دسته بندی | حسابداری |
بازدید ها | 27 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 6 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 6 |
عنوان :Realization of income and separation from capital
چکیده لاتین مقاله :
Realization of income and separation from capital
The concepts of economic income and realized income have been subjects of controversy for a long time in corporate accounting and related areas. Those arguments have been repeated in a variety of forms, not only in attempts to reconsider the concept of income in the light of economic income but also in the related area such as taxation on corporate income and restrictions on dividend for the company law purpose. In this section, take a quick look at an early judicial precedent in US 6), as a clue to a review of the process of interaction of income concept and establishment of realization concepts.
The judicial precedent at issue is the case of Eisner vs. Macomber ruled by the US Federal Supreme Court in 1920. Although this case was originally a dispute over the provision of the Internal Revenue Code that deemed stock dividends as taxable income, it became a leading case that left a significant impact to posterity, in that it established the conceptual norms such as what constitutes income. The court decision set out the interpretation of the realization concept that a mere increase in the value of capital is not enough to constitute income if it is not separated from capital, thereby denied that stock dividend is income. The court decision defined the income generated from capital as an inflow of goods that has been separated from capital and the recipient can independently use or dispose of, not a mere increase in the value of the capital. It pointed out that, whereas in case of cash dividends the shareholders acquire a property with exclusive ownership and can freely decide its disposal, stock dividend provides only an evidence of what the shareholders already holds. It also noted that the increase in the value of capital arising before the dividend should not be deemed as realization of income, as long as the shareholders do not have discretion to reinvest or consume it.
چکیده ترجمه فارسی:
تحقق سود و جدائی از سرمایه
مفاهیم سود اقتصادی و سود تحقق یافته موضوعات بحث بر انگیزی در حسابداری شرکت و حوزه های مربوطه بوده اند . این بحث ها مکرر به شکل های مختلف آمده اند نه تنها برای تجدید نظر در مفهوم سود از لحاظ سود اقتصادی بلکه در حوزه های مربوطه مثل مالیات بر سود شرکت و محدودیت های سود سهام . دراین بخش ،نگاهی سریع به سابقه قضائی در US داریم ، به عنوان راهنمای بررسی پروسه تعامل مفهوم سود و برقراری مفاهیم تحقیق . سابقه قضایی مورد بحث کار Eisner در مقابل Macomber است که توسط دیوان عالی فدرال US در 1920 وضع شد. اگر چه این وضع اساسا یک اختلاف بر سر شرایط کد درآمد داخلی بود که سود سهام را به عنوان سود مالیاتی فرض می کرد ،اما موضوعی مهم در تاثیر بر آیندگان شد از این نظر که شیوه های مفهومی را بر قرار ساخت . تصمیم دیوان از تفسیر مفهوم تحقق به شکلی بود که یک افزایش صرف در ارزش سرمایه بر روی تشکیل درآمد کافی نیست اگر از سرمایه جدا شود بنابراین انکار کرد که سود سهام ، درآمد سود باشد.
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 31 |
فرمت فایل | pptx |
حجم فایل | 75 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 134 |
مقدمه
«واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولاتفرقوا» آل عمران آیه 103
و همگی به رشته ی دین خدا چنگ زده و متفرق نشوید.
گاهی جسم ها کنار یکدیگرند، اما قلب ها در کنار هم نیستند.
گاهی هم فاصله ی بسیاری میان دو نفر یا دو گروه یا دو ملت است، ولی دل هایشان با هم است و به یاد هم اند، همدل و همراه اند، متحد و منسجم اند.
از کنار هم بودن جسم ها و بدن ها چه سود، وقتی دل ها از هم جدا باشد؟!
و از فاصلۀ جسمی و جدایی فیزیکی چه غم، وقتی پیوندهای قلبی و عاطفی و ملی و مرامی استوار باشد؟
آنچه آحاد مردم را، به رغم تفاوت رنگ ها، نشر ادها، زبان ها، چهره ها، ملیّت ها، کشورها و شهرها، شغل ها و زندگی ها، به هم متصل می سازد، «فکر مشترک» و «ایمان واحد» و «فرهنگ واحد» است.
