دسته بندی | مبانی نظری و پیشینه تحقیق علوم اجتماعی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سبک های فرزند پروری در 26 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
کامل و قابل ویرایش
شامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق
شامل منابع داخلی و خارجی
منبع نویسی استاندارد
بخشی از مبانی نظری:
روانشناسان همواره علاقه مند بوده اند که چگونگی تأثیر روش های تربیتی والدین را بر رشد قابلیت های اجتماعی کودکان مطالعه و بررسی نمایند. یکی از مهمترین مباحثی که در این حوزه مطرح است، فرزند پروری نامیده می شود. فرزند پروری فعالیت پیچیده ای شامل روش ها و رفتارهای ویژه ای است که مجزا یا در تعامل با یکدیگر بر رشد کودک تأثیر می گذارند. در واقع پایه و اساس شیوه فرزند پروری مبین تلاش های والدین برای کنترل و اجتماعی کردن کودکانشان است (بامریند، 1991).
همه والدین از این که کودکانشان چگونه باید باشند یا چه آگاهی داشته باشند، کدام ارزش های اخلاقی و معیارهای رفتاری را باید در فرایند رشد بیاموزند، آشکارا یا تلویحاً تصوری آرمانی دارند. والدین برای سوق دادن فرزندان خود به سوی این اهداف، راهبردهای بسیاری را می آزمایند، فرزندان را تنبیه یا تقویت می کنند، خودشان را سرمشق قرار می دهند.، اعتقادات و انتظارات خود را توضیح می دهند و یا سعی می کنند همسالان و دوستانی برای فرزند خود برگزینند که با این ارزش ها و اهداف همبستگی داشته باشد (ماسن و همکاران؛ ترجمه یاسایی، 1382).
بنابراین هر خانواده شیوه خاصی در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش به کار می گیرد. این شیوه ها که شیوه های فرزندپروری نامیده می شود متأثر از عوامل مختلف فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و . . . است. شیوه های فرزندپروری به عنوان مجموعه یا منظومه ای از رفتارها که تعاملات والد- کودک را در طول دامنه ی گسترده ای از موقعیت ها توصیف می کند، تعریف شده است که این شیوه ها یک جو تعاملی تأثیرگذار را به وجود می آورد (دارلینگ و استنبرگ، 1993).
بخشی از تحقیقات انجام شده:
نتایج مطالعه نیوفیلد و همکاران (2006) با عنوان کیفیت زندگی در جنس گوناگون زن به مرد نشان داد که کیفیت زندگی در بین مشارکت کنندگان دو جنس گونه زن به مرد در مقایسه با جمعیت مرد به زن به ویژه با توجه به بهداشت روان پایین تر بود. مشارکت کنندگان دو جنس گونه زن به مرد که تستوسترون دریافت کردند، کیفیت زندگی بالاتری نسبت به آنهایی که هورمون درمانی نکردند، داشتند.
فهرست مطالب:
سبک های فرزند پروری
ابعاد فرزند پروری از دیدگاه شیفر (1965)
کنترل در برابر آزادی
والدین گرم و آزاد گذارنده
والدین سرد و آزاد گذارنده
الگوهای فرزند پروری مک کوبی و مارتین
فرزند پروری مقتدرانه
پیشینه پژوهش
اختلال هویت جنسی و سبک های والدینی
پیشینه پژوهشی
اختلال هویت جنسی و کیفیت زندگی
پیشینه پژوهشی
اختلال هویت جنسی و ویژگی های شخصیتی
منابع
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش هویت و سبک های هویت (پایگاه هویت) در 28 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قابل ویرایش : بله
منابع : جدید و آپدیت شده
فرمت فایل : ورد
نحوه پرداخت و دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود خواهید بود .
پشتیبانی تخصصی : 09191809834 ( لطفا فقط پیامک یا تلگرام )
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
در مطالعات شخصیت انسان، هویت یک جنبه اساسی و درونی است که به کمک آن یک فرد با گذشته اش مرتبط شده و احساس تداوم و یکپارچگی در زندگی می کند. به عبارت دیگر هویت مفهوم ذهنی فرد از خودش می باشد و با عناوین مختلف هویت جنسی، هویت گروهی، هویت نژادی و... مورد استفاده قرار می گیرد (کروگر، 2012).
