دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 20 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق کفایت اجتماعی(فصل دوم تحقیق)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
سازگاری اجتماعی کودکان، کانون تحقیقات گسترده ای در سالهای اخیر شده است این تمرکز نتیجه تحقیقی بنیادی می باشد که رابطه قوی بن کفایت اجتماعی اولیه و سازگاری زندگی آینده و رشد سالم را بیان می کند (کریک و داج ، 1994). اگر چه تعاریف بی شماری از کفایت اجتماعی در ادبیات وجود دارد، یک اتفاق نظر بارز در میان اکثر تعاریف منتشر شده وجود دارد که کفایت به موثر بودن در تعامل با دیگران شاره می کند که هم از دید خود شخص و هم از دید دیگران می تواند در نظر گرفته شود (رز - گراستور، 1997؛ سکرین، 2000).
کفایت اجتماعی یک مفهوم قابل استفاده برای تنظیم و فراهم کردن انسجام ابعاد نسبتاً متمایز روابط دوستانه است. کفایت اجتماعی متشکل از گروهی از رفتارهای کلیدی بر اساس رشد بچه ها می باشد (گرونیگ، 1994). با توجه به زینس، الیاس، کرین برگ و ویسبرگ (2000)، کفایت اجتماعی شامل رفتارها و مهارت های اجتماعی، عاطفی و شناختی می باشد که بچه ها برای سازگاری موفق نیاز دارند. کفایت اجتماعی در چگونگی گذر سالم فردا از کودکی به بزرگسالی تنش اساسی دارد. برون مهارت های اجتماعی لازم، فرد در عرصه هایی از کار، مهارت های زندگی روزانه، زندگی مستقل و مشارکت در جامعه به دردسر می افتد. کار فرمایان اغلب ادعا می کنند که کفایت اجتماعی از تجربه واقعی در مکانهای کار مهم تر است.
بچه هایی با اختلال هایی در کارکرد اجتماعی، رفتارهای ناسازگارانه زیادی (مانند عصبانیت، افسردگی)، طرد شدن از طرف همسالان و سازگاری اجتماعی ضعیف تر در زندگی آینده نشان می دهند. یکی از ویژگی های اصلی کفایت اجتماعی رشد و کاربرد مهارت های فرا اجتماعی است. مهارتهای فرا اجتماعی در ایجاد روابط اجتماعی سالم و مثبت مهم هستند (راینیکه، 1380).
سنجش کفایت اجتماعی معمولاً کیفیت هایی همچون مسئولیت پذیری، انعطاف پذیری همدلی و توجه، مهارتهای ارتباطی، شوخ طبعی و دیگر رفتارهای فرا اجتماعی را ارزیابی می کند. هنوز، تعریف کفایت اجتماعی مبهم می باشد. دلیل این ابهام به خاطر کاربرد متفاوت عباراتی مانند مهارتهای اجتماعی، مهارتهای زندگی، عزت نفس، مهارتهای بین فردی و کفایت اجتماعی در ادبیات پژوهشی است (سگرین، 2000).
مدلی از کفایت اجتماعی که توسط فلنر و همکاران (1990) بیان شده، مفهوم نظام مندی از کفایت اجتماعی را فراهم کرده است. در این مدل، فلنر و همکارانش چهار گروه از مهارت ها و توانایی ها را معرفی می کنند که مولفه های اصلی کفایت اجتماعی را تشکیل می دهند. این مهارتها عبارتند از: 1) مهارتها و توانایی های شناختی 2) مهارتهای رفتاری 3) کفایت های هیجانی 4) آمایه های انگیزشی و انتظار.
