فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

تحقیق معماری منظر

این نخستین بار است که به گونه‌ای تخصصی به معرفی حیطه‌هایی که «معماری منظر» را در بر می‌گیرد، پرداخته می‌شود بدین لحاظ از قانون عام خطاپذیر بودن، بویژه در تجربة اول نمی‌توان مستثنا بود محتوای این مقاله ضمن توجه به پاره‌ای از مطالب نو در معماری منظر، مطالب مقدماتی این حرفه را نیز در بر دارد از این رو بخشی از مطالب به بیان مفاهیم معماری منظر می‌پرداز
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 78
تحقیق معماری منظر

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

مقدمه

این نخستین بار است که به گونه‌ای تخصصی به معرفی حیطه‌هایی که «معماری منظر» را در بر می‌گیرد، پرداخته می‌شود. بدین لحاظ از قانون عام خطاپذیر بودن، بویژه در تجربة اول نمی‌توان مستثنا بود. محتوای این مقاله ضمن توجه به پاره‌ای از مطالب نو در معماری منظر، مطالب مقدماتی این حرفه را نیز در بر دارد. از این رو بخشی از مطالب به بیان مفاهیم معماری منظر می‌پردازند، و بخشی دیگر پا فراتر می‌گذارند. یکی از موضوعهایی که در این عصر نگرانی‌های جدی‌ای به دنبال داشته است، رابطة رو به زوال انسان و طبیعت است. طبیعی که به سان گاهواره‌ای، انسان را در خود جای می‌داد، اینک به طرزی غریب جایگاه و منزلت معنوی پیشین خود را از دست داده است. از نظر بسیاری از اندیشمندان، هم زمان با پیشرفتهای فن‌آوری، از زمین به عنوان منبع اصلی تأمین نیازها استفاده شد و این آغازی بود بر آنچه امروزه انسان را احاطه کرده است. انکشانی که بر سراسر فن‌آوری جدید حاکم است، خصلت در افتادن، به معنای تعرض را دارد. به گونه‌ای که انرژی نهفته در طبیعت، اکتشاف شده و حبس می‌گردد (هایدگر). شعر و ادبیات و فلسفه، در حقیقت نمود بیرونی روح انسان و اجتماع انسانی است و جامعة انسانی را به وحدت اجزای طبیعت و کل هستی مرتبط می‌سازد (استوارت، 2000). از این رو تلاش برای ارتباطی از این است با طبیعت نیز حائز اهمیت است. از جمله این تلاشهای هنری، می‌توان به جنبشهای اواخر دهة 1960 اشاره کرد. موجی از توجه‌های هنرمندان به طبیعت و زمین، نهفتی با عنوان هنر زمینی یا Land Art را بوجود آوردند که به اسامی مختلفی همچون Nature Art. Earth works خوانده شدند. این گروه از هنرمندان، زمین و طبیعت را به مثابة بوم خود قلمداد می‌کردند و سعی در انکشان آن داشتند. در این گرایش، توجه به مفاهیم و مضامین طبیعت برپایة برداشتهای شخصی انجام می‌پذیرد. معماری منظر از این تلاشها در رهیافتهای آنان، اثر پذیرفته است. موج دیگری از توجه‌ها نسبت به منظر و محیط، نگاهی توأم با فلسفة طبیعت است. در این نگاه، بوم شناسی (ecology) ارتباط تنگاتنگی با فلسفة بوم نهاد ecophilosophy پیدا می‌کند. این رویکرد در مراحلی، اخلاق‌گرایی در طبیعت را پیش می‌کشد. در دهة 1970، پروفسور مایان مک هارگ چنین مطرح کرد که منظر (Landscape) در واقع نظامی بوم شناختی و متکی بر عدد مل محیطی، نظیر زمین شناسی، حیات گیاهی، حیات جانوری، کاربری زمین و جزء آن است. پژوهشگران این عرصه، تمایل به ایجاد ارتباطی عقلانی با ذات و سرشت بوم و طبیعت دارند. آنها درصدد جستجو برای دست‌یابی به منطقی‌ترین الگو برای درک طبیعت‌اند. معمای منظر، پیش از هر حرفة طراحی محیطی، حرفه‌ای در حل پیشرفت است. معماری منظر یکی از متنوع‌ترین حرفه‌های طراحی است. در دهة 1920، طراحی شهری به عنوان حرفه‌ای مستقل با برنامه‌ها و سازمانهای خاص خود از معماری و معماری منظر جدا شد. اما با وجود این، معماری منظر به مثابة نیرویی عمده در برنامه‌ریزی و طراحی شهری همچنان به قوت خود باقی ماند و به پیشرفت خود ادامه داد. به طوری که در اواخر قرن بیستم به دشواری می‌شد آن را با چند اصطلاح ساده توصیف کرد، زیرا دامنة این حرفه بسیار وسیع و پروژه‌های آن بسیار متنوع گشته بود. طراحی منظر، یعنی هستة تاریخی این حرفه که به طراحی بر جزئیات فضاهای باز برای فضاهای مسکون، تجاری، صنعتی، نهادی و همگانی می‌پردازد. طراحی منظر مستلزم برخورد با سایت به مثابه هنر، ایجاد تعادل بین سطوح سخت و نرم در فضاهای بیرونی و داخلی است. اگر چه انسان از نخستین گامهای حرکت و فعالیت خود در عرصة محیط برای ایجاد محیط مناسب زیست ـ چه در فضاهای بسته و چه باز ـ با توجه به میزان شناخت خود، در برخورد با عناصر محیط با تعمق برخورد کرده است و تدابیر او همواره در قالب مصلحت اندیشی و نگاه بد جوانب موضوع انجام گرفته است، اما این تدابیر تا صد و پنجاه سال پیش، به عنوان دانشی نظام‌مند وجود نداشت. از اواخر قرن 19 (نوزدهم) به دلیل تغییر شرایط مناسب انسان در عرصة محیط، ناشی از انقلاب‌های صنعتی، او دریافت که در ادامة حرکت و ایجاد تغییر در شکل و نظام محیط پیرامونی خویش، باید به نگاهی منسجم و نظام‌مند مسلح باشد و توجه بیشتر به برخی مسائل نو و تجدیدنظر در مناسبات کهن خود با عناصر پیرامونی‌اش را مد نظر قرار دهد. در طول حدود یکصد و پنجاه سال که از عمر پیدایش معماری منظر می‌گذرد، حوزة فعالیت و نقش و کارکرد این رشته بتدریج شفاف‌تر و مشخص‌تر شده است. با وجود این، تعاریف متفاوتی نیز از آن به دست داده شده، که هر کدام در جای خود با توجه به دیدگاه‌های تخصصی مربوط، بیانگر مفاهیم و ارتباط ویژه‌ای با مقولة طراحی منظر و به عنوان مبنای آن دیدگاه قابل توجه است. ریچارد مویر (Richard muir) در مقدمة کتاب خود با عنوان Approaches to the landscape به این موضوع اشاره دارد که با وجود بررسی‌ها و کارهای زیادی که دربارة معماری منظر انجام گرفته، این رشته به مثابه