بسیاری از روان شناسان معتقدند که مهمترین موضوعی که ذهن نوجوان و جوانی را به خود مشغول می کند مسئله هویت یابی و پاسخ به سوالات "من کیستم، جایگاه من کجاست، در زندگی چه اهدافی دارم، و برای رسیدن به اهدافم کدام راه را، باید انتخاب کنم" است. عوامل مختلفی در رشد وشکل گیری هویت نوجوان موثر است که عبارکند از رشد شناختی، فرضیه های فرهنگی، هوش، تجارب اجتماعی خارج از منزل و جنسیت. تعریف هویت برای اولین بار توسط اریکسون ارائه شد و توسط نظریهپردازان دیگر مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. اریکسون در زمینهی هویت بر اهمیت بافت اجتماعی تأکید میکند، زیرا بافت اجتماعی چیزی برای جستجو ارائه میکند که میتواند حقیقت داشته باشد. پس شکلگیری هویت ترکیب مهارتها، جهانبینی و همانندسازیهای دوران کودکی است که بهصورت یک کل منسجم منحصر بهفرد درمیآید که برای نوجوانان احساس تداوم گذشته و جهتگیری برای آینده را فراهم میکند (کروگر، 2012).
از دیدگاه برزونسکی سبک هویت عبارتست از اینکه چگونه افراد به جستجو، پردازش و ارزیابی اطلاعات مربوط به خود میپردازند و از آن استفاده میکنند (برزنوسکی، 2013). سه سبکی که برزونوسکی به آن پرداخته است عبارتست از: 1- اطلاعاتی 2- هنجاری 3- اجتنابی/سردرگم. به نظر برزونوسکی توازن بسیار بالایی بین سبک سردرگم/ اجتنابی با وضعیت هویت سردرگم و سبک هنجاری با وضعیت هویت زودرس و سبک اطلاعاتی با وضعیت هویت موفق و دیررس وجود دارد
. Ericsson
. Kroger
دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سبک زندگی در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قابل ویرایش : بله
منابع : جدید و آپدیت شده
فرمت فایل : ورد
نحوه پرداخت و دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود خواهید بود .
پشتیبانی تخصصی : 09191809834 ( لطفا فقط پیامک یا تلگرام )
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
سبک زندگی؛ تعریف، انواع و مولفه ها
بحث های اولیه در مورد سبک زندگی در درجه اول بر تغذیه، ورزش، سیگار و استفاده از الکل متمرکز بود، در صورتی که امروزه درک سبک زندگی و رابطه آن با سلامتی تغییر کرده است (لیونز و لانجیل، 2014). سبک زندگی هر فرد عبارت از چهارچوب شناختی است که در آن فرد رفتارهای خاصی را انتخاب می کند.این رفتارها به فرد کمک می کند تا با زندگی کنار بیاید. الکوک و همکاران معتقدند که سبک زندگی، شیوه ی زندگی فرد است و عواملی چون ویژگیهای شخصیتی، تغذیه، ورزش، خواب، مقابله با استرس، حمایت اجتماعی و استفاده از دارو را در بر می گیرد.
با ارزیابی سبک زندگی افراد می توان به میزان موفقیتهای فردی و اجتماعی آنان در زندگی دست یافت. همچنین سبک زندگی اصطلاحی است که آدلر برای اشاره به حال و هوای زندگی فرد به کار می برد. سبک زندگی، هدف فرد، خودپنداره، احساسهای فرد نسبت به دیگران و نگرش فرد نسبت به دنیا را شامل میشود. او سبک زندگی را بیش از هر چیز خلاقیتی میداند که حاصل کنارآمدن با محدودیتها، موانع، تضادها و بحرانهایی است که فرد در مسیر پیشرفت به سوی آرمانش بروز می دهد (مونیکا، 2015).
سبک زندگی به معنای روش خاصی از زندگی یک شخص یا گروه، یا سبک زیستن که منعکس کننده گرایشها و ارزشهای یک فرد یا گروه است، عادات، نگرشها، سلیقهها، معیارهای اخلاقی، سطح اقتصادی که همه با هم طرز زندگی کردن فرد را میسازد. سبک زندگی الگوی زندگی فرد است که در فعالیتها، دلبستگیها و افکار شخصی، خود را نشان میدهد (محمودی، 2013). سازمان بهداشت جهانی، سبک زندگی را الگوهای مشخص و قابل تعریف رفتاری می داند که از تعامل بین ویژگیهای شخصی، روابط اجتماعی، شرایط محیطی و موقعیت های اجتماعی- اقتصادی حاصل میشود (چیو، رکروده و اسپیگلمن، 2008).
