دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 15 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 46 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 29 |
.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش ذهن آگاهی یا حضور ذهن در 29 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
قابل ویرایش : بله
منابع : جدید و آپدیت شده
فرمت فایل : ورد
نحوه پرداخت و دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود خواهید بود .
پشتیبانی تخصصی : 09191809834 ( لطفا فقط پیامک یا تلگرام )
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
ذهن آگاه بودن معادل لغت انگلیسی (to be mindful) است (mind) یعنی فکر و ضمیر و (mindful) حالت پر شدن از فکر و اندیشه را تداعی میکند و مخالف کلمه بیتوجهی یا وضعیت هدایت خودکار (mindlessness) است. ذهن آگاهی بهعنوان حالت توجه برانگیخته و آگاهی ازآنچه در لحظه کنونی اتفاق میافتد تعریفشده است (والش و همکاران، 2009)؛ و به رشد سه کیفیت خودداری از قضاوت، آگاهی قصدمندانه و تمرکز بر لحظه کنونی در توجه فرد تأکید میکند. توجه متمرکز بر لحظه حال، پردازش تمام جنبههای تجربه بلا واسطه شامل فعالیتهای شناختی، فیزیولوژیکی یا رفتاری را موجب میشود. بهواسطه تمرین و فنهای مبتنی بر ذهن آگاهی فرد نسبت به فعالیتهای روزانه خودآگاهی پیدا میکند، به کارکرد خودکار ذهن در دنیای گذشته و آینده آگاهی مییابد و از طریق آگاهی لحظهبهلحظه از افکار و احساسات و حالتهای جسمانی بر آنها کنترل پیدا میکند و از ذهن روزمره و خودکار متمرکز برگذشته و آینده رها میشود (سگال و همکاران، 2002).
ذهن انسان از روی عادت وقایع گذشته را بررسی میکند و در تلاش است تا آینده را پیشبینی کند و به همین خاطر بهراحتی پریشان میشود. ذهن آگاهی شیوهای است برای پردازش توجه که از مراقبه شرقی نشأت گرفته و بهعنوان توجه کامل به تجربیات زمان حال به شکل لحظه به لحظه، توصیف شده است (سگال و همکاران، 2002). همچنین بهعنوان پرداختن توجه به یک شیوه خاص در زمان حال، بدون قضاوت تعریف شده است (کابات زین، 1994). در روانشناسی بالینی حضور ذهن عبارت است از توجه به لحظه حال، به شیوه غیر قضاوتی و متمرکز بر هدف (کابات زین، 1990).
ذهن آگاهی فنی برای فهمیدن گذشته یا تصحیح راههای غلط تفکر درگذشته نیست و مستقیم به درمان مشکلات نمیپردازد، بلکه با هشیاری به بررسی محرکهای زیربنایی شناختها و هیجانها توجه میکند و مضمونهای نهفته زندگی را در معرض آگاهی قرار میدهد؛ بهاینترتیب بدون قضاوت یا سرزنش نشان میدهد که اولاً هیجانات مرکب از افکار، حسهای بدنی، احساسات خام و تکانه هستند؛ دوما آنها اغلب نشانههای عمیق و وسیعی از ناکارآمدی نحوهی برقراری ارتباط ما با خودمان، دیگران و دنیا هستند؛ آنها اطلاعات درونی و بیرونی را اعلام میکنند و علائمی هستند که فقط باید در این لحظه بدون قضاوت و یا سرزنش مشاهده شوند و موردتوجه قرار گیرند. بهاینترتیب ذهن آگاهی روشی برای تربیت ذهن است و شبیه میکروسکپی عمل میکند که عمیقترین الگوهای ذهن را نشان میدهد؛ وقتیکه ذهن در عمل مورد مشاهده قرار میگیرد افکار و هیجانات خودبهخود ناپدید میشوند (ویلیامز و پنمن، 2012).
Walsh
Segal
Kabat-Zinn
Williams
Penman
ذهن آگاهی بهعنوان سبکی برای زندگی، با استفاده از تمرینهای مراقبهای که در زندگی روزمره ادغام میشود به افراد کمک میکند تا با وضعیتهای دوگانه ذهن آشنا شوند و آگاهانه از آنها بهصورت یک ذهن انسجامیافته استفاده کنند. با این روش افراد متوجه شوند که آنها تنها فکر نمیکنند، بلکه میتوانند فکر کردن خود را مشاهده کنند. از طریق مراقبههای رسمی (نظیر مراقبه تنفس و بدن، مراقبه یوگای هوشیارانه و مراقبه وارسی بدن)، همینطور مراقبههای غیررسمی (نظیر خوردن، قدم زدن، دوش گرفتن و... آگاهانه) و تمرینات عادت شکن افراد یاد میگیرد که همه زندگی را در «اینجا» و «اکنون» حاضر باشند (ویلیامز و پنمن، 2012).
ناتوانی در عدم حضور در لحظۀ اکنون باعث میشود بین فرد و واقعیت فاصله افتد و امکان درک صحیح موقعیت و ارائۀ پاسخهای معقول و هشیارانه از او سلب گردد (طیموری فرد و فولادچنگ، 1391). پژوهشهای علمی متعدد نشان داده است که علت بسیاری از مشکلات روانی افراد، عدم حضور آنها در همینجا و همین لحظهبهلحظه زندگیشان است، درحالیکه افراد ذهن آگاه واقعیات درونی و بیرونی را آزادانه و بدون تحریف ادراک میکنند و توانائی زیادی در مواجهه با دامنۀ گستردهای از تفکرات، هیجانات و تجربهها (اعم از خوشایند و ناخوشایند) دارند (آزاد مرزآبادی، 1392). حضور ذهن با مؤلفههایی نظیر پذیرش (واقعیت)، حضور (در زمان حال)، اجتناب (از نشخوار فکری) شامل اهدافی همچون ارتقای بهزیستی و آگاهی از خود و محیط همراه با تعدیل ذهن است. برخلاف بسیاری از مکاتب رواندرمانی و البته همخوان با اهداف و مفروضههای روانشناسی مثبت، هدف از کاربرد حضور ذهن، ایجاد تغییرات ایدئولوژیکی نیست بلکه کمک به آگاه شدن از فرایندهایی است که زمینهساز قرار گرفتن فرد در ذهنیت آسیبزا و یا درجا ماندگی در آن حالتهای ذهنی است (محمدخانی و همکاران، 1391). با توجه به اینکه ذهن آگاهی بهعنوان یک سبک زندگی، همخوان با فطرت طبیعی انسان، قابلیت این را دارد که بر سیستم هیجانی افراد یعنی افکار، حسهای بدنی، احساسات خام و تکانههای عمل آنها تأثیرگذار باشد، نگاه آنها را به زندگی دگرگون کرده و کیفیت ارتباط آنها را با خود، دیگران و دنیا با پذیرشی شفقتآمیز و واقعبینانه ارتقا بخشد (ویلیامز و پنمن، 2012).