فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تیزهوش

مبانی نظری وپیشینه تحقیق تیزهوش
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 45 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30
مبانی نظری وپیشینه تحقیق تیزهوش

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

معانی هوش در فرهنگ های مختلف به شکل گوناگونی وجود دارد اما به گونه کلی می توان هوش را از دیدگاه وکسلر[1] چنین تعریف کرد: هوش مجموعه یا کل قابلیت فرد برای فعالیت هدفمند، تفکر منطقی و برخورد کار آمد با محیظ است . یکی از قدیمی ترین تعریف ها از هوش توسظ بنیه و سیمون مطرح شده است به عقیده آنها هوش یک قوه ی ذهنی بنیادی است که تغییر یا فقدان آن بیشترین اهمیت را در زندگی عملی آدمی دارد این قوه ی ذهنی همان قضاوت است که گاه تحت عنوان عقل سلیم، عقل عملی، ابتکار و توانایی انطباق با شرایط یاد می شود. درست قضاوت کردن، درست درک کردن، درست استدلال کردن، فعالیت های بنیادی این هوش است( اتکینسون واتکینسون[2] ،1990،براهنی،1386 ).

یکی از تعاریفی که بسیار مورد استفاده قرار گرفته، تعاریفی است که در سال 1985 توسط وکسلر مطرح شده است. او هوش را یک مفهوم کلی تلقی کرد که شامل توانایی های فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط است. وی عقیده داشت هوش کلی را نمی توان با توانایی هوشمندانه معادل دانست. باید آن را به عنوان جلوه ای آشکار شخصیت به طور کلی تلقی کرد.

پیاژه[3] هوش را فعالیتی می داند که از شخصیت سر می زند و دائماً در حال تغییر است. وی تعاریف موجود را برای هوش نمی پذیرد و می گوید من هوش را نه بر اساس ملاک ایستا، آن چنان که دیگران تعریف کرده اند، بلکه از جهتی که هوش را در تکامل خود سیر می کند تعریف می کنم. من هوش را به صورتی از تعادل یابی تعریف می کنم که تمام ساخت های شناختی به سوی آن هدایت می شود به عبارتی، هوش نتیجه‌ی تاثیر دائمی ومتقابل فرد با محیط است که اگر این رابطه به صورت متعادل صورت گیرد،موجب توانایی سازگاری فرد با محیط و پیشرفت هوشی می شود(پیاژه به نقل از سیف، 1390).

در تعریف استیس[4] هوش یعنی دررفتار انطباقی فرد که معمولاً دارای عنصری از حل مساله است و توسط فرآیندهای عملی و عملیات شناختی هدایت می شود(سیف، 1390) .

2-3-2-تعریف کودکان تیز هوش[5]

تیز هوشی عبارت است از مهارت‌ها یا تولیدات فرد که دارای ویژگیهای برتری ، نادر بودن، اثبات پذیری وارزشمندی باشد(استرنبرگ[6] ،زانگ [7]،1949،امیری مجد،1385).

کودکان تیزهوش وبا استعداد کسانی هستند که بر طبق تشخیص افراد صلاحیت دار واهل فن به دلیل استعدادهای برجسته خود قادر به عملکردهای عالی هستند. این کودکان به خدمات وبرنامه های آموزشی متفاوتی ورای آنچه معمولاً از طریق برنامهعادی مدرسه ارائه می شود نیازمندند تا به مسئولیتشان نسبت به خود وجامعه واقف شوند(گالاگر[8] ،1997،مهدی زاده،صافی،1387).

برخی از دانشمندان به واسطه داشتن هوش، استعداد وتوانایی یادگیری بالای متوسط با همسالان خود تفاوت دارند. این دانش آموزان در گروه دانش‌آموزان تیزهوش وبا استعدادقرار دارندکه با استفاده از نمره های هوشبهر شناسایی می شوند. نمره هوشبهر 120 یا بالاتر اولین ملاک تیز هوشی .استعداد تلقی می شود. البته ملاکهای امروزی گسترده تر از هوشبهر است. در زمینه تیز هوشی واستعداد نیز تعاریف متعددی ارائه شده است که اساساً بر توانایی بالا در مهارتهای تحصیلی، حرکتی، هنری وخلاقیت تأکید دارد. این گروه برای تحقق استعدادها وتوانایی های بالقوه خود به آموزش وخدمات ویژه ای نیاز دارند(لایسا[9] ،2009،کاکابرایی، ارجمند نیا، افروز،1389).

از نظر هالگریت(1963)، کودک تیزهوش کسی است که در یکی از رشته های خاص از خود توانایی وبرجستگی قتبل توجهی نشان دهد(افروز،1389).