درختی به نظر می‌رسد که شاخه‌های زیادی دارد و از بدنة اصلی آن، دیدگاهها و نگرشهای متفاوت جوانه‌زده و رشد کرده‌اند. او ضمن جمع‌آوری دیدگاههای متفاوت دربارة مفهوم و آموزش منظر، به دو دیدگاه عمدة کارشناسانه اشاره می‌کند، دیدگاهی بر زمینه‌های تاریخی، جمعیتی و مسایل اجتماعی و فرهنگی در تماس و تداخل با طبیعت تکیه دارد، و دیدگاه دیگر، ریشه در جوانب جغرافیای انسانی و بازتاب عناصر طبیعی و جغرافیایی در سایر علوم دارد. که بعدها، پیرامون این گروه به مباحث زیبایی شناسی منظر و نمادگرایی متمایل شدند و جریان فکری معینی را بوجود آوردند. معماری منظر ناشی است که به فضای بیرونی ـ چه از دیدگاه محیط زیست و طبیعت، چه از دیدگاه رابطة آن با زندگی انسان، و چه از دیدگاه هنر و زیبایی شناسی ـ می‌پردازد. برای آشنایی بیشتر با ابعاد این دانش، آشنایی بیشتری با ادبیات و فرهنگ واژگانی که در این زمینه رواج دارد، مورد نیاز است. در عین حال، لازم به توضیح است که واژة معادل Landscape در فارسی از لحاظ مفهومی چندان جا نیافتاده است، به همین دلیل ضروری است که پیش از ورود به مباحث اصلی و کلیدی، مفاهیم اولیة مربوط، مورد بررسی و مطالعة بیشتر قرار گیرد. در این زمینه، به ترتیب به تشریح واژگانی از این مبحث پرداخته می‌شود. نخستین بار واژة Landscape Architecture در کتابی از Gilbert Laning moson که در سال 1827 منتشر شد، برای توصیف معماری منظر یک تابلوی نقاشی ایتالیایی به کار رفت. پس از آن تا مدتها از این واژه استفاده به عمل نیامد تا اینکه در سال 1858 فردریک لاالمستد و کالوروو، در مسابقة طراحی سنترال پارک Central Park نیویورک برنده شدند. این دو نفر خود را به عنوان معمار منظر (Landscape Architect) معرفی کردند. این مفهوم بتدریج تا سال 1899 یعنی 41 سال بعد جایگاه خود را پیدا کرد. در طول تاریخ، بشر در پی تسلط بر طبیعت بوده است. بشری که در ابتدا در اندیشة ساختن سرپناهی ساده بود، با تداوم زمان و با بوجود آمدن ارتباطات جمعی، به ساختن شهرها و کشورها پرداخت. هرچند طبیعت به میزان علاقة ما خود را به ما می‌نمایاند. تعریف محیط و منظر اصل واژة محیط و منظر، همان لاندشافت (Landschaft) آلمانی است، به معنی مجموعة کوچکی از بناها و به صورت تمرکز انسان‌ها (هم بصورت فیزیکی و هم بصورت روانی) محصور در دایره‌ای از چراگاهها یا فضای کشت و کار شده که با طبیعت بکر احاطه شده است، اما اعتقاد دارد که اساس انسان ـ خدایی این تعریف و تفکیک انسان و طبیعت در آن، نظریه‌های امروزی ویژگی همبستة واقعیت و یکپارچگی انسان و طبیعت، یا تعریفهای امروزه از حروفة طراحی محیط و منطقه را به درستی نشان نمی‌دهد. برعکس، و در تعریف امروزی آن، محیط و منظر به صورت واژه‌ای جامع‌ترین می‌شود، که طبیعت بکر و شهر ساخته شده، هر دو را در بردارد. طبیعت بکر، محیط و منظر طبیعی بوده حومة شهر، محیط و منظر حومه است و مرکز شهر محیط و منظر شهری را بیان می‌کند. انسان مخلوق منحصر بفردی است. دارای استعدادهایی است که او را از سایر جانوران متمایز می‌سازد. به همین دلیل برخلاف آنها، او تنها یک پیکر در محیط و منظر نیست، بلکه به محیط و منظر شکل می‌دهد. او با جسم و روح به کاوش در طبیعت می‌پردازد، جانوری حاضر در همه جاست که در هیچ قاره‌ای، خانه‌ای نیافت و در همه جا، خود آن را می‌سازد (برونوفسکی 1973 ـ Bronowski) خاتمه: در آغاز، محتوای متصور، بیان «اندیشه‌های نو در معماری منظر» بود. اما با بررسیها و مشورتها و نیز با توجه به سابقة این حرفه در کشور، چنین بنظر رسید که اندیشه و رویکردهای نو در این رشته، در داخل و خارج از کشور متفاوت است. در داخل هنوز بسیاری از مفاهیمی که این رشته را در بر می‌گیرد. جای خود را باز نکرده است. لذا توجه نکردن به ظرفیتهای علمی ـ حرفه‌ای داخل، چه بسا نابخردانه بود. بنابراین محتوای این مقاله ضمن توجه به پاره‌از مطالب نو در معماری منظر، مطالب مقدماتی این حرفه را نیز در برداشت. معماری منظر ـ به عنوان حرفه‌ای میان رشته‌ای ـ مسئولیت توجه به فضاهای باز را ر حوزة سکونتگاههای بشری برعهده دارد. حضور در محیطهای باز و ارتباط با آن، کیفیت ممتازی است که نمی‌توان آن را در فضاهای بسته حوزة معماری تجربه کرد این کیفیت پیوندی ناگسستنی با سرشت و طبیعت انسان دارد. شماری از نوشته‌ها، در زمینة نقش کلیدی معماری منظر در تنظیم رابطة صحیح میان انسان و محیط پیرامون وجود دارند که ابعاد گسترده و متنوع این موضوع را تشریح می‌کند. اینک، با گذشت زمان، این حرفه هویتی اجتماعی نیز به خود پذیرفته است، بطوری که امروزه پردیسها و باغهای خصوصی عهد گذشته، معماری منظر در تعامل تنگاتنگی با عرصه‌های اجتماعی و فضاهای شهری به سر می‌برد. ارتقای کیفی زندگی اجتماعی، یکی از مشغله‌های جدی معماری منظر به شمار می‌رود. این امر در شرایطی است که مناظر عمدتاً برای گذراندن اوقات فراغت در نظر گرفته می‌شوند. چیزی که نقشی در شکل‌گیری شخصیت فردی و اجتماعی آدمها در بر دارد. بدین لحاظ، چنین چیزی می‌تواند بستر و زمینه‌ساز رشد کیفی جامعه باشد. بطور کلی، معماری منظر، نه تنها از دیدگاهی علمی، بلکه با دیدی جامع بر دیگر حوزه‌های شناخت نیز متکی است. اسالت این حرفه‌، نه تنها بهبود کیفیت محیط زیست انسان است، بلکه به فلسفه دهنه نیز رو می‌آورد و سلی در اجماع آرای آنها در کار خویش دارد. خاستگاه حرفة معماری منظر امروز را می‌توان در برخوردهای اولیه با فضای باز از سوی فرهنگهای باستانی، از ایران و مصر گرفته تا یونان و روم دریایی کرد. در طول رنسانس، علاقه به فضای باز، که در طول قرون وسطی به تدریج تضعیف شده بود