ویژگی عمده دیگر مدل از تعریف های اجتماعی کفایت اجتماعی حاصل می شود که بر اهمیت تبادیل یا تعامل های شخص - محیط به منظور فهم کفایت اجتماعی و مضامین انطباقی آن تاکید دارند. این وجه از مدل با میزان «تناسب» بین محتوا و شکل رفتارهایی که رخ می دهند و ویژگیهای زمینه هایی که در آنها موفقیت انطباقی انتظار می رود، ارتباط دارد. یک مضمون مهم ایندیدگاه این است که به هنگام قضاوت در خصوص کفایت یا کارآوری یک رفتار اجتماعی کودک یا نوجوان خاص باید نظم ها ترتیبات فرهنگی و بوم شناختی زمینه های رشدی را در نظر گرفت و ویژگی های عمده نهایی مدل به رابطه بین کفایت اجتماعی و بهداشت سازنده روانی مربوط میشود (رانییکه و همکاران، 1991).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 28 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 73 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 40 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مفهوم تربیت(فصل دوم تحقیق)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
واژه تربیت بر پرورش دادن استعدادهای انسان یعنی فراهم کردن زمینه رشد استعدادهای آدمی دلالت میکند. این واژه از ریشه ((ربو)) به معنی زادت، فزونی و رشد و برآمدن گرفتهشده است( دلشاد تورانی، مصطفی،چاپ دوم،1380). استفاده کردن و بکار بردن از این ریشه همین معنا ((رَبَو)) نفس عمیق بلند را گویند که موجب برآمدن سینه است. ((ربوه)) یعنی سرزمین بلند و مرتفع و ((ربا)) یعنی افزودن شدن و نمو کردن که در اصطلاح شرع مخصوص افزایش سرمایه غیر سود شرعی است (( ربیت الولد فربا)) یعنی فرزند را تربیت کردم و او رشد کرد(همان به نقل از مفردات فی غریب القرآن، ابوالقاسم الحسین بن محمد الراغب اصفهانی). در سوره اسراء آیه 24 قرآن کریم همین معنا یعنی بزرگ کردن در مفهوم رشد جسمیآمده است: (( قل رب ارحمها کما ربیانی صغیرا)) بگو پروردگارا آن دو((پدر و مادر)) را رحمت کن چنانکه مرا در خردی پرورند.
همچنین در حکمت 62 نهجالبلاغه آمده است که امام علی(ع) فرمودند (( اذا حیبت بتحیة فحی بأحسن منها و اذا اسدیت الیک یدفکا فئها لما یربی علیها، الفضل مع ذلک العبادی)) چون تو را ستودن، بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احسان کردن، بیشتر (افزونتر) ببخش بههرحال پاداش بیشتر از آن آغازکننده است(دشتی، علی،1389).
در اینجا واژه یربی به معنی زیادت و فزونی آمده است اما حضرت واژه ((ربو)) را به معنای سرزمین بلند و مرتفع،تپه و پشته در لغتی والا به کار گرفته و فرموده است:
((لایحفی علیه من عباده شخوص لحظه و لاکرور لفظة و لا ازدلاف ربوه))
بر خداوند پوشیده نیست خیره نگریستن بندگان و نه بازگشتن لفظی بر زبان ایشان و نه نزدیک شدنشان به پشتهای))( دلشاد تهرانی،1389).
((رب)) به معنای مالک خالق، مربی، تیم، صاحب و سرور است و نیز اصلاحکننده هر چیزی را ((رب)) میگویند بنابراین (( رب)) به معنای مالک ،مدبر و تربیتکننده است(هاشمی،1381).
