دسته بندی | آزمون ارشد |
بازدید ها | 41 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 57 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش اختلال ADHD یا بیش فعالی و نقص توجه در 23 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توجه: این فایل براساس DSM-5 تهیه شده است.
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
یکی از رایجترین اختلالات دوران کودکی که توجه روانشناسان و روانپزشکان را به خود جلب کرده، اختلال کم توجهی- بیشفعالی می باشد (بوسینگ، ماسون، بل، پورتر و گاروان، 2010). این اختلال در حدود سنین 2 تا 4 سالگی، شروع میشود. اختلال کم توجهی- بیشفعالی در میان کودکان پیشدبستانی به عنوان یک چالش مهم تلقی میشود. این اختلال، سبب بروز مشکلات هیجانی شدید برای کودکان پیشدبستانی و خانواده آنها میشود (کافمن، گلدبرگ-استرن و شاپر، 2009).
اخراج ازمدرسه، ناتوانی در مهار رفتار حرکتی، نارسایی توجه، ناتوانی یادگیری، پرخاشگری، مشکلات تحصیلی، آسیبپذیری نسبت به سانحه و... از جمله این مشکلات میباشد. همچنین به فرآیند تحول استعدادها ی ذهنی، مهارتهای عاطفی و اجتماعی کودک نیز آسیب جدی وارد میشود (گرینهیل و هچتمن، 2009). نتایج تحقیقات نشان میدهد که این کودکان، مشکلات جسمانی و روانی دیگری نیز دارند و مکررا نیازمند استفاده از خدمات مراقبت سلامت هستند (کایلینگ و همکاران، 2008). به نظر میآید که این اختلال یک مشکل پایدار است که ممکن است نشانههای آن با افزایش سن از دوران پیش از مدرسه به دوره بلوغ و پس از آن گسترش یابد.
دانشآموزان مبتلا به اختلال کم توجهی- بیشفعالی که درمان مناسب و کافی دریافت نمیکنند با احتمال بیشتری مردود شدن، اخراج از مدرسه، پیشرفت تحصیلی پایین و مشکلات سازگاری اجتماعی و هیجانی را تجربه میکنند.این کودکان ممکن است در یادگیری ناتوان نباشند، بلکه در عملکردهای مربوط به مدرسه مشکل دارند که ناشی از سازماندهی ضعیف، بیتوجهی، تکانشگری، بیشفعالی وحواسپرتی میباشد (کاکاوند، 1392).
این اختلال روند طبیعی و رشد دوران کودکی را با مشکل رو به رو میکند که در صورت عدم درمان، آمادگی کودک را برای پذیرش آسیبهای روانی و اجتماعی در بزرگسالی افزایش میدهد. تقریباً در یک چهارم کودکان زیر سن مدرسه، مشکلات رفتاری دیده میشود که اگر این مشکلات از شدت کافی برخوردار باشد و کودک در روابط اجتماعی خود مشکلاتی داشته باشد،تا دورههای بعداز دوران کودکی نیز ادامه خواهد داشت. پایداری نتایج اختلال کم توجهی- بیشفعالی، تا سالهای بعدی و نقایص ناشی از این اختلال، بر نیاز به مداخله زود هنگام برای کودکان پیشدبستانی مبتلا به این اختلال تأکید میکند (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013).
تعریف اختلال کم توجهی- بیشفعالی
در DSM-V نرخ شیوع این اختلال برای بزرگسالان 5/2 درصد است و برای کودکان رقم 5 درصد گزارش شده است.با این وجود رقم محتاطانه 7-3 درصد از کودکان در سنین مدرسه را مبتلایان به این اختلال تشکیل میدهند.به طور کلی احتمالا در هر کلاس عادی یک یا دو کودک با اختلال نارسایی توجه وجود دارد.نشانههای اصلی اختلال کمبود توجه و بیش فعالی باید قبل از 12 سالگی شروع شود و حداقل در دو موقعیت متفاوت مانند کودکستان،مدرسه،خانه و یا هنگام ارزیابی و معاینه روانشناختی دیده شود(راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-V)، 2013-2012؛ ترجمه رضائی، فخرای، فرمند، نیلوفری، هاشمی آذر و شاملو، 1394).
