فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

پیشینه و مبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی (فصل دوم پایان نامه)

پیشینه ومبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی (فصل دوم پایان نامه)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 21
فرمت فایل docx
حجم فایل 105 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 59
پیشینه ومبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی  (فصل دوم پایان نامه)

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

پیشینه ومبانی نظری تحقیق سلامت اجتماعی (فصل دوم پایان نامه)

توضیحات: فصل دوم کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

برای مفهوم «سلامت اجتماعی» می­توان دو سطح در نظر گرفت. یکی «سطح کلان» که دربر دارنده­ی شاخص­های سلامت جامعه است و در این معنا سلامت اجتماعی را می توان معادل «جامعه ی سالم» در نظر گرفت که در آن شاخص­هایی چون میزان فقر، آموزش، جرم، آلودگی های زیست محیطی، آزادی­های مدنی و غیره را می توان برای کل جامعه در نظر گرفت و سطح دیگر، «سطح خرد» است که به بررسی سلامت اجتماعی فردی با شاخص­هایی چون میزان ارتباطات و تعاملات فردی، مهارت های اجتماعی، سازگاری، انطباق با محیط و غیره می پردازد. سطح اول به سلامت اجتماعی جامعه و دومی به سلامت اجتماعی افراد نظر دارد.

2-2-1- مفهوم سلامت اجتماعی فردی

مفهوم سلامت اجتماعی، مفهومی است که در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت، مورد توجه قرار گرفته است. بلوک و برسلو (1971) برای اولین بار در پژوهشی به مفهوم سلامت اجتماعی می پردازند. آن ها سلامت اجتماعی را با «درجه ی عملکرد اعضای جامعه» مترادف کرده و شاخص سلامت اجتماعی را ساختند. آن ها تلاش کردند تا با طرح پرسش های گوناگون در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی سلامتی فردی، به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند.

این مفهوم را چند سال بعد دونالد و همکارانش در سال 1978 مطرح کردند و استدلال آن ها این بود که سلامت، امری فراتر از گزارش علایم بیماری، میزان بیماری ها و قابلیت های کارکردی فرد است. آن ها معتقد بودند که رفاه و آسایش فردی امری متمایز از سلامت جسمی و روانی است. بر اساس برداشت آن­ها سلامت اجتماعی در حقیقت هم بخشی از ارکان وضع سلامت محسوب می شود و هم می­تواند تابعی از آن باشد (به نقل از امینی رارانی، 1389).

طبق نظر کییز، حلقه­ی مفقوده در تاریخچه­ی مطالعات مربوط به سلامت، پاسخ به این سؤال است: آیا ممکن است افراد، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی خود را بدون توجه به معیارهای اجتماعی، ارزیابی کنند؟ کییز در پاسخ به این سؤال، مفهوم سلامت اجتماعی را به عنوان یکی از ابعاد سلامت مطرح می­کند. طبق تعریف وی سلامت اجتماعی عبارت است از: ارزیابی و شناخت فرد از چگونگی عملکردش در اجتماع و کیفیت روابطش با افراد دیگر، نزدیکان و گروه­های اجتماعی که عضو آن­هاست (کییز، 2004).

لارسن (1996) سلامت اجتماعی را به عنوان ارزیابی فرد از کیفیت روابطش با خانواده، دیگران و گروه­های اجتماعی تعریف می­کند و معتقد است که مقیاس سلامت اجتماعی، بخشی از سلامت فرد را می سنجد که نشانگر رضایت یا نارضایتی فرد از زندگی و محیط اجتماعی است و در واقع شامل پاسخ های درونی فرد (احساس، تفکر و رفتار) می­شود.

به طور ضمنی، مفهوم سلامت اجتماعی کمتر شبیه به ابعاد جسمی و روانی سلامت است؛ اما در کنار سلامت جسمی و روانی، این نوع از سلامت نیز یکی از سه رکن اساسی اکثر تعریف های سلامتی است. تا حدودی این بدین دلیل است که سلامت اجتماعی هم به ویژگی های جامعه بر می گردد و هم به خصوصیات افراد. جامعه زمانی سالم است که فرصت و دسترسی برابر برای همه به خدمات و کالاهای اساسی وجود داشته باشد تا افراد جامعه به عنوان یک شهروند، عملکرد کاملی داشته باشند. نشانگرهای سلامت جامعه، ممکن است شامل عمل به قانون، برابری در ثروت، مشارکت در تصمیم گیری و سطح سرمایه ی اجتماعی باشد. سلامت اجتماعی افراد به سطح رفاه و آسایش در رابطه با چگونگی بودن در کنار دیگران، چگونگی واکنش افراد دیگر با فرد و چگونگی تعامل فرد با نهادهای اجتماعی و آداب و رسوم اجتماعی اشاره دارد.