تعریف مارلند از تیزهوشی

کودکان تیزهوش و با استعداد ،کسانی هستند که به تشخیص متخصصان روان شناس و روان سنج ، دارای تواناییهای برجسته اند وقادربه انجام اموردرسطحی عالی میباشند.او عقیده دارد که این کودکان دارای توانایی های فوق العاده در یک یا چند زمینه از شش زمینه زیر هستند .

توانایی هوش کلی : این تواناییها ، بوسیله آزمونهای میزان شده هوش و توسط متخصص سنجیده می شود .

استعداد درسی ویژه : توسط آزمونهای پیشرفت تحصیلی اندازه گرفته می شود .

توانایی فکری آفریننده ، ابتکاری و مولد : دارای افکاری به طرزغیرعادی ابتکاری بوده‌و جنبه خلاقیت دارد.

توانایی رهبری :توا نایی نفوذ در دیگران را داشته و می توانند آنان را در جهت مورد نظر خود هدایت نمایند .

ذوق و استعداد هنری : افرادی که دارای ذوق و استعداد فوق العاده در زمینه های موزیک،شعر،نقاشی،رهبری ارکستروازاین دست هستند .

توانایی حرکتی فوق العاده: افرادی که معمولاً درمدرسه‌ بعنوان قهرمان دریکی از ورزشها شناخته می شود(معافی،رون،1393)

2-3-3- تفاوت ظریف بین تیزهوش بودن و با استعداد

افراد تیزهوش درهوش کلی برجسته اند یعنی عملکرد آنان درکلیه امور از متوسط همسالانشان بیشتر است .

اما افراد با استعداد عملکردشان در کلیه امور ازمتوسط همگنان خود برترنیست بلکه در یک یا چند زمینه ویژه ، فوق العاده برجسته اند.(اژه ای،1383) .

2-3-4- خصوصیات عمومی تیز هوشان

در یادگیری زبان، خواندن، هنر،ادبیات، علوم وریاضیات از سایر کودکان جلوتر می باشند. توجه وعلاقه این کودکان به سوی مسائل مختلف است ودارای سرگرمی های مختلف بوده واز نظر قد و وزن وتکامل جسمانی سالم وتوانا هستند. در راه رفتن وسخن گفتن از دیگر کودکان جلوتر هستند.تمایل به رهبری گروه دارندوبه رفاه دیگران علاقمندند(افروز،1389).

2-3-5- خصوصیات شخصیتی تیز هوشان

این کودکان دارای نیروی سازش بیشتر ی هستند ودر برابر ناملایمات از اعتماد به نفس وثبات عاطفی بیشتری برخوردارندواز دیگر خصوصیات آن‌ها استقلال طلبی آن‌هاست.کمتر به دیگران متکی بوده وافرادی مستقل هستند. از نظر استدلال ، قضاوت ورد وبدل کردن تجارب برترند(مقدم،1388). شوخ وبذله گو هستند، دور اندیش واعتقاد واقع بینانه ای نسبت به خود دارند(کاظمی حقیقی،1376).

2-3-6- چگونگی طراحی برنامه های آموزشی برای تیزهوشان

برنامه های آموزشی باید مستقیماً براساس نیازها، علائق،توانایی‌ها،درجه تحصیلی و قدرت آفرینندگی آنان انجام شود .

2-3-6-1- انواع برنامه های آموزشی

1- غنی سازی برنامه های آموزشی در مدارس عادی

اگر به دانش آموز تیزهوش اجازه طی کردن سریع کلاسها داده نشود ،برای این که برنامه در خور توانایی او باشد،می توان برنامه معمولی را غنی کرد.



2- Wechsler

3- Atkinson

1- Piaget

2- Estes

3- Gifted child

4- Stenberg

5- Zhang

6-Gallagher

1-Larissa


مبانی نظری و پیشینه تحقیق اشتغال مادر

مبانی نظری وپیشینه تحقیق اشتغال مادر
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 81 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 47
مبانی نظری وپیشینه تحقیق اشتغال مادر

