دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 38 |
مبانی نظری رسانه های نوین و خودتنظیمی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری
خلاصه ای از کار:
- تعریف رسانه
برای شناخت و معرفت بیشتر درباره یک موضوع بهترین و اولین مرحله تعریف جامع و مانعی از موضوع است از این رو در مقوله رسانه ها ابتدا به تعریف(رسانه) یا(رسانه های عمومی) می پردازیم؛ تا حیطه آن ها را به طور کامل مشخص نماییم. رسانه های جمعی یا عمومی و به تعبیر دیگر وسایل ارتباط جمعی اصطلاح فارسی شده واژه لاتین«Medium» است می باشد و منظور از آن دسته ای از وسایل هستند که مورد توجه تعداد کثیری می باشند و از تمدن های جدید بوجود آمده اند.(ساروخانی، 1380)
.........................
- تاریخچه رسانه های عمومی
در حدود 160 سال قبل با منتشر شدن کاغذ اخبار به مدیریت میرزای شیرازی، ایران وارد جهان رسانه ای شد و این در حالی است که در غرب این تاریخ به 400 سال پیش برمی گردد و این مسأله از قدمت بحث رسانه ها در کشورهای غربی حکایت می کند و به نسبت همین قدمت، کار رسانه ای بیشتری انجام شده است و طبعاً پیشرفت های قابل ملاحظه ای صورت گرفته است.
..................
- کارکرد رسانه ها
ویژگی اصلی رسانه ها(همه جا) بودن آن هاست. بر خلاف مدرسه و دیگر ارکان حیات انسانی، رسانه ها امری فراگیرند آن ها می توانند یک کلاس بی دیوار با میلیاردها مستمع تشکیل دهند. رسانه ها وظیفه حراست از محیط را به عهده دارند آن ها باید همبستگی کلی را بین اجزاء جامعه در پاسخ به نیازهای محیطی ایجاد کنند و مسئولیت انتقال میراث.................
- رسانه های نوین و اهمیت آنها
انسان از بدو پیدایش به شکل های گوناگون به گسترش ارتباط خود با همنوع اندیشیده است و حاصل چالش وی با محیط و انسان های پیرامونش،از تحول ارتباط رو در رو به ارتباط از راه دور و از ارتباط محدود به ارتباط جمعی منجر گشته است. آثار به جای مانده از دوران پارینه سنگی، در غارها و بر صخرهها، زبان ها و خطوط نخستین، بازگو کنندة تمایل انسان به یافتن حلقههای اتصال میان خویش و جهان پیرامون بودهاست. پیدایش چاپ و مطبوعات تلاش دیرینة بشر برای ارتباط با دیگر انسانها در وسعت دلخواهتر را نشان داد و تولد سینما، رادیو و تلویزیون ارتباطات دیداری و شنیداری انسان را وسعت بخشید. پیدایش رسانه های جمعی به پیدایش تئوری ها و مناسبات جدیدی در ارتباط انسان با انسان منجر شد. وسعت و سرعت نشر پیامهای انسانی توامان ممکن گشت و جهان به زعم عدهای به سوی یک دهکده جهانی رهسپار شد. دهههای گذشته با پیدایش مثلث تلماتیک، یعنی پیوند کامپیوتر،رسانههای جمعی و ارتباط از راه دور نحوه جدیدی از ارتباط پدیدار شد که هم ویژگی های رسانه های جمعی را دارا بود و هم برخی از آن ویژگی ها را فاقد بود و البته برخی صفات خاص خود را به پدیدة ارتباط افزود. پیدایش رسانههایی مانند شبکة جهانی وب به نامگذاری آنها به عنوان رسانههای نوین[1] منجر شد (بهرامپور، 1383).
.........................
