اروپا و آمریکا نصب شده است. دامداریها، مجتمعهای کشاورزی و تقریباً تمام تصفیهخانههای فاضلاب کشورهای اروپای غربی موظف به استفاده از هاضمهای بیهوازی و واحدهای بیوگازی شدهاند (جدول 1).
جدول 1- تعداد واحدهای بیوگاز ساخته شده در کشورهای مختلف
راندمان مناسب فرآیند هضم بیهوازی در حل معضل زبالهها و تولید انرژی باعث توجه کشورهای اروپایی نظیر دانمارک، سوئد، فرانسه، آلمان، هلند، ایتالیا، انگلستان و ... به استفاده و توسعة این فناوری شده است (ثقفی، 1382). علاوه بر کشورهای اروپایی، کشورهای آمریکایی و آفریقایی هم به منظور تأمین بخشی از انرژی خود، استفاده از فرآیند هضم بیهوازی را مد نظر قراردادهاند. آمریکا از جمله کشورهایی است که تمایل زیادی به استفاده از نیروگاههای بیوگازی صنعتی نشان داده است. هاضمهای موجود در آمریکا اکثراً دارای حجمهای بالا با قابلیتهای کاربرد متنوع برای استفاده از فاضلاب و زبالههای شهری، فاضلاب صنعتی، فضولات دامی و زائدات کشاورزی ساخته شدهاند. آمریکا علاوه بر توجه به کاربرد بیوگاز، در مبحث تحقیقات بیوگازی نیز از کشورهای پیشتاز در جهان میباشد. در سا ل 2003 پروژه (MEAD) توسعه بیوگاز در آمریکا را شتاب قابل توجهی بخشید (سالک، 1373). افزایش مواد زائد در جهان اعم از مایع یا جامد و تولید بیوگاز از این مواد، با توجه به سهولت فناوری و ساخت دستگاه تولید بیوگاز در شرایط بیهوازی سبب شده است که تولید و مصرف آن در بسیاری ازکشورها به دو صورت (صنعتی وسنتی) مورد توجه قرار گیرد. کشورهای هند و چین در دهه 1930 میلادی، به طور وسیع به ساخت دستگاههای بیوگاز اقدام نمودند (نجفپور، 1374).
در کشورهاى اروپاى غربى و جنوب شرقى آسیا فناورى تولید انرژى از بیوگاز بسیار قابل توجه است. در میان کشورهاى اروپایى به کشور سوئد مىتوان اشاره کرد که در زمره بهترین مصرف کنندگان این نوع از انرژى در صنعت حمل و نقل به حساب مىآید. صنعت بیوگاز در کشورهای آسیای جنوب شرقی، در سطح بسیار وسیعی پیاده شده است و موفقیتهای چشمگیری نیز داشته است (ثقفی، 1382).
اغلب کشورهای پیشرفته طرحهای بزرگی در زمینه استفاده از بیوگاز در مناطق روستایی به مرحله اجرا گذاشتهاند. به عنوان مثال، در کشور چین800 میلیون روستایی80 % انرژی مورد نیاز روزانه خود را از منابع زیستی به دست میآورند؛ در غیر این صورت طبق برآوردها سالانه باید حدود500-400 میلیون تن چوب و شاخ و برگ در مناطق روستایی سوزانده شود. ذکر این نکته ضروری است که انرژی حرارتی ناشی از سوختن بیوگاز تولید شده از منابعی همچون چوب و... در مقایسه با سوزاندن مستقیم آنها30-40% افزایش نشان میدهد. امروزه نصف جمعیت جهان برای استفادههای گرمایی و آشپزی از چوب استفاده میکنند و مصرف چوب سالانه حدود۲ الی ۳ درصد افزایش مییابد (نجفپور، 1374). درسال۱۹۹۰ مصرف چوب، درحدود ۲ میلیارد متر مکعب (حدود۱۰ میلیون بشکه در روز معادل نفت) بوده است. منابع انرژی بیومس (زیستتوده) را میتوان با استفاده از روشهای جدید مهندسی ژنتیک گسترش داد. راههایی نیز وجود دارد که از آنها میتوان برای بالابردن کیفیت سوخت استفاده کرد، مانند تبدیل چوب به زغال، زباله چوب و خاک اره را هم از طریق فشردن و شکل دادن، به صورت قالب(Pellet) در میآورند. درآمریکای شمالی و اروپا از این قبیل سوختهای جامد در صنایع استفاده میشود (سالک، 1373).
بیشتر کشورهای دنیا برنامهریزی گستردهای برای تأمین انرژی مورد نیاز خود از طریق انرژیهای نو انجام دادهاند. با توجه به روند کنونی، کشورهای اروپایی به دنبال توصیه اتحادیه اروپا، به سمت استفاده از انرژیهای جانشین و تجدیدپذیر، تا سال۲۰۳۰ میلادی حدود ۱۵ درصد از مجموع انرژی مورد نیاز خود را از طریق انرژیهای تجدیدپذیر، تأمین خواهند کرد. دنیای امروز نیاز مبرم می داند که توجه زیادی برای تولید و استفاده از بیوگاز نشان دهد. اغلب کشورهای پیشرفته طرحهای بزرگی در این زمینه به مرحله اجرا گذاشتهاند، درکشورهای اسکاندیناوی طرحهای بزرگ صنعتی با استفاده از بیوگاز، راهاندازی شده است. کشور سوئد تا سال۲۰۵۰ میلادی، ۴۰% از بازار خودرو خود را به استفاده از بیوگاز مجهز میکند که آن را از فرایند سینیتیک بر روی چوب تأمین میکند. در کشور انگلیس آییننامه کاربرد سوختهای تجدیدپذیر در ترابری این کشور، برای شرکتهای دستاندر کار فعالیتهای انرژی مانند، شرکتهای نفتی، مؤسسات واردکننده نفت و گاز و دیگر نهادهای عرضه کننده سوخت، لازمالاجرا خواهد بود. استفاده از بیوگاز در اغلب کشورهای جنوب شرقی آسیا که با مشکل سوخت فسیلی مواجه هستند، وجود دارد (نجفپور، 1374). از این سیستم برای سه منظور استفاده میکنند: تولید انرژی برای روستاها با قیمت ارزان، بهسازی محیط زیست و جلوگیری از آلودگی آن و تهیه کود حیوانی غنیتر برای کشاورزان. کمبود و افزایش قیمت روز افزون سوختهای فسیلی از یکسو، وفور مواد فسادپذیر و سادگی عمل با توجه به هزینههای کم از سوی دیگر، سبب گردیده تا ساختمان دستگاه تخمیر و تولید بیوگاز در بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی آمریکا بصورت یک تکنولوژی ساده و سنتی مورد استفاده قرار بگیرد (عبدلی، 1364). کشورهای اروپایی عمدتاً با توجه به نداشتن ذخائر نفتی کافی و یا محدودیت آن، آغازگر حرکت به سمت استحصال انرژی از منابع تجدیدپذیر بودهاند و مطالعاتی را جهت یافتن کلیه منابع موجود در تبدیل به سوخت و انرژی نمودهاند.