مطالعه­ی مربوط به سلامت با استفاده از مدل­های زیستی، بیشتر بر وجه خصوصی از سلامت تأکید دارند؛ ولی افراد در درون ساختارهای اجتماعی و ارتباطات، قرار دارند و با چالش ها و تکالیف اجتماعی بی شماری رو به رو هستند. کییز (2004) معتقد است بهداشت روانی، کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی­توان بدون توجه به معیارهای اجتماعی، ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت روانی، هیجانی و شامل تکالیف و چالش­های اجتماعی است.

سلامت هیجانی بیانگر رضایت و عاطفه­ی مثبت فرد در ارتباط با زندگی به معنای کلی (نه فقط زندگی اجتماعی) است. ابعاد سلامت روانی یک بازتاب درونی از سازگاری فرد و دیدگاهش نسبت به زندگی را بیان می­کند. تنها یکی از 6 بعد سلامت روان (روابط مثبت با دیگران)، بیانگر توانایی برقراری و حفظ روابط صمیمی و اطمینان بخش بین فردی است؛ لذا در حالی که سلامت روانی و هیجانی بیانگر بعد خصوصی و شخصی ارزیابی های عملکرد فرد است، سلامت اجتماعی بیشتر به ابعاد اجتماعی و عمومی که افراد توسط آن عملکردشان را در زندگی ارزیابی می کنند، توجه دارد. ابعاد سلامت اجتماعی در مقایسه با بهداشت روانی و هیجانی، ممکن است کمتر بیانگر بهداشت روانی فرد باشند؛ اما تعریف کلی سازمان بهداشت آمریکا از بهداشت روانی، شامل ابعاد خاصی از قبیل فعالیت های پربار، روابط بالنده و توان انطباق با تغییرات می شود که همگی بیانگر ارتباط کامل فرد با اجتماع و زندگی اطرافش است (کییز، 2004).


1. Social Health.

2. Belloc & Breslow.

3. Donald.

1. Keyes, C.

2. Larson, J. S.


مبانی نظری و پیشینه پژوهش صمیمیت زناشویی ( فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه پژوهش صمیمیت زناشویی ( فصل دوم پایان نامه )
دسته بندی آزمون ارشد
بازدید ها 16
فرمت فایل docx
حجم فایل 17 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 12
مبانی نظری و پیشینه پژوهش صمیمیت زناشویی ( فصل دوم پایان نامه )

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش صمیمیت زناشویی ( فصل دوم پایان نامه )

در 12 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع صمیمیت زناشویی:

2-1. صمیمیت زناشویی

2-2-1. مفهوم صمیمیت

صمیمیت به عنوان توانایی ارتباط با دیگران با حفظ فردیت تعریف می شود. اینگونه تعاریف مبتنی بر خویشتن حاکی از آن است که فرد به درجه ای از رشد فردی دست یابد تا بتواند با دیگران رابطه صمیمانه برقرار کند. صمیمیت را می توان به عنوان توانایی شناخت خود در حضور دیگران دانست که خود آگاهی و رشد هویت، برای طرفیت قابلیت شخص در جهت صمیمیت، بسیار ضروری است. مفهوم پردازی رایج از صمیمیت، سطح نزدیکی همسر، به اشتراک گذاری ارزش ها و ایده ها، فعالیت های مشترک، روابط جنسی، شناخت از یکدیگر و رفتارهای عاطفی نظیر نوازش کردن است. فردی که میزان صمیمیت بالاتری را تجربه می کند قادر است خود را به شیوه مطلوب تری در روابط عرضه کند و نیازهای خود را به شکل موثرتری به شریک و همسر خود ابراز کند. رضایت زناشویی می تواند در زوج هایی که میزان صمیمیت بالاتری دارند، بیشتر باشد یا به عبارتی، زوج هایی که صمیمیت بااتری دارند، بیشتر باشد یا به عبارتی، زوج هایی که صمیمیت بالاتری دارند ممکن است قابلیت بیشتری در مواجهه با مشکلات و تغییرات مربوط به رابطه خود، داشته باشند و در نتیجه رضایت زناشویی بالاتری را تجربه کنند (پاتریک ، سلز ، گیوردانو ، فولراد ، 2007).

بنابراین، صمیمیت در ازدواج با ارزش است‌ زیرا‌ تعهد‌ زوجین به اثبات رابطه را محکم می‌کند و به‌ طور مثبتی‌ با سـازگاری رضـایت زناشویی همراه است. صمیمت اغلب بعنوان یک فرآیند پویا توصیف می‌شود. به نظر هات فیلد (1988) صمیمیت شامل فرآیندی است‌ که‌ در‌ آن افراد تلاش می‌کنند به یکدیگر نزدیک شوند و شباهتها و تفاوتهایشان‌ در‌ احساسات، افکار و رفتارها را کشف کنند. به نظر اسـترنبرگ ‌ (1987) صمیمیت احـساساتی است که نزدیکی، تعلق‌ و تماس را ایجاد می‌کند. اسکنارچ ‌ (1991) صمیمیت را‌ فرآیند‌ در‌ تماس بودن، درک خود و افشای خود در حضور همسر مفهوم‌سازی می‌کند. اسچافر و اولسون ‌ (1981) صمیمیت‌ را فرآیند‌ و تجربه‌ای می‌دانند که نتیجه افشای مسائل صمیمانه و در میان گذاشتن تجارب‌ صمیمانه اسـت (به نقل از اعتمادی، 1387).