- تأثیرات رسانه های بر افراد جامعه
دنیای صنعتی امروز که عصر تکنولوژی نامیده می شود، با پدید آمدن و گسترش تکنولوژی وسایلی مانند ماهواره، اینترنت، موبایل و بازی های رایانه ای، زندگی افراد جوامع مختلف را با چالش های فراوانی روبرو کرده است. تکنولوژی مرزهای فرهنگی و اجتماعی و حتی جغرافیایی را دستخوش تغییرات می کند، به نحوی که از تکنولوژی های نام برده در برخی کشورها به عنوان انفجار اطلاعاتی یا بحران اطلاعات یاد می شود.
...............................
بررسی نظریه های مربوط به مطالعه
رابطه بین عاملیت وساختاردر حوزه جامعه شناسی از زمانهای بسیار دوریکی ازمسائل اساسی حاکم برنظریات روش شناسی و اپیستمولوژی و انتولوژی بوده است . پرداختن به ساختارها وکارگزاران سیاسی لازم است که به هر دوی این مسائل پرداخته شود.درطول تاریخ بشراکثر متفکرین غیرازچندی بین این دوحوز ه یعنی ساختاروعاملیت جدایی قائل بوده اند.عده ای اصالت را به عاملیت وعده ای اصالت رابه ساخت داده اند .
..................................
نظریه رایزمن
..................
- خودتنظیمی و اهمیت آن
یکی از مفاهیم مطرح در روانشناسی تربیتی و شناختی معاصر یادگیری خود تنظیمی است. خود تنظیمی نقش مهمی در فرایندها و پیامدهای یادگیری و آموزش دارد. از یادگیری خود تنظیمی تعاریف متعددی ارائه شده است. یادگیری خود تنظیمی شامل راهبردهایی است که دانش آموزان به کار می برند تا شناخت هایشان را تنظیم کنند و همچنین راهبردهای مدیریتی است که آنها برای کنترل یادگیری شان به کار می گیرند (پینتریچ، 1999).
...................
- مؤلفههای خودتنظیمی
یکی از مسائل مهم در بررسی یادگیری خودتنظیمی، توجه به اختلاف نظر در نوع مؤلفههای تشکیل دهنده آن است. لذا قبل از هر چیز، بررسی این اختلاف نظرها ضروری است. بعضی از نظریهها، به تفکیک و طبقهبندی راهبردهای خاص یادگیری به عنوان مؤلفههای یادگیری خودتنظیمی میپردازند (مانند پینتریچ، 1999)، بعضی دیگر، مؤلفههای انگیزشی و خود تعیینگرانه خودتنظیمی مورد بررسی قرار دهند (مانند طرفداران نظریه خودتعیینگری، گرونلیک، دسای و ریان، 1997)، برای برخی دیگر از نظریههای جدیدتر، یکپارچه کردن مؤلفههای شناختی، انگیزشی، عاطفی و محیطی مؤثر بر خودتنظیمی (مانند پینتریچ، 2004) و یا فرآیندهای چرخهای خودتنظیمی (مانند زیمرمن[2]، 1999) مهم است.
........................
الف) چارچوب مفهومی الگوی یادگیری خودتنظیمی پینتریچ
پینتریچ (1999) در تحقیقی با هدف بررسی نقش باورهای انگیزشی در بهبود و تقویت یادگیری خودتنظیمی، مؤلفههای یادگیری خودتنظیمی را نیز مطرح میکند. او معتقد است در اکثر الگوها، یکی از جنبههای مهم یادگیری خودتنظیمی، کاربرد راهبردهای شناختی و فراشناختی گوناگون توسط دانشآموزان برای کنترل و تنظیم فرآیند یادگیریشان است. الگوی یادگیری خودتنظیمی او شامل سه قسمت راهبرد کلی است: راهبردهای شناختی، راهبردهای خودتنظیمی برای کنترل شناخت و راهبردهای مدیریت منابع.
