دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 70 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 45 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های اجتماعی در 29 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قابل ویرایش : بله
منابع : جدید و آپدیت شده
فرمت فایل : ورد
نحوه پرداخت و دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود خواهید بود .
پشتیبانی تخصصی : 09191809834 ( لطفا فقط پیامک یا تلگرام )
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
توجه به مهارت های اجتماعی از دیر باز در کانون توجه پژوهشگران و دست اندرکاران تعلیم و تربیت بوده است. در متون پژوهشی، مهارت های اجتماعی به عنوان رفتارهای اجتماعی مورد قبول و یادگرفته شده ای که باعث ارتباط با دیگران و بهبود کیفیت زندگی می شود، تعریف شده است. از زمانی که مهارت های اجتماعی به عنوان یک موضوع قابل مطالعه معرفی شده است ، انفجار واقعی در تحقیقات رخ داده است و آگاهی فزاینده ای نسبت به اهمیت این حوزه علمی در پژوهش های بالینی و کاربردی ملاحظه می شود (آدبیسی، آیروهام و آموی، 2014).
مسئله اجتماعی بودن انسان و اینکه انسان ذاتا موجودی اجتماعی است یا اجتماعی زیستن را کسب کرده از دیرباز میان فلاسفه و اندیشمندان مطرح بوده است و منجر به ابراز دیدگاه های متفاوتی شده است. شاید قدیمی ترین نظریه پیش ساخته نگر باشد که مربوط به قرن پنجم پیش از میلاد و قائل به ذاتی بودن گرایش به حیات به صورت اجتماعی است. دیدگاهی که عملا در قرن شانزدهم میلادی و پس از بیست ویک قرن تسلط این دیدگاه با تفکرات جان لاک در خصوص محیط گرایی رو به افول نهاد .نقطه حرکت لاک در این مورد اصل عقاید ذاتی که از زمان افلاطون تا زمان دکارت ادامه داشت، تاکید بر تجربه گرایی بود. این حرکت در اتحاد با نهضت فکری تحول گرایی به پرچمداری ژان ژاک روسو نهایتا در جا اندازی این مفهوم که اجتماعی شدن نیز به عنوان بخشی از وجود آدمی اکتسابی است، سهم عمده ای را بر عهده گرفت. از سوی دیگر این جریان فکری در تعامل با تحولاتی که در زمینه های نظریه زیست شناسی به سردمداری چارلز داروین (1859) صورت گرفت و آثاری که این دیدگاه تکاملی بر فلسفه و علوم انسانی و اجتماعی نهاد، منجر به تعمیق دیدگاه های نوین بشری در خصوص اکتسابی بودن جریان اجتماعی شدن بشر شد (بازکورت و ووران، 2014). به این ترتیب، این دیدگاه که انسان از همان آغاز زندگی موجودی اجتماعی است، صورت جهانی به خود گرفت. آری اجتماعی شدن، جریانی است که از همان لحظه تولد کودک که به وی لباس می پوشند و به گهواره می گذارند و یا در مقابل گریه های او واکنش نشان می دهند، آغاز می شود. کودک که پس از تولد در سال های نخست زندگی کاملا به دیگران وابسته است، با افزایش سن میزان اتکای او به دیگران کاهش می یابد. اما با این وجود این نیاز هم چنان باقی می ماند و کودک بدون تماس با دیگران قادر به ادامه زندگی نیست و با گذشت زمان روابط کودک با دیگران گسترش پیدا کرده و با اشخاص بیشتر و گوناگونی آشنا می شود. پس جریان رشد اجتماعی یک سیستم دوجانبه ارتباطی بین فرد و جامعه است و به همین جهت هم تاثیرات فرهنگی و هم الگوهای رشد فرد باید به طور هم زمان مدنظر قرار بگیرد. بنابراین ،توضیح اجتماعی شدن مستلزم بیان الگوهای رشدی فرد و هم چنین ارزش ها و الگوهای است که توسط جامعه و گروه های اجتماعی انتقال می یابند (لوگسون، 2012).