صمیمیت یک نزدیکی، تشابه و روابط شخصی عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر است‌ که‌ مستلزم‌ شناخت و درک عمیق از فرد دیگر و همینطور بیان افکار و احساساتی‌ است‌ که‌ نشانه‌ تشابه با یکدیگر است. صمیمیت یک فـرآیند تـعاملی اسـت. محور این فرآیند شناخت، درک، پذیرش، همدلی با احـساسات فـرد‌ دیـگر، قدردانی‌ یا پذیرش دیدگاه منحصر بفرد فرد دیگر از دنیاست. صمیمیت یک نیاز اساسی و واقعی‌ انسان‌ است، و‌ تنها یک تمایل یا آرزو نیست (باگاروزی، 2001؛ ترجمه آتش پور و اعتمادی، 1385).

2-2-2. نظریه‌ها و رویـکردهای صمیمیت

2-2-2-1. مدل ترکیبی وارینگ

وارینگ‌ (1980،1983) صمیمیت همسران را بعنوان ترکیبی از هفت عنصر زیر تعریف می‌کند (به نقل از اعتمادی، 1387):

محبت یا هیجان ‌: میزانی کـه احـساسات نزدیک هیجانی بوسیله همسر بیان می‌شود. وقتی احساسات نزدیک هیجانی و محبت بین همسران ابراز می‌شود، صمیمیت‌ ایجاد‌ می‌شود.

بیانگر بودن ‌و خـودافشایی ‌: میزانی کـه افکار، عقاید، گرایشات و احساسات در درون‌ رابطه بیان می‌شود. خودافشایی با صمیمیت ارتباط مثبت دارد وقتی خودافشایی در رابـطه‌ زناشویی تـسهیل می‌شود، صمیمیت افزایش می‌یابد.

تطابق ‌: میزانی که همسران می‌توانند با یـکدیگر‌ بـصورت‌ راحـت کار و تفریح داشته‌ باشند. تطابق صمیمیت را بوسیله افزایش زمـان بـا هم بودن در فعالیتهای مشترک ایجاد می‌کند.

همبستگی‌ و تعهد : میزانی تعهد همسران نسبت به‌ رابطه‌ است.تعهد شـرط ضـروری‌ برای سایر ابعاد‌ صمیمیت‌ است،زیرا اطـمینان و اعـتماد در رابطه را تـسریع می‌کند.

روابط جـنسی‌ : میزانی کـه نیازهای جنسی مبادله و ارضاء می‌شود.ارضاء جـنسی‌ منعکس‌کننده بـیشتر با هم بودنهای شدید است‌ که‌ یک زوج تجربه می‌کنند.


مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه )
دسته بندی آزمون ارشد
بازدید ها 49
فرمت فایل docx
حجم فایل 72 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 41
مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه )

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش استرس و سن ( فصل دوم پایان نامه )

در 62 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: پایان نامه و فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع استرس و سن:

مقدمه

استرس جایگاه مهمی در مباحث روان‌شناسی‌ دارد و روان‌شناسان چگونگی واکنش به عوامل‌ استرس‌زا را از دیدگاه‌های مـختلف مـورد بحث و بررسی قرار داده‌اند. هانس سلیه ‌(1976) استرس را یـک واکـنش به محرک‌های محیطی تعریف می‌کند. به اعتقاد‌ لازاروس ‌ (1989) استرس‌ حالت تنش روانی است که به وسیله رویدادها و فشارهای جسمانی، روانی و اجتماعی به‌ وجود می‌آید. به بیان دیگر، هر محرکی کـه تـمامیّت زیستی، روانی و اجتماعی انسان را تـهدید کند، عامل اسـترس‌زا نامیده می‌شود و موجب‌ استرس می‌شود. می‌توان گفت کسانی که بیشتر در معرض عوامل استرس‌زا قرار دارند، برای ابتلاء به انواع ناراحتی‌های جسمانی و روانی‌ مستعدترند. تفسیر و ارزیابی ادارکی فرد از عامل استرس‌زا(استرسور)در شدت و میزان‌ اثرگذاری عامل‌ استرس‌زا‌ در انـسان نـقش به‌سزایی دارد (شفیع آبادی، 1384).