1) راهبردهای یادگیری شناختی
یک دسته مهم راهبردهای یادگیری خودتنظیمی، راهبردهای شناختی است. این راهبردها در خدمت ایجاد و افزایش دانش و فرآیندهای شناختی هستند. راهبردهای یاد شده شامل چندین راهبرد است که وین اشتاین و مایر (1986، به نقل از پینتریچ، 1999) آنها را شامل یادآوری[3]، بسط[4] و سازماندهی[5] میداند. این راهبردها با عملکرد تحصیلی رابطه دارند (مک کیچ، پینتریچ، لین، 1985، پینتریچ، 1989، پینتریچ و دی گروت، 1990، به نقل از پینتریچ، 1999) و میتوان آنها را برای تکالیف حافظهای ساده یا تکالیف پیچیدهتری که مستلزم درک متن است به کار برد (وینستون و مایر، 1986؛ به نقل از پینتریچ، 1999).
....................
2) راهبردهای فراشناختی
..................
3) راهبردهای مدیریت منابع
......................
ب) مؤلفههای یادگیری خودتنظیمی از دیدگاه زیمرمن
به باور زیمرمن (1999) یادگیرندگان خودتنظیمی نیاز به توجه کمتری از طرف معلمان دارند. آنها میدانند چگونه راهبردهای یادگیری را به کار گیرند، آنها از تواناییهایشان در حیطههای خاص، ادراکاتی دارند و خود را متعهد و ملتزم به رسیدن به اهداف تحصیلیشان میدانند. این دانشآموزان اراده دارند و به همین دلیل میتوان آن ها را
.....................
منابع
آذین، ا و پیرمحمدی، ک. 1388. بررسی نقش رسانه های نوین با تأکید برماهواره واینترنت برهویت فرهنگی دانشجویان ( مطالعه موردی :دانشجویان استان چهارمحال وبختیاری). پژوهش نامه علوم اجتماعی، سال دوم، شماره دوم، صص 139-157.
بهرامپور، ش. 1383. فناوری های نوین ارتباطی و چالش های فرهنگی در ایران . نشریه علمی، پژوهشی فناوری آموزش، سال اول.
.....................
..........................
دسته بندی | مبانی نظری و پیشینه تحقیق علوم اجتماعی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 82 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 34 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش یادگیری خودتنظیمی در 34 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
کامل و قابل ویرایش
شامل مبانی نظری و پیشینه تحقیق
شامل منابع داخلی و خارجی
منبع نویسی استاندارد
بخشی از مبانی نظری:
خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا مطرح شد(کدیور،1380)و اصطلاح یادگیری خودتنظیمی از 1980 رایج شد. این اصطلاح بر خودمختاری و مسئولیت پذیری دانشجویان برای پیشبرد یادگیری خودشان تأکید می کند (پاریس[1]، 2003) (به نقل از نیکدل، 1385). خود تنظیمی فرایندی است که در آن دانــــش آموز هدف هایی را برای یادگیری خود بر می گزیند،سپس می کوشد تا شناخت ، انگیزش و رفتار خود را کنترل و تنظیم نمایدو بر آن نظارت کند. خودتنظیمی شامل یک رهبری شناختی است که مستلزم عواملی است از قبیل: انطباق ها و تصمیم گیری های مداوم، آگاهی برای کسب برداشتی معتبر و هوشمند از موقعیت و آمادگی برای بازتاب آنچه در فعالیتهای تحصیـــــلی و به طــور کلی در زندگی، باید انجــــام شود، آنچه انجام می شود، و آنچه انجام شده است. اکتساب این مهارت لزوماً با رشد طبیعی مرتبط نیست و همانند دیگر تواناییها یا ظرفیتها، باید بطور آشکار آموخته شود (زیمرمن و شانک[2] 1994 به نقل از لیزراگا[3]، 2003)( نیکدل ،1385)
[1]- paris
[2]- Shank
[3]- Lizarragga
بخشی از تحقیقات انجام شده:
شیرازی(1389 )، عوامل موثر بر یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری را مورد بررسی قرار داده است. و به این نتیجه رسیده است که : 1- جنسیت ، تاهل، اشتغال، وضعیت اقتصادی و نوع پذیرش دانشجویان برتاب آوری و خودتنظیمی یادگیری آنها تاثیری ندارد.2- وضعیت سکونت دانشجویان بر تاب آوری آنها موثر بوده اما بر خودتنظیمی یادگیری آنها موثر نیست. 3- میزان علاقه به رشته تحصیلی دانشجویان بر تاب آوری و خودتنظیمی یادگیری آنها موثر است. 4- میزان ساعت مطالعه دانشجویان بر خودتنظیمی یادگیری آنها موثر است، اما بر تاب آوری آنها تاثیری ندارد. 5- بین یادگیری خودتنظیمی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد.