درباره اینکه مهارت های اجتماعی واقعا چه نوع مهارت هایی هستند و چگونه باید آن ها را تعریف کرد ، تا حدی ابهام وجود دارد. علت عمده این ابهام این است که گروه های حرفه ای گوناگون مانند (مددکاری اجتماعی، تعلیم و تربیت، روان شناسی مدرسه، روان شناسی بالینی و روان پزشکی و پرستاری روانی ) نسبت به مطالعه این موضوع علاقه نشان داده و راه حل هایی برای آن ارائه کرده اند (چان و همکاران، 2015). در متون پژوهشی مربوطه، مفهوم مهارت اجتماعی به صورت های مختلف تعریف شده است:
گرشام و الیوت (1990)، مهارت های اجتماعی را مجموعه ای از رفتارهای یاد گرفته شده ای می دانند که به ما اجازه می دهند تا به آغاز و ادامه تعاملات مثبت با دیگران بپردازیم که از جمله این مهارت ها ،می توان به تقسیم احساسات خود با دیگران، کمک کردن به آن ها برای آغاز یک رابطه و کنترل میزان خلق و خو اشاره کرد (بری و کونر، 2010 :1).
تیگن (1990) ، مهارت های اجتماعی را به عنوان رفتارهای اجتماعی مورد قبول و یادگرفته شده ای که باعث ارتباط با دیگران و بهبود کیفیت زندگی می شود، تعریف نموده است (الکان و اردم، 2011: 3451).
خدایاری فرد و همکاران (1386)، مهارت اجتماعی را توانایی ایجاد روابط متقابل با دیگران در زمینه خاص اجتماعی ، به طریقی که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد. (همان منبع :26).
در تعریف مهارت های اجتماعی ویژگی های ذیل مورد قبول اکثر محققان است :
1. ارتباط فرد به فرد که شامل تبادل و تفسیر پیام ها است.
2. یادگیری رشد پیدا می کند و علاوه بر شخصیت فرد ، تجارب گذشته و تعامل بین فردی او نیز در رسیدن به هدف موثر است.
3. به صورت کلامی (سخن ، لغات ، جملات )و یا غیر کلامی و استفاده از چشم ، تن صدا، بیان چهره ها و ژست ها می باشد.
4. از فرهنگ و گروه های اجتماعی که فرد در آن زندگی می کند تاثیر می پذیرد.
5. توسط تقویت اجتماعی رشد پیدا می کند ، این تقویت در صورتی موثر است که مورد علاقه فرد بوده و برانگیزاننده باشد.
6. طبعیت دو جانبه ای دارد و رفتارهای دو سویه را می طلبد و از عوامل محیطی سن ،جنس و موقعیت دیگر افراد تاثیر می پذیرد (چان و همکاران، 2015).
.Darwin
.Gersham &Elliot
.Tegin
.Alkan &Erdem
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 37 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش (فصل دو) مهارت های ارتباطی در 32 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
طی تعریفی که محققان از مفهوم مهارت های ارتباطی ارائه داده اند، این مهارت ها عبارتند از توانایی برقراری ارتباط با دیگران به شکل کارآمد و مؤثر، لازم است که این رابطه در عین اینکه برای خود شخص مفید است، برای شخص مقابل هم سود داشته باشد. به عبارت دیگر مهارت های ارتباطی که بعضا مهارت های اجتماعی یا مهارت های بین فردی نیز نامیده می شوند، عبارتند از توانایی فرد برای ارتباط برقرار کردن با دیگران در جهت برآورده نمودن نیازها، خواسته ها، حق و حقوق با تعهدات به شیوه ای قابل قبول بدون اینکه به نیازها، خواسته ها، حق وحقوق یا تعهدات دیگران صدمه ای وارد آورد. هدف شما ممکن است دفع یک سوء تفاهم، تشریح یک ایده، دلداری دادن به دوستتان، پافشاری روی نظرتان، توجیه کردن استادتان در مورد ضرورت موضوعی که به عنوان تحقیق در نظر گرفته اید ویا قانع کردن دیگران جهت تجدیدنظر در رفتارهایشان باشد؛ هر چه ما در برقراری ارتباط کارآمدتر باشیم، احتمال دستیابی به هدف بیشتر میسر خواهد بود (امانی و لطافتی، 1393).