سبک زندگی را می توان به شیوه زندگی طبقات و گروههای اجتماعی گوناگون جامعه تعبیر کرد که در آن افراد با پیروی از الگوهای رفتاری خاص، باورها، هنجارها و ارزشهای اجتماعی ویژه یا انتخاب نمادهای فرهنگی و منزلتی خاص (نوع مسکن، محل سکونت و...) تاالگوهایی که مبتنی بر مولفه های مصرف کالاهای فرهنگی، فعالیتهای فرهنگی (کتاب،مجله و...)هنری (فیلم، موسیقی و ...)و نحوه گذراندن اوقات فراغت هستند، تعلقات خود را نسبت به آن به نمایش میگذارند (کردی و هادیزاده، 1391؛ فتحی آشتیانی و جعفری کندوان، 1390).
همچنین تورچه (2012)، بر این باور است که سبک زندگی کردارهایی هستند که به جریان عادی زندگی روزمره تبدیل شده اند.جریان هایی که در لباس پوشیدن، غذا خوردن و شیوه های کنش جلوه می کنند؛ چنین رفتارهایی بازتاب کننده هویتهای شخصی، گروهی و اجتماعی است. وی از اشکال منتخبی از مصرف گرایی سخن می گوید که سبک زندگی افراد را مشخص می کند و متضمن انتخاب انواع خاصی از غذا، پوشاک، مسکن، اتومبیل، عادات کاری، اشکال گوناگون تفریح یا فراغت و انواع دیگری از رفتار منزلت جویانه است که با این حال، توسط موقعیت اجتماعی افراد و امکان و میزان دسترسی آنان به منابع اقتصادی و فرهنگی مشروط می شود.
سؤالات بسیاری در زمینهی سبک زندگی مطرح است. برخی از این سؤالات از این قرارند: سبک زندگی چیست؟ چگونه کار میکند؟ آیا سبک زندگی افراد را میتوان یافت؟ فرد چگونه سبک زندگی خود را انتخاب می کند؟ چه زمانی فرد می تواند آن را تغییر دهد؟ چه وقت نمیتواند آن را تغییر دهد؟
مشخص شده است که افراد از سنین نخستین زندگی عقایدی دربارهی چیزهایی که در زندگیشان اتفاق میافتد، ایجاد میکنند، اینکه چه چیزی موفقیت است و چه چیزی شکست؟ درک و شناخت این امور تأثیر قابل ملاحظهای بر سبک زندگی افراد دارد (استین، 2015).
سبک زندگی در بسیاری از تظاهرات روانشناختی فرد انعکاس دارد. آدلر، رویه و روش مشخص فرد در زندگیاش را سبک زندگی نامید. در نوشتههای متعددی که از او بدست آمده، ایشان در طول عمر خود به طور مکرر عبارت سبک زندگی را با تعابیر گوناگون بکار برده است. او این مفهوم را به عنوان خود، شخصیت، فردیت، وحدت و یگانگی، شکل دهنده فعالیتهای خلاق فرد، شیوهی مواجهه با مشکلات زندگیاش و نگرش فرد نسبت به زندگی بکار برده است (قربانعلی پور، 1384). هر فرد از اولین سالهای کودکی، قانون منحصر به فرد حرکت خودش را ایجاد میکند. جهت این حرکت همیشه به سوی حل مشکلات زندگی خویش است. حرکت استوار فرد به سوی هدف شخصی، امنیت و مفهوم سبک زندگی محسوب میشود.
آدلر سبک زندگی را به صورت عبارت زیر خلاصه می کند: عقیده ی عمومی که علاوه بر هدف، عقیده ی فرد در رد خویش، جهان و روش منحصر فرد تلاش برای رسیدن به این هدف در موقعیت خاص خودش را در برمی گیرد.سبک زندگی یکتای فرد، پلی است به سوی رسیدن به هدف شخصی (اکستین و کرن، 2015). سبک زندگی به موقعیت فرد در زندگی اشاره دارد و از آن به عنوان قانون حرکت نام برده است که احساسهای خود و دیگران را میسازد. سبک زندگی را به عنوان الگوی منحصر به فرد تفکر، احساس و عمل که برای هر فردی یگانه است به کار بردهاند (صالحی، 1393).