استرس به صورت پاسخ‌های متنوع بدنی(سردرد، سرگیجه، دردهای شکمی، بی‌خوابی، خستگی)، روان‌شناختی (نارضایتی از موقعیت موجود، اضطراب، تنش، بی‌قراری، افسردگی)، و رفتاری (استفاده از دارو، سیگار، داروهای اشتها آور) متجلی می‌شود. ازاین‌رو، در استرس‌ علایمی نظیر بیم و نگرانی، نزدیک بودن خطر، ناتوانی در تمرکز حواس، احساس تنش، احساس‌ ناتوانی‌ در‌ برخورد‌ با موقعیت‌ها و سعی در‌ اجتناب‌ از‌ آنها، ناتوانی در گفتار و ناهماهنگی حـرکتی، تنش عـضلانی، افزایش ضربان قـلب و فشار خون، خشک شدن دهان، و تکرّر ادرار به خوبی‌ مشهودند. لازم به یادآوری است‌ که‌ اضطراب‌ و استرس رابطه نزدیکی دارند و اضـطراب بر‌ اثر استرس‌ حاصل می‌شود. هرچه کنترل فرد بر روی موقعیت‌ها و محرک‌های استرس‌زا بـیشتر باشد، کمتر مـضطرب مـی‌شود. به عبارت دیگر، فرد زمانی دچار اضطراب می‌شود‌ که‌ راهی‌ برای‌ کنار آمدن با عوامل استرس‌زا پیدا نکند. (شفیع آبادی، 1384).

فرد در برابر عوامل‌ اسـترس‌زا (استرسورها) می‌تواند ‌ ‌دو نـوع واکنش داشته باشد: اول پاسخ‌ به صورت ناکامی که با علائمی نظیر سردرد، اختلالات معده‌ای، آشفتگی خـواب، فشار خـون بـالا، کهیر‌ پوست‌ و در نهایت با افسردگی همراه است. دومین نوع پاسخ به صورت اضطراب‌ است‌ که با احساس بـی‌کفایتی، نبود اطمینان، ابهام در تفکر، و گاهی هراس همراه است. اضطراب شدید با نشانه‌هایی مانند تیک، کهیر پوست، تغییر صدا، و‌ کـاهش‌ وزن‌ مشخص می‌شود(مارکیدس و کوپر ‌، 1989).

انسان در‌ همه‌جا‌ و در همه‌سنین در زمینه‌های گوناگون به نوعی دچار استرس و عوارض ناشی از آن است. همچنین مطالعات نشان داده است که نوع رویدادهایی که موجب استرس می گردد در سنین مختلف متفاوت خواهد بود. در پژوهش حاضر سعی بر این است که در مورد ویژگی دوره های مختلف زندگی و استرس های خاص آن دوره و روش های برطرف کردن آن بحث گردد.

دوران کودکی(تولد تا 12 سالگی)

آنچه افراد جامعه، در زندگی روزمره، کودکی می نامند برحسب جامعه و فرهنگی که به آن تعلق دارند متفاوت است. کودکی در ساده ترین بیان و به عنوان یک گستره سنی یکپارچه و متمایز از دوره های دیگر زندگی، به دوره ای که از تولد تا نوجوانی ادامه دارد اطلاق می گردد. دوره کودکی به سه دوره کوچکتر تقیسم می گردد:

الف) کودکی اول: کودکی نخست (از تولد تا حدود دو سالگی)

ب) کودکی دوم: کودکی میانه (ازدو تا شش-هفت سالگی)

ج)کودکی سوم: کودکی پایانی (از شش-هفت تا یازده – دوازده سالگی) (منصور، 1393).

کودکی اول(نوزادی و شیر خوارگی)

کودکی نخست به بخشی از کودکی اطلاق می گردد که از تولد تا زبان باز کردن ادامه دارد و به اعتبار فقدان طرفیت استفاده موثر از گفتار این دوره را می توان دوره پیش کلامی و به دلیل شکل گیری ساختهای ایجاد کننده امکان فهمیدن و فهماندن بدون استفاده از گفتار بنا بر سازه دریافت و واکنش براساس تجهیزات حسی-حرکتی، دوره حسی-حرکتی نامید(منصور، 1393).

حالات عاطفی کودک، ابتدا به احساس آسایش و عدم آسایش محدود می شود؛ یعنی زنمانی که در امر تغذیه کودک تاخیری افتد یا خیش باشد، برانگیخته می شود و واکنشهای عاطفی در کودک مشخص می شود. از زمانی که کودک در می یابد که وجود مادر برای ارضای نیازهایش ضروری استف اولین زمینه های آگاهی از عوامل اجتماعی نیز شکل می گیرد. در سه چهار ماهگی هیجان های خوشایند کودک به صورت شادی، خنده و صداهای مخصوص در مقابل محرک ها های مطبوع دیده می شود و اگر کودک را در اغوش بگیرند شادمان و ساکت می شود؛ یعنی نوع پاسخگویی به عوامل محیطی، ضمن بروز پاسخ های عاطفی مشاهده می شود(سیف و همکاران، 1392).