اختلال کم توجهی- بیشفعالی، الگوی پایدار عدم توجه و یا بیشفعالی و رفتارهای تکانشی است که شدیدتر و شایعتر از آن است که معمولاً در کودکان با سطح رشد مشابه دیده میشود. برای مطرح کردن این تشخیص باید برخی ازنشانهها پیش از سن 7 سالگی ظاهر شوند. اختلال باید حداقل در دو زمینه وجود داشته باشد و بایستی عملکرد فرد بسته به میزان رشد،در زمینههای اجتماعی، تحصیلی یا شغلی مختل شده باشد. این اختلال در حضور اختلال فراگیر رشد، اسکیزوفرنی و سایر اختلالات سایکوتیک نباید مطرح شود و نیز یک اختلال روانی دیگر،توجیه بهتری برای آن نباشد. همچنین اختلال کم توجهی- بیشفعالی،سندرمیعصب شناختی است که معمولاً با ویژگیهای تکانشگری، حواسپرتی و بیشفعالی مشخص میشود (انجمن روان پزشکی آمریکا، 2013).
- Bussing, Mason, Bell, Porter &Garvan
. Kaufman., Goldberg- Stern&Shaper
. Greenhill &Hechtman
.Kieling
- American Psychiatric Association
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 33 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 38 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درباره درمان وجودی ( فصل دوم پایان نامه )
در 24 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی درباره درمان وجودی:
پایان نامه درباره درمان وجودی:
روش درمان وجودی
تاریخچه درمان وجودی
درمان وجودی گرا ریشه اش در فلسفه اگزیستانسیالیسم است. می توان گفت که مارتین هیدگر (1971) پدر فلسفه وجودی است که بزرگترین تاثیر بر روان درمانی و مشاوره وجودی داشت (به نقل از نلسون ، 2006). هر چند هیدگر خودش مستقیما و صریحا در مورد روان درمانی چیزی نگفته است. اما مفاهیم فلسفه اش توسط دو تن از روان پزشکان به نامهای بینسونگرا (1996-1881) و بوس (1990-1903) در حیطه درمان به کار گرفته شد و از آن در فهم مشکلات بیماران بهره گرفتند، روش آنها در روان درمانی و استفاده از مفاهیم فلسفه وجودی در درمان نقطه آغازی برای بکار گیری رویکرد وجود گرایی در مشاوره و روان درمانی بود (یالوم ، 1980).
مهم ترین عامل موثر در رشد روان درمانی و درمان وجودی به وسیله دو فیلسوف و روان درمانگری در همین سالها به نامهای دیورزن و کنوارد (2005) انجام گرفته است. باید گفت می (1994-1909) در زمینه وجود گرایی نقش مهمی داشت(یالوم، 2001).
در مجموع می توان گفت که شماری از درمانگران آمریکایی سعی کرده اند رشته های متعدد وجودنگری را به صورت یک رویکرد بالینی منسجم به هم نزدیک کنند. آنها اساس فلسفی وجود نگری را به صورتی که سورن کی یر کگارد ، مارتین هایدگر، ژان پل سالتر و مارتین بابر بیان کردند؛ موضوعات بالینی درمانگران وجودی پیشگام، مخصوصا بینزوانگر، باس و می؛ و تجربیات بالینی خودشان را در نظام روان درمانی مشخصی ترکیب کردند. شخصیت های اصلی در بین این نظریه پردازان عبارتند از: جیمز بوگنتال (1965، 1987، 1990)، ایروینگ یالوم (1980)، و ارنست کین (1970) که در اینجا کار جمعی آنها را بیان می کنیم.
مفهوم درمان وجودی
وجود درمانی عبارت است از یک رویکرد در مشاوره و روان درمانی که اساسش بر این استوار است که انسان وجودش بر ماهیتش مقدم است. روان درمانی وجودی براساس دیدگاه خود درباره زندگی انسان به اهمیت زندگی آنها می پردازد(نظری و ضرغامی، 1388). روان درمانی وجودی که رویکرد فلسفی درباره مردم و وجودشان دارد به مضامین و موضوعات مهم زندگی می پردازد. این رویکرد بیشتر نوعی نگرش نسبت به برخی از مضامین و موضوعات مهم زندگی می پردازد. این رویکرد بیشتر نوعی نگرش نسبت به برخی مضامین محسوب می شود تا یک رشته فنون و روش. این مضامین عبارتند از: اصالت، دروغ، همدلی، مرگ و زندگی، آزادی، مسئولیت پذیری در قبال خود و دیگران، معنایابی و کنارآمدن با بی معنایی. رویکرد وجودی بیش از رویکردهای دیگر به آگاهی انسان ها در مورد خودشان می پردازد و آنان را به گونه ای هدایت می کند تا آن سوی مشکلات و وقایع را ببینند (سزاس ، 2005).