واوروا، هلادیک، هرباکووا (2012) در پژوهشی عملکرد مکانیزم های یادگیری خودتنظیمی در دانشجویان کمک حرفه ای در دانشگاه توماس باتا در ازلین مورد بررسی قرار دادند. آنها عوامل شناختی و غیر شناختی را که در فرایند توسعه خودتنظیمی نقش کلیدی دارند را مورد توجه قرار دادند.آنها بررسی کردند که این عوامل چطور و تحت چه شرایطی به مهارت های لازم برای یادگیری خود فرد تبدیل خواهد شد.آنها به این نتیجه رسیدند موفقیت در یادگیری به انگیزه بستگی دارد که به نوبه خود شدیداً تحت تاثیر انتخاب مناسب زمینه تحقیق یا شغل آینده است که در راستای تامین انتظاراتی است که یکی از عوامل انگیزشی معنی دار می باشد. یک دانشجوی با انگیزه فرایند یادگیری اش را فعالانه تنظیم می کند. و در رابطه با یادگیری، چنین دانشجویی درباره راهبردهای بکار گرفته شده فکـــر می کند و آنها را بر اساس موفقیت ها و شکست هایش تعریف می کند.
فهرست مطالب:
یادگیری خودتنظیمی
2-2-1- مولفه های خودتنظیمی
2-2-2- ویژگی های یادگیرنده خود تنظیم
2-2-3- ریشه های خود تنظیمی و شکل گیری آن
2-2-4- نظریه های خودتنظیمی
2-2-4-ب- پدیدار شناسان و خودتنظیمی
2-2-4-ج- دیدگاههای پردازش اطلاعات درباره ی یادگیری خودتنظیم
2-2-4-د- نظریه اراده گرایان
2-2-4-و- تقسیم بندی مبتنی بر نظریه ویگوتسکی
2-2-4-هـ نظریه شناختی- اجتماعی
2-4-پیشینه پژوهش
2-4-1 تحقیقات انجام شده در داخل کشور
منابع
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 76 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودتنظیمی(فصل دوم تحقیق)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
در رویکردهای شناختی-رفتاری، تاکید بر ترغیب دانشآموزان به وارسی، اداره و تنظیمکردن رفتار خود است.تا اینکه به آنان اجازه دهند تا بهوسیله عوامل بیرونی کنترل شوند. در بعضیاز مجامع، این روش "اصلاح شناختی رفتار" نامیده شده است. رویکرد شناختی رفتار هم از روانشناسی شناختی(با تاکیدش بر اثرات تفکر بر رفتار) و هم از رفتارگرایی(با تاکیدش بر فنون تغییر رفتار) نشأت میگیرد. رویکردهای شناختی رفتار سعی میکند تا بدفهمیهای دانشآموزان را تغییر دهند، مهارتهای کنارآمدن وی را تقویت نمایند، خود- کنترلیشان را افزایش دهند و خود انعکاسی سازنده را تشویق کنند(دوم ژان،2002، ترجمه بیابانگرد،1384).