یک کودک طبیعی سه تا شش ماهه در مقابل چهره مادر یا افراد غریبه و یا حتی ماسک و مترسک لبخند می زند. در هشت ماهگی چهره اش با دیدن افراد غریبه تغییر می کند. در اواخر سال اول زندگی، پاسخ عاطفی ترس، گاه به صورت اضطراب کلی و گاه به صورت وحشت از غریبه، ترس از جدا شدن از مادر و ترس از صدای بلند بوضوح دیده می شود که بتدریج از بین می رود(سیف و همکاران، 1392).

براساس نظریه پیاژه در گستره دو سال اول زندگی، کودک به صورت فعال در بنا کردن ساختمانی توفیق حاصل می کند که محور اصلی دامنه های مختلف شکل گیری ها و دگرگونیهای روانی است. این ساختمان شناختی مراتب مختلف تحول است که کودک در زمینه عقلی تدارک می بیند و در چهارچوب روان بنه ها و کنش های درون سازی و برون سازی، از حد فعالیت های بازتابی کلی نخست و با گذار از به کارانداختن واکنش های دورانی نخستین و سپس واکنش های دورانی ثانوی به سطح کاربرد واکنش دورانی ثالث می رسد یعنی از یک ظرفیت نسبتا گسترده دریافت و واکنش یا مبادله با محیط برخوردار می شود، سرانجام به کمک روان بنه ها و تجهیزات ساختاری حسی-حرکتی به سطح ابداع یا ترکیب های جدید ذهنی نایل می آید(منصور، 1393).

کودکی دوم(کودکی میانه)

از دو تا شش هفت سالگی را باید سالهای شکل گیری کودک نامید، یعنی قدم گذاردن در راهی که با طی کردن هر بخشی از آن یک گام بزرگسالی یعنی الگوی متداول انسان جامعه امروزی نزدیکتر می شود. کودکی میانه، دوره اول کودکی را پشت سر گذاشته است، بدن او از شکل کشیده تری به خود می گیرد، حرکات وی دیگر ناآشیانه نیستند و مرتبا از تمایز یافتگی بیشتری برخوردار می شوند و بتدریج که به روش اکتشافی تازه تری دست می یابد میدان تجربه و فهم او نیز گسترده تر می شود. با آنکه تاثیر پدر و مادر هنوز در او شدید است، تاثیر دیگر بزرگسالان و همسالان بتدریج رو به فزونی می گذارد. جامعه اینک بیش از پیش کودک را زیر تاثیر خود می گیرد و ارزش های فرهنگی و معیارهای مربوط به ایفای نقش را در جامعه یکی از دو جنس مذکر یا مونث به او منتقل می کند. پس اکنون تحول را باید بیشتر به منزله حاصل تعامل کودک و جامعه نگریست(ماسن، کیگان، هوستون، و کانجر، بی تا؛ ترجمه یاسایی، 1387).

براساس نظریه پیاژه در این سطح با کودکی سروکار داریم که پیش عملیاتی است، یعنی در راه شکل گیری عملیات منطقی عینی گام بر می دارد بی آنکه بتواند از عهده انجام دادن آنها به طور کامل بر آید. اما به موازات این فعالیت عملیاتی که در نیمه راه است، کنش نمادی یا رمزی در کودک گسترش می یابد و امکان تجسم اشخاص غایب و مکان و رویداد های دور از نظر را برای وی فراهم می سازد و کودک می تواند بر مبنای این تجسمها به استدلال بپردازد(منصور، 1393).

درباره تحول عاطفی در کودکی میانه باید گفت که به موازات سه نوع تازگی در سازمان روانی، یعنی پدیدار شدن کنش رمزی، امکان تجسم براساس نظام رمزها و نشانه ها و بالاخره مبادلات فکری بین فردی از طریق زبان یعنی شکل اجتماعی شده کنش رمزی، جنبه های عواطف شهودی در شکل احساسات اجتماعی ابتدایی و نخستین احساس های اخلاقی متجلی می شوند(سیف و همکاران، 1392).

کودکی سوم (کودکی پایانی)

این دوره کودکی از شش هفت سالگی شروع می شود و تا قبل از مرحله بلوغ جسمی فرد ادامه دارد. ابتدا و انتهای این دوره با تحولات و شرایط جدیدی همراه است که تا اندازه زیادی بر شخصیت کودک و سازگاری های اجتماعی او اثر می گذارد(سیف و همکاران، 1392). در یک نگاه نخستین در بخش پایانی کودکی، پسر و دختر در بحبوحه تحول زیر تاثیر فرایند بیش از پیش مستقیم اجتماعی کردن قرار می گیرند و واسطه این عمل مدرسه است که به آنها یک دوره آموزشی نظام دار عرضه می کند(منصور، 1393). کودک در انتهای این دوره نیز بتدریج با تغییرات جسمانی و روانی مهمی روبرو می شود. این تغییرات نگرش ها، ارزش ها و رفتار کودک را به نحوی تغییر می دهد که برای او نوعی عدم تعادل و ناسازگاری را به همراه می آورد(سیف و همکاران، 1392).