تحقیق معماری قاجار پهلوی

معماری قاجار پهلوی معماری ایران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد در این دوران ما شاهد احداث همزمان ساختمانهایی هستیم که هر کدام بیانگر یکی از مکاتب فکری دوره هایی مشخص از تاریخ ایران هستند کاخ مرمر به تقلید از معماری سنتی و عمارت شهربانی کل کشور به تقلید از تخت جمشید و ساختمانهای بلدیه ( شهرداری ) و پستخانه به ش
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 151 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
تحقیق معماری قاجار پهلوی

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

معماری قاجار پهلوی

معماری ایران از اواخر دوره قاجار و شروع دوره پهلوی دچار هرج و مرج و آشفتگی شد در این دوران ما شاهد احداث همزمان ساختمانهایی هستیم که هر کدام بیانگر یکی از مکاتب فکری دوره هایی مشخص از تاریخ ایران هستند :

کاخ مرمر به تقلید از معماری سنتی و عمارت شهربانی کل کشور به تقلید از تخت جمشید و ساختمانهای بلدیه ( شهرداری ) و پستخانه به شمال و جنوب میدان امام ( سپه ) به تقلید از معماری نئوکلاسیک فرانسه ساخته شدند . در این دوره تلاش می شد که پیوندی بین سه طیف فکری به وجود آید : ساختماهای وزارت امور خارجه ، اداره پست ، صندوق پس انداز بانک ملی را در واقع می توان به عنوان نمونه این گونه ساختمانهای التقاطی نام برد . این گرایشهای متفاوت و بعضا متضاد در معماری این دوره ناشی از اختلاف در گرایشهای سیاسی و ایدوئولوژیک این عصر از تاریخ ایران است که ریشه در جریانهای عقیدتی - سیاسی اواخر دوره قاجار و اوایل دوران پهلوی دارد . جریانهای مذکور را می توان به سه دسته تقسیم کرد :

گروه اول ، سنت گرایان ، که اساس تفکر سیاسی و بینش دینی آنها هماهنگی دین با سیاست و احیاء و توسعه سنتهای هزار ساله جامعه ایرانی بود . پرچمداران این نهضت در آن برهه از زمان شیخ فضل الله نوری بود و بعد از ایشان سید حین مدرس ادامه دهنده راه وی گشت .

گروه دوم ، غرب گرایان ، که اساس ذهنیت آنها ، به گفته تقی زاده ، بر تقلید از فرق سر تا انگشت پا از غرب در همه شئون اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی بود . هسته اصلی این گروه را تحصیل کردگان ایرانی تشکیل می دادند که تازه از اروپا به ایران برگشته بودند .

گروه سوم ، ملی گرایان ، که بنیاد فکری آنها بازگشت به عظمت امپراتوری هخامنشی و ساسانی بود . این گروه فرهنگ اسلامی و فرهنگ اروپایی را غیر ایرانی می دانستند و بعنوان جایگزین آنها بازگشت به فرهنگ آریایی دوهزار و پانصد ساله با دین و مذهب بود . که این امر ناشی از جریانهای به اصطلاح روشنفکرانه مادی گرایی و توسعه و ترویج نظریات سوسیالیسم و مارکسیسم در بین طبقه تحصیل کرده اروپا بود . این دو جری فکری اثبات خود را در تخریب آثار گذشته می دید و سعی داشت هر چه را بوی گذشته می داد از بین ببرد .

در سایر شئون اجتماعی کشور نیز ما شاهد تقابل این بینشهای متفاوت هستیم . بعنوان مثال در ادبیات ، گروه غرب گرا ، تغییر خط فارسی به لاتین را - به سبک آتاتورک در ترکیه - علم کرد و گروه ملی گرا نیز عرب زدایی از خط و ادبیات فارسی را مطرح نمود و گروه سنت گرا برخود واجب دید که از سنت سعدی و حافظ و دیگر بلند پایگان آسمان ادب ایرانی پاسداری نماید .

در ادبیات به زعم مردان بزرگی چون استاد دهخدا ، استاد همایی و استاد فروزانفر و دیگر عزیزان اقدامات غرب گرایان و ملی گرایان بی نتیجه ماند و تحول جدیدی در ادبیات از بطن شعر و ادبیات سنتی تراوش کرده و رشد نمود .

لیکن در معماری به دلیل انتصاب غرب گرایان و تحصیل کردگان بوزار پاریس و بعدا مکتب فلورانس و رم در شهرسازی انگلستان و امریکا شد .

گرچه گودار و ماکسیم سیرو ازنظر تفکر ، ارزش زیادی برای معماری سنتی و تاریخ تحول آن قایل بودند و در این رهگذر خدمات ارزشمندی به ثبت تاریخ معماری ایرانی نمودند ولی خود شخصا از پیروان مکتب نئوکلاسیک و یا به عبارتی ملی گرایان نوین بودند . شاهد این واقعیت ، ساختمان موزه ایران باستان که تقلیدی از طاق کسری است .

غلبه مکتب غرب گرایان در مدارس معماری کشور ، کار را بدانجا کشید که توصیف مسجد جامع اصفهان ، میدان نقش جهان ، گنبد سلطانیه ، طاق کسری و تخت جمشید را باید از اروپاییان و ترجمه کتابهای آنها دریافت میکردیم . دانشجویان و مهندسان معمار این مرز و بوم اقدامات هوسمان در پاریس و هوارد در انگلستان و کارهای میکل آنژ در فلورانس و رم را بهتر از کاخ گلستان ، مسجد شیخ لطف الله و کاخ سروستان می شناختند و اطلاعات مربوط به طاق کسری که از عجایب روزگار خود بوده برای متخصصین محدود به این بود که بنا در خاک عراق است .

نتیجه این انفعال فرهنگی ، بخصوص در زمینه معماری ، عرضه و تکمیل سبکهای مختلف معماری اروپا و امریکا در دهه های اخیر به کشور بوده است . با تسلط فکری غرب گرایانه بر معماری کشور و فاصله گرفتن از معماری سنتی کار بدانجا کشید که تخریب بنا های گذشته در توسعه های جدید شهری و تخریب کاروانسراهای قدیمی در احداث جاده های بین شهری عملی پسندیده و تجدد گرایانه تلقی شد . این وضع باعث گردید که بسیاری از بناهای باارزش متروک و یا مخروبه گردد .

