دسته بندی | علوم اجتماعی |
بازدید ها | 2 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 217 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 130 |
موضوع نقش بانوان در ساختار سیاسى جامعه و شعاع دخالت و تاثیر آنان در اداره اجتماع, از جمله مسایلى است که در دهه هاى اخیر مورد توجه خاص نویسندگان و محققان اسلامى قرار گرفته است, و عده اى در موافقت, با ورود زنان به صحنه سیاست و عده اى دیگر در ضرورت کناره گیرى آنها, قلم زده اند.
براى دستیابى به یک برداشت صحیح و مستند از متون اسلامى, باید ادله هر دو طرف را نقل و سپس مورد ارزیابى قرار دهیم تا در پایان به جمع بندى آن بپردازیم.
لازم به یادآورى است که هر چند در پرتو انقلاب اسلامى و افکار بلند قائد عظیم الشان آن, زمینه حضور و مشارکت بانوان در فعالیتهاى اجتماعى و سیاسى فراهم گشته است, ولى در عین حال این حضور عینى و عملى, ما را از بحثهاى نظرى و تئوریک پیرامون این موضوع بى نیاز نمى سازد, بخصوص که طرح این گونه مباحث در رفع ابهاماتى که احیانا وجود دارد, و یا شبهاتى که گاه مطرح مى گردد, مى تواند مفید و موثر باشد.
البته بوده و هستند کسانى که به جاى ورود در بحثهاى عمیق علمى, و به جاى تحمل سختى کاوشهاى منطقى و مستدل, تنها به ((نفى)) و ((انکار)) بسنده مى کنند و در نهایت به حربه ((تکفیر)) و اتهام ((بدعت)) متوسل مى شوند, و فضا را براى طرح مباحثات علمى آلوده مى سازند.
مثلا آن روز که در مجلس خبرگان تدوین قانون اساسى, این اصل مورد بحث قرار گرفت که:
((دولت موظف است براى همه افراد کشور, برنامه و امکانات آموزش نظامى را بر طبق موازین اسلامى فراهم کند, به طورى که همه افراد همواره توانایى دفاع مسلحانه از کشور و نظام اسلامى ایران را داشته باشند)) بلافاصله برخى در همان مجلس اظهار کردند که ((آموزش نظامى براى زنان سابقه شرعى ندارد و لذا بدعت است))(1)
غافل از آنکه به حکم عقل و شرح آنجا که کیان اسلام و کشور اسلامى در خطر قرار مى گیرد, زن و مرد باید براى دفاع برخیزند همان طور که در جنگ احد ((نصیبه جراح)) با شمشیر به دفاع از پیامبر اسلام پرداخت.
و چقدر فاصله است بین چنین تفکرى که ((آموزش نظامى)) را براى زنان, ((بدعت)) مى داند, با تفکر حضرت امام(قدس سره) که آن را از واجبات مهم براى آنها مى شمارد:
((ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان در صحنه هاى فرهنگى و اقتصادى و نظامى حاضر ... و آنان که توان جنگ دارند در آموزش نظامى که براى دفاع از اسلام و کشور اسلامى از ((واجبات مهم)) است شرکت, و از محرومیتهایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها بلکه بر اسلام و مسلمانان تحمیل نمودند شجاعانه و متعهدانه خود را رهانده و از قید خرافاتى که دشمنان براى منافع خود به دست نادانان و بعضى از آخوندهاى بى اطلاع از مصالح مسلمین به وجود آورده بودند, خارج نموده اند))(2)
و بر اساس این بیان استوار, ریشه برخى از ((محرومیتها)) را در جامعه زنان, ((توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام)) باید دانست. و شگفتآور آن است که در اینجا ((دوست و دشمن)) هماهنگ عمل مى کند, از یاد نبرده ایم که وقتى استاد شهید آیت الله مطهرى, به انتشار کتاب ((مساله حجاب)) اقدام نمود, و با استقبال فراوان مواجه گردید و تاثیر عمیقى در فرهنگ طاغوت زده قبل از انقلاب به جاى گذارد, چگونه او را مورد تهمت و افترا قرار دادند. جرم مطهرى این بود که او با کتاب خود به دفاع منطقى و مستدل از یک حکم الهى پرداخته بود و این جرم از سوى متحجران, نابخشودنى بود! کتابى که در طول ده سال (از سال 1347 تا 1357) بیش از 20 بار, و هر بار بیش از 10 هزار نسخه از آن به چاپ رسید, و تحولى قابل توجه ایجاد نمود.
استاد شهید مرتضى مطهرى پیشگام تجزیه و تحلیل مسایل مربوط به ((زن)) در عصر ماست, در دوران سیاهى که زنان جامعه ما را با اسم ((تمدن و تجدد)), به فساد و تباهى سوق مى دادند و از سوى دیگر, قوانین حیات بخش اسلام, مورد هجوم خودباختگان قرار گرفته بود, استاد فقید با استفاده از مایه هاى عمیق علمى و بینش گسترده, با زبان و قلم خویش, به تبیین دیدگاههاى اسلام پرداخت و این راه باریکتر از مو را در میان امواج ((تحجرگرایى)) و ((تجددمآبى)) با استوارى و موفقیت پیمود, نتیجه این تلاشهاى ارزشمند, آثار گرانقدرى است که به صورت کتاب, مقاله, نوار سخنرانى و یادداشتهاى متفرقه به جاى مانده است.