کودک در این دوره وارد مرحله شناختی جدیدی می شود که پیاژه نام آن را دوره عملیات عینی یا منطق عملیاتی گذاشته است. از دیدگاه پیاژه این مرحله شناختی هم در ابتدا و هم در انتها با نوعی بحران شناختی و عقلی رو به رو است؛ این بحران در سنین هفت تا هشت سالگی توام با کاهش مرکز گرایی، اولین پیدایش تمایل به تحقیق یا توجیه منطقی و همچنین گرایش به سوس تکلم اجتماعی است که در سنین یازده تا دوازده سالگی کودک را با نوعی بحران شناختی روبه رو می سازد. به اعتقاد پیاژه کودکان در این دوره از نظر احساسات و عواطف بیشتر به بزرگسالان شباهت دارند، ولی در تفکرشان با آنها خیلی متفاوت هستند(سیف و همکاران، 1392).

از نظر تحول عاطفی در این مرحله چیزی به عنوان نگهداری احساسات نیز وجود دارد؛ و این ظرفیت موجبات دوام پذیری ارزش ها را فراهم می آورد که بدون وجود آن دائما تغییر خواهند یافت. این دوام پذیری با احساسات اخلاقی تضمین می شود. به عبارت دیگر به تدریج شاهد شکل گیری تغییرناپذیرها یا لااقل نگهداری تدریجی در قلمرو عاطفی هستیم(منصور، 1393).


قسمتی از متن منایع:

منابع فارسی

ابوالقاسمی، شهنام. (1386). روان شناسی رشد (با تاکید بر بهداشت روانی و راهکارهای تشخیصی، درمان و تربیتی). تنکابن: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن.

احدی، حسن و جمهری، فرهاد. (1389). روان شناسی رشد: نوجوانی و بزرگسالی (جوانی میان سالی و پیری). تهران: نشر آینده درخشان.

احمدی، سید احمد. (1382). روان شناسی نوجوانان و جوانان شامل ویژگی های زیستی، شخصیتی، رفتاری، شغلی و جنسی. اصفهان: انتشارات مشعل.

بای، محبوبه. (1391). استرس ها و پریشانی های دوران نوجوانی بلوغ. پیوند، شماره 390 و 391: 63-59.

برک، لورا. (2007). روان شناسی رشد (از نوجوانی تا پایان زندگی). ترجمه یحیی سید محمدی (1387). جلد دوم، تهران:نشر ارسباران.

بیابانگرد، اسماعیل. (1389). روان شناسی نوجوان. چاپ سیزدهم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی.

خدایاری فرد، محمد؛ و پرند، اکرم. (1390). استرس و روش های مقابله با آن. چاپ دوم، انتشارات دانشگاه تهران.

زهرا کار، کیانوش. (1387). مشاوره استرس (پیشایندها، پیامدها و راهبرهای درمانی استرس). تهران: انتشارات بال.

سلحشور، ماندانا. (1390). ترس ها و اضطراب دوران کودکی. تهران: پنجره.

سی وارد، بریان لوک. (1997). مدیریت استرس. ترجمه مهدی قراچه داغی، (1381). تهران: نشر پیکان.

سیف، سوسن؛ کدیور، پروین؛ کرمی نوری، رضا؛ لطف آبادی، حسین. (1392). روان شناسی رشد (1). تهران سمت.

شرفی، محمد رضا. (1380). جوان و بحران هویّت. تهران: سروش.

شفیع آبادی، عبداله. (1384). نقش مشاور در کاهش استرس های دوره سالمندی. روان شناسی تربیتی، شماره 1: 104-97.

صباغیان، زهرا. (1383). راه کارهایی برای کمک به بچه ها در جهت مقابله با استرس. پیوند، شماره 304: 58-48.

کافی، سید موسی. (1389). از مجموعه حرفهای مشاور برای مامان و بابا، چگونه استرس کودکان خود را کاهش دهیم. رشت: سمام.

کهانا، گیریجا. (2001). استرس. ترجمه شقایق قندهاری. (1382). تهران: پیدایش.

لطف آبادی، حسین (1393). روان شناسی رشد (2)، نوجوانی، جوانی و بزرگسالی. تهران: سمت.

ماسن، پاول. هنری؛ کیگان، جروم؛ هوستون، آلتا کارول؛ و کانجر، جان. جین وی. (بی تا). رشد و شخصیت کودک. ترجمه مهشید یاسایی(1387). چاپ یازدهم، تهران: نشر مرکز.

ماناسیس، کارتانیا. (بی تا). کلید های مقابله با اضطراب در کودکان و نوجوانان. ترجمه فرناز فرود(1385). تهران: انتشارات صابرین.