این رویکرد درمانی بیش از سایر دیدگاه ها به بررسی آگاهی انسان از خود و توانایی فرد در نگریستن به ماورای مشکلات خویش و مسائل وجودی می پردازد. انسان نمی تواند به تنهایی و جدای از دیگران زندگی کند. عمق بخشیدن به روابط صمیمانه و صادقانه با دیگران از پیشنهاد های روان درمانی وجودی است. در این رویکرد تلاش نمی شود درد و رنج انسان از بین برود، زیرا زندگی انسان ماهیتا توام با رنج است. در عوض به انسان ها کمک می شود، با پذیرش واقعیت درد و رنج برای دردهای زندگی معنا بیابند که در این صورت دردها لذت بخش خواهند شد (نظری و ضرغامی، 1388).
روان شناسی وجودی سعی داد بیشتر از قرار دادن زندگی زیر یک سیستم عقلی و گروههای سازمان یافته، احساس و روح خود زندگی را جذب کنند. به علاوه روان شناسی وجودی در نظر دارد اندیشه های فلسفی اساسی در فهم روان شناختی ما را در بر گیرد و به مراجعان کمک می کند تا درک کنند با داشتن تنگناهای مختلف هم می توانند روی پای خودشان بایستند (جاکوبسن ، 2007).
نگرش آن در مورد انسان:
نگرش وجودی دیدگاه قطعی در مورد طبیعت انسان که توسط روان تحلیل گری سنتی و رفتار گرایی افراطی حمایت شده است را رد می کند روان تحلیل گران انسان را به عنوان محصور شده توسط نیروهای نا هشیار و سایقهای غیر منطقی و حوادث گذشته می بینند و رفتار درمانگران موقعیت های فرهنگی و اجتماعی را موثر می دانند اما درمان گران وجودی با وجود اینکه تعدادی از حقیقت ها را تصدیق می کنند در مورد شرایط انسان، بر آزادی ما در ساختن چگونگی مان تأکید می کنند. این رویکرد بر این اساس که ما آزادیم پس مسئولیم در قبال اعمال خودمان، پایه ریزی شده است . ما خالق زندگی خویش هستیم و برنامه کار و اهداف آن را ترمیم می کنیم فرض اساسی وجود اینست که ما قربانیان شرایط محیطی نیستیم، زیرا در حوزه وسیع ما چیزی هستیم که انتخاب کرده ایم باشیم (قاضی، 1383).
قسمتی از متن منابع:
منابع:
بشیرپور، محراب؛ سلیمی بجستانی، حسین؛ فرحبخش، کیومرث. (1392). مقایسه میزان اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر رویکرد وجودی و شناختی-رفتاری بر کاهش کمرویی دانش آموزان پسر دبیرستانی. دانش و پژوهش در روان شناسی کاربردی، سال چهاردهم، شماره2 (52): 60-51.
پروچاسکا، جیمز و نورکراس، جان. (2007). نظریه های روان درمانی (نظام های روان درمانی). ترجمه یحیی سید محمدی (1392).چاپ پنجم، تهران: روان.
پری زاده، هدی؛ حسن آبادی، حسین؛ مشهدی، علی و تقی زاده کرمانی، علی. (1391). مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی و واقعیت درمانی گروهی بر حل مشکل تصویر تن زنان ماستکتومی شده. زنان، مامایی و نازایی زنان، 15، 22: 35-27.
تاد، جودیت و بوهارت، آرتور سی. (2000). اصول روان شناسی بالینی و مشاوره. ترجمه مهرداد فیروز بخت (1392). چاپ پنجم، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا.