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

(به نقل از حدادی وهمکاران،2007)در چارچوب مدل های نظری نقش در غرب دو رویکرد عمده یکی با دید مثبت ودیگری با دیدگاهی منفی به مسئلة رابطه نقش اشتغال و سلامت در مورد زنان پرداخته است که در این جا به اختصار به هر یک از دو دیدگاه اشاره می شود.در چارچوب رویکرد منفی، گذشته از نظریه پارسونز در مورد تفکیک کارکردی نقش زنان و مردان و تأکید وی بر لزوم عدم اشتغال زنان خانه دار، می توان از فرضیه های تکثرنقش، تضاد نقش، فشار بار اضافی نقش، فرضیه کم یابی و فرضیه فشار نقش نام برد .هریک از این فرضیه ها به نوعی حکایت از این دارند که زنانی که به کار در ازای دستمزد می پردازند، بیش تر احتمال دارد به دلایلی چون حجم بیش تر کار، افزایش انتظارات ومسئولیت های بیش تر و استرس ناشی از ایفای چند نقش توأمان، از نظر سلامت دروضعیت نامطلوب تری نسبت به زنانی که صرفاً به نقش های سنتی همسری و مادری می پردازند، قرار گیرند . در مقابل، در چارچوب مد ل های رویکرد مثبت، به فرضیة اعتلای نقش، نظریة بسط نقش و فرضیة تجمع نقش می توان استناد نمودکه طی آن نقش اشتغال که به عنوان نقش جدیدی به نقش های سنتی زنان اضافه شده، به عنوان یک امر مثبت و پرفایده در نظر گرفته می شود. در اینجا مکانیزم تأثیر گذاری مثبت نقش اشتغال از طریق عزت نفس افزایش یافته، درآمد بیشتر، کسب حمایت اجتماعی گسترده تر که با اشتغال در ازای درآمد همبسته است.در جهت ارتقای سلامت زنان مورد تأکی می گیرد.آربر[1](1991) یادآور می شود که که اشتغال به کار زنان می بایست هم به عنوان نقشی دیگر و هم به عنوان متغیری ساختاری در نظر گرفت. اشتغال به عنوان نقشی اضافه شده می تواند در بر دارنده تعهدات و مسئولیت های بیش تر باشد، اما از سویی دیگر، زنان باجایگاهی که در بازار کار احراز می کنند، پاداش می گیرند و این امر حکایت بیش ترآن ها رابر منابع مالی در پی دارد و به آن ها این فرصت را اعطا می کند که بتوانند به نحومثبتی برشرایط زندگی خودوخانوادة خود تأثیرگذار باشند(آربر،1991).بنابراین اشتغال مادر مشروط بر این که نیازهای جسمی وروانی کودک رسیدگی شود،مانعی برای تحول کودک محسوب نمی شود. کودکان مادران شاغل درمقایسه با کودکان مادران خانه دار، غالباً از سازگاری شخصیتی اجتماعی بهتری در مدرسه برخوردارند. در مورد مفهوم جنسیت عقاید معقولانه تری دارند و درمورد فعالیتهای زن و مرد عقاید قالبی کمتر دارند(هافمن،1989). گیل وروبرتز (1996) در پزوهشی ارتباط بین اشتغال مادر وپیشرفت تحصیلی و سازگاری تحصیلی را بررسی نمودهاند، نتایج پژوهش آنها این بود که وضعیت اشتغال مادر به تنهایی اثر متفاوتی بر رشد کودکان ندارد، در عوض اشتغال مادر با رشد کودکان از طریق متغیرهای میانجی یا واسطه ای مرتبط است.

پژوهشهای انجام شد در ایران :

سیف ( 1372 ) سلامت و عدم سلامت روان را به مقد ار زیادی ناشی از تجارب موفق وناموفق دانش آموزان در دوران تحصیلی می داند. حنانی ( 1383،به نقل پور افکار،1391 ) در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه عملکرد خانواده و سلامت عمومی فرزندان انجام دادند. نتایج نشان داد که بین عملکرد خانواده به طور کلی و سلامت عمومی دانش آموزان رابطه معنی داری وجود دارد . از میان متغیرهای عملکرد خانواده ، بین میزان همبستگی خانواده و سلامت عمومی دانش آموزان رابطه مثبت و معنی داری به دست می آمد. کافی(1383)توجه و اهمیت والدین به پیشرفت تحصیلی فرزندان ممکن است در دانش آموزان انگیزه قوی برای یادگیری ایجاد کند.شعاری نژاد(1362 ).اشتغال مادر وعدم حضور تمام وقت وی در خانواده جزء مهمترین عوامل موثر در سازگاری کودکند .

حیدرنیا ( 1383 ) در پژوهشی تحت عنوان مقایسه سلامت روان و عزت نفس پسران تحت حضانت پدر، وپسران تحت حضانت مادر، و پسران خانواده های عادی از پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ و عزت نفس کوپر اسمیت استفاده کرد. نتایج به دست آمده نشان داد عزت نفس و سلامت عمومی خانواده های عادی بالاتر از پسران خانواده های طلاق (تحت حضانت مادر یا پدر) است. سلامت روان پسران تحت حضانت مادر بالاتر از پسران تحت حضانت پدربود که در دو خرده مقیاس علائم جسمانی و اضطراب و ب یخوابی نیز نسبت به کودکان تحت حضانت پدر نمره بالاتری را کسب کردند.

رحیمی نژاد و پاک نژاد ( 1383 ) در پژوهشی با عنوان ارتباط بین سازگاری خانواده باسلامت روانی و سطح ارضای نیازهای روانشناختی فرزندان نوجوان انجام دادند. نتایج نشان دادکه عملکرد خانواده در ابعاد شش گانه حل مشکل ، ارتباط نقش همراهی عاطفی و کنترل عاطفی و نیز عملکرد با مشکلات روانی(شکایت جسمانی، ناسازگاری اجتماعی ، اضظراب وافسردگی) همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. به صورتی که هر چه عملکرد خانواده ضعیف تر باشد مشکلات روانی نیز بیشتر خواهد شد .