مفهوم خودسازماندهی یا یادگیری خودتنظیمی، یکی از مفاهیم مورد تاکید نظریه شناختی-اجتماعی بندورا است. یادگیری خودتنظیمی یک سازه مهم در تعلیم و تربیت است که دورنمای جدیدی را در یادگیری ارائه مینماید. اولین بار، اصطلاح خودتنظیمی توسط بندورا دردهه1960مطرح گردید( به نقل ازکدیور،1380).اصطلاح خودتنظیمی در یادگیری از سال 1980معمول شده است، چون از آن زمان به بعد شکلگیری خودتنظیمی دریادگیری و مسئولیت و تعهد نسبت به یادگیری در دانشآموزان تاکید شده است(به نقل از ارجی، 1385).
نظریههای خودتنظیمی رفتار ریشه در نظریه های اجتماعی- شناختی رفتار دارند. خودتنظیمی رفتار شامل سه فرایند است(بندورا، 1991):
1-خودنگری یاخود بازنگری
2-خودسنجی یا خود داوری
3-خود واکنشی یا خود مشوقی
خودنگری(خودبازنگری): قبل از این که بتوانیم رفتاری را تغییر دهیم باید نسبت به آن آگاهی داشته باشیم. هر چه بتوان رفتار خود را منظمتر بازنگری کرده، سریعتر می توان خودآگاهی بهدست آورد.اگر در عملکرد خود دقیق شدیم،اهدافی را انتخاب میکنیم که منجر به پیشرفت تدریجی میشوند.
خودسنجی(خودداوری): در این مرحله تصمیم میگیریم که آیا بیـن آنچه هستیم یا آنچه میخواهیم باشیم و ملاکهای شخصی همخوانی وجود دارد یا نه؟ منشأ ملاکهای شخصی را می توان در اطلاعاتی جستجو کرد که در مورد افراد دیگر کسب میکنیم. بر اساس نظریه شناختی- اجتماعی، بیشتر افراد دانش قابل ملاحظهای درباره بهترین شیوه کار برای بدست آوردن نتیجهای خاص دارند؛ اما، درباره نتیجه کاری که مشغول آن هستند،آگاهی ندارند و افراد وقتی از نتـایج کار خود آگاه میشوند،می توانند درباره تغییر رفتار خود تصمیم بگیرند.
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 4 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 77 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
یادگیری خود تنظیمی
به اعتقاد روان شناسان هر رفتاری که از ما سر می زند، معلول یادگیری است. بدین معنی که یک رشته از یادگیری های ساده تر موجب یادگیری های پیچیده تر می شوند. به علاوه چون محیط زندگی افراد آدمی همواره در معرض تغییر است، انسان برای غلبه بر این دگرگونی ها ناچار از یادگیری است
(مختاری، 1389).
یادگیری، یک فرایند است. در هر فرایند، عوامل و متغیرهایی در حال تعاملاند. بر خلاف گذشته که تصور میشد توانایی یادگیری هر فرد، تابعی از میزان هوش و استعدادهای اوست، در چند سال اخیر این نظریه در میان روانشناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیینکننده عواملِ ذاتی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیرذاتی نیز در این رابطه، مهم قلمداد میشوند. یکی از این موارد «راهبردهای یادگیری» است که روانشناسی تربیتی در کشف این راهبردها، در چند سال اخیر، پیشرفت زیادی داشته است. یادگیری برای انسان و سایر موجودات زنده، اهمیت بنیادینی دارد. در عمل، تمام فعالیتهای روزانه ما (صحبت کردن، فهمیدن، خواندن، ارتباط اجتماعی و...) وابسته به دریافت و ذخیره اطلاعات از محیط پیرامون ما میباشد. حافظه و یادگیری، ما را قادر میسازد تا مهارتهای تازه آموخته و رفتارهای تازه در خود ایجادکنیم. بدون یادگیری احتمالاً هیچگونه حیات انسانی وجود نمیداشت ( مفاخری و معتمدی، 1390 ).
