دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 41 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 51 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 32 |
.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش قصه، تمثیل و قصه های تمثیلی الکترونیکی در 32 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
قصه ها
روزی انیشتین با مادرکودکی روبرو شد، او از انیشتین در مورد کودکش راهنمایی خواست، مادر گلایه می کرد که فرزندش در یادگیری درس علوم چندان موفق نیست. انیشتین گفت: « برایش قصه بگویید.» مادر با شگفتی گفت: ولی آقا! پسرمن دردرس علوم خوب نیست. انیشتین دوباره گفت:« برای او قصه بگویید»( کاشفی خوانساری، 1383 ).
قصه با نیروی خارق العاده ای که در خود دارد و با پیوند دنیای واقعی و خیال، شرایطی را رقم می زند که کودکان در آن به آرامش و لذت می رسند. با وجود بارش سر سام آور بازی های رایانه ای ، قصه هنوزهم جزئی از دنیای وجودی کودکان است. با این حال میزان و چگونگی اقبال از قصه های هری پاتر، هم چنان اتفاقی خاص و شگفت آور است. میزان فروش این کتاب، ترجمه ی سریع آن به ده ها زبان، ساخت فیلم، کارتون، بازی رایانه ای، اسباب بازی هاو... همه خبر از یک اتفاق می دهد فروش فوق العاده و شگفت انگیز این قصه های در سرتاسر جهان، تأیید کرد که قصه هنوز هم عنصر روحی و روانی کودکان محسوب می گردد.
پژوهشگران متعددی هستند که در پژوهش های خود اهمیت قصه گویی را یادآور شده اند، و این نشا ن از جایگاه قصه و قصه گویی در فضای مدرن امروز دارد. رحمان دوست(1378) بیان می کند اگر می خواهیم کودکان و نوجوانان با سرعت بیشتری خود را برای برخورد با وسعت پیچیده ی دنیا آماده کنند، قصه، کلاس آموزنده و شیرینی است؛ همچنین بیان می کند که صاحبنظران تأکید دارند قصه وسیله ی خوبی برای ایجاد تفاهم بین والدین و مربیان و کودکان است. درقصه برخلاف سخنرانی ساده، عوامل تقویت حافظه وجود دارد، مثلا شخصیت های مختلف قصه که ذهن مخاطب را در پیرامون خود جستجو می کند یا با یک شخصیت هماند سازی مـی کند.
قصه دنیای عجیبی است، دنیایی که می تواند گاه آدمی را تسخیر کند که ساعت ها در جایی بنشیند و بی توجه به محیط اطراف، تنها غرق در قهرمانان قصه شود. این وسعت جادویی و این تأثیر گذاری، به قدری است که بسیاری از نویسندگان و اندیشمندان ، ذهنیت و اندیشه های خود را در پوششی از قصه بیان کرده اند، و آموزش های خود را بر آن بنا نهاده اند.
می توان گفت قصه گویی به عنوان یکی از کهن ترین و جدیدترین هنرها خوانده شده است. اگر چه اهداف و شرایط آن از قرنی به قرنی، و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر می کند، اما قصه گویی در همه ی زمان ها و مکان ها تحقق نیازهای فردی و اجتماعی یکسانی را دنبال می کند ( گرین، ترجمه ی طاهره آدینه پور، 1378: 29).
زبان قصه، زبانی است که از فطرت انسانی سرچشمه گرفته است و دوست داشتن قصه هم از طبیعت آدمی برخاسته است. به همین دلیل است که قصه ها نقش و جایگاه مهمی در بسیاری از فرهنگ ها دارند، بخصوص تأثیری که بر زندگی کودکان دارند. اولین سند مکتوب که از عمل قصه گویی در میان قدما خبر می دهد، در یک پاپیروس مصری به نام پاپیروس وست کاردیده شده است.( که بین سال های 3000- 1200 قبل از میلاد ثبت شده است ) این سند حکایت از آن دارد که سه پسر چئوپس ، سازنده ی شهیر اهرام مصرع پدر خود را به وسیله ی قصه هایی عجیب سرگرم می کرده اند ( همان منع: 29).