آنچه «امت اسلامی» را در کنار خاتم پیامبران حضرت محمد (ص) منسجم و متحد ساخته بود، «عقیدۀ اسلامی» بود، هرچند یکی برده بود و دیگری آزاد. یکی سیاه بود و دیگری سفید، یکی حبشی بود و دیگری قُریشی، یکی فقیر بود و دیگری ثروتمند، یکی مهاجر بود و دیگری انصار، یکی عرب بود و دیگری عجم. آن چه آن همه را به هم پیوند می داد وحدت و انسجام می آورد «اخوّت اسلامی» برگرفته از قرآن کریم بود.
اِنّما المؤمنون إخوه [1]
در حقیقت، مؤمنان با هم برادرند.
از درس های مهم تاریخ و تجربه بشری و رهنمود قرآن و حدیث، یکی هم این است که وحدت و همبستگی در هر جا و هر زمان و میان هر ملتی وجود داشته باشد، برای آنان عزت و کامیابی و پیروزی فراهم می آورد. از سوی دیگر، تفرقه و تشتّت و اختلاف و چند دستگی در هر جا و هر گاه و در هر گروهی رخ می دهد، ضعف و زبونی و شکست و نابودی و ناکامی در پی دارد. این سنت تغییر ناپذیر تاریخ است و مسلمانان و غیر مسلمانان و شرقی و غربی و دیروز و امروز نمی شناسد.
این حقیقت نیز مثل آفتاب، روشن است که همیشه دشمنان از راه تفرقه افکنی و ایجاد اختلاف و دامن زدن به آن، درصدد تضعیف ما برامده و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» را سرلوحۀ عمل خود قرار داده اند و هرگاه توانسته اند بذر فتنه بپاشند و اختلاف افکنی کنند، به اهداف شوم خود رسیده اند و هرگاه ملت های مسلمان و پیروان مذاهب مختلف و گرایش های گوناگون، هشیار بوده و دست دشمن را خوانده اند و اتحاد و انسجام خویش را حفظ کرده اند دشمن را ناکام گذاشته اند.
تاریخ بشر، پر از نمونه هایی است که هم زیان های مرگبار تفرقه را نشان می دهد، هم گواه غزت و عظمت و اقتدار در سایۀ وحدت و همبستگی است. از زمان پیامبران گذشته اقوام باستان، تا عصر حاضر همه جا «تا بوده چنین بوده و تا هست، چنین است».
وقتی رهبر معظم انقلاب، حضرت آیه الله خامنه ای مدظله در پیام نوروزی خود، سال 1386 را به عنوان «سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی» اعلام فرمودند، برای توجه دادن به این «کلید عزت و اقتدار» بود و از توطئه های دشمنان نیز در ایجاد تفرقه خبر می داد.
ما هم در درون جامعه و کشور خویش، به شدت نیازمند «اتحاد ملی» هستیم، هم در قلمرو وسیع کشورهای اسلامی و در سطح جهان، به «انسجام اسلامی» نیاز داریم و شگفت آنکه دشمنان قسم خورده ی اسلام و انقلاب، هم برای شکستن وحدت ملی ما تلاش و توطئه می کنند، هم برای گسستن انسجام ملت های مسلمان برنامه ریزی و اقدام و دخالت می کنند.
فرمان خدا و قرآن، توصیۀ پیامبر خدا (ص) و امامان پاک، حکم عقل و فطرت و دستاورد تجربه های گرانقدر، همه و همه بر ضرورت پاسداری از این رمز و راز عزت و عنصر حیاتی و بنیادی کیان اسلامی و عظمت مسلمین و شکوه اهل قبله اشاره دارد. حفظ این همبستگی و وحدت، یک فرضیه است و کوبیدن بر طبل اختلاف و هیزم شکنی برای آتش تفرقه، یک گناه نابخشودنی به شمار می رود.
[1] . حجرات، آیه 10.