همانگونه که تقلید کورکورانه از معماری غرب باعث انحطاط هنر و معماری این مرز و بوم شد ، تقلید از معماری گذشته و سنتی نیز به معنی ارتجاع و قهقرا رفتن گشت . تحول و تعالی هر هنری بستگی به شناخت دقیق آثار گذشته و درک صحیح ضرورتها و نیازهای حال جامعه دارد تا با استفاده از فرهنگ و سنت دیرینه و خطا و صواب گذشتگان و در جهت جوابگویی به نیازهای جامعه ، راه حلهای بدیع ، اصیل و تازه ای ارائه گردد .

شروع دوره پهلوی ( دوره رضا خانی )

حال می پردازیم به معماری ایران از سال 1300 به بعد .

اول شروع دوره رضاخانی تا مدت پنج سال یا بیشتر هیچگونه اثر هنری را نمی یابیم و هیچ کار مهمی صورت نمی گیرد و کارها به روال قبل پیش می رود . ( حرکت دوره معماری و تحول آن )

قسمت دوم از سال 1305 و 1306 ببعد شروع می شود و فعالیت ساختمانی تا زمان جنگ جهانی دوم گرفتار رکود شدید کارهای ساختمانی و یا حتی تعطیل می شود .

قسمت سوم بعد از پایان جنگ و پیدا شدن دو ماتریال تازه یعنی آهن و بتن و اثرات آن در معماری است .

از این تاریخ به بعد است که حرکت معماری دوره پهلوی شروع و آغز می گردد . اوایل شروع حکومت رضاخان یکی از بدترین شرایط ممکن اقتصادی در ایران بود و از نظر اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی رکودی چشمگیر مشاهده می شد و اکثر ساختماها طبق روال سابق با خشت خام و چوب ساخته می شد و سقف ها بصورت شیروانی و از ستون های چوبی استفاده می شد .


معماری دیکانستراکشن

در بررسی آثار معماری در ادوار مختلف تاریخ می‌توان به رابطه‌ی مستقیم و عمیق بین نحوه‌ی نگرش و ایدئولوژی بشر نسبت به هستی و اعتقادات او و به طور کلی آن چه را فرهنگ می‌نامیم و آنچه که به عنوان اثر معماری عرضه می‌نماید پی برد
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 37 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
معماری دیکانستراکشن

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

مقدمه

در بررسی آثار معماری در ادوار مختلف تاریخ می‌توان به رابطه‌ی مستقیم و عمیق بین نحوه‌ی نگرش و ایدئولوژی بشر نسبت به هستی و اعتقادات او و به طور کلی آن چه را فرهنگ می‌نامیم و آنچه که به عنوان اثر معماری عرضه می‌نماید پی برد.

به این معنی که نحوه ی تفکر و تفسیرانسان از هستی در شکل‌گیری معماری او به شدت تأثیرگذار بوده است. به عبارت دیگر آن چه به عنوان کالبد معماری شکل می‌گیرد، متأثر از کیفیات روحی است، که خالق آن اثر مدنظر داشته است درست به مثابه‌ی نقاشی کودکی که از روی آن می‌توان به نحوه تفکر و حالات روانی کودک در هنگام خلق نقاشی‌اش پی برد.

مقارن با تحولات عظیمی که در چند قرن اخیر در حوزه‌ی تفکر صورت گرفته است، معماری نیز دستخوش دگرگونی‌هایی گردیده که باز خورد آن را می‌توان در تعدد سبک‌ها مشاهده کرد. به این معنی که، این معماری است که آن تفکرات را توصیف می‌کند.

هر تفکر جدید و یا نظریه ی علمی تازه باعث ایجاد سبکی نو در معماری شده است.

مطالعه حاضر، که به عنوان تحقیق درس «آشنایی با معماری معاصر» صورت گرفته است در نهایت چنین نتیجه‌ی کلی را استنباط نموده است.

در این مطالعه، ابتدا مقدمات فلسفی مرتبط با موضوع بررسی شده، آنگاه در بخش دوم و سوم به تعریف سبک‌های دیکانستراکشن و فولدینگ در معماری پرداخته شده و بخش چهارم به مقایسه‌ی این دو سبک اختصاص یافته است.

در بخش پنجم نیز نتیجه‌گیری و جمع‌بندی موضوعات مورد بحث درج گردیده و نهایت آن که فهرست منابع مورد استفاده در پایان آورده شده است.

باید توجه کرد که در جای جای این تحقیق به ویژه در بخش‌های مقایسه و نتیجه‌گیری از برداشت‌های فردی استفاده شده است.

به این معنا که پس از مطالعه منابع، آنچه به عنوان برداشت فهمیده شده درج گردیده است.

«هرچند که در بعضی از موارد از نقل قول‌های مستقیم نیز استفاده شده است»

بخش اول – مقدمات فلسفی

قبل از بررسی ویژگی‌های معماری دیکانستراکشن (Deconstruction) و فولدینگ (folding) ابتدا باید به فلسفه‌ای که این دو نوع معماری از آن ملهم گردیده اشاره کنیم.

فلسفه ی هر دو نوع سبک شباهت‌های بسیار زیادی دارد و اندک تفاوت بین فلسفه ی آن‌ها در بخش چهارم (به عنوان تفاوت دو سبک) آورده شده است.

مکتب ساختارگرایی (ساخت‌گرایی – structuralism) که در نقطه‌ی مقابل با دیکانستراکشن قرار دارد، به عنوان یک روش تجزیه و تحلیل، در ابتدا توسط فردیناند سوسور (F. Desaussure – 1857 – 1913) در زبان شناسی وارد و گسترش پیدا کرد.

ساخت گرایی ریشه‌های خودش را به طور مستقیم در هرمنوتیک دارد.

هرمنوتیک که در آن به بررسی شناخت و فهم و تفسیر متن می‌پردازد، ابتدا در زبان شناسی مطرح بود، اما در فلسفه، روان‌شناسی، جامعه‌شناسی نیز گسترش یافت. در اینجا متن دیگر متن موردنظر زبان شناسان نیست بلکه متن به مثابه‌ی هستی و پدیده‌های عالم است.

ساخت‌گرایان در هر پدیده، عناصری مرتبط با یکدیگر مشاهده می‌کنند و در پی بررسی‌ قوانین حاکم بر این روابط هستند.

پیدا کردن ساخت‌ها در مواردی مانند قواعد خویشاوندی، اساطیر، مناسک اجتماعی، هنرها، تغذیه و... هدف اصلی ساخت‌گرایان است.

از دیدگاه ساخت‌گرایان پدیده‌های انسانی در حکم مجموعه عناصری هستند که تحت تأثیر قوانین حاکم بر آن پدیده‌ها، با یکدیگر در رابطه هستند.