در دهه های اخیر نقش و اهمیت راهبردهای خود تنظیمی در یادگیری به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. رویکرد خود تنظیمی فرایند پیچیده ای است که تغییراتی را در مهارت ها، خود نظم دهی، دانش راهبردی، توانایی ها و انگیزش یادگیرندگان ایجاد می کند (گراهام[1] و هریس[2]، 2005). بیش از دو دهه است که نقش الگوی خود تنظیمی به عنوان یک رویکرد آموزشی برای تحول راهبردهای تحصیلی و خود نظم دهی در بین دانش آموزان ثابت شده است (علی بخشی، آقا یوسفی، زارع، بهزادی پور، 1390).
خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا[3] مطرح شد. زیمرمن (1986)، نیز به عنوان یکی از نظریه پردازان تئوری شناختی – اجتماعی، راهبردهای یادگیری خود تنظیمی را نوعی یادگیری تعریف کرده است که در آن دانش آموزان به جای آنکه برای کسب مهارت و دانش، بر معلمان و والدین یا دیگر عوامل اموزشی تکیه کنند، شخصاً کوشش های خود را شروع و هدایت می کنند (مفاخری و معتمدی،1390). به عبارت دیگر یادگیری خود تنظیمی به مشارکت فعال یادگیرنده از نظر رفتاری، انگیزشی، شناختی و فراشناختی در فرایند یادگیری برای بیشتر کردن یادگیری اطلاق می شود (سبحانی نژاد و عابدی، 1385).
مفهوم یادگیری خود نظم یافته از نظریه اجتماعی – شناختی بندورا (2006)، نشئت گرفته است که در آن فرض می گردد بین فرایندهای شخصی، محیطی و رفتاری علیت متقابل برقرار است. میزان استفاده فراگیران از راهبردهای خود تنظیمی یادگیری نه تنها به دانش آنان درباره این راهبردها بستگی دارد، بلکه به فرایندهای تصمیم گیری فراشناختی و پیامدهای یادگیری در محیط آموزشی نیز مرتبط است. در مجموع، مفهوم یادگیری خود نظم یافته، به کاربرد خودتنظیمی در مسائل یادگیری، به ویژه آن گونه از یادگیری اطلاق می شود که در بافت کلاس و محیط آموزشی به وقوع می پیوندد ( سیف، 1390).
مطابق نظر بندورا (1977)، خود تنظیمی کاربرد توانایی ها و قابلیت های خود هدایتی، خود کنترلی و خود مختاری می باشد. از نظر وی، قابلیت های ذکر شده تحت تاثیر باور افراد درباره ی خودکارآمدی در فعالیت ها و رفتارهای مختلف است. خود تنظیمی به عنوان کوشش های روانی در کنترل وضعیت درونی، فرایندها و کارکردها جهت دستیابی به اهداف بالاتر تعریف شده است ( کُل[4]، لوگان[5]، والکِر[6]، 2011).
ایجاد و پرورش مهارت های یادگیری خود تنظیمی به یکی از اهداف آموزشی در چند دهه اخیر تبدبل شده است، به طوری که پژوهش ها و مطالعات مربوط به یادگیری خود تنظیمی در سطح جهان افزایش یافته است. یادگیرندگان خود تنظیم، افرادی فعال و خودجوش هستند که به جای انتظار کشیدن منفعلانه برای یادگیری واکنشی، ابتکار عمل را در یادگیری به دست می گیرند، یادگیری آن ها هدفمند و معنادار است و با توجه به انگیزه بالا، یادگیری ایشان پایداری و تداوم خواهد داشت. این گونه افراد در زندگی خود مسئولیت پذیر تر هستند و از فرایند خودانضباطی در یادگیری خویش سود می برند ( نامداری پژمان، 1390).
منظور از خودتنظیمی در یادگیری، توانایی یادگیرندگان برای درک و کنترل یادگیری شان است که برای موفقیت در مواد درسی بسیار مهم است و آن ها را به یادگیرندگانی اثربخش و کارآمد تبدیل می کند، بنابراین راهبرد یادگیری خودتنظیمی برای آموزش این موضوع به یادگیرندگان است که رفتارشان آموختنی است و می توانند اثرهای رفتاری خود را بررسی کنند و محیط یادگیری خود را چنان سازمان دهند که رفتارها و تلاش هایشان بازدهی بیشتری داشته باشد ( زیمرمن، 2003 به نقل از عجم و همکاران، 1391 ).