جورج، ریکی ال و کریستانی، ترز اس. (1990). روان شناسی مشاوره؛ نظریه ها، اهداف و فرایندهای مشاوره و روان درمانگری. مترجمان رضا فلاحی و محسن حاجیلو (1381). چاپ سوم، تهران: رشد.
حسن آبادی، حسین. (1385). مقایسه میزان اثربخشی سه روش گروه درمانی (عقلانی-عاطفی، وجودی-انسان گرایانه، معنوی-مذهبی) در افزایش عزت نفس زندانیان زندان مرکزی مشهد. پایان نامه دکتری مشاوره، دانشگاه تربیت معلم.
خدادادی سنگده، جواد؛ اعتمادی، احمد؛ و علوی کاموسی، عزالدین. (1393). اثربخشی گروه درمانی وجودی بر بهبود سلامت روان دانشجویان. مجله علمی-پژوهشی پژوهش های علوم شناختی و رفتاری. سال چهارم، شماره دوم: 130-119.
خدادای سنگده، جواد. (1390). اثربخشی درمان وجودی به شیوه گروهی بر افزایش کیفیت زندگی دانشجویان. پایان نامه کارشناسی ارشد رشته مشاوره خانواده، تهران: دانشگاه تربیت معلم.
فخاری نوابی نژاد، فروغان. (1387). تاثیر مشاوره گروهی با رویکرد معنادرمانی بر سطح سلامت روان زنان سالمند. مجله سالمندی ایران، 3 (7): 58-43.
فیرس، ای جری و ترال، تیموتی جی. (2002). روان شناسی بالینی؛ مفاهیم روش ها و حرفه ها. ترجمه مهرداد فیروز بخت (1391). تهران: رشد.
قاضی، قاسم (1383). نظریه ها و روش های مشاوره و روان درمانی . تهران: انتشارات جنگل.
قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی و بلقان آبادی، مصطفی. (1391). اثربخشی گروه درمانی تحلیل وجودی بر بهبود مهارت حل مسئله. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی کردستان، دوره هفدهم: 71-60.
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 26 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 37 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش تحلیل رفتار متقابل ( فصل دوم پایان نامه )
در 28 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع تحلیل رفتار متقابل :
2-2 تحلیل رفتار متقابل
2-2-1 تاریخچه تحول فکر برن
مبتکر اصلی فکر درمان مبتنی بر تحلیل رفتار متقابل فردی به نام گرینکر بود که به سال 1900 میلادی متولد شد و در سال 1921 دکترای طب خود را از کالج طب راش اخذ کرد. اریک برن، که نامش بیشتر با این نظریه متداعی و همراه است، در واقع تعقیب کننده و توسعه دهنده افکار گرینکر است(شفیع آبادی و ناصری، 1389).
تحلیل ساختی-محاوره ای، نظریه ای منظم و هماهنگ درباره شخصیت و پویاییهای اجتماعی ارائه می دهد که از تجربه بالینی و شکلی از درمان عقلانی و عمل گرا استنتاج شده است. این نوع درمان به کار اکثریت عظیمی از بیماران روانی می آید. به سهولت به وسیله آنان درک می شود و به طور طبیعی با وضع آنان تطبیق می کند. شیوه ساختی-محاوره ای تلاشی بود در جهت از بین بردن معایبی که بر بسیاری از شیوه های قبلی درمان (مستقیم و غیر مستقیم) مترتب بود. زیرا این روش می تواند توانایی بیمار را در تحمل و کنترل اضطراب هایش به سرعت افزایش دهد و روند عملکرد مرضی او را محدود کند (شفیع آبادی و ناصری، 1389).
اریک برن هنگامی که تصمیم گرفت به درمانجویان نه به آموزگاران خود گوش کند، به طور تصادفی برای اولین بار به این پدیده پی برد که ارفاد به صورت والد، کودک،یا بالغ با هم ارتباط برقراررمی کنند. او به مدت 10 سال روان کاوی را اجرا می کرد و یاد گرفته بود هر چیزی را که درمانجویان می گفتند به زبان نظری که از معلمان خود کسب کرده بود برگرداند. بنابراین، وقتی درمانجویی اظهار می داشت: «احساس می کنم که انگار پسر بچه ای درون من است» برن مانند اوتو فنیکل معمولا پسر بچه را به معنی آلت مردی درون فکنی شده تعبیر می کرد و این احساس مهم ترین واقعیت بالینی در تعیین روند زندگی درمانجو بود. هنگامی که درمان پیش رفت برن در موقع مناسبی پرسید: « اکنون کدام قسمت شما صحبت می کند، پسر بچه یا مرد بالغ؟». در همان لحظه با پرسیدن این سئوال، تحیل تبادلی متولد شد(پروچاسکا و نورکراس،2007؛ ترجمه سید محمدی ،1392).