راغب اصفهانی ((لغتشناس)) مینویسد: الرب فئ الامل التربیه و هو انشاء الشی حالا فی لاالی حد التمام (( رب)) در اصل به معنی تربیت و پرورش است ، یعنی ایجاد کردن حالتی پس از حالت دیگر در چیزی تا به حد نهایی و تام کمال خود برسد.(المفردات، ص184) دانشمندی به جنبه خاصی از جنبه تربیت اخلاقی رفتار انسان، دیگری جنبه عاطفی و سومی جنبه هوشی یا ذهنی آن را مهم میداند و تربیت را ((پیدایش در رفتار عاطفی و ((پیدایش در رفتار عاطفی و (( پیدایش تغییر رفتار هوش)) تعریف کردهاند.( رنج پور،آذریان). در اینجا سه تعریف را برای تربیت ذکر میکنیم:
دکتر علی قائمی تربیت را چنین تعریف میکنند : (( تربیت عبارت است از اراده و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر و جهت آن بهسوی کمال و بینهایت))( قائمی ، 1381).شهید مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام مینویسد: ((تربیت عبارت است از پرورش دادن ، یعنی به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی یک شی))( مطهری،1379). و در تعریف دیگر تربیت عبارت است از: ایجاد زمینه مناسب برای به فعالیت رساندن استعدادهای بالقوه و ایجاد صفات و فضایل اخلاقی در جهت نیل به کمال مطلوب (شرفی، محمدرضا، ((روشهای تربیت در اسلام)) رساله کارشناسی ارشد، تهران،دانشگاه تربیت مدرس،ص22).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 21 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 83 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق دیابت(فصل دوم تحقیق)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
دیابت نه تنها به عنوان یک بیماری شایع بلکه یک مشکل بزرگ بهداشتی است که در دنیای معاصر پراکندگی گستردهای پیدا کرده است و در حال حاضر نه تنها نشانهای از توقف آن به چشم نمیرسد بلکه به شدت در حال افزایش است. هر چند در سالهای اخیر تحقیقات زیادی در ابعاد مختلف همه گیر شناختی این بیماری انجام شده است، اما هنوز دانش موجود در مورد چگونگی توزیع و عوامل تعیین کننده آن ناکافی است. متاسفانه در کشور ما آمار دقیقی از مبتلایان به دیابت وجود ندارد و به شیوع روز افزون و مشکلات بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی آن توجه کافی و در خور صورت نگرفته است.
در حال حاضر با توجه به آمارهای جهانی و متغیرهای موثر در ابتلا به این بیماری نظیر افزایش امید به زندگی، تغییر در شیوههای زندگی سنتی به سوی مدرن، تغییر در عادتهای غذایی، کمی فعالیتهای بدنی، و افزایش چاقی به نظر میرسد در ایران بالغ بر 3میلیون نفر به این بیماری مبتلا باشند که حدود 90% آن دیابت شیرین نوع 2 (دیابت شیرین غیر وابسته به انسولین) است که افراد بالای سن 30 سال را گرفتار میسازد (ریجیسینگهانی، 1381).
هر فردی در عمل ممکن است به بیماری دیابت مبتلا شود و این گرفتاری به میزان سالهای عمر، جنسیت، نژاد و یا موقعیت اجتماعی او بستگی ندارد. بیماری قند بر خلاف بیماریهای دیگر نظیر فلج اطفال، سل و ذات الریه و. . . در حال ریشه کن شدن نیست بلکه بر عکس، هر سال بر میزان شیوع آن در میان افراد انسانی افزوده میشود و تعداد کسانی که سالانه به این بیماری مبتلا میشوند در حال افزایش است. (هنری دالجر، 1368).