((مجله پیام زن)) افتخار دارد که براى نخستین بار و به مناسبت سالگرد شهادت استاد ارجمند, تحت عنوان ((زن و جامعه)) به ارایه بخشى از مباحث استاد, در زمینه مسایل ((قضایى)), ((سیاسى)) و ((اجتماعى)) زنان که از آثار ((منتشره)) و ((منتشر نشده)) ایشان گردآورى نموده است, بپردازد.
گفتنى است که هر چند در طول دو دهه اخیر و بخصوص در اثر ((انقلاب اسلامى)), این گونه مسایل روند تکاملى خود را طى کرده اند, ولى هنوز هم اندیشه هاى استاد, طراوت خود را حفظ نموده است و البته دقت در آن, زمینه تحقیق و تفحص بیشتر از سوى پژوهشگران را فراهم خواهد آورد و نیز یادآور مى شویم که آن بخش از مطالب استاد که در این مقالات بدون ذکر منبع آمده است, همه از متن سخنرانیهاى استاد شهید است که در دسترس خوانندگان ارجمند قرار مى گیرد.
زن و دخالت در امور سیاسى
آیا زن مى تواند مسوولیتهاى سیاسى جامعه را به عهده بگیرد؟
آیا اسلام اجازه داده است که زنان اداره اجتماع را عهده دار شوند؟
قبل از پرداختن به پاسخ, توضیح چند مقدمه لازم است:
1ـ طرح اصل مساله و ترسیم مرزهاى بحث:
آیا فعالیت زنان در خانه محصور است و آنان اجازه هیچ گونه فعالیت بیرون از خانه را ندارند؟
اگر چه در تصور برخى, فعالیت مجاز زن در خانه, و به خانه دارى, شوهردارى و بچه دارى, محدود مى گردد, ولى هرگز این نظریه را به اسلام نمى توان نسبت داد:
((اگر کسى بگوید زن را باید در خانه حبس و در را به رویش قفل کرد و به هیچ وجه اجازه بیرون رفتن از خانه به او نداد, البته این با آزادى طبیعى و حیثیت انسانى و حقوق خدادادى زن منافات دارد.))(1)
((آنچه اسلام مى گوید, نه آن چیزى است که مخالفان اسلام, اسلام را بدان متهم مى کنند, یعنى محبوسیت زن در خانه ... حبس کلى زن در خانه, نوعى مجازات بود که به طور موقت در اسلام براى زنان بدکاره مقرر شد))(2)
فعالیتهاى بیرون از خانه زنان را در چند مرحله باید مورد بررسى قرار داد:
مرحله اول:
فعالیتهاى غیر اجتماعى, مثل تاسیس یک موسسه خیاطى. در این مرحله استاد شهید با صراحت فرموده اند:
((به طور قطع به این مفهوم عام نمى شود گفت که هر کار غیر از خانه دارى براى زن ممنوع است. مثلا زنى بخواهد یک موسسه خیاطى داشته باشد, این هم ممنوع باشد! نه, احدى چنین حرفى را نزده است و نخواهد زد)).
مرحله دوم:
فعالیتهاى اجتماعى, مثل خدمت در موسساتى که فعالیت اجتماعى دارند. در این مرحله نیز مساله روشن است:
((به طور قطع و یقین هر کار اجتماعى را نمى شود براى زن ممنوع دانست, ما دلیلى نداریم که اگر کارى از جنبه شخصى خارج و اجتماعى شد, براى زن جایز نیست, و در عصر حاضر هم کسى را پیدا نمى کنید که بگوید کارهاى اجتماعى به طور کلى ممنوع است)).
مرحله سوم:
کارهاى دولتى. آیا مى توان قسمتى از کار یک دولت و نظام حکومتى را به زنها سپرد هر چند آن کار جنبه سیاسى نداشته باشد؟ مثل فعالیت در پست و تلگراف یا آموزش و پرورش؟ در این مرحله نیز استاد فرموده اند:
((صرف اینکه یک کار دولتى باشد, دلیل بر ممنوعیتش نمى شود.))
مرحله چهارم:
کارهاى اجتماعى که به عنوان ((ولایت)) و سرپرستى جامعه تلقى مى شود. این گونه امور ولایى, دو گونه است:
الف) ولایت خاصه یعنى سرپرستى برخى اموال یا افراد, مثل اینکه یک زن, متولى و سرپرست اوقاف باشد و یا سرپرستى صغار (بچه هاى بى سرپرست) را به عهده بگیرد, استاد در این باره فرموده اند:
((آیا مى شود زن را وصى یا قیم بر صغار, یا ولى بر اموال قرار داد؟ این قطعى است که هیچ مانعى ندارد, نمى شود گفت که چون زن است, زن بودن مانع است که او ((قیم)) بر صغار یا ((ولى)) بر اموال باشد, کما اینکه مساله تولیت اوقاف هم همین طور است.))
ب) ولایت عامه یعنى سرپرستى عمومى جامعه. تنها در این قسمت