در کشورهای اروپایی نظیر بلژیک، دانمارک، فرانسه، یونان، هلند، انگلستان، ایتالیا و ایرلند تا سال 1982 نزدیک به 600 هاضم وجود داشته که از پسماندهای کشاورزی، فضولات انسانی و فاضلابهای صنعتی تغذیه مینمودهاند. 20% انرژی اروپا تا سال 2020 از طریق بیوگاز تامین خواهد شد. بیوگاز یک روش تأمین انرژی است که کربنی تولید نمیکند. مواد منتج شده از گیاهان و حیوانات ( نظیر فضولات حیوانی یا ضایعات گیاهی ) در طول دوره ماند (ماندگاری) خود، تا زمانی که تجزیه شوند تنها دیاکسید کربن تولید میکنند و هیچ گونه انرژی تولید نمینمایند، در حالی که برق تولید شده از بیوگاز نسبت به انرژیهای معمول انتشار دیاکسید کربن بسیار کمتری دارد (عمرانی، 1375). 1کیلووات تولید برق با بیوگاز از تولید 7000 کیلوگرم دیاکسید کربن در هر سال جلوگیری میکند. با توجه به این که امروزه واردات بنزین، بودجه زیادی لازم دارد، میتوان با بهرهگیری از بیوگاز به عنوان منبعی پاک و در دسترس علاوه بر کاهش وابستگی به واردات بنزین و همچنین آلودگیهای ناشی از مصرف بنزین در حملونقل، به حفظ منابع نفت و گاز به عنوان سرمایههای ملی کوشید (ثقفی، 1382).
آشنایی با نحوه تولید و استفاده از بیوگاز در کشورهای دیگر به منظور استفاده ازنکات مثبت تجربیات آنها بسیار مفید است. در ادامه نحوه تولید و استفاده از بیوگاز در چند کشور به اجمال مورد بررسی قرارمیگیرد (عمرانی، 1375):
کره
در کره اهمیت تولید بیوگاز به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است؛ بهطوریکه تا سال1975 حدود 30000 واحد بیوگاز در این کشور فعال بوده است.
چین
اهمیت و توسعه بیوگاز در جهان طی سالهای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است؛ بهطوریکه تعداد این دستگاهها در چین از سال 1920 تا 1972 تنها 1300 و بعد از آن تا سال 1985 بالغ بر هفت میلیون برآورد گردیده است (عبدلی، 1364). در این کشور بیش از 400 ژنراتور بزرگ و کوچک بیوگاز برای مصارف خانگی و صنعتی از انرژی بیوگاز استفاده مینمایند. کشور چین با ابداع نوعی سیستم زراعی همراه با دام توانسته است گیاه و دام را در یک سیستم، در ارتباط با زنجیره ریزهخواری قرار دهد. در این سیستمها برنج محصول زراعی اصلی است، زمانیکه دانه برداشت میشود کاه وکلش، همراه با کود دامی در یک دستگاه هضم کننده بیوگاز به صورت کمپوست در میآید که متان حاصل از این فرایند برای پختوپز و روشنایی و لجن باقیمانده در دستگاه هضم کننده، برای تولید قارچ خوراکی مورد استفاده قرار میگیرد. بعد از اینکه قارچ برداشت شد، بقایای ماده آلی هم به عنوان کود آلی به مزارع برنج برگردانده میشود (نجفپور، 1374). این سیستم، از نظر مصرف انرژی و چرخش عناصر غذایی بسیار کارآمد است (شکل 1و2).
وضعیت انرژی هند در مقایسه با سایر کشورهای توسعه یافته تفاوت بسیاری دارد که حکایت از مجموعهای از منابع متعدد انرژی، برای تأمین نیازهای مردم این کشور دارد. در گذشته، اقدامهای هند به دلیل فعالیت های پراکنده و مجزا موفق نبوده است. روند حرکت به سمت انرژی های نو در هندوستان سه مرحله را پشت سر گذاشته است (عبدلی، 1364):
مرحله اول: در اواخر دهه 1970 و اوایل دهه 1980 بیشتر تلاشها در زمینه بیوگاز، ساخت اجاقهای مدرنتر و استفاده از انرژی خورشیدی و تلاش برای افزایش آگاهی مردم بود.
مرحله دوم: تأسیس وزارت انرژیهای غیرمرسوم در سال 1992 بود که پس از آن مؤسسات و سازمانهای زیادی درخصوص تأمین سوختهای مناطق مختلف و با هدف افزایش اشتغال در مراکز روستایی و محلی مشغول فعالیت شدند.
مرحله سوم: فعالیتهای جاری به صورت منسجمتری انجام شد و بر توسعه فناوریها برای تولید برق از باد، ایجاد نیروگاههای کوچک آبی، توسعه سیستمهای ترکیبی تولید انرژی از بیوگاز و بیومس تأکید شد. مجموعه این تلاشها سبب شد که از بار مشکلات و سختیهای تأمین انرژی برای روستائیان و همچنین آلودگیهای زیستمحیطی در کشور هند به نحو مؤثری کاسته شود. از اقدامهای مهم انجام شده در حوزههای مختلف انرژ یهای تجدیدپذیر در هند میتوان موارد زیر را نام برد (عدل، 1378):
در سال 200 در هندوستان انرژی بیومس حدود یکسوم کل انرژی مصرفی کشور را به خود اختصاص میداد، که 90 درصد آن در مراکز روستایی و 10 درصد در مراکز شهری به مصرف میرسید. واحدهای تولید بیوگاز در کشور هند رواج زیادی پیدا کرده است، به طوری که هماکنون برای روشنایی منازل و یا معابر نیز در روستاها مصرف می-شود. پسماندهای گیاهی نیشکر از منابع تولید انرژی است که نوعی انرژی بیومس بوده و میتوان تولید انرژی برق حاصل از آن را تا 340 مگاوات در هند افزایش داد. دولت هند در صدد است تا طرحهای استفاده از این نوع انرژی را در نواحی مختلف کشور گسترش دهد. از سال 2000 تا سال 2010 میزان مصر
منابع
ثقفی، محمود (1382) " انرژیهای تجدید پذیر نوین". انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم.
عدل، مهرداد (1378) "برآورد قابلیتهای تولید انرژی از زائدات زیستی". پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده محیط زیست، دانشگاه تهران.
قارداشی، ابوالقاسم علی و مهرداد، عدل (1379)""گزارش بررسی اقتصادی پروژه زیست توده" .گروه انرژیهای نو، پژوهشگاه نیرو.
قارداشی، ابوالقاسمعلی و عدل، مهرداد (1380) "بیوگاز در ایران". سومین همایش ملی انرژی
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 5 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 256 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 150 |
مدیریت فرایند اجتماعی، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و هماهنگی، کنترل در راستای تعیین و فائق شدن به اهداف سازمانی در یک محیط پویاست مدیریت یعنی تصمیم گیری واین وظیفه مهمترین واصلی ترین نقش مدیریت است
مدیریت عبارت است از: فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تامین اهداف سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده موثر و کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر.