[1]Arber


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روانی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق سلامت روانی
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 8
فرمت فایل doc
حجم فایل 60 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری وپیشینه تحقیق  سلامت روانی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تاریخچه سلامت روانی با توجه به وجود بیماری‌های روانی از زمانی که بشر وجود داشته و مخصوصاً از زمانی که زندگی اجتماعی را شروع کرده با او همراه بوده است. پیدا کردن شروع یک نهضت به خصوص نهضت‌های اصلاحی و علمی به علت داشتن منابع گوناگون و چند جانبه مسأله مشکلی است. در حقیقت روان پزشکی را می‌توان قدیمی‌ترین حرفه و تازه‌ترین علم به شمار آورد. قدیمی‌ترین، چون بیماری‌های روانی از قدیم وجود داشته‌اند. تازه‌ترین علم، برای این‌که تقریباً‌ از سال 1930، بعد از تشکیل اولین کنگره‌ی بین‌المللی بهداشت روانی بود که روان‌پزشکی جزئی از علوم پزشکی شد و سازمان‌های روان پزشکی و مراکز پیشگیری در کشورهای مترقی یکی بعد از دیگری فعالیت خود را شروع کردند. از فعالیت این سازمان‌ها در جریان جنگ جهانی دوم عملاً کاسته شد و بدین ترتیب می‌توان روان‌پزشکی را تازه‌ترین علم بعد از جنگ جهانی دوم به حساب آورد (ساپینگتون[1]،2006).

اولین بار سقراط فیلسوف مشهور یونانی بود که خرافات را از بیماری‌های روانی کنار گذاشت و اختلالات روانی را به طرف پزشکی کشانید. درباره‌ی مالیخولیا و جنون‌ زایمانی تعریف و توصیف کرد و مغز را مرکز اصلی روان دانست. جالیوس علت اصلی بیماری‌های روانی را اختلال عمل مغز و عدم تعادل اخلاط بدن می‌دانست. در اوایل قرن 13 و اوایل رنسانس ارتباط جسم و روان و یکپارچگی واکنش آنها مورد بحث قرار گرفت و به علاوه فرضیه ابوعلی‌سینا مسأله این ارتباط را به اسپانیا و کشورهای دیگر کشاند و این زمینه‌ای برای فرضیه ی جدید بیماری‌های روان تنی شد. این قرن را باید قرن سحر و جادو، دخالت شیاطین و ارواح در ایجاد بیماری‌های روانی دانست (میلانی فر،1386).

اطلاعات جسته گریخته‌ای وجود دارد که تا قرن 14 برای مواظبت و نگهداری بیماران روانی مکانی در مونت کاسینوی[2] ایتالیا، بیمارستانی در لیون فرانسه و در پاریس، بیمارستان بتلعه در لندن که در سال 1247 بنا شد (اولین بیمارستان تقریباً رسمی و دولتی) و در سال 1385 بیمارستان بارتولومو[3] در لندن در نزدیکی کلیسای سنت بارتولومو وجود داشته است. در اسپانیا اولین بیمارستان روانی در سال 1409 در شهر والنسیا[4] به وسیله‌ی یک کشیش اسپانیایی ایجاد شد و علت آن رفتار استهزا آمیز و آزاردهنده‌ی افراد نسبت به بیماران روانی در ملأ عام بوده است. در قرن 17 ارتباط جسم و روان و محل این ارتباط در سلسله اعصاب مورد بحث قرار گرفت و دکارت[5] و مالپی ویلیس[6] و سایرین مراکزی برای این ارتباط تعیین کردند. در همین قرن در سال 1602 اولین کتاب پزشکی درباره‌ی بیماری‌های روانی به نام پراکیس مدیا[7] توسط یک پزشک سوئیسی نوشته شد که در آن طبقه‌بندی بیماری روانی مورد توجه قرار گرفت و برای این بیماری‌ها علل ارگانیک قائل شدند.در قرن 18 مسأله به همان طریق قرن 17 ادامه یافت و مؤسسات خیریه در کشورهای کاتولیک بنا به پیشنهاد کشیش‌ها تأسیس شد. در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 نام سه نفر در سولوحه‌ی پیشتازان و رهبران درمان اخلاقی و انسانی‌ قرار دارد که عبارتند از: فیلیپ نیپل از فرانسه[8]، ویلیام تیوک[9] از انگلستان و ول سنزوکیاروگی[10] از ایتالیا (میلانی فر،1386).