نظریه تحلیل تبادلی، که در آن بر چگونگی روابط متقابل و حالت های مختلف شخصیت-حالت های من- تاکید می شود، فکر جدیدی نیست، بلکه در گذشته های بسیار دور ریشه دارد. انسان همواره می خواسته است که به چگونگی روابطش با خود و دیگران پی ببرد و پویایهای آن را شناسایی کند. اعتقاد به دو بعد خوب و بد در انسان و کشمکش بین انها از آغاز پیدایش انسان رایج بوده است ورد سر تاسر تاریخ و فلسفه ادیان از آن یاد شده است. این اعتقاد به ماهیت دو بعدی انسان و آثار مربوط به تعلیم و تربیت و روان شناسی تاثیر گذاشته است و حتی به صورت های متنوع و گسترده تر تبیین شده است. از این رو، دیدگاه اجزانگرانه برن را شاید بتوان تداوم و توسعه اعتقادات اولیه دانست (شفیع آبادی و ناصری، 1389).
2-2-2 نظریه شخصیت در تحیل رفتار متقابل
دیدگاه برن درباره شخصیت یک دیدگاه اجزانگرانه و چندگانه است. برن بر سه نوع حالات نفسانی اعتقاد دارد که عبارتند از روان بیرونی ، روان نو ، و روان باستانی . روان بیرونی به شیوه ای تقلیدی و قضاوتی شکل می گیرد و در صدد است که مجموعه هایی از معیارها و ملاک های اکتسابی را به اجرا در آورد. روان نو عمدتا به تبدیل محرکها به مجموعه اطلاعات تمایل دارد و نیز به پردازش و بایگانی این اطلاعات براساس تجربیات قبلی علاقمند است. روان باستانی تمایل دارد که براساس تفکر مبرا از منطق و ادراکهایی که به طور ضعیفی از هم متمایز و یا تحریف شده اند، به طور ناگهانی و ناآگاهانه تری، واکنش نشان دهد. برن تجلیات این سه حالت نفسانی را تحت عنوان «حالت های من» را معرفی می کند. حالت های من سه گانه او عبارتند از: «حالت من والدینی»، «حالت من بالغ» و «حالت من کودکی». «حالت من والدینی» از روان بیرونی، «حالت من بالغ» از روان نو و «حالت من کودکی» از روان باستانی نشات می گیرد. از دید پدیده شناختی، سه حالت «من» را به ترتیب حالتهای برون روحی، نو روحی و کهنه روحی می نامند(شفیع آبادی و ناصری، 1389).
بنابران، در تحلیل تبادلی، همه چیز از این اصل ناشی می شود که شخصیت انسان به صورت سه حالت خود سازمان یافته است: والد، بالغ، و کودک. این حالت های خود ساه های نظری نیستند؛ آنها واقعیت های پدیدار شناختی هستند که می توان مستقیما آنها را مشاهده کرد(پروچاسکا و نورکراس،2007؛ ترجمه سید محمدی ،1392). نظام های مختلف شخصیت، درست همانند اعضای مختلف مغز وبدن به محرکهای گوناگون واکنش های متفاوت نشان می دهند. در حقیقت، هر یک از این نظام ها محیط را، به تبع وظیفه شان، به نحو متفاوتی درک می کنند و سپس به این محرک ها واکنش مناسبی نشان می دهند. همچنین این سه جنبه شخصیت نسبت به یکدیگر می گذارند. رشد روانی از همان سالهای اولیه زندگی کودک شروع می شود؛ کودک به شدت تاحت تاثیر محیط اجتماعی است و شخصیت او به نحو خاصی سازمان می یابد. چگونگی تشکیل و تکامل حالات مختلف شخصیت کودک بدن شرح است(شفیع آبادی و ناصری، 1389).