به عبارت دیگر وقوع پدیده‌ها (پدیده‌های انسانی) از ساحت ناخودآگاه انسان( رویدادهایی که به ظاهر فراموش شده‌اند اما ناخودآگاه در ذهن باقی می‌مانند و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می‌دهند، علت‌هایی که وجود دارند، اما آشکار نیستند.) نشئت می‌گیرد و چون انسان در انجام این امور آگاهانه عمل نمی کند با بررسی این پدیده‌ها (و حالت تکراری حاکم بر آن‌ها) می‌توان قوانینی استخراج کرد که در موارد مشابه هم صادق باشند. (استدلال استقرایی) به طور خلاصه ساخت‌گرایی یک نظریه‌ی روش شناختی است که در آن می‌توان هر مسأله‌ای را مورد بررسی قرار داد و قوانین حاکم بر آن مسائل را استخراج و از آن قوانین در جهت پیش‌بینی مسائل بهره جست.ساختار گرایان معتقدند ، بخش بزرگی از آگاهی های ذهن بشر به صورت نا خوداگاه است ، به دیگر سخن مفاهیمی در زندگی اقوام گذشته وجود داشته ، که در زندگی انسان معاصرهم وجود دارد وما از این مفاهیم بعنوان ((کهن الگوها )) یاد می کنیم .

ساخت‌گرایی، نقدی بر فلسفه و اندیشه مدرن بود که در آن تمامی پدیده‌های انسانی از دیدگاه عقل بشر مورد بررسی قرار می‌گرفت و نقش عوامل ناخودآگاه (مانند تأثیرات فرهنگ، قومیت و..) در بررسی آن پدیده‌ها نادیده گرفته می‌شد.

از سوسور زبان شناس سویسی و استراوس (claude levistrauss – 1908- ) مردم شناس فرانسوی می‌توان به عنوان نظریه پردازان این مکتب نام برد.

در نیمه‌ی اول قرن بیستم، از سوی ژان پل سارتر (1980 – 1905) فیلسوف فرانسوی فلسفه‌ی( اصالت وجود) (اگزیستانسیالیسم) مطرح گردید.

سارتر معتقد بود هر فرد ماهیت خویش را شکل می‌دهد، هیچ دو فرد یا پدیده‌ی مشابهی وجود ندارد و بنابراین تجزیه و تحلیل ساختی که مبتنی به روش استدلال استقرایی (کشف قوانین و نظم موجود در پدیده از طریق مشاهده و بررسی تکرار آن‌ها) است مردود است.

به این ترتیب فلسفه اصالت وجود (به مثابه‌ی پایه مکتب دیکانستراکشن) نیز ریشه در هرمنوتیک و نحوه‌ی تفسیر پدیده‌ها دارد با این تفاوت که پیروان ساختارگرایی معمولاً متن مداراند، یعنی به متن توجه می‌کنند تا مؤلف آن ولی پیروان مکتب دیکانستراکشن مفسرمداراند، به این مفهوم که بیان می‌دارند هر فردی (مفسری) می‌تواند تفسیری متفاوت از یک متن واحد داشته باشد. یعنی به تعداد افراد (مفسران) از یک متن، تفسیر وجود دارد (کثرت معانی).

مکتب فکری دیکانستراکشن که اساس خود را از فلسفه‌ی اصالت وجود دارد توسط ژاک دریدا ( -(Jaceques Derrida -1930 فیلسوف معاصر فرانسوی پایه‌گذاری شد .

دریدا با ساختارگراها مخالف است و معتقد است چون فرهنگ و شیوه‌های قومی هر لحظه تغییر می‌کنند، پس روش ساختارگراها که مبتنی بر مطالعه ی تکرارها است صحیح نیست.

به عقیده دریدا یک متن هرگز مفهوم واقعی خودش را آشکار نمی‌کند و هر خواننده و یا هرکس آن را قرائت می‌کند (در اینجا مفسر)، می‌تواند دریافت متفاوتی از قصد و هدف مؤلف آن داشته باشد. به عبارت دیگر یک متن معنی واحدی ندارد و کثرت معانی (به تعداد مفسران) در مورد آن درست است پس چون تکرار و مشابهت در کلیه متون وجود ندارد روش استقرایی ساختارگرایان مورد سوال است، به همین دلیل در بینش دیکانستراکشن ما در یک دنیای چند معنایی زندگی می‌کنیم.

از نظر دریدا در تقابل‌های دوتایی چون روز و شب، زن و مرد، تقارن و عدم تقارن و... یکی بر دیگری ارجحیت ندارد. چون هر فرد می‌تواند برداشتی متفاوت از معنای این تقابل‌ها داشته باشد.


معماری - مزار - تاج محل

تاج محل مزار ارجمند بانو ملقب به ممتاز محل، همسر پنجمین پادشاه گورکانی موسوم به شاه جهان است ارجمند بانو نوة پسری شخصی به نام میرزا غیاث‌الدین شیرازی بود میرزا غیاث‌الدین شخصی ایرانی بود که با خانواده‌اش در دورة اکبر، ( سلطنت 14 – 963 ه ق ) به هند رفت و در دربار او به کار اشتغال ورزید و در مدت کوتاهی پیشرفت کرد و عهده‌دار فعالیت‌های مهمی شد
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 106 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 92
معماری - مزار - تاج محل

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

« مقدمه »

در ایران، ساختن مزار یکی از شیوه‌های معمول برای بزرگداشت بزرگان مذهبی یا رجال و افراد مهم اجتماعی یا کشوری بود که به ویژه از دوره ایلخانی به بعد بیشتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت. در دوره گورکانیان هند که آنان را می‌توان در برخی زمینه‌ها وارث تیموریان دانست، به ساختن مزار برای بزرگان به صورت بارزی توجه شد. در واقع، فرهنگ ساختن مزار و مقبره برای درگذشتگان توسط مسلمین به هند راه یافته است. زیرا پیش از ورود مسلمانان به هند، بسیاری از هندی‌ها اجساد مردگان را می‌سوزاندند و شیوه‌ای برای تجلیل بزرگان خود نداشتند. در این دوران، شماری مزار نیز برای بانوان دربار ساخته شد که تاج محل یکی از آن‌ها به شمار می آید.

تاج محل در ناحیه واقع در هند شمالی است که یکی از زیباترین بناهای موجود در جهان می باشد. این بنا توسط امپراتور مغول « شاه جهان » برای همسرش « ممتاز محل » ساخته شده است تا در آنجا مدفون گردد تاریخ شروع ساخت این بنا در سال 1631 میلادی بوده است و خود امپراتور نیز در آنجا بعد از وفات در سال 1666 میلادی دفن شده است. سنگفرش ورودی این بنا زیبا با ماسه سنگ قرمز فرش شده است که با ورود از دروازه ورودی آن وارد باغی زیبا می‌شویم که جوی‌های زیبایی از میان درختان سرو به شکل دلربایی عبور می‌کنند در قسمت پایانی این جریان آب روح انگیز « تاج محل » بر روی یک تراس مرمری ایستاده است این شاهکار هنر معماری گنبددار، که به شکل مربع است در هر ضلع آن یک مناره باریک گنبد زیبای آن را محاط کرده است.