منصور، محمود. (1393). روان شناسی ژنتیک تحول روانی از تولد تا پیری. تهران: سمت

موسوی بجنوری، سید محمد. (1378). بلوغ. مجله پژوهشنامه متین، شماره 2: 98-81.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعهد سازمانی ( فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعهد سازمانی ( فصل دوم پایان نامه )
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 19
فرمت فایل docx
حجم فایل 56 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعهد سازمانی ( فصل دوم پایان نامه )

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعهد سازمانی ( فصل دوم پایان نامه ) در 33 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc


توضیحات:

فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه ی پژوهش)

همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی کامل به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو پایان نامه


منبع : دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش


قسمتی از مبانی نظری متغیر:

واژه commitment در Webster dictionary -Merriam به معنی 1- عمل سپرده گذاری به یک موسسه 2- توافق و تعهد به انجام کاری در آینده است . همچنین در علوم رفتاری و روانشناسی سازمانی واژه organizational commitment به معنی تعهد سازمانی است . تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که در طول سالهای گذشته موردعلاقه بسیاری از پژوهشگران رشته های رفتار سازمانی و روانشناسی خصوصاً روانشناسی اجتماعی بوده است. این نگرش در طول سه دهه گذشته دستخوش تغییراتی شده است.

ابعاد و تعاریف تعهد سازمانی

در میان طرفداران رویکرد نگرشی، برخی از پژوهشگران به تعهد سازمانی با دید یک مفهوم چند بعدی می -نگرند که عوامل مختلفی بر آن تأثیر می گذارند. می یر و همکارانش از پیشگامان رویکرد چند بعدی می- باشند، مدل سه بعدی آنها از تعهد سازمانی، شامل بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد هنجاری به عنوان سه بعد تعهد سازمانی می شود.

1. تعهد عاطفی

آلن و مییر تعهد عاطفی را به عنوان وابستگی عاطفی فرد به سازمان و تعیین هویت شدن از طریق آن می دانند. اگر تعهد سازمانی را از این طریق تعریف کنیم، تعهد عاطفی شامل سه جنبه می شود:

الف ) صورتی از وابستگی عاطفی به سازمان

ب) تمایل فرد برای تعیین هویت شدن از طریق سازمان

ج) میل به ادامه فعالیت در سازمان

آلن و مییر ( 1990 ) معتقدند که یک فرد زمانی در خود وابستگی عاطفی نسبت به سازمان احساس خواهد کرد که اهداف سازمانی را اهداف خود بداند و متقاعد شود که سازمان را در راه رسیدن به اهدافش یاری کند. همچنین آنها شرح می دهند که تعیین هویت شدن فرد از طریق سازمان زمانی رخ می دهد که ارزش های فردی افراد با ارزشهای سازمانی سازگار بوده و فرد قادر باشد که ارزش های سازمانی را در خود درونی سازد. بدون شک در این تعیین هویت شدن از طریق سازمان یک رابطه روانشناسانه وجود دارد و فرد به خاطر تعیین هویت شدن از طریق سازمان در خود یک نوع احساس غرور می کند.

از جمله تعاریف دیگری که به این جنبه از تعهد اشاره دارند می توان به موارد زیر اشاره کرد:

شلدن ( 1971 ): تعهد سازمانی یک نگرش یا یک جه تگیری نسبت به سازمان است که هویت فرد را به سازمان مرتبط می سازد.

کانتر ( 1973 ): تمایل افراد به در اختیار گذاشتن ارزش و وفاداری خویش به نظام اجتماعی.

بوکانان ( 1974 ): تعهد سازمانی نوع وابستگی عاطفی و تعصب آمیز به ارزش ها و اهداف سازمان می باشد. وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزش ها و اهداف، نسبت به سازمان به خاطر خود سازمان جدای از ارزشهای ابزاری آن.

سالانسیک ( 1977 ): تعهد حالتی از شخصیت است که در آن فرد از طریق اقدامات و فعالیت هایی که انجام می دهد محدود و مقید شده و به دلیل انجام همین اقدامات این باور در فرد ایجاد می شود که باید انجام چنین فعالیت هایی را تداوم بخشید، و درگیری مؤثر خویش را در انجام آنها حفظ نماید.

جاروس و همکارانش ( 1993 ): تعهد عاطفی را م یتوان به صورت یک وابستگی روانشناختی به سازمان، شرح داد.

پورتر و همکاران( 1978 ): وابستگی عاطفی شاید توسط پورتر و همکاران او بهتر ارائه شده باشد.

آنها تعهد سازمانی را بعنوان درجه نسبی تعیین هویت فرد با سازمان و مشارکت و درگیری در یک سازمان خاص تعریف کرده اند. در این تعریف ؛ تعهد سازمانی سه عامل را شامل می شود:

1- اعتقاد به اهداف و ارزشهای سازمان

2- تمایل به تلاش قابل ملاحظه به خاطر سازمان

3- آرزو و خواست قوی و عمیق برای ادامه عضویت با سازمان.

محققین معتقدند که تعهد سازمانی با اکثر دستاوردهای سازمانی در ارتباط می باشد، مییر و هرسکویچ (2001) بیان کردند که تعهد عاطفی با نتایجی از قبیل جابجایی، غیبت، عملکرد شغل و تابعیت سازمانی در ارتباط می باشد.