آدلر (1964؛ به نقل از صالحی، 1393) اظهار داشت که هنگام بازشناسی واحد یک شخصیت در رابطهاش با دنیای بیرونی، روانشناسی فردینگر به طور بنیادی متعهد میشود که شکل فعالیت خلاق فرد را شرح دهد که همان سبک زندگی است.
سبک زندگی پویا، پیشرونده و خود آفریده است. درون یک جو خانوادگی منحصر به فرد، افراد اهدافی را تعیین میکنند، به آنها برسند. حرکت به سوی این اهداف شکل الگوهای رابطهای را مشخص میکند. آدلر معتقد هست که این الگوها هدفمند و قدرتمند هستند و به لحاظ منطق شخصی و نگرشهایی که همیشه واضح نیستند، به آسانی بیان نمیشوند. الگوهای رابطهای با اهداف شخصی، منطق محرمانه، نگرشها و جو خانوادگی ترکیب میشوند و سبک زندگی را میسازند که به آن به عنوان دستور کار یا طرحی برای زندگی توجه می کنند (سویینی، دانیلس، منیکس و لیندایی، 2011).
نخستین سنگ بنای سبک زندگی هر فرد در سنین کودکی (در حدود 5 سالگی) و در محیط خانوادگی نهاده میشود و سایر جنبههای زندگی تابع این سبک یا هدف نهایی است. کودک بنا به اقتضای نیازها و شرایط خاص محیط خانوادگی خود روشهای ویژهای را برای رسیدن به هدفهای خویش اتخاذ میکند و به تدریج جزء صفات ثانوی وی درمیآید.
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 54 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های حل مساله ( فصل دوم پایان نامه ) در 15 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
حل مسئله به فرایندی شناختی و رفتار ابتکاری فرد اطلاق می شود که فرد از طریق آن می خواهد راهبردهای مؤثر و سازش یافتة مقابله ای خود را در مقابل مشکلات روزمره تعیین، کشف یا ابداع کند (آقایوسفی و شریف، 1390). همچنین، حل مسئله، تفکر و رفتار فرد برای تضمین رسیدن به پیامدهای مطلوبی است که جست وجو می کند (ایساکسن و آرت، 2011).
بشر همواره برای حل مسائل خود از زمان های گذشته به صورت ناخواسته از فرآیند حل مسأله استفاده نموده است، اما تاریخ مدون و علمی حل مسأله به پیشرفت روانشناسی نوین گره خورده است زیرا اولین بار روانشناسان برای حل مسائل مرتبط با علوم روانشناسی از تکنیک حل مسأله استفاده نموده اند. مثلا گشتالت روانشناس آلمانی از این روش برای توسعه و پیشرفت مطالعات خود استفاده می نمود (مایر، 2009). امروزه روش های مختلفی برای استفاده از تکنیک های حل مسأله توسط روانشناسان پیشنهاد شده است. مسأله یابی به روش روانشناسان درون گرا مسأله یابی به روش رفتار گرایان مسأله یابی به شیوه تجربی و استفاده از مدل های رایانه ای از جمله روش های حل مسأله است. در آمریکا کاربرد حل مسأله به خصوص در قلمرو علوم طبیعی بسیار وسیع است. تلاش اندیشمندان این بخش از جهان منجر به ظهور تئوری های جهانی در این خصوص شده است. در این تئوری ها به جای این که به کاربرد حل مسأله در حوزه های مختلف (تجربی، روانشناسی، و ...) تأکید شود به کاربرد این دانش در تخصص های گوناگون تأکید شده است (چایس،2008).