مدیر شخصی است که مسئولیت عملکرد یک یا چند نفر از افراد در سازمان به عهده دارد. مدیران با مجموعه متعددی از عناوین مثل، سرپرست، رهبر گروه، مدیر بخش، مدیر اداره، معاون ونظیر آن فعالیت داشته و کارکنان را بکار می گمارند.
به عقیده «فیلیپ هوسنو»: مدیریت عمومی عبارت است از مجموعه روش های عقلانی که در خدمت تصمصم گیرندگان امور عمومی قرار می گیرد. او در دنباله چنین می افزاید که در یک تعریف، مساله کاربست روش های نوین مدیریت در بخش عمومی وجود دارد. نوسازی مدیریت عمومی، شامل استفاده از ابزار هائی است که به یاری پدیده هائی همچون تصمیم گیری، اطلاع رسانی برخی امور یا جریان های دیوانی حتی توسل به تبلیغات برای برقراری ارتباط با مردم می آید.
پیشینه: اداره امور دولتی دارای یک پیشینه طولانی است که به موازات مفاهیم تمدن ودولت ظهور یافته است. گلادن خاطرنشان می کند که از زمان پیدایش دولت ها همواره نوعی اداره وجو داشته است. بنیانگذار یا رهبر، ابتدا انتقال یک جامعه را ممکن می سازد و سازمان دهنده یا رئیس ان را دوام می بخشد. اداره امور یا مدیریت امور، هر فعالیت اجتماعی، عامل میانی و واسطه است، خیلی به نظر نمی آید ولی عامل اصلی بقای جامعه است.
رومن لوفر در کتاب مدیریت نظام های پیچیده اداری تولد مدیریت عمومی را از خلال تارخ نوعی گسست میان دو حوزه عمومی و خصوصی توضیح می دهد. اما شالوده این منطق مدیریتی چیست؟ در اینجا لوفر تحلیل سیستمی را به عنوان عمل توصیف واقعیت های پیچیده به کمک تیرها ونشانه ها می خواند. تحلیل و مدیریت (عمومی وخصوص) به عنوان ابزاری برای ایجاد زبان مخصوص پیچیدگی ها و با هدف بهه گیری از این پیچیدگی های جهان مطرح گردیده است: تحلیل سیستمی: نحوه اندیشیدن جامعه پیچیده می باشد و مدیریت عمومی نیز زبان دولت در جامعه پیچیده است.
وظایف مدیریت
وظایف مدیریت را می توان به شکل زیر خلاصه کرد:
۱. برنامه ریزی: برنامه ریزی شامل انتخاب کردن ماموریت، اهداف و اقدامات در رسیدن به آنها وآن مستلزم تصمصم گیری مبتنی بر انتخاب راهکار مناسب در بین راهکار های موجود برای عملیات درآینده می باشد وبرنامه فاصله ای را که ما در آنجا قرار داریم تا آنجائی که می خواهیم به آن برسیم را برطرف می کند.
برنامه ریزی عملاً یک فرآیند تصمیم گیری است که مسیر اقدامات سازمان را تعیین می کند. تصمیم گیری انتخاب یک راهکار از میان راهکار های مختلف تعریف شده است و هسته مرکزی برنامه ریزی را تشکیل می دهد. نمی توان گفت یک برنامه وجود دارد مگر اینکه از قبل در خصوص تخصیص منابع، هدایت و اعتبار آن تصمیم گیری شده باشد. بنابراین تصمصم گیری اولین گام دربرنامه ریزی است. سایمون تصمیم گیری را مترادف مدیریت می اند. به هر حال تصمیم گیری نقش محوری در انجام وظایف مدیریتی دارد و در راستای آن همواره مدیر باید تصمیم بگیرد.
۲. سازماندهی: سرآغاز موفقیت سازمان برنامه ریزی است. سازماند هی برنامه ها را به واقعیت تبدیل کرده و اهداف مورد نظر را تحقق می بخشد.
سازماندهی مانند برنامه ریزی فرایندی است که در انجام وکاربرد آن باید دقت لازم صورت گیرد. این فرایند مستلزم تصمیم گیری در مورد کار های مورد نیاز و وظایف مطرح شده و قرار دادن آنها در چارچوب تصمیم گیری یا ساختار سازمانی است. این چارچوب، ساختاری را برای تمام مشاغل فراهم می کند. واین موضوع را که چه کسی مسئول انجام وظایف بوده وچه کسی باید به چه کسی گزارش دهد را مشخص می کند.
۳. هدایت: رهبری، فرایند تاثیر گذاری افراد و گروه ها جهت تعیین اهداف و رسیدن به آن می باشد. رهبران کسانی که بعنوان رهبر عمل می کنند- دیگران را راهنمائی، هدایت وترغیب نموده و آموزش می دهند. عشق وعلاقه وایثارو کسب وجهه تشکیل دهنده شالوده یک رهبر هستند.
بعضی صاحبنظران، رمز موفقیت را در توان هدایت نیروی انسانی تحت سرپرستی می دانند. مهارت انسانی وکار با افراد و هدایت آن ها در جهت انجام اهداف سازمانی از جمله مهارت هائی است که در تمامی سطوح مدیریت اعم از عملیاتی، میانی وعالی کاربرد ویژه دارد.
۴. کنترل: شامل آندسته از فعالیت هائی است که در صدد ایفای وظایف، با شرایط لازم به منظور نیل به هدف های از پیش تعیین شده می باشند.
فرایند کنترل را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد: تعیین معیار عملکرد- اندازه گیری عملکرد- مقایسه عملکرد با معیار های تعیین شده- انجام اقدام اصلاحی.
بدون نظارت وکنترل مدیران نمی توانند بفهمند که در کدام بخش از کارشان به طور اثر بخش وکارامد انجام شده است. کنترل وظیفه ای است که دایره مدیریت را به یک دایره کامل تر تبدیل می کند. برنامه ریزی به عنوان اولین وظیفه در راس تما وظایف مدیریت است. با تعیین برنامه ها واهداف، بایستی میزان پیشرفت آن برنامه ها و اهداف، نظارت و کنترل صورت گیرد. بازخورد بازخورد حاصل از این کنترل ها به مدیران کمک می کند که میزان پیشرفت و موفقیت سازمان را در دستیابی به اهداف و مقاصد مشخص نمایند.
از طرفی دیگر هیوز وظایف مدیریت دولتی را چنین بیان می کند:
۱- استراتژی: الف- تعیین اهداف واولویت های سازمان (براساس پیش بینی محیط بیرونی و توانائی های سازمان) ب-تدوین برنامه های عملیاتیبرای دستیابی به اهداف مذکور
۲- مدیریت مولفه های درونی (سازماندهی وتامیننیروی انسانی- هدایت کارکنان ونظام مدیریت منابع انسانی- کنترل عملکرد
۳- مدیریت مولفه های بیرونی (ارتباط با واحد های بیرونی- ارتباط با سازمان های مستقل- ارتباط با رسانه ها ومردم.