در قرن بیستم باب پردازش تئوری‌های مختلف روان‌کاوی، روان‌پزشکی دینامیک، ژنتیک، بیولوژی، ارتباط جسم و روان، تئوری‌های سرشتی، مطالعه‌ درباره‌ی آثار الکترو شوک و عمل جراحی مغز در بعضی از بیماری‌های روانی، گشایش مراکز اورژانس روان پزشکی به علت بروز جنگ جهانی دوم و مطالعات اپیدمیولوژیک در کودکانی که از خانواده‌هایشان جدا و به سایر کشورها مخصوصاً سوئیس آورده شده بودند، باز شد. کم کم مکتب رفتارگرایی توسط واتسون، مفهوم همئوستازی و مطالعه‌ی واکنش‌های اعصاب اتونوم بر اثر برخورد با استرس‌ها و فشارها به وسیله‌ی کانن[11]، تئوری هیجان به وسیله جیمز پاپز[12]، فرضیه فشار و سندرم سازش عمومی توسط هانس سلیه و بالاخره فرضیه‌های دیگر یکی پس از دیگری پیدا شد و روان پزشکی به صورت روان پزشکی امروزی درآمد(ساپینگتون، 2006).

در سال 1930 اولین کنگره‌ی بین‌المللی بهداشت روانی با شرکت نمایندگان پنجاه کشور در واشنگتن تشکیل شد و مسائل روانی کشورها از قبیل تأسیس بیمارستان‌ها، مراکز درمانی سرپایی، مراکز کودکان عقب‌مانده ذهنی و نظایر آن مورد مطالعه قرار گرفت. در سومین کنگره‌ی بین‌المللی بهداشت روانی در سال 1948 که در لندن تشکیل شد اساس فدراسیون جهانی بهداشت روانی بنیان‌گذاری شد و در همان سال این فدراسیون به عضویت رسمی سازمان یونسکو[13] و سازمان بهداشت جهانی درآمد و این سازمان در ژنو نقش رهبری رسمی فدراسیون جهانی بهداشت روانی را به عهده گرفت. در سال 1960 به دستور پرزیدنت کندی رئیس جمهور وقت آمریکا قوانین جدیدی برای بهداشت روانی وضع شد و دولت عهده‌دار مسؤولیت‌های سنگینی برای این گونه بیماران شد. در سال 1952 اولین راهنمای تشخیص آماری بیماری‌های روانی که دارای تقسیم‌بندی و تعریف اختلالات روانی بود منتشر شد ولی مورد موافقت اکثر روان‌پزشکان کشورهای اروپایی و آمریکایی قرار نگرفت. در سال 1968 دومین راهنمای تشخیص و آماری بیماران روانی با دقت بیشتری در تقسیم‌بندی، تعاریف و اختلالات روانی منتشر شد که مورد تأیید بیشتر روان‌پزشکان قرار گرفت(ساراسون، 2003). در بین سال‌های 1983 تا 1987 در کشورهای آمریکا، فرانسه، اسرائیل، ایتالیا، آلمان و ونزوئلا مسأله‌ی ژنتیکی بودن بیماری‌های روانی مورد توجه قرار گرفت و ژن‌های بعضی از بیماری‌ها از جمله بیماری کره هانتیگتون[14] و آلزایمر فامیلی[15] و ژن مشخص‌کننده دو نوع مختلف و مجزای اختلالات خلقی دوقطبی کشف شد. در سال 1994 چهارمین راهنمای تشخیص و آماری بیماری‌های روانی منتشر شد و فعلا مورد استفاده‌ی روان‌پزشکان و مراکز روان پزشکی در تمام کشورهای دنیا است (میلانی‌فر، 1386).

2-1-2. تعریف سلامت روانی

در مورد تعریف سلامت روانی دو تعریف مورد توجه قرار می‌گیرد:

در تعریف اول، سلامت روانی به معنای سلامت فکر می‌باشد و منظور نشان دادن وضع مثبت و سلامت روانی است که خود می‌تواند نسبت به ایجاد سیستم با ارزشی در مورد ایجاد تحرک و پیشرفت و تکامل در حد فردی، ملی و بین‌المللی کمک نماید. زیرا وقتی سلامت روان شناخته شد، نسبت به دستیابی به آن اقدام می‌شود و راه برای تکامل فردی و اجتماعی باز می‌گردد. به این منظور لازم است معیارهای سلامت روانی مشخص گردند تا بتوان با توجه به آنها بیماری روانی را شناخت و در نتیجه برای احراز سلامت روانی فعالیت نمود و از بیماری روانی دور ماند (حسینی، 1385).