مهارت های ارتباطی به منزله آن دسته از مهارت هایی هستند که به واسطه آنها افراد می توانند درگیر تعامل های بین فردی و فرایند ارتباط شوند؛ یعنی فرایندی که افراد در طی آن، اطلاعات، افکار و احساس های خود را از طریق مبادله پیام های کلامی و غیرکلامی با یکدیگر در میان می گذارند (جاکوبسکی و همکاران، 2011). این مهارت ها مشتمل بر مهارت های فرعی با خرده مهارتهای مربوط به "درک پیامهای کلامی و غیر کلامی"، " نظم دهی به هیجانها"، "گوش دادن"، "بینش نسبت به فرایند ارتباط " و " در ارتباط" است که اساس مهارت های ارتباطی را تشکیل می دهند (خوشکام، 1392). این مهارت ها از چنان اهمیتی برخوردارند که نارسایی آنها می تواند با احساس تنهایی، اضطراب اجتماعی، افسردگی، حرمت خود پایین، و عدم موفقیت های شغلی و تحصیلی همراه باشد (هانسون و لندبلند، 2014).
این مهارت ها مشتمل بر مهارتهای فرعی یا خرده مهارت های مربوط به درک پیامهای کلامی و غیرکلامی، نظم دهی به هیجان ها، گوش دادن، بینش نسبت به فرایند ارتباطی و قاطعیت در ارتباط است که اساس مهارت های ارتباطی را تشکیل می دهند.
بر طبق تعریفی که محققان از مفهوم مهارت در ارتباطات میان فردی ارائه داده اند می توان گفت: "مهارتهای ارتباطی" عبارت است از رابطه برقرار کردن با دیگران به شکلی کارآمد و مناسب ، به معنای دست یافتن به اهداف موردنظر (خوشکام، 1392).
هارجی(1986) ، مهارتهای ارتباطی را مجموعه ای از رفتارهای هدفمند، به هم مرتبط و متناسب با موقعیت فرد می داند که آموختنی بوده و تحت کنترل فرد می باشد. وی در ارزیابی نشانه های این مهارتها به شش عنصر زیر اشاره می کند:
1- شامل مجموعه ای از رفتارهای کلامی و غیرکلامی گوناگون می باشد.
2- مستلزم داوطلب شدن و ارائه پاسخهای مناسب ومؤثرند.
3- تقویت های اجتماعی دیگران را به حداکثر می رسانند.
4- ماهیتی تعاملی دارند و به زمان بندی مناسب و تأثیر متقابل برخی از رفتارهااحتیاج دارند.
5- تحت تأثیر عوامل محیطی همچون سن، جنس و پایگاه طرف مقابل می باشد.
گازدا(1989) مهارتهای ارتباطی را شامل ارتباط کلامی و غیرکلامی برای برقراری ارتباطات، شرکت در فعالیتهای اجتماعی، درگیر شدن در روابط صمیمانه و نزدیک بین فردی و بیان افکار می داند ( به نقل از زارع پور و آسوده، 1390).
-Understanding Verbal And Nonverbal Messages
- Emotion Regulation
- Listening
- Being Aware Of Communication Process
- Assertiveness
-Self- Esteem
-Understanding Verbal And Nonverbal Messade
-Emotion Rejulation
-Listening
-Hargie
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 22 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های حرکتی در 16 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
مهارت های حرکتی عبارتند از فعالیت های جنبشی و حرکت که مستلزم کنش هماهنگ اند و شامل دو نوع مهارت می باشند: مهارت های حرکتی ظریف و مهارت های حرکتی درشت (اسدی دوست، 1392).