راهی ساده برای تعریف مفهوم خود تنظیمی وجود ندارد. اما محققان بارها و بارها بر سه بخش تاکید کرده اند. اول، یادگیری خود تنظیمی شامل استراتژی های فراشناختی دانش آموزان برای برنامه ریزی، نظارت و اصلاح شناخت خود است که اشاره به آگاهی و کنترل فرایندهای تفکر دارد. دوم، تلاش دانش آموزان در مدیریت کارهای علمی خود، به عنوان جزء دیگری از یادگیری خود تنظیمی ارائه شده است. جنبه سوم، راهبردهای شناختی واقعی دانش آموزان است که برای یادگیری مواد واقعی مورد استفاده قرار می دهند. از لحاظ تئوری، این مهارت ها باید نقش مهمی را در شرایط یادگیری عمومی که در آن یادگیرندگان به طور فعال در فرایند یادگیری شرکت دارند، ایفا نماید ( پِنگ[7]، 2012 ).
[1]- Graham
[2]- Harris
[3]- Bandura
[4] - Cole
[5] - Logan
[6] - Walker
[7] - Peng
دسته بندی | مدیریت |
بازدید ها | 0 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 82 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 37 |
توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیری توجه دارد. این سازه ابتدا در سال 1967 توسط بندورا مطرح شد(کدیور،1380)و اصطلاح یادگیری خودتنظیمی از 1980 رایج شد. این اصطلاح بر خودمختاری و مسئولیت پذیری دانشجویان برای پیشبرد یادگیری خودشان تأکید می کند (پاریس[1]، 2003) (به نقل از نیکدل، 1385). خود تنظیمی فرایندی است که در آن دانــــش آموز هدف هایی را برای یادگیری خود بر می گزیند،سپس می کوشد تا شناخت ، انگیزش و رفتار خود را کنترل و تنظیم نمایدو بر آن نظارت کند. خودتنظیمی شامل یک رهبری شناختی است که مستلزم عواملی است از قبیل: انطباق ها و تصمیم گیری های مداوم، آگاهی برای کسب برداشتی معتبر و هوشمند از موقعیت و آمادگی برای بازتاب آنچه در فعالیتهای تحصیـــــلی و به طــور کلی در زندگی، باید انجــــام شود، آنچه انجام می شود، و آنچه انجام شده است. اکتساب این مهارت لزوماً با رشد طبیعی مرتبط نیست و همانند دیگر تواناییها یا ظرفیتها، باید بطور آشکار آموخته شود (زیمرمن و شانک[2] 1994 به نقل از لیزراگا[3]، 2003)( نیکدل ،1385)
به باور زیمرمن (1999) یادگیرندگان مستقـــل نیاز به توجه کمتـری از طرف معلمـــان دارند. آنها می دانند چگونه راهبردهای یادگیری را به کار گیرند، آنها از توانایی هایشان در حیطه های خاص ، ادراکاتی دارند و خود را متعهد و ملتزم به رسیدن به اهداف تحصیلی شان می دانند. این دانشجویان اراده دارند و به همین دلیل می توان آنها را یادگیرندگان خود تنظیم نامید (کارشکی ومحسنی، 1391).
خودتنظیمی فرآیند ارزشمندی است زیرا بر این که چگونه «خود» عامل ایجاد اهداف یادگیری و نیز انتخاب راهبردها می شود و نیز این که چگونه برداشت هر فرد از خود وتکلیف بر کیفیت یادگیری متعاقب آن تاثیر می گذارد، تاکید می کند(پاریس ، 2003)
خودتنظیمی سه ویژگی اساسی دارد: 1- آگاهی از تفکر 2- کاربرد راهبردها 3- انگیزش مداوم. آگاهی از تفکر سنجش از خودتنظیمی است که شامل اندیشیدن و تحلیل موثر یک فرد از عادتهای تفکر خود است. کاربرد راهبردها شامل خزانه رو به رشد راهبردهای فرد برای یادگیری، مطالعه، کنترل هیجانات، پیگیری اهداف و کاربرد این راهبردها است.