[1] . Sappington

[2] . Mount Cassion

[3] . Bartholomew’s

[4] . Valencia

[5] . Decartes

[6] . Malpighi willis

[7] . Perayix media

[8] . Philippe piner

[9] . William Tuke

[10] . Vencenzo chiarugi

[11] . Cannon

[12] . Jems Papze

[13] . Unesco

[14] . Huntington chorea

[15] . Alzheimer’s ctisease


مبانی نظری و پیشینه تحقیق میگرن

مبانی نظری وپیشینه تحقیق میگرن
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 5
فرمت فایل doc
حجم فایل 48 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 42
مبانی نظری وپیشینه تحقیق  میگرن

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

اولین نوشته‌های مربوط به میگرن در ایبرس پاپیروس آمده است که در حدود ۱۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در مصر باستان نوشته است(مایلر ونیل[1]،2005). در سال ۲۰۰ قبل از میلاد نوشته‌هایی ازبقراط درباره توضیح علایم پیش درآمدی دیداری نوشته است که این علایم می‌توانند قبل از سردرد اتفاق بیافتند و بعد از استفراغ این حالت می‌تواند تا حدودی تسکین یابد(برسوک[2]،2012).

در قرن دوم ارتیوس کاپادوسیا این نوع از سردرد را به سه نوع تقسیم کرد:سفامالجیا، سفالی، و هتروکرانیال. جالینوس از اصطلاح همیکرانیا (نیمه سر)، استفاده کرد اصطلاحی که واژه میگرن در نهایت از آن گرفته شد(والدمن،2011). او همچنین پیشنهاد داد که این درد برخاسته از پرده‌های مغز و شریان‌های خونی در سر است. در سال ۱۸۸۷ لوئیز هیاسینت توماس، کتابداری فرانسوی برای اولین بار میگرن را به دو نوع تقسیم کرد که در حال حاضر نیز از این تقسیم بندی استفاده می‌شود- میگرن با علایم پیش درامدی ("میگرن افتالمیک") و میگرن بدون علایم پیش درامدی ("میگرن وولگار)(برسوک،2012).

قدمت مته کاری سوراخ کردن عمدی جمجمه به ۷٫۰۰۰ سال قبل از میلاد برمی گردد(مایلر و نیل،2005). درحالیکه بعضی از مردم با این کار از بیماری نجات پیدا می‌کردند ولی به خاطر عفونت تعداد زیادی جان خود را از دست می‌دادندآنها معتقد بودند که با این کار "به ارواح خبیث اجازه فرار" می‌دهند.ویلیام هاروی در قرن ۱۷ سوراخ کردن جمجمه را برای درمان میگرن توصیه می کرده است(بریت تالی[3]،2002).

درحالیکه از دیرباز تلاش‌های زیادی برای درمان میگرن صورت گرفته است، ولی در سال ۱۸۶۸ بود که استفاده از ماده‌ای که در نهایت موثر واقع شد آغازگردید(برسوک،2012). این ماده قارچی با نام آرگوت بود که در سال ۱۹۱۸ ارگوتامین از آن گرفته شد.(هانسن،کهلر[4]،2011).

میتیسرجید[5]در سال ۱۹۵۹ ساخته شد و اولین تریپتان،در سال ۱۹۸۸ تولید شد. در طول قرن ۲۰ به دنبال مطالعات بیشتر مواد پیشگیرانه موثرتری ساخته شدند و مورد تایید قرار گرفتند(برسوک،2012)

2-2-2.تعریف میگرن.

شایع ترین علت سردرد، میگرن است و حدود 15% از زنان و 6% از مردان را مبتلا می سازد. یک تعریف سودمند، میگرن، عبارت است از سندرمی خوش خیم و راجعه، متشکل از سردرد، تهوع، استفراغ و/ یا نشانه های اختلال عملکرد عصبی به شکل ترکیب های مختلف. میگرن را اغلب می توان از روی فعال کننده های آن (شراب قرمز، قاعدگی، گرسنگی، بی خوابی، نور خیره کننده، استروژن، نگرانی، عطرها، دوره های ناامیدی) و نیز غیرفعال کننده های آن (خواب، حاملگی، خوشحالی، و تریپتال ها) تشخیص داد(هاریسون ،1390).

میگرن یکی از اختلالات شدید است که ویژگی آن سردردهای ملایم یا شدید پی در پی می‌باشد و غالبا با علایمی در سیستم عصبی آتونومس همراه است. این نوع از سردرد یک طرفه است (بر نیمی از سر تاثیر می‌گذارد) و ماهیتا ضربان‌دار است و از ۲ ساعت تا ۷۲ ساعت ادامه دارد. علایم همراه با آن می‌تواند شامل حالت تهوع، استفراغ، نورگریزی (افزایش حساسیت به نور)، صدا ترسی )افزایش حساسیت به صدا) باشد و درد به طور کلی با بالا رفتن فعالیت بدنی افزایش می‌یابد(هیداچی[6]،2004).

حملات سردرد شدید، بدون توجه به علت اغلب به صورت ضربانی و همراه با استفراغ و حساسیت (تندرنس) پوست سر توصیف می شوند. سردردهای خفیف تر به صورت ناراحتی غیر مشخص، فشارنده و نوار مانند و غالباً در تمام سر هستند که نمایی از سردرد تنشی به شمار می آیند.(هاریسون،1390).