مقبره امپراتور و همسرش یک تالار هشت ضلعی گنبددار است که دیوارهای آن به شکل بسیار زیبایی با سنگ‌های مرمر که هنرمندانه حکاکی شده‌اند تزئین شده است.

فصل اول : بنای تاج محل

بخش 1 ) : تاج محل مزار چه کسی است؟

تاج محل مزار ارجمند بانو ملقب به ممتاز محل، همسر پنجمین پادشاه گورکانی موسوم به شاه جهان است.

ارجمند بانو نوة پسری شخصی به نام میرزا غیاث‌الدین شیرازی بود. میرزا غیاث‌الدین شخصی ایرانی بود که با خانواده‌اش در دورة اکبر، ( سلطنت 14 – 963 ه ق ) به هند رفت و در دربار او به کار اشتغال ورزید و در مدت کوتاهی پیشرفت کرد و عهده‌دار فعالیت‌های مهمی شد. پیشرفت این شخص در دورة فرزند اکبر، جهانگیر ( سلطنت 1037 – 1014 ه ق ) چنان بود که به عالی ترین مقام اداری کشور یعنی به منصب صدارت عظمی دست یافتف زیرا جهانگیر با مهرالنساء ملقب به نور جهان، دختر میرزا غیاث‌الدین ازدواج کرد. آصف خان پسر میرزا غیاث و برادر مهرالنساء نیز به عنوان سپهسالار انتخاب شد. ملکه نورجهان از قدرت فوق‌العاده‌ای برخوردار شد و بسیاری از افراد خاندان او در دستگاه سلطنت به کارهای گوناگون اشتغال ورزیدند.

ارجمند بانو فرزند آصف خان و برادرزادة نورجهان، ملکة کشور بود که با شاهزاده خرّم، فرزند جهانگیر ازدواج کرد و فرزندانی از او به دنیا آورد. شاهزاده خرّم که مورد بی‌مهری نورجهان واقع شده بود، پس از مرگ جهانگیر تنها با کمک پدر زن خود، آصف خان توانست بر رقبای خود پیروز شود و قدرت را به دست آورد. وی پس از نشستن بر تخت سلطنت با نام شاه جهان شهرت یافت، همسر او نیز به ممتاز محل ملقب شد.

گفته‌اند شاه جهان همسرش را بسیار دوست داشت و در همة سفرها از جمله سفرهای جنگی نیز او را همراه خود می‌برد. در یکی از این سفرهای جنگی که تقریباً یک سال پس از به سلطنت رسیدن شاه جهان روی داد و او برای سرکوبی حاکم افغانی دکن عازم شد، ارجمند بانو را که در آن هنگام باردار بود، همراه خود برد. در روزی که پادشاه در جنگ با سپاه دشمن بود، شنید که همسرش دچار درد و کسالت سختی شده است، و امیدی به زنده ماندنش نیست، به همین سبب فوراً خود را به نزد همسرش رساند و از او خواست که هر چه در دل دارد، به او بگوید. وی نیز نکاتی را ابراز داشت که از قول او چنین نوشته‌اند : « ... شاها گفته و شنیده ما را عفو فرمایند، عنقریب مسافر هستم ... شاها در ایام محبوسی همدرد شما ماندم الحال که ایزد تعالی پادشاهی نصیب شما کرد و فرمانروایی جهان بخشید ما پر حسرت انتقال می‌کنیم و می‌رویم بنابر آن دو وصیت است، امید که هر دو قبول شوند. خدیو جهان اقبال نموده استفسار کردند، بیگم صاحب فرمودند که حق تعالی شما را چهار پسر و چهار دختر داده است برای نام و نشان همین کفایت می کند، چنان نشود که نسل دیگر از کسی پیدا شود که با هم جنگ و جدل دارند. وصیت دوم آنست که برای ما همچنان مکان تعمیر باید که بر منصه ظهور نایاب و کمال عجیب و غریب گردد. اعلیحضرت هر دو وصیت را به دل و جان قبول فرمودند ... ».

نوشته‌اند که شدت علاقه‌مندی شاه جهان به همسرش چنان بود که تمام موی سر شاه جهان در سال دوم فوت همسرش سفید شد. او وصیت همسرش را در نظر گرفت و چنان که نوشته‌اند در مدت زندگی خود پس از فوت همسرش که نزدیک به سی و شش سال بود (1040 تا 1076 ه ق ) مجرد ماند و در این مدت دخترش، جهان آرا از او نگهداری می کرد. البته آرزوی ممتاز محل در مورد عدم بروز جنگ میان فرزندانش تحقق نیافت، زیرا اورنگ‌زیب پسر سوم شاه جهان به برادرش داراشکوه که شخصی ادیب و اندیشمند بود، حسادت می‌ورزید. او پدر را دستگیر و زندانی کرد برادرش را به قتل رساند و خود قدرت را به دست گرفت.

شاه جهان وصیت دوم همسرش ممتاز محل را نیز مورد توجه قرار داد و در همان سال (1040 ه ق ) دستور داد مزاری برای او ساخته شود. بنای مزار در زمینی در کنار رودخانه جمنا شروع شد و هفده سال به طول انجامید تا در سال 1057 ه ق طی مراسمی خاتمه بنای مجموعه تاج محل اعلام شد.

همسر وی در این مدت قصد داشت برای خود نیز آرامگاهی و در کران دیگر رود بر پا کند و این دو بنا را با پلی بهم وصل سازد به نشانة آنکه پیوند او و همسرش از جریان زمان هم درمی‌گذرد قرار بود برخلاف بنا تاج محل که از مرمر سفید بود آرامگاه شاه از حریر سیاه باشد اما سرنوشت بر این شد که آرامگاه دوم هرگز بنا نشود و امپراتور در کنار همسرش آرام گیرد.

بخش 2 ) : تاج محل و خصوصیات ظاهری آن

هنگامی که ممتاز محل درگذشت، امپراتور داغدیده طراحان، مهندسان و استادان را از هند، ایران و آسیای مرکزی گرد آورد تا آرامگاهی را بسازند که آخرین دستاورده معماری مغولان اعظم گردید. در آرامگاه تاج محل جملگی سنت‌های معماری آسیای مرکزی، ایران و هند به طور هماهنگ و موزون تلفیق یافته و بیشترین تأکید بر تناسبات هندسی عمارت شده است. این اثر دارای پیشینه‌های چندی از آرامگاه همایون بوده است. وی که دومین امپراتور گورکانی هند بود به ایران تبعید شد. او در بازگشت به هند، گروهی از هنرمندان ایرانی را با خود به همراه برد. بنابراین شگفت‌انگیز نیست که تاج محل از الگوهای ایرانی و میراث معماری هندو بهره گرفته باشد.