هدف های حوزه روانی- حرکتی به حرکات و اعمال ماهرانه بدنی چون نوشتن، تایپ کردن، نواختن آلات موسیقی، ورزش کردن و انجام دادن مشاغل و چرخه های گوناگون که فعایت بدنی و روانی هر دو سر و کار دارد، گفته میشود. در آثار روانشناسی و آموزش و پرورش از مهارت های حرکتی یاد شده است.
این حیطه شامل این مهارت ها می شود:
-حرکات کلی بدن؛
-حرکات هماهنگ ظریف؛
-رفتارهای ارتباطی غیر کلامی،
-ارتباط کلامی.
رفتارهای موجود در این حیطه بوسیله حرکات مستقل اندامها یا حرکات یک اندام در هماهنگی با اندام های دیگر مشخص می شوند. هرچند که این فعالیت های طبقه مستلزم هماهنگی بین چشم و گوش است. هدف های این طبقه معمولاً نیرومندی، سرعت یا دقت این گونه حرکات کلی را مورد تأکید قرار می دهد (استون و همکاران، 2014).
دسته بندی | مبانی نظری و پیشینه تحقیق علوم اجتماعی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 78 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 67 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش مهارت های مدیران آموزشی در 67 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
کامل و قابل ویرایش
شامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق
شامل منابع داخلی و خارجی
منبع نویسی استاندارد
بخشی از مبانی نظری:
مدیریت از نظر لغوی یعنی اداره کردن و مدیر اسم فـــاعل از مصدر اداره، به معنی اداره کننده است. به عبارتی مدیر یعنی گرداننده و مدیریت یعنی گرداندن یک سازمان در جهت اهداف آن. معمولاً واژهی مدیریت با معانی مختلف به کار برده می شود. به عنوان مثال، گاهی ممکن است مدیریت به فرایندی اشاره داشته باشد که مدیران در جهت تحقق اهداف سازمانی آن را پی گیری می کنند(پرداختچی،1372: 8 -7).
بخشی از تحقیقات انجام شده:
نوربخش(1383) تحقیقی تحت عنوان : بررسی مهارت های موجود مدیران دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان و مقایسهی آن با مهارت های مورد نیاز مدیران آموزشی انجام داده و نتایج زیر را بدست آورده است:
انطباق زیادی بین مهارت های موجود مدیران با مهارت های مورد نیاز آن ها وجود دارد که اگر بخواهیم میزان برخورداری مدیران از مهارت های شش گانه را رتبه بندی کنیم، ترتیب برخورداری آن ها بدین گونه است: مهارت ارتباطی، مهارت انسانی، مهارت فنی(حرفه ای)، مهارت مدیریت زمان، مهارت تصمیم گیری و مهارت ادراکی. به عبارت دیگر ، برخورداری مدیران از مهارت های ارتباطی، انسانی و حرفه ای در سطح بالاتری نسبت به مهارت مدیریت زمان و تصمیم گیری قرار دارد و مدیران از مهارت ادراکی کمتری نسبت به سایر مهارت ها برخوردارند که البته با توجه به بحث ارزش نسبی مهارت ها که وجود مهارت انسانی و ارتباطی را برای مدیران سطوح پایین تر، پراهمیت تر از مهارت ادراکی می داند، ترتیب فوق معقول به نظر می رسد.