بیش از یک سوم افراد مبتلا به سردرد‌های میگرنی نشانه‌های پیش درامدی/اورا را دریافت می‌کنند: نوعی اختلالات گذرای دیداری، حسی، زبانی یا حرکتی که نشان می‌دهند سردرد به زودی شروع خواهد شد(ضیایی،شیرزادی،1381).

2-2-3.علل میگرن:

ساز و کار دقیق میگرن ناشناخته است. البته این باور وجود دارد که میگرن به دلیل نوعی اختلال در رگهای خونی و عصبی باشد. نظریه اولیه مربوط به افزایش قابلیت تحرک قشر مخ و کنترل ناهنجار یاخته‌های عصبی درد در عصب سه قلوی ساقه مغز می‌باشد(دادیک وگارگاس[7]،2009).



1-Mayler& nill

2-Barsook

1-Bret talli

2-Hansen&Kohler

3-Meteserjed

1-Headachi

2-Dadeck&Gargus


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تحریف های شناختی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق تحریف های شناختی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 47 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
مبانی نظری وپیشینه تحقیق  تحریف های شناختی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

کلمه شناخت در لغت به معنی عمل یا فرایند دانستن است. رویکرد شناختی به شخصیت، بر نحوه­ای که افراد از محیط و خودشان آگاه می­شوند، نحوه­ای که درک نموده و ارزیابی می­کنند، یاد می­گیرند و مسایل را حل می­کنند، تمرکز دارد. این واقعا یک رویکرد روان­شناختی به شخصیت است؛ زیرا منحصرا روی فعالیت‌های ذهنی هشیار تمرکز دارد. این تمرکز روی ذهن، مفاهیمی را که سایر نظریه­پردازان به آنها پرداخته­اند، نادیده نمی­­­­­­­­گیرد. برای مثال، در رویکرد شناختی، نیازها، سایق‌ها یا هیجانات را جنبه­هایی از شخصیت می­دانند که تحت کنترل فرایندهای شناختی قرار دارند(شولتز وشولتز[1] ،1388).

روانشناسی شناختی

انسان را موجودی پردازش کننده اطلاعات و مسأله گشا تلقی می کند.این دیدگاه در پی تبیین رفتار از راه مطالعه شیوه هایی است که شخص به اطلاعات موجود توجه می کند،آنها را تفسیر می کند،و به کار می برد. روانشناسی شناختی همانند دیدگاه روانکاوی متوجه فرایندهای درونی است.اما در این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال،نیازها،و انگیزش تاکید شود بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب و تفسیر می کندو آنها را در حل مشکلات به کار می گیرند تاکید می شود.بر خلاف روانکاوی تکیه گاه شناختی نه بر انگیزش ها و احساسات و تعارضات نهفته بلکه بر فرایندهای ذهنی است که از آنها آگاهیم یا به راحتی می توانیم از آنها مطلع شویم.این رویکرد در تقابل با نظریه های یادگیری قرار می گیرد که محیط بیرونی را علت اساسی رفتار به شمار می آورند.اصولا دیدگاه شناختی به افکار و شیوه های حل مسأله کنونی توجه دارد تا تاریخچه شخصی.در این دیدگاه روابط بین هیجان ها انگیزش ها و فرایند های شناختی و در نتیجه همپوشی میان دیدگاه شناختی و دیگر رویکرد ها نیز آشکار می شود(ساراسون وساراسون[2]،1390).

روانشناسی شناختی زاده ی روانشناسی گشتالت است که در دهه ی 1920 مطرح شد.وجه مشخصه ی دیدگاهِ شناختی، توجه نسبتا ً اندک به رابطه ی محرک – پاسخ و فعالیت های عصبی می باشد. توجه اصلیِ این رویکرد، به موضوعاتی نظیر ادراک، حل مساله از طریقِ شهود، تصمیم گیری و فهم است. در تمامِ این فرایند ها شناخت از اهمیت مرکزی برخوردار است . شناخت یک مفهومِ کلی است که تمامیِ اشکالِ آگاهی را در بر می گیرد و شاملِ ادراک، تفکر، تصور،استدلال، و قضاوت و غیره می باشد. انقلابِ شناختی شاملِ تمامِ دیدگاه هایی می شود که به این مباحث اهمیتِ زیادی می دهند)جرج سیچ[3] ،1380).

افکار خودآیند

از دید شناختی ها افکار خودآیند،تحریف های شناختی،باورهای غیر منطقی مختص رابطه و طرحواره های شناختی علل اکثر مشکلات رفتاری وتعارضات بین فردی است(فلانگان وفلانگان،2004؛الیس،2003؛به نقل از فرحبخش،1382؛ بهاری وسیف،1384).