دیابت از تعریف تا واقعیت
جهان درحالی وارد قرن ۲۱ شد که بیش از ۱۴۰ میلیون نفر مبتلا به بیماری دیابت بودند. در این میان، سهم کشور ما حدود ۵/۳ تا ۴ میلیون نفر دیابتی است. روز جهانی دیابت - ۲۱ آبان ماه - درحالی به پایان رسید که فدراسیون جهانی دیابت اعلام کرد هزینههای کنترل و درمان دیابت ۱۰ درصد بودجهِ ملی بهداشت جوامع را به خود اختصاص میدهد و نیمی از آن صرف درمان عوارض مزمن دیابت میشود. دکتر اسدالله رجب، رئیس انجمن دیابت ایران نیز اعلام کرد سالانه ۹۰۰ میلیون دلار (بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان) صرف هزینههای درمانی دیابت در کشور میشود. این درحالی است که متخصصان و کارشناسان پیوسته از روند رو به رشد بیماری دیابت در کشورمان به عنوان شایع ترین بیماری غدد درون ریز در دهههای اخیر هشدار میدهند. با این همه گزارشهای رسمی از شیوع ۵ درصدی بیماری دیابت در ایران خبر میدهد. افزون بر این، بیماری دیابت در ردیف سه عامل اول مرگ و میر در دنیا است. بیماری زایی این عارضه چه از نظر هزینههای درمانی و چه از جهت ازکارافتادگی، بسیار بالاست و یکی از عمده ترین مسایل بهداشتی - درمانی در جوامع به شمار میرود. از سویی دیگر، همراهی آن با چاقی و افزایش چربی خون، احتمال ایجاد بیماری قلبی - عروقی را به عنوان اولین عامل مرگ و میر در انسان به شدت افزایش میدهد. ازاین رو تا کید وزارت بهداشت و سازمانهای مسئول کشور تنها بر توجه به مقولهِ بیماری دیابت معطوف نبوده و در زیرمجموعهِ این توجه بر اهمیت کنترل و پیشگیری از چاقی و آموزش مهارتهای زندگی نیز تصریح شده است.
-Rijsinghani
-döljer Henry
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 79 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق کانون کنترل سلامت(فصل دوم تحقیق)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مفهوم منبع کنترل که نخستین بار به وسیله راتر مطرح شد در مطالعات مربوط به انگیزیش به گونهای فزایندهای اهمیت نظری و عملی به دست آورده است. نظریه یادگیری اجتماعی که مفهوم منبع کنترل از آن مایه میگیرد عبارت است از این که شخص در برابر یک موفقیت با انتظاراتی روبرو میشود که نتایج احتمالی رفتارهای ممکن او را در بر میگیرد. این انتظارات مبتنی بر تجارب گذشته فرد هستند. بنابر نظریه راتر احتمال رفتاری معین به گونهای قانونمند با توجه به انتظارات فرد نسبت به نتایج آن رفتار فرق میکند.
کنترل یعنی توان هدایت یا اعمال قدرت یا بازداری رفتار خود یا دیگران. احساس کنترل داشتن احساس مطلوبی است که در بهداشت روانی فرد نقش مهمیبازی میکند حتی اگر این احساس توهمیبیش نباشد (کریمی، 1374).
محققان در مورد توانایی فرد در کنترل محیط از دیدگاههای مختلف و تحت عناوین گوناگون سخن گفتهاند مانند رقابت، شایستگی، تفوق طلبی، درماندگی و نومیدی همه به نوعی در توصیف اینکه فرد تا چه درجهای قادر است حوادث و رویدادهای مهم زندگی خود را کنترل کند به کار رفته است از دیدگاه روانشناسان واژه کنترل دارای دو معنای عمومی است:
الف) کنترل تجربی که نوعی متدولوژی علمی است و در محدوده تجربیات علمی عمل میکند.
ب) کنترل به عنوان یک متغیر رفتاری یا به طور روشن تر توانایی تاثیرگذاشتن و دستکاری محیط در نظر گرفته میشود (پودات، 1375).
به طور کلی مقصود از کنترل درونی این است که شخص رویدادهای خاص را از رفتار یا ویژگیهای نسبتاً پایدار خود میداند از سوی دیگر کنترل بیرونی این است که شخص نوعی تقویت منفی یا مثبت را که به دنبال رفتار خاصی آمده معلول رفتار خود ندانسته، بلکه آن را نتیجه تصادف و اتفاق و شانس تلقی میکند. یا آن را به نفوذ افراد قدرتمند نسبت میدهد و با پیش کشیدن عوامل محیطی امکان پیشبینی آن را نفی میکند (آناستازی، 1364). به عبارت دیگر منبع کنترل درونی به این معنا است که تقویت و تنبیههایی که شخص دریافت میکند حاصل تلاش و تدابیر شخص هستند. منبع کنترل بیرونی به این معنا است که تقویت شخص به سبب نیروهای بیرونی ورای کنترل او میباشند (صبوری، مقدم، 1376).