لوتانز و همکارانش (1988، نقل از رابینز، 1377) بر روی بیش از 450 مدیر تحقیق کردند. آنها به این نتیجه رسیدند که همهی مدیران به چهار دسته از فعالیت های زیر مشغول اند:
مدیریت سنتی : تصمیم گیری، برنامه ریزی و کنترل
ارتباطات: مبادله اطلاعات و انجام کارهای ارتباطی
مدیریت منابع انسانی: ایجاد انگیزه در دیگران، اجرای مقررات انضباطی، حل مسأله تعارض، تأمین نیروی انسانی و آموزش دادن به کارکنان
ایجاد شبکه: جامعه پذیری (توجیه کارکنان)، سیاست بازی و ایجاد رابطه متقابل با افراد و نهادهای خارج از سازمان.
به طور کلی، متوسط مدیران 32% از وقت خود را صرف فعالیت های سنتی، 29% را صرف ارتباطات، 20% را صرف فعالیت های مربوط به منابع انسانی و 19% را صرف امور مربوط به شبکه های کاری می نمایند. ولی مقدار زمان و کوششی که مدیر صرف این چهار نوع فعالیت می کند تا حد زیادی در سازمانهای مختلف فرق می کند، مدیر موفق در مقایسه با مدیر اثربخش (یعنی مدیری که عملکرد او، از نظر کمی و کیفی خوب بوده و از نظر تأمین رضایت شغلی کارکنــان و ایجاد تعهد در آنان به نتایج ملمـوسی دست یافته است) به شیوه ای متفاوت عمل می کنند. مدیری که وقت و نیروی بیشتری در زمینه ایجاد شبکه به مصرف می رساند، موفق تر است و مدیری که وقت و نیروی زیادی صرف مدیریت منابع انسانی می نماید چندان موفق نخواهد بود. اگر مدیری وقت زیادی را صرف امور ارتباطات کند و کمترین وقت و نیرو را برای امور شبکه های کاری نماید اثربخش تر خواهد بود. این تحقیق نشان داد یک مدیر به طور متوسط 20 تا 30 % وقت خود را صرف چهار فعالیت زیرمی کند: مدیریت سنتی، ارتباطات، مدیریت منابع انسانی و شبکه های کاری، ولی تأکیدی که یک مدیر موفق بر هر یک از این نوع فعالیت ها می نماید با تأکیدهای مدیر اثربخش متفاوت است. در واقع، معمولاً تأکیدهای این دو مدیر جهت عکس یکدیگر است( رابینز، 1377 : 12ـ11).
لیکرت بعد از تحقیقات زیادی که انجام داد، به این نتیجه رسید که سرپرستی به شیوهی دموکراتیک بیش از نظارت توأم با تهدید و فشار نتیجه مطلوب می دهد و مدیر موفق کسی است که توسط کارکنان به عنوان دوست و پشتیبان شناخته شده است. (پرهیزگار، 1368 :110).
فهرست مطالب:
پیشینه ی نظری
2-1. تعاریف مدیریت از دیدگاه صاحب نظران
2-2. پیشینه و تاریخچه ی مدیریت
2-2-1. اصول بنیادی مدیریت
2-2-2. سیری در تاریخچه مدیریت
2-3. نظریه های عمومی مدیریت
2-4. وظایف و کارکردهای مدیران
2-5. وظایف مدیران سازمان های اداری و آموزشی
2-6. شیوهی انتخاب مدیران آموزشی
2-7. نحوه ی انتخاب و انتصاب مدیران آموزش و پرورش در ایران
2-8. انتخاب و انتصاب صحیح مدیران و فواید آن
2-9. مهارت های مورد نیاز مدیران از دیدگاه اندیشمندان جهان
2-9-1. مهارت ادراکی
2-9-2. مهارت انسانی
2-9-3. مهارت فنی
2-9-4. مهارت حرفه ای
2-10. ارزش نسبی مهارت ها در رده های مدیریت
2-11. اثربخشی و کارایی: مفهوم، تعریف، رابطه
2-12. اثربخشی و کارایی مدیران آموزشی
2-13. مدل مفهومی یا چارچوب اصلی طرح
بخش دوم: پیشینهی تحقیقاتی
تحقیقات داخلی
تحقیقات خارجی
فهرست منابع
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 51 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 47 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 21 |