رابطه سیستم مدیریت دولتی وخط ومشی گذاری: ارتباط محسوس میان سیستم مدیریت دولتی وخط ومشی گذاری وجود دارد. برداشت از نحوه ومیزان ارتباط مذکور از موارد زیر تاثر می پذیرد:۱- مهارت های فنی وموضوعی از لحاظ تحلیلی ۲-اخلاقیات به منزله شالوده تصمیم گیری ۳-ملاحظات اخلاقی شخصی برای تحلیلگران.
درقسمت اول مهارت های فنی وموضوعی مورد نیاز تحلیلگر مطرح می شود. تجزیه تحلیلگر سیستم کسی است که علاوه بر جایگاه سازمانی خود دارای اطلاعات، بینش آگاهی های مکفی از گذشته وحال بوده، مهارت ترسیم دورنمای سیستم( آینده) مبتنی بر وضعیت جاری و قبلی را داراست.
لازمه غنی سازی مدیریت در بخش عمومی که طبعا مبنای خط ومشی گذاری مطلوب خواهد بود. این است که سازمان ها به موارد زیر توجه کنند:
۱) تقویت بنیه اقتصادی که مستازم پیشرفت علوم، رونق فنآوری و قدرت سیاسی است.
۲) تقویت بازدهی از طریق اعمال بهینه وظایف مدیریت: محاسبه کلی توان وانرژی سازمان برای کسب ستانده های بیشتر ضروری است. این محاسبه هرچه دقیق تر باشد منابع وامکانات کمتری هدر می رود.
۳) تقویت اثر بخشی طرح ها: اثر بخشی فراینی است که با غایت عملکرد سازمان ارتباط دارد، لازم است از ابتدا وبه هنگام تهیه طرح ها، قطعیت و اثر بخشی فزاینده مورد نظر باشد. از این جهت طرح باید امکان تجدید نظر، تغییر یا جایگزینی را داسته باشد.
۴) تلفیق هدفمند کارائی و اثر بخشی: معمولا دو دیدگاه در فرایند حل یک مساله وجود دارد که براساس آن سیستم ها به دو گونه تقسیم می شوند. سیستم مبتنی بر نگرش و بازدهی وکارائی طراحی می شود. ونوعی دیگر بر اساسنگرش به اثر بخشی. چگونگی برقراری بهترین وضعیت که در آن هم اثر بخشی وهم بازدهی مورد توجه باشد، خود از مبانی خط و مشی گذاری است.
دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 8 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 64 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
فهرست
تعریف جامعه شناسی: 5
شناخت جامعه. 5
تعریف جامعه: 6
تقسیمات جامعه شناسی: 6
جامعه شناسی و سایر علوم: 7
تاریخچه. 10
جامعه شناسی شهری.. 11
نگاه اجمالی.. 11
اختصاصات شهر. 12
جامعه شناسی پزشکی.. 13
علل اجتماعی بیماری.. 15
الگوهای اجتماعی بیماری.. 15
انواع مراقبتهای درمانی.. 16
جامعه شناسی روستایی.. 16
تاریخچه جامعه شناسی روستایی.. 17
اهداف جامعه شناسی روستایی.. 17
جامعه شناسی کار. 18
تعریف کار. 19
موضوع جامعه شناسی کار. 19
تعریف جامعه شناسی کار. 20
اتحادیه های کارگری و ستیزه صنعتی.. 20
روان شناسی اجتماعی کار صنعتی.. 20
بیکاری،کار زنان و اقتصاد غیر رسمی.. 21
جامعه شناسی خانواده. 21
ازدواج.. 22
خویشاوندی.. 22
روابط خانوادگی.. 22
تغییرات در الگوههای خانواده در سراسر جهان.. 23
رویه تاریک خانواده. 23
جامعه شناسی انحرافات.. 24
قوانین ،جرایم و مجازاتها 24
تبیین کجروى.. 25
کجروی چیست... 25
میزان جرایم.. 26
مفهوم بیماری روانی.. 26
نظریات و اندیشه های برخی از متفکران و پیش گامان جامعه شناسی: 26
فارابی: 26
ابن خلدون: 27
نظریات اگوست کنت: 28
نظریا ت امیل دور کیم: 30
جامعه شناسی ایستا و پویا: 33
گروه اجتماعی : 34
گروههای غیر ثابت و ناپایدار: 35
گروه مرجع ( داوری) : 36
گروههای فشار: 37
رفتارهای گروهی: 37
عوامل مادی و معنوی در گروه: 38
عوامل از هم پاشیدگی گروه: 38
پایگاه اجتماعی : 39
تحرک اجتماعی: 40
ارزشهای اجتماعی : 40
تعریف جامعه شناسی:
از جامعه شناسی تعریف های گوناگونی بیان شده است و هر یک از اندیشمندان و متفکران اجتماعی با توجه به دیدگاه خود به تعریف جامعه شناسی پرداخته اند اما در یک تعریف کوتاه و خلاصه می توان گفت جامعه شناسی علم مطالعه نهادها- قشرها و گروههای اجتماعی در جهت کشف قوانین بر آنها و درک ویژگیهای حیات اجتماعی و تحولات اجتماعی است لازم به یادآوری : منظور از کشف قوانین یعنی پیدا کردن نسبتا پایدار بین پدیده ها و پدید آمدن شناخت علمی
شناخت جامعه:
در ادامه بحث بی مناسبت نیست که به شناخت جامعه و اهمیت زندگی در میان انسانها اشاره ای ولی مختصر صورت گیرد.
اگر چه انسان دارای جنبه های زیستی- عقلی- روحی و ویژگیهای وراثتی و جنسی است ولی آنچه در او اهمیت دارد گرایش به زندگی اجتماعی است با توجه به توانایی انسان متفکران اجتماعی در بررسی های خود به این مساله پی بردند که محیط اجتماعی همواره نسبت به محیط طبیعی و جغرافیایی در اولویت قرار دارد
در حقیقت نیاز انسانها به یکدیگر اساس پیدایش جامعه انسانی است و به گفته شهید مطهری اجتماعی بودن انسان در خلقت او قرار داده شده است
انسان برای تولید غذا- پوشاک- مسکن- تولید مثل – ایجاد امنیت- انتقال دانش و تشکیل خانواده فقط از طریق زندگی جمعی می تواند دست به چنین اموری بزند
هر یک از متفکران اجتماعی جامعه را بر پایه نظرات خود تعریف کرده اند برای مثال هاپس فیلسوف انگلیسی معتقد است جامعه نتیجه قراردادی است که در اثر جنگ دائمی ایجاد شده است.