بنای آرامگاه بر روی دو صفه روی هم قرار گرفته است. صفه اول 374 × 141 و صفه دوم 120 × 120 ذراع است. ساختمان مزار با طرح هشت بهشت طراحی و ساخته شده است. هشت بهشت یا هشت جنة نام نوعی طرح معماری است که بر اساس آن به طور معمول در وسط نقشه بنا یک فضای مرکزی غالباً گنبدی شکل وجود دارد که از مرکز آن چهار محور تقارن عبور می‌کند. در دو طرف شرقی و غربی عمارت مزار، دو ساختمان کاملا همانند به صورت متقارن ساخته شده است. بنایی که در سمت غرب عمارت قرار گرفته، مسجدی است که از سه گنبدخانه و سه ایوان ترکیب شده است. در جبهه شرقی مزار بنایی مشابه مسجد ساخته شده که مهمانخانه مجموعه است و در همه خصوصیات کالبدی مانند مسجد است به جز آنکه محراب ندارد و بر روی سنگفرش آن شکل جانماز ایجاد نشده است. در بالای عمارت تاج محل، گنبد امرودی ( گلابی ) شکل قرار دارد که دو پوسته است. ارتفاع گنبد اصلی از روی صفه بیش از 50 متر است. در چهار طرف گنبد اصلی، چهار عدد طاقی با گنبد کوچک قرار دارد. وجود چهار گنبد کوچک د رچهار سوی گنبد اصلی، سنت و شیوه‌ای است که آن را در مقبره امیر اسماعیل سامانی د ربخارا می‌توان ملاحظه کرد. بنابراین، خصوصیت مزبور را می‌توان از ویژگی‌های معماری ایرانی دانست.


معماری دوره هخامنشیان

معماری دوره هخامنشیان در حدود 560 سال پیش از میلاد که دو دولت نیرومند آریایییعنی ماد و پارس با هم موتلف گشتند امپراطوری بزرگ ایران به وجود آمد این واقعه زمانی رخ داد که کوروش بزرگ نخستین شاه هخامنشی نیای خود آستیاک (اژی دهاک) فرمانروای ماد را از تخت پادشاهی به زیر آورد با کوشش دو تن از پادشاهان توانمند این سلسله یعنی کوروش و سپس داریوش همه آسیای
دسته بندی عمران
فرمت فایل doc
حجم فایل 66 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 31
معماری دوره هخامنشیان

فروشنده فایل

کد کاربری 7169

معماری دوره هخامنشیان

معماری دوره هخامنشیان در حدود 560 سال پیش از میلاد که دو دولت نیرومند آریایییعنی ماد و پارس با هم موتلف گشتند امپراطوری بزرگ ایران به وجود آمد. این واقعه زمانی رخ داد که کوروش بزرگ نخستین شاه هخامنشی نیای خود آستیاک (اژی دهاک) فرمانروای ماد را از تخت پادشاهی به زیر آورد . با کوشش دو تن از پادشاهان توانمند این سلسله یعنی کوروش و سپس داریوش همه آسیای باختری و خاوری از رود نیل تا جیحون و از دریای اژه تا رود کنگ به تصرف در آمد و شاهنشاهی ایران بصورت نخستین امپراطوری بزرگ جهان سازمان یافت و مدت دویست و سی سال با ثباتی کم نظیر دوام آورد . راه شاهی که از سارد پایتخت لیدیه تا شوش به مسافت بیش از 1600 میل امتداد داشت با یکصد و دوازده ایستگاه بین راهی در طول آن برای کمک به کاروان ها و حمل ونقل کالا در مدتی کمتر از نود روز در سراسر امپراتوری و حتی سنگ فرش بودن راههایبین شوش و تخت جمشید و اکباتانه (همدان) نمونه ای کوچک از اقدامات عمرانی هخامنشیان بوده که نشانگر تمدن درخشان ایرانی در این دوره است. هنر ایران در دوران هخامنشی هنری است شاهی و سرنوشتش با سرنوشت شاهان هخامنشی پیوند خورده است و به این دلیل است که در دوران پادشاهی کوروش و داریوش این هنر به اوج ترقی می رسد و سپس پیشرفت آن متوقف می گردد و فقط در زمان خشایارشا و اردشیر مختصر جنبشی از خود نشان میدهد. **** مهمترین بناهای به جای مانده این دوران کاخهای شاهی است تاریخ ساختمان این کاخها به اواسط قرن ششم قبل از میلاد باز می گردد آنچنان که از آثار معماری این دوره بر می آید آغاز آن از مسجد سلیمان و بعدا در پاسارگاد و تخت جمشید گواه آن است. یکی از عناصر مهم ساختمانی صفه مصنوعی است که پشت به کوه دارد و روی آن ساختمانهای کاخها و اقامتگاههای شاهی را بنا میکردند با پلکانهای سنگی برای صعود به صفه. به عنوان نخستین ابزار سیاسی و به نشانه تایید آسمانی در حدود سال 550 پیش از میلاد کوروش ساختمان مجموعه کاخ و پرستشگاههایی را در پاسارگاد در استان فارس بنا نهاد که نخستین کانون امپراطوری هخامنشی و معرف سبک معماریهخامنشی است و آشکارا منابع آنرا روشن می سازد . معماری پاسارگاد در حقیقتیک نوع معماری تکامل یافته از شیوه معماری پارسی است با آنکه بسیاری از بخشهای آن از میان رفته ولی زیبایی و اصول فنی در ساختمان را رعایت نموده اند. هخامنشیان تنها سازندگان کاخ نبودند بلکه از آنها نیز آثار معابد و مقابر آرامگاهی صخره ای بجای مانده است . به هر روی که این دوره از معماری ایرانی را بررسی کنیم در خواهیمیاغت که از چه پیشینه ای غنی و بادوام برخوردار است همچنانکه بیش از این گفتم معماری هخامنشی به نوعی شکل تکامل یافته معماری ایلامی و مادی است و به عبارت دیگر هخامنشیان از آن مجموعه فنون و هنرهای ساختمانی با روشی خاص و استادانه استفاده کردند . آنان مصطبه سازی آجرهای لعابدار ایلامی و تالارهای ستون دار با ایوانهای جانبی و مقابر صخره ای مادی را تکامل بخشیدند و از همسایگان و ملل تابعه هم غافل نماندند بلکه از معماری و معماران بابلی آشوری لیدی ساردی مصری استفاده های شایانی بردند و افزون بر آثار موجود از ملل متقدم هنرمندان آثاری پدید آوردند که در طول تاریخ بشریت اگر بی نظیر نباشد کم نظیر است. معماران هخامنشی از هوش و ذکاوتی سرشار بهره مند بوده اند . زیر در آثار آنها اصولی رعایت شده که بعدها به عنوان اصول معماری ایرانی معمول و مرسوم گردید.هر چه بنا کردند به استثنای پاره ای از موارد مصالح بوم آورد را در نظر گرفتند . از آن جمله پاسارگاد است که آن را می توان از پروژه های عظیم و آغازین امپراطوری هخامنشی محسوب نمود . هخامنشیان با اینکه قبلا در مسجد سلیمان آثاری از خود به جای گذاشته بودند اما پاسارگاد داستانی دیگر دارد . پاسارگادی که به اعتقاد بسیاری از مورخین نخستین پایتخت امپراطوری نوپا بود و از همانجا سایر نقاط کشور بزرگ و پهناور ایران آنروز تسخیر گردید. پاسارگاد را باید از کارهای کوروش بزرگ قلمداد کرد . در پاسارگاد هنر ایرانی وحدت یافته تر می شود با آثاری نظیر کاخ دروازه و دیگر کاخها و تل تخت. در این شهر مجموعه ای از بناهای کاخها مقابر پل و کوشکهایی بر پا گردیدند . که هر یک از آنها جای بررسی و مطالعه جداگانه دارند. زیرا تمام آنچه که یک اثر معمارانه باید داشته باشد در این ساختمانها رعایت گردیده است. حال برای جلوگیری اطاله کلام به شرح و توصیف جزئیات برخی از این بناها می پردازیم. تل تخت(تخت سلیمان): این اثر معماری که صفه بزرگی است مشرف به تمام کاخ ها و باغهای پیرامون خود در پاسارگاد بر روی تپه ای به بلندی 50 متر قرار گرفته که بقایای دیوار سنگی بزرگ آن قابل ملاحظه است . سکوی این بنا از سنگهای بزرگ تراشیده شده در نما و با سنگهای لاشه ای در دیوار اصلی ساخته شده است.بخش غربی این سکو را از ستیغ و لبه یک تپه کوه مانند ساخته اندو سپس مجموعه ای از کاخها و سایر تاسیسات را روی آن ایجاد کرده اند.بی هیچ گمانی این تخت را برای زیربنای کاخ های باشکوهی همانند کاخهای تخت جمشید به وجود آورده اند . نکته قابل ذکر در سنگهای تراشیده آن است که در معماری به سنگهای ((بادبرد)) معروف هستند و با بستهای فلزی به شکل دم چلچله ای به هم متصل شده اند .درباره زمان ساخت آن دیوید استروناخ معتقد است که باید به فرمان کوروش در زمانی که پاسارگاد پایتخت امپراطوری هخامنشی بوده ساخته شده باشد به هر روی با اینکه ساختمان مزبور خرابی دیده است ولی طرح تقریبی بازسازی شده آن اندکی از عظمت و شوکت معماری آنرا نمایش می دهد.