امروزه به رغم ایجاد تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه زندگی و تجددگرایی، بسیاری از افراد از رویارویی با مسائل زندگی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند و همین امر آنان را در مواجهه با مشکلات و مسائل روزمره زندگی ناتوان و آسیب پذیر ساخته است. پژوهش های بی شماری نشان داده اند که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی، عاطفی، ریشه های روانی- اجتماعی دارند. حل مسئله یکی از مهمترین فرآیندهای تفکر است که به افراد کمک می کند تا مقابله موثری با مشکلات و چالش های زندگی داشته باشند و در سلامت روانی و اجتماعی افراد نقش مهمی بازی می کند. انسان ها برای مقابله سازگارانه با موقعیت های تنش زا و کشمکش های زندگی، نیاز به آموختن برخی مهارت ها دارند (کلینکه، 2010). هدف از ارائه این مهارت، کمک به افراد در جهت شناخت هرچه بهتر خود، برقراری روابط بین فردی مناسب و موثر، کنترل هیجانات، مدیریت داشتن بر شرایط تنش زا و حل کردن مسائل و مشکلات افراد است. در سایه تامین چنین هدفی، توانایی های روانی- اجتماعی افراد افزایش پیدا می کند. یک عامل مهم دیگر که به هنگام رویارویی با مسائل، توجه بدان ضروری است، آگاهی از فرآیند حل مسئله است. واقعیت این است که بسیاری از ما انسان ها نمی دانیم چگونه بایدبا مشکلات مقابله کنیم. به عبارت دیگر، راهکار مشخصی برای حل مسأله خود نداریم. روانشناسان معتقدند که حل مسئله، یک فرایند است و اگر فرد بخواهد برخورد درستی با مسئله خود داشته باشد بهتر است مراحلی را در این فرآیند طی کند (امامی نائینی، 1391).
Mayer
Introspection
Behaviorism
Experiment
Computer Modeling
Chase,R.L
فرآیند حل مسئله یک نگرش کلی به مسئله و مشکل است. این فرآیند چند مرحله ای موجب میشود که خود از تمایل به یافتن راه حلهای ناگهانی و سریع صرف نظر کرده و مراحل ساختار یافته و هدفمند را دنبال کند. این مرحله خودشامل چند گام است. در اولین گام از این مرحله، فرد باید درباره مشکل خود فکر کند و دریابد که مشکل او چیست؟ و پس از آن باید در مورد مشکل خود به خوبی فکر کند و دریابد که چه عواملی باعث ایجاد آن شده اند، مشکل از چه زمانی شروع شده و دلیل آن چه بوده. در این مرحله مشکل باید به صورت دقیق مشخص شود. بنابراین برای رسیدن به یک تعریف مناسب از مسئله: الف) صورت مسئله باید نوشته شود. اگر وقت داشته باشیم بهتر است تعریف مسئله را بنویسیم. در صورتی که تعریف نوشته شود، کمک میکند که واضح و دقیق فکر کنیم و تعهدات خود را قوت بخشیم ؛ راحت تر و مؤثرتر ارتباط برقرار کنیم و سوابقی برای مراجعات بعدی داشته باشیم. ب) روشن، ساده و دقیق باشد .توجه به این نکته ضروری است که تعریف مسئله باید تا آنجا که ممکن است دقیق باشد. لغات درهم و برهم و مبهم، خطر رسیدن به نتایج غیرمؤثر و نامنظم را افزایش می دهند (کلینکه، 2010).
مراحل حل مسئله عبارتند از:
1)تعریف و شناسایی مشکل
2)پیداکردن راه حل های مختلف
3)تصمیم گیری
4)بازنگری(امامی نائینی، 1391).
اینک به توضیح و تبیین هر یک از مراحل حل مسئله میپردازیم:
اولین مرحله، تبیین دقیق مشکل و حل مسئله است؛ یعنی ابتدا باید مسئله تعریف شود. در این مرحله، فرد ابتدا باید از خود بپرسد که چه راهحل هایی برای این مشکل وجود دارد و سپس سعی کند همه راه حل هایی را که به ذهنش میرسد بیان کند. اگر فرد دقیقاً نداند چه مشکلی وجود دارد، امکان حل آن کاهش مییابد و ممکن است وقت زیادی را صرف حل یک مشکل اشتباه کند. توصیف اختصاصی مشکل این امکان را فراهم می آورد که با استراتژیهای مفید به حل مشکل پرداخته شود. چنانچه مشکلی مبهم یا پیچیده باشد، نمیتوان راه حلهای مؤثری برای آن پیدا کرد. هر چقدر شناخت فرد از خود بیشتر و عمیقتر باشد، بهتر میتوان دلایل و ریشه های مشکلات خود را پیدا کند
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 60 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 25 |
مبانی نظری وپیشینه سبک های شناختی
در25صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
سبک های شناختی
سبک شناختی یکی از مباحثی است که به تفاوت های فردی در جریان یادگیری اشاره دارد و با ورود آن به ادبیات روانشناسی تعاریف گوناگونی برای آن ارائه شده است .افراد از لحاظ توانایی های ذهنی،روش های آموختن،سبک و سرعت یادگیری،علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام فعالیت های تحصیلی با هم تفاوت دارند.در واقع یکی از موضوعات مرتبط با تفاوت های فردی در یادگیری روش ها و راههای یادگیری آنهاست.