همچنین آگوست کنت جامعه شناس فرانسوی و بنیان گذار علم جامعه شناسی می گوید جامعه متعلق به گذشته و حال و آینده است و میراث فرهنگی و اخلاقی نسل گذشته بر آیندگان حرکت می کند
فردگرایان: (طرفداران اصالت فرد) که اغلب آنها را روانشناسان تشکیل می دهند جامعه را جمع عددی افراد با خصلت های (ویژگی) آن می دانند در حالی که جمع گرایان (طرفداران اصالت جمع) که اغلب آنها را جامعه شناسان تشکیل می دهند اعتقاد دارند که جامعه دارای روح مشترکی یا وجدان جمعی که از افراد متفاوت تشکیل شده است
تعریف جامعه:
جامعه عبارتند از گروه بزرگ و پر دوام و متحرکی از افراد که برای هدفهای مشترک و با توجه به نیازهای مشترک با یکدیگر دارای روابطی در جهت رفع مجموعه نیازهای مادی و معنویشان هستند
تقسیمات جامعه شناسی:
جامعه شناسی را از ابعاد مختلف به دسته های گوناگون تقسیم کرده اند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- تقسیم جامعه شناسی از لحاظ هدف که به دو دسته تقسیم می شود
الف) جامعه شناسی ناب (نظری) که در مورد کشف قوانین حاکم بر پدیده های اجتماعی و تئوری ها و نظریه های جامعه شناسی سخن می گوید
ب) جامعه شناسی کاربردی: منظور از جامعه شناسی کاربردی آن نوع از جامعه شناسی که هدفش رسیدن به راه حل هایی برای رفع بحران های اجتماعی و مسائل و مشکلات اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی است.
2- تقسیم جامعه شناسی از لحاظ موضوع:
در این نوع از جامعه شناسی موضوعات مختلف در حوزه های گوناگون مورد بررسی و مطالعه قرار می گیرد جامعه شناسی اقتصادی- جامعه شناسی خانواده- جامعه شناسی سیاسی- جامعه شناسی صنعتی- جامعه شناسی شهری- جامعه شناسی روستایی از مهمترین تقسیم های جامعه شناسی از لحاظ موضوع محسوب می شود.
2- جامعه شناسی از لحاظ حدود موضوع:
در این بخش جامعه شناسی به دو بخش تقسیم می شود:
الف) جامعه شناسی کلان (ماکرو): در این نوع جامعه شناسی قوانین کلی تحولات اجتماعی و بررسی و جستجوی آنها مد نظر جامعه شناسی است مانند بررسی نظام های سرمایه داری و زمین داری
ب) جامعه شناسی خرد (میکرو) د
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 3 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 256 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 150 |
مدیریت فرایند اجتماعی، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و هماهنگی، کنترل در راستای تعیین و فائق شدن به اهداف سازمانی در یک محیط پویاست مدیریت یعنی تصمیم گیری واین وظیفه مهمترین واصلی ترین نقش مدیریت است
مدیریت عبارت است از: فرآیندی برای حل مسائل مربوط به تامین اهداف سازمانی به نحو مطلوب از طریق استفاده موثر و کارآمد از منابع کمیاب در یک محیط در حال تغییر.
مدیر شخصی است که مسئولیت عملکرد یک یا چند نفر از افراد در سازمان به عهده دارد. مدیران با مجموعه متعددی از عناوین مثل، سرپرست، رهبر گروه، مدیر بخش، مدیر اداره، معاون ونظیر آن فعالیت داشته و کارکنان را بکار می گمارند.
به عقیده «فیلیپ هوسنو»: مدیریت عمومی عبارت است از مجموعه روش های عقلانی که در خدمت تصمصم گیرندگان امور عمومی قرار می گیرد. او در دنباله چنین می افزاید که در یک تعریف، مساله کاربست روش های نوین مدیریت در بخش عمومی وجود دارد. نوسازی مدیریت عمومی، شامل استفاده از ابزار هائی است که به یاری پدیده هائی همچون تصمیم گیری، اطلاع رسانی برخی امور یا جریان های دیوانی حتی توسل به تبلیغات برای برقراری ارتباط با مردم می آید.
پیشینه: اداره امور دولتی دارای یک پیشینه طولانی است که به موازات مفاهیم تمدن ودولت ظهور یافته است. گلادن خاطرنشان می کند که از زمان پیدایش دولت ها همواره نوعی اداره وجو داشته است. بنیانگذار یا رهبر، ابتدا انتقال یک جامعه را ممکن می سازد و سازمان دهنده یا رئیس ان را دوام می بخشد. اداره امور یا مدیریت امور، هر فعالیت اجتماعی، عامل میانی و واسطه است، خیلی به نظر نمی آید ولی عامل اصلی بقای جامعه است.
رومن لوفر در کتاب مدیریت نظام های پیچیده اداری تولد مدیریت عمومی را از خلال تارخ نوعی گسست میان دو حوزه عمومی و خصوصی توضیح می دهد. اما شالوده این منطق مدیریتی چیست؟ در اینجا لوفر تحلیل سیستمی را به عنوان عمل توصیف واقعیت های پیچیده به کمک تیرها ونشانه ها می خواند. تحلیل و مدیریت (عمومی وخصوص) به عنوان ابزاری برای ایجاد زبان مخصوص پیچیدگی ها و با هدف بهه گیری از این پیچیدگی های جهان مطرح گردیده است: تحلیل سیستمی: نحوه اندیشیدن جامعه پیچیده می باشد و مدیریت عمومی نیز زبان دولت در جامعه پیچیده است.
وظایف مدیریت
وظایف مدیریت را می توان به شکل زیر خلاصه کرد:
۱. برنامه ریزی: برنامه ریزی شامل انتخاب کردن ماموریت، اهداف و اقدامات در رسیدن به آنها وآن مستلزم تصمصم گیری مبتنی بر انتخاب راهکار مناسب در بین راهکار های موجود برای عملیات درآینده می باشد وبرنامه فاصله ای را که ما در آنجا قرار داریم تا آنجائی که می خواهیم به آن برسیم را برطرف می کند.
برنامه ریزی عملاً یک فرآیند تصمیم گیری است که مسیر اقدامات سازمان را تعیین می کند. تصمیم گیری انتخاب یک راهکار از میان راهکار های مختلف تعریف شده است و هسته مرکزی برنامه ریزی را تشکیل می دهد. نمی توان گفت یک برنامه وجود دارد مگر اینکه از قبل در خصوص تخصیص منابع، هدایت و اعتبار آن تصمیم گیری شده باشد. بنابراین تصمصم گیری اولین گام دربرنامه ریزی است. سایمون تصمیم گیری را مترادف مدیریت می اند. به هر حال تصمیم گیری نقش محوری در انجام وظایف مدیریتی دارد و در راستای آن همواره مدیر باید تصمیم بگیرد.
۲. سازماندهی: سرآغاز موفقیت سازمان برنامه ریزی است. سازماند هی برنامه ها را به واقعیت تبدیل کرده و اهداف مورد نظر را تحقق می بخشد.