آرامگاه کوروش: نخستین اثری که در دشت مرغاب و دهکده مادر سلیمان (پاسارگاد) جلب توجه میکند مقبره کوروش است. بنای سنگی باشکوهی که در حدود بیست و پنج قرن پیش ساخته شده است. این بنا در میان مردم به نام قبر مادر سلیمان معروف است. بنا از دو بخش تشکیل شده است: الف)قسمت سکو مانند که یادآور زیگورات چغازنبیل ((دوره ایلامی ))است ب)قسمت بالایی آن که اتاق کوچکی است و با سقف سنگی به صورت شیروانی (خرپشته) ایجاد شده است. بخش سکو مانند پله پله از شش طبقه تشکیلیافته است طبقه اول 70/1 دوم و سوم هر کدام 1 متر و سه طبقه آخری 55 سانتی متر بلندی دارند عرض سکوها که حالت پله مانند را دارند 50 سانتی متر است. بلندی این قسمت در مجموع 35/5 متر است بخش ب که اتاقک کوچکی است دارای در گاهی به عرض 87 سانتی متر و ارتفاع 30/1 متر است . ابعاد 30/2*3 متر و ارتفاع آن 10/2 متر است.کل بنا از سنگ ساخته شده است و یکی از آثار معماری بسیار زیبای دوران هخامنشی. کاخ دروازه :این بنا که در شرق محوطه کاخها و اندکی بیرون از خط دیوار حصاری است که مجموعه کاخی در آن قرار دارند واقع شده است ابعاد آن 36*36 متر است. بنای ستوندار با دو ردیف 4 تایی ستونهای سنگی جزر دیوارها نیز از سنگ ساخته شده است و این بنا چهار مدخل ورودی دارد که دو تا از آنها بزرگتر از دوتای دیگرند. بر روی سطوح مدخل ورودی نقوش برجسته ای از ترکیب انسان و گاو انسان و ماهی وجود دارد و در گاه شمالی آن نقش یک انسان بالدار که بعضی آن را به کوروش بزرگ تعبیر کرده اند . ستونها دارای پایه هایی از سنگ سیاه و زرد شبه مرمر هستند و کف کاخ را با سنگهای بدون شکل هندسی منظم سنگ فرش نموده اند. مجموعه کاخها و باغ شاهی: این مجموعه باغ و کاخ را می توان یکی از قدیمیترین نمونه های موجود از نوع خود محسوب نمود که شامل دو کاخ بار عام و اختصاصی کوروش دو بنای کوشک و مجموعه از آب نماها و خیابان ها است. کاخ بارعام کوروش:این بنا مشتمل بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در چهار جهت و دو اتاق در جناحین ایوان جنوبی است.تالار مرکزی آن از دو ردیف چهار ستونی سنگی تشکیلیافته و چهار ایوان در جهات اربعه آن نیز دارای دو ردیف ستون سنگی است و فاصله ستونها در بخشهای اخیر کمتر از تالار مرکزی است.تالار مرکزی همانند کاخ دروازه دارای چهار مدخل ورودی در چهار جهت است.این بنا نیز از سنگ و خشت ساخته شده و کف آنرا با مهارت کم نظیری سنگ فرش نموده اند.ستونهای بجا مانده نشانگر آن است که بدون تزیین است. کاخ اختصاصی کوروش : از نظر پلان و شکل مانند کاخ بارعام است و عبارتست از یک تالار مرکزی با 5 ردیف 6 تایی ستونهای سنگی و چهار ایوان در جهات اربعه دارد و دو اتاق در گوشه شمال غربی و جنوب غربی .ابعاد آن در حدود 5/22*3 متر و وسعت آن 700 متر مربع است جرز درگاه های این بنا از سنگ زرد شبه مرمر که در نزدیکی پاسارگاد وجود دارد ساخته شده است . ترکیب سمگ سیاه و زرد در پایه ستونها جالب و دیدنی است . شالی پایه ستونها دارای تزیینات قاشقی است در جای دیگر از آن استفاده نشده بوده است. کوشکهای باغ شاهی:در میان مجموعه باغها و کاخهای شاهی پاسارگاد دو بنای زیبا قرار دارد که هر کدام از آنها داراییک سالن مرکزی است که چهار ایوان در چهار جهت دارد .