انگیزش مداوم سومین ویژگی یادگیری خود تنظیمی است زیرا یادگیری نیازمند انتخاب و تلاش مداوم است. (پاریس، 2003)
یادگیرنده های خودتنظیم راهکارهای شناختی مناسب را به کار می گیرند و از نظر تحصیلی انگیزه لازم را دارند. دانشجویانی که در یادگیری خود تنظیمی فعالند از راهکارهای شناختی یادگیری از قبیل تکرار منظم، بسط و سازماندهی یادگیری، مدیریت بر زمان و برنامه ریزی زمانی، هدف گذاری کنترل خود و خود ارزیابی نسبت به دیگران برتری دارند. (اشنایدر و دیگران[4]، 1989، به نقل از غلامی 1383).
2-2-1- مولفه های خودتنظیمی
یکی از مسائل مهم در بررسی یادگیری خودتنظیمی، اختلاف نظر در نوع مولفه های تشکیل دهنده آن است. بعضی ازنظریه ها ، به تفکیک و طبقه بندی راهبردهای خاص یادگیری به عنوان مولفه های تاکید می کنند(مانند پینترچ ،1999) ، برای بعضی نیز ، مولفه های انگیزشی و خودتعیین گرانه خودتنظیمی مهم است مانند طرفداران نظریه خودتعیین گری و برای برخی دیگر از نظریه های جدیدتر ، یکپارچه کردن مولفه های شناختی ، انگیزش ، عاطفی و محیطی (مانند پینتریچ ،2004) و یا فرایندهای چرخه ای خودتنظیمی (مانند زیمرمن ،1999) مهم می باشد.
پینتریچ (1999) در تحقیقی با هدف بررسی نقش باورهای انگیزشی در بهبود و تقویت خودتنظیمی ،مولفه هایی را نیز مطرح می کند. او معتقد است در اکثر الگوها یکی از جنبه های مهم، کاربرد راهبردهای شناختی و فراشناختی گوناگون توسط دانشجویان برای کنترل و تنظیم یادگیری شان است . الگوی او شامل سه دسته کلی راهبرد است: راهبردهای شناختی ، راهبردهای خوتنظیمی برای کنترل شناخت (فراشناخت) و راهبردهای مدیریت منابع.
راهبردهای شناختی ، در خدمت ایجاد و افزایش دانش و فرایند های شناختی هستند . راهبردهای یادشده شامل چندین راهبرد است. که وین اشتاین و مایر (1986) آنها را شامل یادآوری ، بسط و سازماندهی می داند. این راهبردها با عملکرد تحصیلی رابطه دارند . راهبردهای یادآوری شامل از برخوانی جملات برای یادگیری ، حرف زدن با صدای بلند هنگام خواندن یک متن ، برجسته کردن و خط کشی زیر مطالب مهم با روش نسبتاً فعال و نه سطحی است. راهبردهای بسط شامل تبیین ، تفسیر و خلاصه کردن مواد برای آموختن ، قیاس کردن ، یادداشت برداری خلاقانه و پاسخ دهی است (وینیستون و مایر،1986). راهبرد سازماندهی ، مربوط به پردازش عمیق ، که شامل رفتارهایی همچون انتخاب ایده اصلی متن ، خط کشی ، برجسته کردن متن یا مواد برای آموختن ، استفاده از فنون مختلف برای انتخاب و سازماندهی ایده های موجود در تکالیف ، طراحی و آماده کردن شبکه یا نقشه ای از ایده های مهم ، شناسایی ساختارهای نثر ی توضیح و تفسیر متن است.
[1]- paris
[2]- Shank
[3]- Lizarragga
[4]- Ashnider