دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 37 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 20 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش بازشناسی بیان چهره ای هیجان در 20 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
قسمتی توضیحات متغیر:
مقدمه
شواهد زیادی در رابطه با نقش زیاد بازشناسی بیان چهرهای هیجان در اختلالات پسکوتیک وجود دارد که نشان میدهد بازشناسی بیان چهرهای هیجان سهم عمدهای در سازگاری با اسکیزوفرنی دارد. به عنوان مثال چن و همکاران (2010) مطرح میکنند روابط بین فردی ناسالم در اسکیزوفرنیها در نتیجهی نقص در بازشناسی بیان چهرهای هیجان طرف مقابل اتفاق میافتد. علاوه بر این، بازشناسی بیان چهرهای هیجان از مدتها قبل به عنوان اساسیترین عنصر در ادبیات بالینی اختلالات پسکوتیک مطرح است (ماندال و همکاران، 1998).
نظریه های شناختی هیجان فرض میکنند که یک محرک یا موقعیت نخست بایستی مورد توجه قرار گیرد، شناسایی و طبقهبندی گردد، و با تجارب قبلی ذخیره شده در حافظه ارتباط برقرار نماید تا بتوانند مورد ارزشیابی قرار گرفته و پاسخ هیجانی ویژهای را برانگیزاند. بدین منظور، تعداد معدودی از پاسخهای هیجانی اساسی مشخص شده، و پیشنهاد شده است که سایر هیجانها بر پایهی این هیجانهای اساسی قرار گرفتهاند. پنج هیجان که اغلب از آنها نام برده شده شامل شادی، خشم، ترس، غمگینی، و تنفر میباشد. با به کارگیری این ملاک که ابزار چهرهای مرتبط با یک هیجان اساسی در تمامی جهان قابل شناسایی است، اکمن (1972) استدلال کرده است که تعجب نیز باید در این لیست قرار گیرد.
هیجان
هیجان اصطلاحی است که روانشناسان و فلاسفه بیش از یک قرن دربارهی معنای دقیق آن به بحث و جدل پرداختهاند. در فرهنگ لغات انگلیسی آکسفورد، معنای لغوی هیجان چنین ذکر شده است «هر تحریک یا اغتشاش در ذهن، احساس، عاطفه؛ هر حالت ذهنی قدرتمند یا تهییج کننده». میتوان لغت هیجان را برای اشاره به یک احساس، افکار، حالتهای روانی و بیولوژیکی مختص آن و دامنهای از تمایلات شخص برای عمل کردن بر اساس آن به کار برد
- Chan
- Mandal
نظام عضلانی چهره
80 عضله ی صورت وجود دارد که 36 تا از آنها در جلوهی صورت درگیر هستند. اما 8 عضلهی صورت برای متمایز کردن هیجانهای اصلی کافی هستند. قسمت بالا بصورت (چشمها و پیشانی) سه عضلهی اصلی دارد: عضلهی پیشانی که پیشانی را میپوشاند، عضلهی چین دهنده (زیر هر ابرو قرار دارد) و عضلهی حلقوی دور چشم (هر چشم را احاطه میکند). صورت میانی دو عضلهی اصلی دارد: عضلهی گونه که از گوشههای دهان تا استخوان گونه امتداد دارد و عضله ی بینی که بینی را چروک میدهد. قسمت پایین چهره عضلهی اصلی دارد: عضلهی پایین برنده که گوشه های دهان را پایین میکشد، عضلهی حلقوی لب که لبها را احاطه کرده است و عضلهی چهار گوش لب زیرین که گوشههای دهان را به طرف عقب میکشد (ایمانی، 1389).
دو هیجان دیگر با الگوی ویژهی رفتار چهره ارتباط دارد: علاقه و تحقیر (ریو، 1993؛ به نقل از سیدمحمدی، 1382). در مورد علاقه، عضلهی حلقوی دور چشم پلکها را باز میکند و عضله حلقوی لب اندکی لبها را از هم جدا میکند. در مورد تحقیر، عضلهی گونه به طور یک طرفه گوشه یک لب را به طرف بالا میبرد (ایمانی، 1389).