حالت «من کودکی»: حالت «من کودکی» مجموعه ای از احساسات، نگرش ها و طرحهای رفتاری است که بقایایی از دوران کودکی خود فرد هستند (شفیع آبادی و ناصری، 1389). حالت کودک خود اصولا از دوران کودکی به بعد محفوظ می ماند. انگار که کودک روی نواری پاک نشدنی در مغز ضبط شده و هر لحظه می تواند به کار افتد. کودک حداکثر 8 ساله است و می تواند به اندازه یک نوزاد کوچک باشد (پروچاسکا و نورکراس،2007؛ ترجمه سید محمدی ،1392). حوادث درونی، یعنی پاسخ های کودک به آنچه که می بیند و می شنود، و نیز تاثیرات کودک ار والدینش، در حالت «من کودکی» او ثبت و ضبط می شوند(شفیع آبادی و ناصری، 1389).
برای مثال، وقتی که افراد در حالت کودک خود قرار دارند، به همان صورتی که در کودکی انجام می دادند، می نشینند، می ایستند، حرف می زنند، فکر، درک، و احساس می کنند. رفتار کودک به جای اینکه توسط عقل میانجی شود و به تاخیر افتد، تکانشی و وابسته به محرک است. قشقرق راه انداختن، غیر مسئول بودن، و پرداختن به تفکر آرزومندانه یا رویای روز، مواردی از جلوه های کودک هستند. در عین حال، کودک، منبع خود انگیختگی، خلاقیت و شوخی، و تفریح است(پروچاسکا و نورکراس،2007؛ ترجمه سید محمدی ،1392).
حالت «من والدینی»: حالت «من والدینی» مجموعه ای از احساسات و نگرش ها و طرح های رفتاری است که ویژگیهای مشابه همین در والدین هم وجود دارد(شفیع آبادی و ناصری، 1389). حالت والد نیز اصولا سالم و دست نخورده از کودکی به بزرگسالی انتقال می یابد. والد اصولا از رفتارها و نگرش هایی تشکیل شده است که رونوشت والدین یا مظاهر قدرت هستند. گرچه بخش عمده ای از والد براساس ضبط های شبه ویدیویی از دوران کودکی استوار است، ولی هنگامی که فرد از صاحبان قدرت جدید تقلید می کند یا در اثر تجربیات واقعی تربیت کردن فرزندان تغییر می کند، والد می تواند در طول زندگی تغییر کند. هنگامی که والد کنترل را در اختیار دارد، افراد به زبان والدین کنترل کننده حرف می زنند: «باید»، «حتما»، «بهتر است این کار را نکنی»، و «پشیمان خواهی شد» حاکم هستند. ژست هایی مانند اشاره کردن با انگشت یا ایستادن با بی قراری همراه با دست ها بر کمر، جلوه های رایج والد هستند(پروچاسکا و نورکراس،2007؛ ترجمه سید محمدی ،1392).
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 41 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 70 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درمان شناختی-رفتاری(C.B.T) ( فصل دوم پایان نامه )
در 23 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع درمان شناختی-رفتاری(C.B.T):
2-5-1. درمان شناختی-رفتاری(C.B.T)
شناخت درمانی بر اساس پژوهشهای اولیه آیرون تـی. بک بـر روی آسیبشناسی روانی با درمـان افـسردگی پدید آمد. بک ابتدا در زمینه روانکاوی آموزش و بعد سعی داشت نظریه فروید را درباره افسردگی ثابت کند فروید فرض کرد که افسردگی «خشم بازگشت خورده به طرف خویش» است. بک با آزمایش افکار و رؤیاهای بـیماران افـسرده، نه موضوع خشم بلکه موضوع شکست را به میان آورد. در مکتب شناختی مطالعات آزمایشگاهی و مشاهدات بالینی، سوگیری منفی پایدار را در پردازش شناختی در بیماران افسرده را مطرح نمودند (امانی، 1385).