پژوهش های افرادی نظیرهنسی(2011)، لالی(1390)، میر صادقی)1385)، رحمتی (1387) هم بیانگر تأثیر قصه در رشد خلاقیت دانش آموزان می باشند. خوش بختانه، نتایج پژوهش ها در زمینه ی خلاقیت معلوم آورده است که خلاقیت، کم و بیش، در همه افراد وجود دارد و می توان آن را با آموزش گسترش داد و شکوفا کرد
تحقیقات دیگری نشان داده مردان و زنانی که در اوایل بزرگسالی پیشرفت و خلاقیت نشان می دهند در دوران کودکی بیشتر خیال پردازی و بازی کرده اند، اغلب دوستان خیالی داشته اند، والدینشان برای آنان قصه می گفته اند و با آنان بازی های پانتومیم انجام می داده اند(سینگر،2001).
2-2-1-تعریف قصه
به آثاری که در آن ها تأکید بر حوادث خارق العاده بیشتر از تحول و پرورش آدم ها و شخصیت هاست، قصه می گویند. همچنیین بعضی براین باورند که قصه ها ترسیم کننده ی یک رویداد یا مجموعه ای از وقایع می باشند(بانکس، 2011 ). بلت و دال ( 2010) هم بر این باورند که قصه ها در حقیقت پل بین تجربه های فردی و الگوهای اجتماعی هستند. در قصه محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه می گردد. حوادث، قصه ها را به وجود می آورد و در واقع رکن اساسی و بنیادی آن ها را را تشکیل می دهد بی آنکه در گسترش و تحول قهرمانان و شخصیت های شریر قصه نقشی داشته باشد. به عبارت دیگر، شخصیت های شریر و قهرمانان ها، در قصه کمتر دگرگونی می یابند و بیشتر دستخوش حوادث واقعی و غیر واقعی و تصادفی به وجود آمده است. در بعضی از قصه ها، عملی واقعی، تعبیر و تفسیری غیرواقعی به دنبال می آورد. بر همین اساس، زابل( 1991 ) بیان می کند قصه گویی ایجاد موقعیتی لذت بخش است که می تواند در هر کجا و هرزمانی مورد استفاده قرارگیرد (مختارو همکاران، 2010).
گاهی وقایع منطقی در قصه بر حوادث استثنایی می چربد و قصه به واقعیت نزدیک و از پیرنگی بدوی و خام برخوردار می شود اما واقعیتی که آشکار می کند، در خور اعتماد نیست، در قصه، وقایع اتفاقی و تصادفی بر واقعیت ها غلبه دارد و زمانی قصه صرفاً اثری خیالی است و از حقایق امور و تظاهرات زندگی فاصله می گیرد. شگفتی آور است که قصه های کهن و قدیمی تر، بیشتر ناظر بر حقایق و مظاهر زندگی اند تا قصه های متأخرتر که اغلب به خیال پردازی های نامعقول و منحط روی آورده اند و از موازین عقلی و حسی دور شده اند.
2-2-2-هدف قصه ها
هدف قصه ها، به ظاهر خلق قهرمان و ایجاد کشش و بیدار کردن حس کنجکاوی و سرگرم کردن خواننده یا شنونده است و لذت بخشیدن و مشغول کردن، اما در حقیقت درونمایه و زیربنای فکری و اجتماعی قصه ها ترویج و اشاعه اصول انسانی و برادری و برابری و عدالت اجتماعی است.
قهرمان ها در بند سودای خصوصی و شخصی نیستند و اغلب درگیر مبارزه با پلیدی ها و بی عدالتی ها و ستمگری ها هستند و در این مبارزه خستگی ناپذیرند و هیچ عاملی نمی تواند آن ها را از این راه باز دارد.