مدل شناختی بک (1970)نیزدرباره ی آسیب شناسی برنقش محوری تفکر در فراخوانی وتداوم افسردگی،اضطراب وخشم تاکید می کند.سوگیری شناختی باعث آسیب پذیری افراد نسبت به وقابع منفی مانند فقدانها ومشکلات زندگی می شوند.

طرز تفکر بدبینانه بدون منطق زمینه ساز شروع افسردگی واختلالات خلقی و دوام آنها است.تفکر شدید منفی،همیشه با افسردگی یا اختلالات احساسی همراه است.وقتی نگران می شوید،وقتی افکار ناخوشایند به ذهنتان خطور می نماید،کج خلق وافسرده می شوید(برنز،1386؛45).

موضع فلسفی کلی در زمینه شناخت

فرد به عنوان دانشمند: کلی معتقد است که افراد مانند دانشمندان، با ساختن فرضیه­هایی درباره محیط و آزمودن آنها در برابر واقعیت زندگی روزمره، دنیای تجربیات خود را درک کرده و سازمان می­دهند و این درک و تفسیر تجربه، برداشت منحصر به فرد ما را از رویدادها نشان می­دهد. کلی گفت: "ما از طریق الگوهای شفافی که متناسب با واقعیت‌ها هستند که دنیا از آنها تشکیل شده است به دنیا می­نگریم". ما می­توانیم این الگوها را با عینک­های آفتابی مقایسه کنیم که رنگ خاصی را به هر چیزی که می­بینیم، می­دهد. عینک یک نفر ممکن است آبی رنگ و عینک دیگری سبز رنگ باشد. امکان دارد چند نفر به یک صحنه نگاه کنند و بسته به عینکی که زده­اند آن را به صورت متفاوتی ببینند. بنابراین، با توجه به فرضیه­هایی که می­سازیم، به دنیای خود معنی می­دهیم. این دیدگاه خاص، که هر کسی آن را به وجود می­آورد، همان چیزی است که "سیستم سازه" نامیده می­شود. سازه، روش منحصر به فرد شخص برای در نظر گرفتن زندگی است(برنز،1386؛398).

یک سازه، شیوه نگاه کردن فرد به رویدادهای موجود زندگی و شیوه تعبیر و تفسیر آن فرد از جهان است(کریمی،1385).

مدلABC الیس

الیس(1962)برای تبیین اختلالات عاطفی وهیجانی به الگوی abcمتوسل می شود و مطرح می سازد که وقتی حادثه فعال کننده ای(a)برای فرد اتفاق می افتد ،او براساس تمایلات ذاتی خود ممکن است دو برداشت متفاوت و متضاد از آن داشته باشد:یکی افکار،عقاید وباورهای منطقی وعقلانی(rb)ودیگری افکار وعقاید وبرداشت های غیر عقلانی وغیر منطقی(ib). اگر فرد تابع افکار وعقاید عقلانی ومنطقی باشد،به عواقب منطقی(rc)دست خواهد یافت وشخصیت سالمی خواهد داشت واگر دستخوش افکار وعقاید غیر منطقی وغیر عقلانی قرار گیرد،با عواقب غیر منطقی(ic)مواجه خواهد شد،که در این حالت او فردی است مضطرب واشفته ودارای اختلالات هیجانی.بنا براین از دیدگاه الیس اضطراب،افسردگی،واختلالات خلقی،عاطفی،احساسی حاصل تفکر غیر منطقی فرد است که به صورت خود گویی های درونی درفرد وجود داشته وسبب ایجاد احساس بی کفایتی و بی ارزشی،ارزیابی های بدبینانه، منفی بافی و ارزیابی ضعیف از توانایی مقابله با مشکلات وحل وفصل آنها در فرد می شوند(الیس،1991،1969،1982؛به نقل از برون وهمکاران،1996).

2-3-6.تناوب­گرایی تعبیری:

ما در طول زندگی، با هر نوع آدم یا موقعیتی که روبرو می‌شویم، سازه­های متعددی را شکل می­دهیم. هنگامی که با افراد جدید آشنا شده و با موقعیت‌های تازه روبرو می­شویم، فهرست سازه­های خود را گسترش می­دهیم. علاوه بر این، وقتی موقعیت‌ها تغییر می­کنند، ممکن است هر از گاهی سازه­های خود را تعدیل کرده یا کنار بگذاریم. تجدیدنظر در سازه­ها فرایندی ضروری و مستمر است. اگر سازه­های ما نمی­توانستند اصلاح شوند، در این صورت قادر نبودیم با موقعیت‌های تازه کنار بیاییم. کلی این سازگارپذیری را تناوب­گرایی تعبیری نامید تا بیان کند که ما به وسیله سازه­های خود کنترل نمی‌شویم بلکه آزادیم تا در آنها تجدیدنظر کنیم(شولتز وشولتز ،1388).



1-Schultz& Schultz

1-Sarason & Sarason

2-Jorj bech