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مهارت اجتماعی و سازگاری اجتماعی فرایندی است که افراد را قادر میسازد تا رفتار دیگران را درک و پیشبینی کنند و تعاملات اجتماعی خود را تنظیم ، نمایند. سازگاری اجتماعی مترداف با مهارت اجتماعی است و شامل توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینهی خاص اجتماعی، به طریق خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد(خدایاری فرد ، 1385). مهارت اجتماعی فرایندی پیوسته است که طی آن فرد رفتار خود را با هدف ایجاد رابطه ای بسنده و موثر با محیط ، سایر انسانها و خود تغییر می دهد. اساس مهارت اجتماعی به وجود آوردن تعادل بین خواستهای خود و انتظارات جامعه است که می تواند بر تمام ابعاد زندگی فرد تأثیر بگذارد(دینگرا و همکاران[1]، 2005). مهارتهای اجتماعی فقط شامل دوست یابی نمی شود. اگرچه افرادی که این مهارت را زیاد دارند، خیلی سریع جو دوستانه با افراد ایجاد می کند ولی این مهارت بیشتری به دوستیابی هدفمند مربوط می شود. افرادی که مهارتهای اجتماعی قوی تری دارند به راحتی می توانند مسیر فکری رفتار دیگران را در سمتی که می خواهد هدایت کنند، خواه با توافق او برای ایجاد رفتار جدید باشد، خواه به برانگیخین او برای ایجاد رفتار، عملکرد و یا تولید رفتار جدید باشد. افرادی که مهارت های اجتماعی بالا دارند همیشه درصدد هستند تا چرخه وسیعی از اطلاعات را فراهم کنند و خیلی جنبه های مشترک افراد را شناسایی می کنند و بعد از آن رابطه ای موثر برقرار می کنند و این عملکرد حاکی از این است که اعمال آنها براساس فرضیات حساب شده و دقیق می باشد. آنان در اولین فرصت در محیط کاری، یک شبکه ارتباطی قوی برقراری می کند(گلمن و بویاتزیس، 1995ترجمه ابراهیمی ،1385). یکی از خصایص مهم ، افرادی که از رشد اجتماعی کافی برخوردارند، این است که آنها واجد مهارت های اجتماعی[2] هستند ، به عبارت دیگر می دانند چگونه کنش کنند تا خوشایند دیگران باشند. بسیاری از روان شناسان بر این باورند که رشد ناکافی مهارت های اجتماعی نقش بسزایی در ناکامی و شکست های آتی کودکان دارد. کودکانی که توانایی های ضروری برای کارکردهای بین فردی مؤثر را یاد نگرفته اند؛ پرخاشگر، تندخو و منزوی هستند و مورد تنفر دیگران قرار گرفته و توان همکاری مؤثر با دیگران را ندارند و به شدت در معرض خطرات جسمی، روحی، اخراج از مدرسه و غیره می باشند(وارد[3]، 2004). فردی که قالبهای اجتماعی قابل قبول اجتماعی را میپذیرد دیگران را به ، درستی درک نموده و روابط واقعی و احتیاجات اجتماعی را با روشنبینی پذیرا میشود چنین فردی خوب میفهمد چه چیز صحیح و چه چیز غلط میباشد. مهارت اجتماعی، رفتارهای انطباقی یاد گرفته شدهای است که فرد را قادر میکند تا با افراد دیگر رابطهای متقابل داشته و از خود پاسخ های مثبت بروز دهد. فردی دارای مهارت اجتماعی است که به مردم علاقه مند باشد، یار و یاور آنها باشد و در رفتارش با دوستان و بیگانگان مدیر باشد.گرایش ضد اجتماعی نوعی رفتار غیر انطباقی است که در آن فرد حقوق دیگران را محترم نمی شمارد و یا به سادگی حقوق افراد را زیر پا می گذارد. فردی ضد اجتماعی قلمداد می شود که بخواهد دیگران را بیازارد ، نزاع کند ، طرد نماید و اموال عمومی را منهدم سازد(الیوت و گرشام[4] ، 1993). روانشناسان نیز به طور معمول سازگاری با محیط و افراد در اجتماع را مورد توجه قرار دادهاند و ویژگیهایی از شخصیت را بهنجار تلقی کردهاند که به فرد کمک میکند تا خود را با جهان پیرامون سازگار سازد. یعنی با دیگران در صلح و صفا زندگی کند و جایگاهی در جامعه برای خود بدست آورد(رستمی و احمد نیا ،1390).
