دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 10 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 15 |
.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش کمتوانی ذهنی و جسمی در 15 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قابل ویرایش : بله
منابع : جدید و آپدیت شده
فرمت فایل : ورد
نحوه پرداخت و دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود خواهید بود .
پشتیبانی تخصصی : 09191809834 ( لطفا فقط پیامک یا تلگرام )
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
تعریف کمتوانی ذهنی
کمتوانی ذهنی مثل داشتن یک صفت، مثلاً چشمهای آبی یا یک ویژگی مثلاً قدکوتاه یا لاغری نیست. کمتوانی ذهنی، نه یک اختلال پزشکی و نه یک اختلال ذهنی است. کمتوان ذهنی عبارت است از یک وضعیت خاص عملکردی که در دوران کودکی شروع میشود و مشخصه آن محدودیت در مهارتهای هوشی و انطباقی است. کمتوانی ذهنی درواقع نشانگر "هماهنگی" بین قابلیتهای افراد از یکسو و ساختار و انتظارات محیط آنها از سوی دیگر است. کمتوان ذهنی به افرادی اطلاق میگردد که براثر نارسایی و نقص درکنش مغزی دچار حدی از کمتوانی ذهنی شدهاند و درنتیجه قادر به انجام امور شخصی و تکالیف اجتماعی خود در مقایسه با همسالان و افراد مشابه خود نیستند و علاوه بر داشتن مشکلاتی در جنبههای شناختی نظیر هوش، حافظه، زبان و یادگیری، از نظر ویژگیهای رفتاری، مهارتهای اجتماعی و سازش یافتگی دچار نارسایی هستند (خانزاده و همکاران، 1393).
از مشخصههای کمتوانی ذهنی بهعنوان یک ناتوانی عبارت است از محدودیتهای فراوان در عملکرد هوشی و در رفتار انطباقی که خودش را در مهارتهای مفهومی، اجتماعی و مهارتهای انطباقی عملکردی نشان میدهد. این ناتوانی قبل از 18 سالگی بروز مینماید. در بهکارگیری این تعریف پنج فرض ضروری باید در نظر گرفته شوند:
1- محدودیتها در عملکرد فعلی را باید در بستری از بافت اجتماعی مربوط به گروه سنی فرد و فرهنگ وی در نظر گرفت.
2- بهمنظور انجام ارزیابی معتبر باید تنوع فرهنگی و زبانی و همچنین تفاوتهای مربوط به جنبههای برقراری ارتباط، حسی، حرکتی و رفتاری را در نظر گرفت.
3- در هر فردی، محدودیتها همراه با نقاط قوت هستند.
4- هدف از توصیف محدودیتها عبارت است از ایجاد نیمرخی از حمایتهای لازم.
5- با فراهم کردن حمایتهای شخصی مناسب و مداوم، عملکرد زندگی فرد دارای کمتوانی ذهنی عموماً بهبود مییابد.
کودکان استثنایی از نظر هوشی، جسمی و روانی و اجتماعی به میزان قابلتوجهی در قیاس با همسالان دیگر خود متفاوت بوده و نمیتوانند به نحو مطلوب حداکثر استفاده از برنامههای آموزشوپرورش عادی را ببرند. اینگونه کودکان به دلیل اینکه رشد فکری کامل ندارند، واکنشها و ویژگیهای خاصی دارند. از سوی دیگر چون نمیتوانند بر رفتارهای خودکنترل داشته باشند، یا اگر عمل خلافی از آنها سر بزند، احساس گناه و تقصیر کنند و همچنین به دلیل اینکه از نظر شخصی نارس و نابالغ هستند، ناگزیر نیازمند به توجه خاص و آموزش و خدمات فوقالعادهای هستند (باقری، 1379). افراد کمتوان ذهنی حدود ۵/۱ تا ۵/۲ درصد از کل جامعه را تشکیل میدهند که اکثر آنها قادر به گذراندن زندگی طبیعی هستند (آیچستید و بری، 2015)، برخی منابع، شیوع کمتوانی ذهنی را در ۳ درصد جامعه برآورد کردهاند (لین و لین، ۲۰۱۳).
Aychestid & Bari.
Lin & Lin.