سازماندهی مانند برنامه ریزی فرایندی است که در انجام وکاربرد آن باید دقت لازم صورت گیرد. این فرایند مستلزم تصمیم گیری در مورد کار های مورد نیاز و وظایف مطرح شده و قرار دادن آنها در چارچوب تصمیم گیری یا ساختار سازمانی است. این چارچوب، ساختاری را برای تمام مشاغل فراهم می کند. واین موضوع را که چه کسی مسئول انجام وظایف بوده وچه کسی باید به چه کسی گزارش دهد را مشخص می کند.
۳. هدایت: رهبری، فرایند تاثیر گذاری افراد و گروه ها جهت تعیین اهداف و رسیدن به آن می باشد. رهبران کسانی که بعنوان رهبر عمل می کنند- دیگران را راهنمائی، هدایت وترغیب نموده و آموزش می دهند. عشق وعلاقه وایثارو کسب وجهه تشکیل دهنده شالوده یک رهبر هستند.
بعضی صاحبنظران، رمز موفقیت را در توان هدایت نیروی انسانی تحت سرپرستی می دانند. مهارت انسانی وکار با افراد و هدایت آن ها در جهت انجام اهداف سازمانی از جمله مهارت هائی است که در تمامی سطوح مدیریت اعم از عملیاتی، میانی وعالی کاربرد ویژه دارد.
۴. کنترل: شامل آندسته از فعالیت هائی است که در صدد ایفای وظایف، با شرایط لازم به منظور نیل به هدف های از پیش تعیین شده می باشند.
فرایند کنترل را می توان به چهار مرحله تقسیم کرد: تعیین معیار عملکرد- اندازه گیری عملکرد- مقایسه عملکرد با معیار های تعیین شده- انجام اقدام اصلاحی.
بدون نظارت وکنترل مدیران نمی توانند بفهمند که در کدام بخش از کارشان به طور اثر بخش وکارامد انجام شده است. کنترل وظیفه ای است که دایره مدیریت را به یک دایره کامل تر تبدیل می کند. برنامه ریزی به عنوان اولین وظیفه در راس تما وظایف مدیریت است. با تعیین برنامه ها واهداف، بایستی میزان پیشرفت آن برنامه ها و اهداف، نظارت و کنترل صورت گیرد. بازخورد بازخورد حاصل از این کنترل ها به مدیران کمک می کند که میزان پیشرفت و موفقیت سازمان را در دستیابی به اهداف و مقاصد مشخص نمایند.
از طرفی دیگر هیوز وظایف مدیریت دولتی را چنین بیان می کند:
۱- استراتژی: الف- تعیین اهداف واولویت های سازمان (براساس پیش بینی محیط بیرونی و توانائی های سازمان) ب-تدوین برنامه های عملیاتیبرای دستیابی به اهداف مذکور
۲- مدیریت مولفه های درونی (سازماندهی وتامیننیروی انسانی- هدایت کارکنان ونظام مدیریت منابع انسانی- کنترل عملکرد
۳- مدیریت مولفه های بیرونی (ارتباط با واحد های بیرونی- ارتباط با سازمان های مستقل- ارتباط با رسانه ها ومردم.
رابطه سیستم مدیریت دولتی وخط ومشی گذاری: ارتباط محسوس میان سیستم مدیریت دولتی وخط ومشی گذاری وجود دارد. برداشت از نحوه ومیزان ارتباط مذکور از موارد زیر تاثر می پذیرد:۱- مهارت های فنی وموضوعی از لحاظ تحلیلی ۲-اخلاقیات به منزله شالوده تصمیم گیری ۳-ملاحظات اخلاقی شخصی برای تحلیلگران.
درقسمت اول مهارت های فنی وموضوعی مورد نیاز تحلیلگر مطرح می شود. تجزیه تحلیلگر سیستم کسی است که علاوه بر جایگاه سازمانی خود دارای اطلاعات، بینش آگاهی های مکفی از گذشته وحال بوده، مهارت ترسیم دورنمای سیستم( آینده) مبتنی بر وضعیت جاری و قبلی را داراست.
لازمه غنی سازی مدیریت در بخش عمومی که طبعا مبنای خط ومشی گذاری مطلوب خواهد بود. این است که سازمان ها به موارد زیر توجه کنند:
۱) تقویت بنیه اقتصادی که مستازم پیشرفت علوم، رونق فنآوری و قدرت سیاسی است.
۲) تقویت بازدهی از طریق اعمال بهینه وظایف مدیریت: محاسبه کلی توان وانرژی سازمان برای کسب ستانده های بیشتر ضروری است. این محاسبه هرچه دقیق تر باشد منابع وامکانات کمتری هدر می رود.
۳) تقویت اثر بخشی طرح ها: اثر بخشی فراینی است که با غایت عملکرد سازمان ارتباط دارد، لازم است از ابتدا وبه هنگام تهیه طرح ها، قطعیت و اثر بخشی فزاینده مورد نظر باشد. از این جهت طرح باید امکان تجدید نظر، تغییر یا جایگزینی را داسته باشد.
۴) تلفیق هدفمند کارائی و اثر بخشی: معمولا دو دیدگاه در فرایند حل یک مساله وجود دارد که براساس آن سیستم ها به دو گونه تقسیم می شوند. سیستم مبتنی بر نگرش و بازدهی وکارائی طراحی می شود. ونوعی دیگر بر اساسنگرش به اثر بخشی. چگونگی برقراری بهترین وضعیت که در آن هم اثر بخشی وهم بازدهی مورد توجه باشد، خود از مبانی خط و مشی گذاری است.
دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 11 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 3059 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 90 |
در ساختمانسازی به سوی بیرونی یک ساختمان نما گفته میشود. در طراحی ساختمان، نما مهمترین بخش به شمار میرود زیرا نما چارچوب کار برای بقیه اجزای ساختمان را مشخص میکند. بسیاری از نماها ارزش تاریخی دارند و در کشورهای گوناگون قوانین سختگیرانهای در مورد موضوع تغییر نما وجود دارد که برخی از این قوانین هر گونه دگرگونی در نماهای تاریخی را ممنوع میکند.
در معماری سنتی ایرانی، آرایشی که پس از پایان کار ساختمان بر آن بیفزایند را آمود میگویند، مانند تزیین الحاقی، نماسازی سنگی یا آجری،کاشیکاری و گچبری.
پدیدار شناسی نمای ساختمانهای مسکونی
توقعات از نما به گفتهٔ هارالد دیلمان و همکارانش از نما چهار عملکرد انتظار میرود:
نما به عنوان محافظ
اولین و قدیمی ترین وظیفهای که نما به عهده دارد، وظیفهٔ محافظت از انسانها در مقابل تهدیدهای بیرونی است. انسان برای حفاظت خود در برابر عوامل جوی و اقلیمی از یک طرف و حیوانات موذی و انسانهای مزاحم از طرف دیگر، فضایی به نام خانه را برای خود ایجاد کرد.