البته قصه هایی هم وجود دارد با قهرمان هایی عاطل و باطل و بی هویت و با درونمایه ها و موضوع هایی نازل که هدف جز مشغول کردن و سرگرمی خوانندگان و شنوندگان برای خود نمی شناسند. قصه های متأخرتر اغلب چنین خصوصیتی دارند و در آن ها همت والای جوانمردان و دلیران سستی می گیرد و قصه ها به انحطاط کشانده می شوند. قصه هایی هم وجود دارد که منحط و نازل نیستند اما هدفی جز سرگرمی ندارند و از این نوع هستند اغلب قصه هایی که برای کودکان گفته می شود و پایان خوش آن ها خواب خوشی برای کودکان فراهم می آورد. در واقع ، هدفهای ویژه قصه ها در آموزش و پرورش دوره ی ابتدایی عبارتند از:
۱.کمک به پرورش قدرت بیان و عواطف و افکار کودکان
۲. تقویت و پرورش نیروی تخیل در کودکان
۳.تحریک قوه ی ابتکار و ابداع در کودکان
۴. ایجاد عشق و علاقه به ادبیات در کودکان
5. رشد اعتماد به نفس کودک و علاقمند ساختن او به آزادی و عدالت اجتماعی
6. برآوردن نیازهای عاطفی کودک و آماداه ساختن او برای دریافت پیامهای اخلاقی و انسانی و شهروندی خوب بودن (رحمان دوست،1378: 67).
2-2-3-انواع قصه
در یک تقسیم بندی کلی قصه های گذشته را به انواع زیر می توان تقسیم بندی کرد:
1. قصه هایی در فنون و رسوم کشورداری و آیین فرمانروایی مملکت داری لشگرکشی، بازرگانی، علوم رایج زمان، عدل و سیرت نیکو پادشاهان و وزیران و امیران، مانند حکایت های سیاست نامه (سیرالملوک) ی خواجه نظام الملک توسی.
2. قصه هایی در شرح زندگی و کرامات عارفان و بزرگان دینی و مذهبی چون حکایت های اسرارالتوحید.
3. قصه هایی در توضیح و شرح مفاهیم عرفانی، فلسفی و دینی به وجه تمثیلی یا نمادین (سمبلیک) مانند "عقل سرخ" سهروردی و "منطق الطیر" عطار.
4. قصه هایی که جنبه های واقعی و تاریخی و اخلاقی آنها به هم آمیخته است و بیشتر از نظر نثر و شیوه ی نویسندگی به آنها توجه می شود؛ مانند: "مقامات حمیدی" تألیف حمید الدین بلخی و گلستان سعدی.
5. قصه هایی که جنبه تاریخی دارند و اغلب در ضمن وقایع کتاب های تاریخی آمده اند: مانند قصه های "تاریخ بیهقی" تألیف ابوالفضل محمد بیهقی.
6. قصه هایی که از زبان حیوانات روایت می شود و در آنها نویسنده اعمال و احساسات انسان را به حیوانات نسبت می دهد؛ مانند: کلیله و دمنه ی ابوالمعالی نصرالله منشی، در ادبیات خارجی به این نوع قصه ها (افسانه های تمثیلی) فابل می گویند.
7. قصه هایی در زمینه ی تعلیم و تربیت، مانند قصه های "قابوس نامه" اثر عنصرالمعالی کی کاووس بن اسکندر قابوس بن وشمگیر و چهار مقاله ی احمد عروضی سمرقندی.
8. قصه هایی که براساس امثال و حکم فارسی و عربی تنظیم شده اند، مانند جامع التمثیل حبله رودی.
9. قصه هایی که محتوای گوناگون دارند، از معرفت آفریدگار و معجزات پیامبران و کرامات اولیا و تاریخ پادشاهان و احوال شاعران و گروه های مختلف مردم تا شگفتی های دریاها، شهرها و حیوانات:جوامع الحکایات و لوامع الروایات" عوفی نمونه ای از این کتاب هاست.
10. قصه های عامیانه که حاوی سرگذشت ها و ماجراهای شاهان، بازرگانان و مردان و زنانی کم نامه است که برحسب تصادف، با وقایعی عبرت انگیز و حکمت انگیز و حوادثی شگفت رو به رو شده اند. مانند "سمک عیار" و "هزار و یکشب(رحمان دوست،1378 :60).