از عواملی که هر فرد با خود به موقعـیت یادگیری می آورد، روشهای یادگیری است.اگرچه تمام انسانها توانایـــی یادگیری دارند، اما میــــزان و نحوه ی یادگیری انسان ها ، حتـی در موقعـــیتی یکســان، متفــاوت است.شاید یکـی از مهمـــترین دلایــل آن روشهـــای یادگیری متفاوت آنان باشد (الهی،آزادفلاح،رسول زاده، طباطبایی،1383).
روش های یادگیری دارای انواع گوناگونی هستند و مــــی توان آنها را به ســـه گـــروه تقسیم کرد: روشهای شناختی، روشهای عاطفی و روشهای فیزیولوژیک.روشهای یادگیری شناختی عبارتند از طریقی که شخص موضوعات را ادراک می کند ، اطلاعات را به خاطر می سپارد ، درباره ی مطالب می اندیشد و مسائل را حل می کند. این روشها بسیار متنوع اند و مهمترین آنها عبارتند از روش های وابسته به زمینه و نابسته به زمینه (ولفولک[1]،1995)، تکانشی و تاملی( بایر و اسنومن 1993 )، روش های مفهوم سازی ، روش های پردازش کننده ی کلامی در برابر پردازش کننده دیداری ، روشهای انعطاف پذیر و انعطاف ناپذیر، روشهای سنت گرا در مقابل خردگرا ( فراهانی،1376 به نقل از بیگی،انور،1388)، و روشهای یادگیری همگرا ،واگرا،جذبکننده،انطباق یابنده (کلب،1985).در این پژوهش از دسته بندی اخیر استفاده شده است. بنابراین در ادامه از میان این سه دسته سبک یادگیری، سبکهای شناختی کلب که مدنظر ماست را بیشتـــر توضیح می دهیم.
اصطلاح سبک یادگیری معادل، سبک شناختی به کار می رود. سبک شناختی را عمدتاً به عنوان روشی که یادگیرنده به کمک آن اطلاعات را پردازش می کند تعریف کرده اند. هرچند نظریه پردازان اصطلاحات سبک یادگیری و سبک شناختی را جــدا از هم می دانند، اما اکثریت صاحبنـــظران و روان شنــاسان تربیتی آن دو را معادل هم به کار می برند.
1- Wool folk,R,L, &Bieher, R.F
...
2-1-3 - سبک های یادگیری فلدر و سولمان
سبک یادگیری سولمان و فلدر مبتنی بر چهار پیوستار و هشت گزینه است،که دو به دو مقابل هم،در چهار بعد قرار گرفته اند که این چهار پیوستار عبارتند از:
1.فراگیرن فعال و فراگیران فکور
فراگیران فعال تمایل دارند که اطلاعات را به بهترین وجه از طریق انجام فعالانه ی کار، بحث کردن،کاربرد یا توصیف چیزی درک کرده و به خاطر بسپارند.
در مقابل فراگیران فکور ترجیح می دهند که در ابتدا به آهستگی پیرامون مطالب و کارها فکر کنند.
2. فراگیرانحسگراوفراگیرانشهودی
فراگیران حس گرا تمایل دارند که حقایق را فراگیرند.اما فراگیران شهودی اغلب اکتشاف پدیده های تازه یا روابط ما بین پدیده ها را ترجیح می دهند.
3. فراگیران بصری و فراگیران کلامی
فراگیران بصری هنگامی که در کلاس های درس شاهد تصاویر،فلوچارت ها،سری های زمانی،فیلم و نمایش باشند بهتر یاد گرفته و مطالب را راحتر به یاد می آورند. ...
...