کسی نمیتواند از یک شخصیت درونی که کاملاً مستقل از محیط است صحبت کند و همچنین نمیتواند روی رفتار به عنوان پاسخ خودکار نسبت به مجموعهای عینی از محرکهای محیطی تکیه کند. برای فهم رفتار یک فرد ترجیحاً باید هم جنبههای فردی (تاریخچه و تجربیات یادگیری اش) و هم جنبهی محیطی (محرکهایی که شخص به آنها آگاهی است و پاسخ میدهد) را در نظر داشت (مارنس، 2001).
اگر منبع کنترل را بر روی یک پیوستار تصور کنیم در یک طرف پیوستار منبع کنترل درونیها قرار میگیرد که معتقدند پیش آمدهایی که با آنها مواجه میشوند اساساً از اعمال خودشان نشات میگیرد در انتهای دیگر پیوستار بیرونیهای هستند که معتقدند بیشتر چیزهایی که برایشان اتفاق می افتد نتیجهای از علل خارجی و فراسوی کنترل مستقیم آنها میباشد (بارون، 1997).
همچنین کنترل عبارت است از درجه یا میزان اعتقاد فرد به اینکه تقویتها وابسته یا همراه با رفتار او هستند، به این ترتیب شخصی که احساس میکند بر این تقویتها تسلط دارد درون بین تلقی میشود. حال آنکه اگر شخص پیامد رفتار را مستقل از نحوه رفتار یا پاسخ خود را وابسته به شرایط دیگری بداند برون بین نامیده میشود. اصطلاح مرکز، کانون یا هسته کنترل به ادراکی گفته میشود که ما از علیت نتایج رفتار خود داریم (بال، 1977).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 19 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 78 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 52 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق خودکارآمدی اجتماعی(فصل دوم تحقیق)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
اجتماعات امروزی تحت تأثیر تغییرات سریع تکنولوژیکی، اجتماعی و انفجار اطلاعات قرار دارند. این تغییرات لزوماً جدید نیستند، ولی سرعت آنها بسیار بالا است و آنچه در این میان حائز اهمیت است، نقش انسـان در این تغییرات و چگونگـی برخورد با آنها است. انسانها همیشه به دنبال کنترل و تاثیرگذاری بر وقایع زندگی خویش هستند. در زمانهای قدیم که افراد از دنیای اطراف خویش آگاهی محدودی داشتند، برای کنترل زندگی خود از نیروهای فوقطبیعی درخواست کمک مینمودند. رشد و گسترش دانش در انسان، توانایی او را برای پیشبینی وقایع و کنترل بر آنها افزایش داد و باوری که به نیروهای فوق طبیعی وجود داشت، جای خود را به قدرت انسـان برای شکل دادن به سرنوشتـش داد. به عبـارت دیگر، دیـدگاه انسـان از کنتــرل نیروهای فوقطبیعی به کنترل شخصی تغییر یافت. از آنجاکه کنترل، هستهی مرکزی و اساسی زندگـی انسان است، نظـریههای زیادی دربارهی آن ارائه شدهاست. در بیشتر این نظریهها اعتقاد بر این است که حالات عاطفی و رفتارهای انسانی بیشتر تحت تأثیر باورها و عقاید آنان در مورد خـودشان است. مؤثرترین این باورها، باورخــودکارآمـدی است (فولاد چنگ، 1382). خودکارآمدی از نظریه شناخت اجتماعی آلبرت بندورا ( 1977)، نشأت گرفتهاست و موضوع مورد توجهی است که نزدیک به سه دهه توسط روانشناسان نظریه پرداز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است (لین، 2006).