تا زمانی که خانه برای ساکنان آن نقش حفاظ را بر عهده داشت و آن را برای محافظت خود در برابر تهدیدهای بیرونی میخواستند، نماسازی مفهومی نداشت. ساختمانهای مسکونی دیوارهای محکم و یکپارچهای محصور شده بودند که با حداقل نفوذی به بیرون بدنه تشکیل یک فضای عمومی را میدادند و نما سازی برای ساختمانهای مسکونی به مفهوم امروز آن نبود. چون نمای ساختمان حداقل منفذ را به بیرون داشت جلوی باد و باران، گرما و سرما و نفوذ عوامل حیوانی و انسانی را میگرفت، ولی ساختمان را از نور و تهویه لازم محروم میکرد. رفته رفته نیاز به این مواهب بیشتر شد و در نتیجه ایجاد روزنه در دیواره افزایش یافت، نیاز به پوستهٔ سومی برای حفاظت بیشتر شد.
برای این منظور انسان دیواری دور تا دور خانه و آبادی خود کشید. این دیوار گسترش فضاهای مسکونی در داخل "چهار دیواری اختیاری" و بدون پنجره به فضای عمومی را به دنبال داشت. همچنین افزایش تعداد واحدهای مسکونی به تراکم در داخل باروری شهر یا روستا انجامید.[۱] خانهها درون گرا طراحی شدند و آبادیها، تمرکز گرا و حول یک فضای اجتماعی میدان گونه به نام محل تجمع با گوشه نگاهی به تاریخ تمدنهای نخستین، از چین و هند(موهنجودارو)گرفته، تا ایران،میان رودان(بینالنهرین)،مصر،یونان و روم به درونگرایی خانههای مسکونی پی میبریم.
درون گرایی یکی از اصول معماری در خانه سازی کشورهای مسلمان نشین است ولی ابداع و ره آورد اسلام نبوده و فقط توسط آن تثبیت و ماندگار شده است. چنانکه میدانیم با ظهور اسلام در ساختمان سازی و معماری ابداع قابل توجهی نشد بلکه اسلام از معماری ادوار قبل در ساختن مساجد استفاده کرد.[۳] جالب توجه آنکه نه تنها خانههای یونان و روم باستان درونگرا و حول یک حیاط مرکزی شکل گرفتهاند، بلکه ویلاهای روم و کوشکهای تمدنهای دیگر که چهار جبهه یا چهار نما بودند، در پشت دیواری بلند از دید و دستبرد غریبهها حفاظت میشدند. تک کلبههای بسیار ابتدایی و ساده مستقر در مزارع اروپایی، یا برخی ساختمانهای عمومی تک افتاده در شهرها و روستاها، تنها نمونههایی از ساختمانهای برونگرای قرون وسطی در غرب هستند.
قاعدهٔ برونگرایی را نمیتوان به معماری بناهای عمومی همهٔ تمدنها و اعصار نسبت دهیم. زیرا هم مصریان و هم تمدنهای میان رودان و ایران باستان پیرامون معابد خود بارویی ستبر و بلند میکشیدند. آنها در برابر معابد صخرهای خود هم حیاطی به عنوان حصار ایجاد میکردند. ولی یونانیها و تاحدی رومیها، معبدهای خود را با الگو گرفتن از کلبههای چوبی به صورت منفرد بنا مینمودند این نیز در حالیست که آنها هم با ایجاد مفصلی بین فضای بسته و باز ردیف ستونهایی، جهت ایجاد فضایی نیمه باز میساختند که به سختی میتوان معنای امروزی "نما" را به آنها نسبت داد.[۱]
بسیاری تصور میکنند که اطراف کلیساهای اروپایی سبک رمانسک تا رنسانس باز بوده و دارای چهار نما میباشند ولی آنها نیز دارای یک یا دو جبههٔ باز بودند. کلیسای آنان نیز مانند مساجد شیعیان، از اطراف به بافت مسکونی و شهری متصل بود. کامیلوزیته با برداشت آماری خود از ۲۵۵ کلیسای شهر رم، ثابت کرده است که ۱۱۰ کلیسا از سه طرف،۹۶ کلیسا از دو طرف و فقط ۶۶ کلیسا از هیچ جبهه به بافت شهری متصل شدهاند. این ۶ کلیسا جدید یا متعلق به کلیسای پروتستان بوده است که بعد از قرن هفدهم ساخته شدهاند. موریس در کتاب تاریخ شکل شهر خود میگوید که کلیساها صحن یا جلو خانی مستقل به نام پارویس در جلوی سردر خود داشتند برای همین نمای اصلی آنها فقط برای مراجعین قابل مشاهده بود.
نما به عنوان رابط
با آنکه نما وظیفه داشت حایلی بین انسان و تهدیدهای خارجی باشد، ولی میبایست نقش ارتباط میان درون و بیرون، خصوصی و عمومی، خلوت و شلوغ، مصنوعی و طبیعی را ایفا کند. انسان نیاز به نور و تهویه داشت و محتاج ارتباط با طبیعت و جامعه بود. او میخواست گذر زمان و تغییر و تحولات جامعه را دنبال کند. برای همین نما تبدیل به رابط میان درون و بیرون شده، باید ورود نور، هوا و میهمان را به داخل تامین کرده، امکان دید خوبی را به بیرون ایجاد میکرد. روزنهها (در و پنجرهها) که عنصری از نما بودند این نقش را به عنوان رابط فیزیکی و بصری به عهده گرفتند.
در طول تاریخ اروپا پنجره به عنوان قابی برای دیدن منظرهٔ بیرون نقش خود را ایفا میکرد. اما تبدیل پنجره به عنوان رابط بصری میان فضای بیرون و درون مشکل دیگری را به همراه داشت و آن اینکه پنجره مهم ترین عنصر انتقال مزاحمتها از فضای بیرونی (سر و صدا و مشرفیت به ویژه برای طبقهٔ همکف) بود. برای همین تمهیداتی در جهت اینکه ساکن بتواند ببیند بدون آنکه دیده شود اندیشیده شد. محدودیتهای فنی و نبود مصالح مدرن باعث شد ابعاد پنجرهها در حد متعالی باقی بماند. ولی برای حل معضل مشرفیت ارتفاع کف پنجره به وسیله کرسی چینی ساختمان بالا کشیده شد، انواع شبکه و نرده اختراع شد و در نهایت فضاهای بلافاصل طبقههای همکف به کاربریهای غیر مسکونی تبدیل شد. آنچه که باعث شد در اوایل قرن بیستم، پنجرهها بزرگتر و جدارهها شفاف تر گردند از یک طرف نیاز به نور بیشتر و تهویه بهتر و از طرف دیگر امکان تولید سطوح بزرگتر شیشه در قرون نوزدهم بود.
