دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 48 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق در باب سازه ی روشهای مقابلهای (فصل دوم تحقیق)
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقابله یا سازگاری عبارت از تلاشهایی است که به منظور کنترل موقعیتها و شرایطی که بطور بالقوه فشارزا یا زیانبار ارزیابی می شوند، صورت می گیرد. این تعریف با دیدگاه لازاروس و فولکمن(1984 ) در زمینه استرس هماهنگی دارد و حاوی نکته های اساسی است. نخست اینکه مقابله یا سازگاری مستلزم تلاش یا برنامه ریزی خاصی است به این معنی که مقابله فرآیندی انفعالی یا خودبه خودی در برابر فشارزاهای زندگی نیست. دیگر اینکه مقابله همیشه با پیامدهای مثبت همراه نیست، برخی پیامدهای مقابله ممکن است مطلوب باشند حال آنکه برخی دیگر چنین نباشند و سرانجام اینکه ، مقابله فرآیندی است که پیوسته در طول زمان رخ می دهد. با توجه به تعریف بالا بد نیست به فرآیند ارزیابی نیز اشاره ای داشته باشیم. لازاروس و فولکمن (1984) از دو نوع ارزیابی سخن به میان می آورند: یکی ارزیابی اولیه و دیگری ارزیابی ثانویه(راس و آلتایمر، 1998).
لازاروس و فلکمن (1984)،معتقدند هنگامی که فرد با موقعیتهای استرس زای زندگی روبه رو می شود این پرسش را مطرح می کند که " آیا من در موقعیت خطر قرار دارم؟ " چنین حالتی را ارزیابی اولیه گویند. ارزیابی ثانویه هنگامی است که فرد متوجه خطر یا استرس شده است و این پرسش را عنوان می دارد که " چه کار می توانم انجام دهم؟ ". با گسترش تکنولوژی و شرایط گذار از جامعه سنتی به جامعه صنعتی به حجم دشواریها و رنجهای انسانها افزوده شده است و عوارضی چون اضطراب، افسردگی، خودکشی، اعتیاد، طلاق، فرار از تحصیل، احساس پوچی و... را بیشتر از گذشته شاهد هستیم. به موازات این دشواریها روانشناسان و پژوهشگران راههای ارزشمندی را در پیش چشم انسانهای خواستار سلامت گشودهاند که تامین کننده بهداشت روانی آنها باشد. از نظر جورج آلبی(۱۹۸۲) یکی از مولفههای اساسی بهداشت روانی مهارتهای مقابلهای است، که در این مطالعه به بررسی این عامل مهم پرداخته شده است.
شیوه های مقابله :
شاید بهترین طریق مقابله با فشار عصبی یا استرس آن باشد که عامل ایجاد استرس را ازمیان برداریم و استرس را رفع کنیم، اما در اغلب موارد این امر ممکن نیست و باید به گونه ای با استرس سازگاری کرد و تحمل آن را بر خود هموار ساخت واز شدت آن کاست(الوانی، 1384). با توجه به هدفی که برای مقابله برشمرده اند، مقابله را فرآیندی بسیار گسترده تر از حفظ فرد از خطر دانسته اند. بطوری که می توان مقابله را تمام پاسخ هایی دانست که در برخورد با مشکلی بروز می کنند، و ناراحتی روانی را می کاهند یا برداشت فرد را از وضعیت خود تغییر می دهند.
ما منابع مقابله را از پاسخ های مقابله متمایز می دانیم. منابع یا امکانات مقابله ابزارهایی هستندکه درد سترس افراد قرارمی گیرند تا در مقابله با مشکل از آنها استفاده کنند. پاسخهای مقابله رفتارهایی هستندکه افراد در برابر استرس از خود نشان می دهند(راس و آلتایمر، 1998). به منظور کاهش اثرات نامطلوب استرس معمولاٌ "از روشهای مختلف مقابله استفاده می شود". فولکمن و لازاروس (1986) انواع مختلف شیوه های مقابله ای را به دو نوع کلی معطوف به مشکل (متمرکز بر مسئله) ومعطوف به هیجان(متمرکز بر هیجان) تقسیم کرده اند.
اشتاین و همکاران(1987) در روشهای متمرکز بر مسئله از فنونی همچون ارزیابی شناختی، تحلیل منطقی یا تلاش برای مشخص کردن علت مسئله وجستجوی اطلاعات بیشتردرباره مشکل استفاده کرده اند. در مقابله متمرکز بر هیجان روشهایی چون اجتناب، انکار، تخلیه هیجانی مثلگریه کردن یا عصبانی شدن ومکانیزمهایی دفاعی بکار گرفته می شود.
- Jorg Albi