پژوهشهای اولیه بک، همزمان با نظریهپردازی آلبرت آلیس در دهه 1970 بـود. آلیس نـیز بر روی باورها و افکار بیماران مطالعه و تحقیق میکرد(امانی، 1385). اساس نـظریهء الیس را مدل A-B-C تشکیل میدهد که در شناخت و تغییر شـخصیت بـه کار میرود. اصولا در این مدل، گفته میشود کـه رویدادهای فـعال کـننده (A) پیامدهای رفتاری و هیجانی دارند اما این پیامدها نه معلول رویدادهای فعال کـننده بلکه تا حدود زیادی معلول نظام اعتقادی(B) هستند که باعث به وجود آمدن پیامدهای رفتاری هیجانی(C) می شود. نقش اصلی مـشاور ایـن اسـت که با مباحثه(D) در مورد عقاید و باورهای غیر منطقی به طرق مختلف آنها را زیـر سؤال بـبرد (شارف، ترجمه فیروز بخت، 1381).
الیس و بک هر دو معتقدند که آدمی میتواند آگاهانه منطق و دلیل را بپذیرد و اذعـان میدارند که هدف ملاحظات درمان تغییر فرضیات اساسی بیمار است کـه بـه نـظام باورهای افراد در پردازش محرکهای پیرامونی توجه اساسی دارند. همچنین این دو دانشمند روش بحث و گفتگو را با بیماران برگزیده و از گوش دادن مـنفعل، پرهـیز و به فعال بودن درمانگر در جلسه درمان اعتقاد داشتند. علیرغم تفاوتهای مفهومی و سبک شناختی بـین درمـان عـقلانی-عاطفی آلیس و شناختدرمانی بک در نهایت این دو دیدگاه درمانی، اساس بسیاری از درمانهای شناختی-رفتاری را تشکیل میدهند (امانی، 1385).
از عوامل دیگر در پیـدایش درمان شناختی-رفتاری، فرمولبندی جورج کلی (1955) از سازههای شخصی است. اعتقاد اساسی کلی بر این اسـاس استوار است که هـر انـسان یک دانشمند است که در هر حال و همیشه در تلاش فهمیدن، درک کردن، فکر کردن تفسیر کردن، کنترل کردن و پیش بینی نمودن دنیای خود به منظور سازگاری مؤثر با آن میباشد. و بالاخره ریچارد لازاروس (1884) بـرای نقش شناخت در تغییر عاطفی و رفتاری اولویت خاصی را قائل شد. برخی دیگر از رفتارگرایان معاصر با مطالعات و تحقیقات تازهتر، رشد و پیشرفت شناختدرمانی را تحت تأثیر قرار داده اند. نظریه یادگیری اجتماعی آلبرت بندورا و مفاهیم انتظار و تقویت، کـارایی خـود، تعامل بین شخصی و محیط، سرمشقگیری و یادگیری مشاهدهای به انتقال رفتاردرمانی به قلمرو شناختی کمک کردند (امانی، 1385).
امروزه شرطیسازی نوین بر این اصیل استوار است که تداعی بین محرک-پاسخ (S-R) درون ساختارهای ذهنی یا حافظه صـورت مـیگیرد و از این طریق بر نقش شناختها در یادگیری اشاره میکند (امانی، 1382).
پس درمان شناختی-رفتاری با بهره گرفتن از تکنیکهای دیدگاههای شناختی-رفتاری به مراجع کمک میکند با الگوهای تحریف شده رفتار ناکارآمد خود را تغییر دهـد کـه در جنبه هایی از درمان تأکید عمدتا رفتاری و جنبه های دیگر شناختی است.(هاوتون؛ ترجمه قاسمزاده، 1382).
این الگوی درمانی، رویکردی است فعال، جهتبخش، محدود از لحاظ زمانی و سازمان یافته، بر این منطق نظری زیر بنایی اسـتوار اسـت کـه عاطفه و رفتار هر فرد عـمدتا بـرحسب سـاختیابی جهان از نظر او تعیین میگردد.
بنابراین، درمان شناختی-رفتاری یاCBT این یک روش درمانی از طریق صحبت کردن با بیمار است(سلیمی بجستانی، عباسی و کاظمی، 1391):
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 67 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 26 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ( فصل دوم پایان نامه )
در 26 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد:
2-1. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) توسط هیز در اواخر دهه 1980 از رویکرد های رفتارگرایی به درمان پدید آمد(لارمر ، ویترو ویسکی و لویس درایور ، 2014). درمان رفتاری در سه گروه یا سه نسل مفهوم سازی شده بود که شامل: رفتار درمانی؛ رفتار درمانی شناختی (CBT) و " نسل سوم " و یا "موج سوم" رفتار درمانی (هریس، 2006، هیز، 2005). در دمان های موج سوم تلاش می شود بجای تغییر شناخت ها، ارتباط روان شناختی فرد با افکار و احساساتش افزایش یابد (رودیتی و روبین سون ، 2011).