مبانی نظری و پیشینه پژوهش روانشناسی درباره سیستم های مغزی رفتاری (فصل دوم پایان نامه)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش روانشناسی درباره سیستم های مغزی رفتاری (فصل دوم پایان نامه)
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 54
فرمت فایل docx
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16
مبانی نظری و پیشینه پژوهش روانشناسی درباره سیستم های مغزی رفتاری (فصل دوم پایان نامه)

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش روانشناسی درباره سیستم های مغزی رفتاری (فصل دوم پایان نامه)

در 15 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت

2-3-1 تعریف سیستم های مغزی / رفتاری

گری و مک ناتان (2000) در چهارچوب مطالعات آزمایشگاهی یادگیری حیوانات و آثار داروهای روان گردان ، به سیستم های زیست شناختی متفاوت که مبتنی بر تکامل مجزای مکانیسم های پاداش و تنبیه در مغز مهره داران است ، اشاره می کنند ..به اعتقاد گری در مغز پستانداران ، کنترل رفتار از طریق سه سیستم مغزی / رفتاری متفاوت و در عین حال مرتبط با یکدیگر صورت می گیرد .رفتاری متفاوت و در عین حال مرتبط با یک دیگر صورت می گیرد .

این سیستم ها به مجموعه های جداگانه ای از رویداد های تقویت کننده با انواع خاصی از رفتار پاسخ می دهد ، و به وسیله ی مجموعه ی جداگانه ای از ساختار های مغزی به هم مرتبط که اطلاعات خاصی را پردازش می کند ، عمل می کنند ، عبارتند از : سیستم بازداری رفتاری ( BIS ) ، سیستم جنگ / گریز / بهت FFFS)) و سیستم فعال سازی رفتاری (BAS) .هر یک از این سیستم ها در سه سطر توصیف می شوند : سطح رفتاری ( تحلیل درون داده ها و برون داده های سیستم ) ، سطح عصب شناختی ( کنش وری و ساختار عصبی سیستم ) و سطح شناختی ( کنش وری پردازش اطلاعات سیستم ) ، می توان بعد چهارمی نیز به این سطوح اضافه کرد و آن سطح تجربه ای ( همراه با فعالیت سیستم ) است ; اما پژوهش های تجربی ابزار معتبری برای ارزیابی بعد چهارم نداشته اند ( گری ، 1993 ; به نقل از تجریشی ، 1384 ) .

2-3-1-1 سیستم بازداری رفتاری (BIS)

سیستم بازداری رفتاری زیربنای بعد هیجانی اضطراب است (گری ، 1987؛به نقل از گری و مک ناتان ، 2000) . این سیستم توسط محرکهای شرطی که با تنبیه همخوانی دارند ، محرک های شرطی که با حذف یا پایان یافتن پاداش همخوانی دارند ، محرک های جدید و مآور هستند محرک هایی که به صورت ذاتی برای یک نوع ترس آور هستند ، برانگیخته می شوند .

رفتارهایی که با این محرک ها برانگیخته می شوند ، عبارتند از : بازداری رفتاری (توقف رفتارجاری ) افزایش سطح برپایی ، به طوری که رفتارهای بعدی (که می توانند ادامه عمل متوقف شده نیز باشند ) با قدرت و سرعت بیشتری انجام شوند ، و افزایش توجه ، به این صورت که اطلاعات بیشتری بویژه در مورد اجزای جدید محیط ، دریافت شود .

برون داد

درون داد

بازداری رفتاری

افزایش برپایی

افزایش توجه

در تصویر زیر ، ارتباط های درون داد – برون دادرا که معرف BIS در سطح رفتاری هستند ، منعکس شده است .

سیستم بازداری رفتاری

علامت-محرکهای تنبیه

علامت محرکهای عدم پاداش

محرک های جدید

محرکهای ترس آور ذاتی

شکل 2-1 ارتباط های درون داد – برون داد BIS

دربین مداخلاتی که به طور ویژه ، ارتباط های درون داد – برون داد BISرا متوقف می کند ، استفاده از داروهای ضد اضطراب اهمیت زیادی دارد .

باربیتورات ها[1] ، بنزودیازپین ها[2] و الکل ، سه دسته مهم از داروهایی هستند که موجب کاهش اضطراب می شوند .

آثار انتخابی این داروها برکنش وری BIS ، نقش مهمی در پذیرش این فرض که فعالیت این سیستم با اضطراب در آمیخته ، داشته است .

با توجه به درون دادها و برون دادها ی این سیستم ، اضطراب حالتی است که در ان فرد در مقابل یک تهدید ( محرک هایی که با تنبیه یا فقدان پاداش همخوانی دارند )، یا ابهام ( موقعیت های جدید و ناشناخته ) ، به صورت توقف ، خیره شدن ، گوش دادن و آمادگی برای عمل پاسخ می دهد ( گری ، 1991 ) .


1.Barbiturates

2.Benzodiazepines