مهارت اجتماعی یعنی اینکه فرد توانایی برقراری ارتباط متقابل را با دیگران داشته باشد. در این رابطه فرد یا رفتار خود را تغییر می دهد یا رفتار دیگران را به وسیله برانگیختن دیگران به سمت افکار خود تغییر می دهد. افرادی که دارای مهارت اجتماعی بالایی هستند خصوصیات و ویژگیهای طرف مقابل خود را می شناسند و با آن رابطهای وثر برقرار می کنند. مهارت اجتماعی فقط شامل دوست یابی نمی باشد هر چند این افراد سریع با دیگران رابطه دوستانه برقرار می کنند. افرادی که از مهارتهای اجتماعی پایینی برخوردارند منزوی می شوند و نمی توانند با دیگران همکاری کنند و دیگران نیز از آنان متنفر میشوند(رستمی و احمد نیا ،1390).
هدفهای اجتماعی شدن
علیرغم تفاوتهای محیطی و فرهنگی، جامعه پذیری دارای هدفها و مقاصد مشترکی است که به مهمترین آنها می پردازیم:
1- یکی از مقاصد جامعه پذیری آموزش قواعد و نظامات اساسی از اداب و عادات و رفتار روزمره گرفته تا روشهای علمی به افراد است.
2- فراگرد جامعه پذیری به همان میزان که عادات و رفتار فرد را مطابق هنجارهای اجتماعی، تحت نظم و انضباط در می آورد، به او امید و آرزو می دهد.
3- فراگرد جامعه پذیری از طریق برآوردن خواستها، آرزوها، امیدها و سوادهای فردی یا ممانعت از دستیابی بدانها باری فرد هویت می آفریند.
4- فراگرد جامعه پذیری، نقشهای اجتماعی و نگرشها، انتظارات و گرایشهای مربوط به آن نقشها را به فرد می آموزد.
5- نقشهای اجتماعی، آمال و آرزوها، هویتها و قواعد و نظامات رفتاری، روابط متقابل تنگاتنگی با یکدیگر دارند(علاقه بند ،1391).
مولفه های مهارت اجتماعی
هارجی (1986) با مرور تعاریف رفتار ماهرانه، به شش جنبة مهارت اجتماعی اشاره می کند. او می گوید مهارت اجتماعی عبارتست از «مجموعه ای از رفتارهای هدفمند، به هم مرتبط و متناسب با وضعیت که آموختنی بوده و تحت کنترل فرد می باشند».
در این تعریف بر پنج مورد از مولفه های مهارت اجتماعی تاکید شده است.
به طور خلاصه می توان گفت مهارتهای اجتماعی هدفمند می باشند این مهارتها اتفاقی و بدون هدف نیستند فردی که دارای مهارت اجتماعی است رفتارهای متفاوتی را از خود برای مطابق میل دیگران رفتار کردن از خود بروز می دهد. این افراد در برخورد با دیگران رفتارهای مختلف و مناسب از خود بروز می دهند. این افراد متناسب با وضعیت با دیگران برخورد می کنند .مهارتهای اجتماعی را می توان یاد گرفت، می توان به کمک آموزشهای ویژه این مهارتها را آموزش داد.
[1] . Dhingra et al
[2] . Social Skills
[3] . Ward
[4] . Elliot and Gersham