شفافیت
شفافیت که یکی از اصول خرد گرایی و یک شعار سیاسی اجتماعی زمان بود، به معماری انتقال یافت و مفاهیم "سبکی" و "شفافیت" ارکان اصلی زیبایی شناسی نو گرا شدند. صلابت و شکوهی که از گذشته به ارث رسیده بود و در نماها متبلور میگشت، از نظر سیاسی و فرهنگی زیر سؤال رفت و یکی از نقاط ضعف معماری و شهر سازی گذشته معرفی گردید. شعارهای عدم استفاده از تزیین و بی پیرایگی مزید بر علت شده، پنجرههای سراسری را رواج داد.
منظور معماران نوگرای نسل اول از شفافیت صرفا " آن طرفش پیدا بودن" یک جنس؛ برای ایجاد رابطهٔ بصری میان درون و بیرون نبود. کالین رو نشان میدهد که منظور از شفافیت خیلی بیشتر از آن چیزی بود که معماران نوگرای دههٔ پنجاه و شصت میلادی از آن برداشت میکردند. او میگوید"شفافیت، همیشه در جایی اتفاق میافتد که در فضاها و محلهایی با دو یا چند سطح چند سطح چند معنایی قابل ربط باشند." او کارهای لوکوربوزیه را تحلیل کرد و نشان داد که تا چه حد ارتباط بین سطوح عمودی و افقی تنوع دارد. اینها مواردی هستند که هر کدام ایجاد شفافیت فضایی میکنند.
در مقابل این جامعه گرایی نسبی لوکوربوزیه، وارثان معماری نوگرا به ایجاد"شفافیت توسط دیوار شیشهای"بسنده کردند. برای ویلاهای مستقر در محوطهٔ سبز، نماهای شیشهای میتوانست رابط مناسبی مبان درون و بیرون باشد ولی این نماهای شیشهای برای مجتمعهای مسکونی آپارتمانی غیرقابل استفاده بود زیرا نمای شیشهای صرفا رابطهٔ بصری را تامین میکرد و مشکل تهویه فضاهای درونی تنها با کمک ابزارها و دستگاههای پیچیده فنی حل میشد. ایدهٔ "شفافیت کامل"مناسب نوع و عملکرد خاصی از ساختمان مانند فضاهای تجاری و اداری بود و در شرایط اقلیمی ویژهای مانند و اروپای شمالی و مرکزی قابل استفاده بود. ولی این راه حل هزینه بر و مستلزم دقت زیادی بود. پیامد دیگر تمسک به شفافیت برای تامین نور، هوا، فضای سبز و استفاده از شیشههای سراسری این بود که پوستههای "ماده زایی" شده شیشهای حتی اگر میتوانستند تداوم زندگی داخل و خارج ساختمان را تامین کنند، تعامل بین توده و فضا، نقش و زمینه فضای مثبت و منفی را از بین میبرد. آنچه که با عملکرد محافظتی نما تضاد داشت تبدیل نما به پوستهای نازک بود. برای همین در سالهای هفتاد و هشتاد میلادی عکس العمل شدید میان ساکنان در این مورد معماران را به تجدید نظر جدی مجبور کرد.
ارتباط درون و بیرون که دو جهان و دو حال و هوای متفاوت را تداعی میکنند آنقدر مهم بود که باعث شد هم ورودی و پنجره و هم نما نیز در ذهن انسان نقش یک مفصل را بازی کرده و هرکدام از آنها تبدیل به مکانی خاص گردند. در اروپا، فرایند تقویت درون و بیرون سیری پیوسته و روبه افزایش داشت و بعد از عکس العمل شدید ساکنین دوباره متعادل شد.[۱]
نقش نما به عنوان رابط در ایران
در ایران تا اواخر قرن نوزدهم، خانههای مسکونی، برای ایجاد این ارتباط فقط از حیاط مرکزی (فضای خصوصی) بهره میگرفتند و "ساختمان نیز مانند نابینایی که نگاهش به بیرون مسدود است به درون توجه دارد" از اواخر قرن نوزدهم میلادی، رویکرد معماران ایرانی نسبت به خانه مسکونی تغییر کرد و ایرانیها از اروپاییها الگو گرفتن و در حاشیه خیابانهای ساخت جدید، ساختمانهای مسکونی برونگرا شروع به شکل گیری کرد. این گرایش با فرهنگ درونگرای ساکنین تضاد داشت و ساکنین خانهها زندگی و حریم خصوصی خود را پشت پردههای ضخیم یا کرکره پنهان میکردند. سالهای چهل و پنجاه هجری اوج شفاف کردن نمای جنوبی خانهها بود و پنجرههای شیشهای سراسر نمای رو به حیاط را پوشاند، ولی ساکنان خانه با فضای بیرونی ارتباط نداشتند و باز هم زندگی خود را در پشت پردههای ضخیم و کرکرههای فلزی ادامه دادند. انتقال گرما و سرمای فراوان به درون واحد مسکونی تنها دستاورد این پنجرهها بود. در سالهای اخیر به علت توجه بیشتر به مسائل اقلیمی و از مد افتادن آنها پنجرهها دوباره کوچک شده و به تعادلی نسبی نزدیک شدهاند
نما به عنوان یک معرف
نما تنها وظیفهٔ حفاظ و یک رابط درون و بیرون باقی نماند. از زمانی که لباس فرد معرف شخصیت وی پنداشته شد، خانه نیز به مثابه "لباس دوم " میبایست، معرف شخصیت، ارج و مقام اجتماعی مالک خود باشد."در معماری غرب نما یا فاساد دارای حالت نمایش است؛ بدان صورت که در همان وهلهٔ اول کسی را که پشت آن زندگی میکند، نشان میدهد. همه چیز معرف و نشانهٔ شخصیت خانوادگی است، همه چیز طبقهٔ اجتماعی و مالکیت صاحبخانه را نشان میدهد.[۵]
انتخاب فرم چهارگوش در ساختمان باعث شد که ساختمانها دارای جهت شوند. فرم سقف شیب دار و جهتهای بالقوه گسترش ساختمان، باعث گردید تا انسان غربی از چهار نمای بالقوه یکی را که دارای جبهای با اهمیت تر و امکان مشاهده و دسترسی بهتر بود اصلی و جبههٔ مقابلش را دیوار پشتی یا جبهه پسین نامیده، دو بر دیگر را در صورتی که به بافت متصل نمیشد جبههٔ فرعی محسوب کند. در اروپا جبههٔ اصلی را "فاساد" به معنای چهره نامیدند. "این واژه ریشهٔ لاتین دارد ولی از اواخر قرون وسطی متداول شد."
از این زمان ظاهر ساختمان که در برخی مواقع طبقهٔ همکف آن را یک مغازه اشغال میکرد و صاحب مغازه در پشت وبالای آن زندگی میکرد میبایستی چهرهای مشتری پسند داشته و معرف شخصیت مالک خود باشد. در حالیکه رسم خودنمایی معمار هنوز متداول نشده بود، بنّا با سلیقه و مهارت خود سعی در بهبود کیفیت فاساد مینمود. به همین دلیل ساختمانها، همزمان با ت