ACT ریشه در رفتار گرایی دارد اما بوسیله فرایندهای شناختی مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد (هیز، لوین ، پلمب-ویلاردیج ، ویلاتی و پیستورول ،2013). این درمان با ادغام مداخلات پذیرش و ذهن آگاهی در راهبردهای تعهد و تغییر، به درمانجویان برای دستیابی به زندگی پرنشاط، هدفمند، و بامعنا کمک می کند. برخلاف رویکردهای کلاسیک رفتار درمانی شناختی، هدف ACT تغییر شکل یا فراوانی افکار و احساسات آزار دهنده نیست؛ بلکه هدف اصلی آن تقویت انعطاف پذیری روان شناختی است. مراد از انعطاف پذیری روان شناختی توانایی تماس با لحظه لحظه های زندگی و تغییر یا تثبیت رفتار است، رفتاری که به مقتضات موقعیت، همسو با ارزش های فرد می باشد. به بیانی دیگر، به افراد یاری می رساند تا حتی با وجود افکار، هیجانات، و احساسات ناخوشایند، زندگی پاداش بخش تری داشته باشند (فلکسمن، بلک و باند، 1970؛ ترجمه میرزایی و نونهال ، 1393).
ACT چندین ویژگی مجزا و مشخص دارد. از برجسته ترین این ویژگی ها ارتباط کامل با یک نظریه و پژوهش درباره ماهیت زبان و شناخت انسان (معرف «نظریه چارچوب ارتباطی » یا RFT) است. این پیوند با قواعد رفتاری بنیادی، به ایجاد مدلی منحصر به فرد و تجربی از عملکرد انسان منجر شده است. مدل مزبور متشکل از شش فرایند درمانی است؛ فرایندهایی که ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند: گسلش شناختی، ،پذیرش ، تماس با لحظه اکنون ، خویشتن مشاهدهگر ، ارزشها، اقدام متعهدانه (فلکسمن و همکاران، 1970؛ ترجمه میرزایی و نونهال ، 1393).
در این درمان ابتدا سعی می شود پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی (افکار، احساسات و ...) افزایش یابد و متقابلا اعمال کنترلی ناموثر کاهش یابد. به بیمار آموخته می شود که هر گونه عملی جهت اجتناب یا کنترل این تجارب ذهنی ناخواسته بی اثر است یا اثر معکوس دارد و موجب تشدید آنها می شود و باید این تجارب را بدون هیچ گونه واکنش درونی یا بیرونی جهت حذف آنها، به طور کامل پذیرفت. در قدم دوم بر آگاهی روانی فرد در لحظه حال افزوده می شود؛ یعنی فرد از تمام حالات روانی، افکار و رفتار خود در لحظه حال آگاهی می یابد. در مرحله سوم به فرد آموخته می شود که خود را از این تجارب ذهنی جدا سازد (جداسازی شناختی) به نحوی که بتواند مستقل از این تجارب عمل کند. چهارم، تلاش برای کاهش تمرکز مفرط بر خود تجسمی یا داستان شخصی (مانند قربانی بودن) که فرد برای خود در ذهنش ساخته است. پنجم، کمک به فرد تا اینکه ارزش های شخصی اصلی خود را بشناسد و به طور واضح مشخص سازد و آن ها را به اهداف رفتاری خاص تبدیل کند (روشن سازی ارزش ها). در نهایت، ایجاد انگیزه جهت عمل متعهدانه ؛ یعنی فعالیت معطوف به اهداف و ارزش های مشخص شده به همراه پذیرش تجارب ذهنی. این تجارب ذهنی می تواند افکار افسرده کننده، وسواسی، افکار مرتبط به حوادث، هراس ها و یا اضطراب های اجتماعی و ... باشند(پور فرج عمران، 1390)