نظریه شناخت اجتماعی مبتنی بر الگوی علّی سه جانبه رفتار، محیط و فرد است. این الگو به ارتباط متقابل بین رفتار، اثرات محیطی و عوامل فردی (عوامل شناختی، عاطفی و بیولوژیک) که به ادراک فرد برای توصیف کارکردهای روانشناختی اشاره دارد، تأکید میکند. بر اساس این نظریه، افراد در یک نظام علیّت سه جانبه بر انگیزش و رفتار خود اثر میگذارند. بندورا (1997)، اثرات یک بعدی محیط بر رفتار فرد که یکی از فرضیه های مهم روانشناسان رفتارگرا بودهاست را رد کرد. به نظر بندورا داشتن دانش، مهارتها و دستاوردهای قبلی افراد پیش بینی کننده های مناسبی برای عملکرد آینده آنها نیستند بلکه باور انسان در بارهی تواناییهای خود در انجام آنها بر چگونگی عملکردشان مؤثر است. به گفته بندورا (1997)، منظور از خودکارآمدی و یا خودبسندگی، میزان اطمینانی است که هر فرد به توانایی خود در زمینهی اجرای یک رشته امور یا انجام یک تکلیف خـاص ابراز مینماید. او همچنین خودکارآمدی را یکی از فرایندهایشناختی میداند که ما از طریق آن بسیاری از رفــتارهای اجتـماعی و خصوصیات شخصی را بسط میدهیم. اینکه افــراد به آزمایش یا کنارآمدن با موقعیتهایمشـکل خواهند پرداخت یا نه، تابعی از میزان اطمینان آنها به کارآمـدی خــود است.
باور کارآمدی عاملی مهم در نظام سازنده شایستگی انسان است. انجام وظایف توسط افراد مختلف با مهارتهای مشابه در موقعیتهای متفاوت به صورت ضعیف، متوسط و یا قوی و یا توسط یک فرد در شرایط متفاوت به تغییرات باورهای کارآمدی آنان وابسته است. مهارتها میتوانند به آسانی تحت تأثیر خود تردیدی قرار گیرند و در نتیجه حتی افراد خیلی مستعد در شرایطی که باور ضعیفی نسبت به خود داشته باشند از موقعیتهای تهدیدکنندهای که معتقدند توان کنارآمدن با آن را ندارند میترسند و از این موقعیتها اجتناب میورزند (بندورا، 1997). به بیان دیگر، اگر فردی باور داشته باشد که نمی تواند نتایج مورد انتظار را به دست آورد و یا به این باور برسد که نمی تواند مانع رفتارهای غیرقابل قبول شود، انگیزه او برای انجام کار کم خواهد شد. خودکارآمدی ادراک شده، بیانگر اعتقاد فرد به دارا بودن توانایی در مورد انجام تکالیف جدید یا دشوار و همچنین مقابله با حوادث ناگوار میباشد (شوارزر، 1992). در واقع میزان خـودکارآمـدی بیانگرآن است که فـرد تـا چه اندازه به تواناییخود برای دستیابی به یک هدف مشخص و یا به طور کلی کنترل حیاتش اطمیناندارد (بندورا، 1996). بدین ترتیب افراد با خودکارآمدی پایین دارای گرایش کمی به ایجاد تغییرات محدود حتی در محیطی که آزادی انتخاب دارند، هستند (بندورا و وود، 1989). اگرچه عوامل دیگری وجود دارند که به عنوان برانگیزانندههای رفتار انسان عمل میکنند اما همه آنها تابع باور فرد هستند (عبداللهی، 1385). خـودکـارآمدی ادراک شده، نه تنها ترسها و بازداریهای انتظاری را کاهش میدهد، بلکه از طریق انتظار موفّقیت احتمالی، بر میزان تلاش برای کنارآمدن اثر میگذارد (بندورا، 1996).