جلوه های چهره ارادی و غیرارادی
تا قبل از دو سالگی، جلوههای صورت انسان عمدتاً ارادی است. وقتی طفل اندوهگین میشود، چهره او این حالت درونی وی را نشان میدهد. بعد از اینکه اطفال زبان را فرا میگیرند، رشد شناختی آنها سریع شده و موجودات اجتماعی میشوند، یاد میگیرند جلوههای چهره را به صورت ارادی کنترل کنند. کودکان در سالهای پیش دبستانی میتوانند اغلب حالتهای درونی خود را مخفی کنند (ایمانی، 1389).
آیا رفتار چهره اکتسابی است یا فطری؟
در دستگاه عصبی دو سیستم حرکتی وجود دارد. سیستم هرمی کنترل دقیق و ارادی حرکات موضعی را در اختیار دارد، مثل حرکات عضلانی که در لبخند عمدی و مودبانه دخالت دارند. سیستم غیرهرمی کنترل غیرتخصصی و غیرارادی حرکات عمومی عضلات را تنظیم میکند، از جمله آن دسته رفتارهای چهره مثل لبخند خودانگیخته که تحت کنترل غیرارادی هستند. تمایز بین سیستمهای هرمی و غیرهرمی به این علت اهمیت دارد که مستقیماً، به این سوال مربوط میشود: آیا جلوههای صورت فطری و خودکار هستند یا اکتسابی و قابل تغییر (ایمانی، 1389).
- Frontalis
- Corrugator
- Orbicularis Oculi
- Zygomaticus
- Nasalis
- Orbicularis Oris
- Quadrates Labii
- Pyramidal System
- Non Pyramidal System
پیشینه
سیلور، بیلکر و گُدمن (2009) دریافتند که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در بازشناسی و بیان چهرهای هیجانات مربوط به شادی، غم و خنثی از لحاظ صحت و سقم، کارایی و راهبردهای پردازش، متفاوت تر و ضعیف تر از افراد سالم هستند. همچنین آنها دریافتند که تخریب بیان چهرهای هیجان در بیماران اسکیزوفرنی برای حوزه هیجان به طور کلی انتخابی است اما برای هیجانات خاص انتخابی نیست.
بیسیریل و بارچ (2010) در پژوهشی نشان دادند که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی از لحاظ بازشناسی بیان چهره ای هیجان دارای نقص و آسیب بوده و ضعیف تر از افراد بهنجار در کارکردهای مربوط به بازشناسی بیان چهره ای هیجان عمل می کنند. آنها نشان دادند که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در بازشناسی چهره ای هیجانات مثبت، منفی و خنثی تفاوت معناداری با افراد بهنجار داشتند.
هانگ و همکاران (2011) در پژوهشی نشان دادند که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی در ادراک و بازشناسی بیان چهره ای هیجان نقص داشته و عموماً محرک های هیجانی- اجتماعی تهدیدکننده همانند بیان چهره ای خشم را بصورت کُند و نامتمایز بازشناسی می کردند.
آمینجر و همکاران (2011) نشان دادند که افراد بالینی با ریسک فاکتورهای بالا همچون بیماران اسکیزونی در بازشناسی بیان چهره ای هیجانات ترس، غم و خشم تفاوت معناداری با افراد بهنجار داشته و ضعیف تر از آنها در بازشناسی این هیجانات عمل می کنند و این در حالی بود که از لحاظ بازشناسی بیان چهره ای هیجانات خنثی تفاوت معناداری بین این دو گروه وجود نداشت.
- Silver, Bilker & Goodman
- Becerril & Barch
- Hung
- Amminger
دیگر قسمت های این فایل:
هیجان
هیجانهای اصلی
نظام عضلانی چهره
جلوههای چهره ارادی و غیرارادی
آیا رفتار چهره اکتسابی است یا فطری؟
ارزیابی هیجان
توانش هیجانی
ویژگیهای توانش هیجانی
رشد توانش هیجانی
رشد بازشناسی تظاهرات چهرهای
پیشینه تحقیق