دسته بندی | پیشینه متغیر های روانشناسی |
بازدید ها | 48 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش علایم روانشناختی (فصل دو) در 33 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
همرا با منبع نویسی درون متنی فارسی و انگلیسی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
توضیحات نظری در مورد متغیر و همچنین پیشینه در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب برای فصل دو
منبع : دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از مبانی نظری متغیر:
مقدمه
علایم روانشناختی شامل جسمانى سازى، افسردگى و اضطراب میشود. جسمانی سازى شامل ناراحتىهاى ناشى از مشکلات جسمانى مانند مشکلات قلبى- عروقى، معده و مشکلات ماهیچهاى می شود، افسردگى نشانههاى مرتبط با افسردگى از قبیل بی علاقگى، غمگینى و افکار خودکشى را در بر میگیرد و اضطراب به احساسات ترس، عصبانیت، وحشت و تشویش مربوط میشود (دورا، آندرئو، گالدون، فراندو، مورگویى و همکاران، 2006).
. Dura, Andreu, Galdo´N, Ferrando, Murgui, Et Al
جسمانی سازی
جسمانی سازی یک موضوع جذاب برای محققان و متخصصان در رشته روانشناسی و روانپزشکی می باشد. جسمانی سازی نتیجه بد ترجمه شدن یک واژه آلمانی است که برای نخستین بار توسط ویلهلم استکل در سال 1920 به کار رفته است. اصطلاح (ORGANSPRACHE) به صورت زبان بدن که مفهومی مبهم است ترجمه شده است. برای ساده کردن زبان استکل، مترجمان جسمانی سازی- کلمه ای که در همه جای اجتماعات مدرن غربی حاضر است- ایجاد کردند (مای، 2004). اصطلاح جسمانی سازی در زبان پزشکی بخصوص روانپزشکی به دلیل معنی ضمنی طبیعی آن و همچنین به دلیل قدرت سیستم طبقه بندی ایجاد شده توسط انجمن روانپزشکی آمریکا (DSM) باقی ماند. استکل جسمانی سازی را به صورت یک بیماری بدنی که تجلی یک روان رنجورخویی عمیق است تعریف کرده است. او جسمانی سازی را همانند مفهوم فروید از(( تبدیل)) مورد توجه قرار داد. در کارهای پژوهشی درباره جسمانی سازی تلاش زیادی شده است تا بین جسمانی سازی، اختلال تبدیل و بیماری های جسمانی تمایز ایجاد شود. جداسازی جسمانی سازی از پدیده های مشابه به دلیل این حقیقت که مرزهای این سازه اختیاری است دشوار است
. Wilhelm Esteckel
. Organ Speech
Conversion
افسردگی
افسردگی یکی از انواع اختلالات روانی است که طی آن فعالیتهای بیمار، به شدت کاهش می یابد و در واقع او انگیزه ای برای انجام دادن بسیاری از کارها نخواهد داشت. فرد افسرده انرژی و مهارت های زندگی اش کاهش پیدا می کند و تمرکز حواس وی نیز به میزان زیادی پایین می آید. گاهی پرخاشگر و گاهی ناامید است. احساس گناه در او بسیار قوی است. علاوه بر این که خود بیمار از اهدافش در زندگی باز می ماند و باعث کاهش فعالیتهای اجتماعی و تولیدی می شود، این امر ضربۀ بزرگی به اقتصاد جامعه نیز وارد می کند. برای تعریف این اختلال بهتر است نشانه های آن را بشناسیم. در حقیقت، این اختلال در مجموعه ای از علائم (نشانگان) بروز می یابد. که براساس کمیت و کیفیت و مدت زمان دارا بودن این علائم می توان تشخیص داد که فرد به یکی از انواع افسردگی مبتلا شده است. البته باید توجه داشت که این اختلال در نشانگان ظاهر می شود و فقط با یک نشانه نمی توان به افسردگی پی برد (آزاد، 1391).
معیارهای DSM-5 برای افسردگی اساسی
A: از بین سمپتوم های زیر، پنج سمپتوم (یا بیشتر) در طول یک دوره 2 هفته ای حضور داشته اند و نشان می دهند که عملکرد قبلی او متفاوت شده است. حداقل یکی از معیارها (1) خلق افسرده؛ یا (2) از دست دادن علاقه یا لذت است. (توجه: سمپتوم هایی که آشکارا علت های پزشکی دارند نباید جزو این فهرست به حساب آیند).
1- فرد بیشتر طول روز، و تقریباً هر روز، خلق افسرده دارد. این موضوع را خودش اظهار می دارد (احساس می کند غمگین، تهی و خالی، یا نومید است) یا دیگران می بینند (دایم گریه می کند، در شرف گریه کردن است، یا چشمهایش همیشه پر اشک هستند). توجه: در مورد کودکان یا نوجوانان، این حالت ممکن است به صورت زود رنجی و زود خشمی نشان داده شود.
2- فرد بیشتر طول روز، و تقریباً هر روز، به تمام فعالیت ها ( یا تقریباً تمام فعالیتها ) به شدت بی علاقه است ( این موضوع را خود او می گوید یا دیگران مشاهده می کنند ).
3- به طور چشمگیر چاق می شود یا بدون گرفتن رژیم غذایی، به طور چشمگیر لاغر شده است (لاغر یا چاق شدن چشمگیر یا معنادار یعنی اینکه فرد در عرض یک ماه بیشتر از 5% وزن خود را از دست بدهد یا بیشتر از 5% به وزنش اضافه شود) یا تقریباً هر روز بی اشتها یا پر اشتهاست. توجه: ممکن است کودکان اضافه وزنی را که از مرحله رشدی آنها انتظار می رود را نشان ندهند.
4- بی خوابی (اینسومنیا) یا پرخوابی (هایپرسومنیا) تقریباً در همه روزها.
5- پر تحرکی روانی – حرکتی یا کم تحرکی روانی – حرکتی تقریباً هر روز (صرفاً خود فرد نباید شخصاً احساس کند که بی قرار یا کند شده است، بلکه دیگران نیز باید این حالت را مشاهده کنند).
6- تقریباً هر روز احساس می کند بی حال و بی رمق است یا انرژی از دست داده است.
7- تقریباً هر روز احساس می کند بی ارزش است یا بی دلیل احساس گناه (عذاب وجدان) شدید می کند (احساسی که ممکن است توهمی باشد). (این احساس گناه علاوه بر احساس گناهی است که فرد به خاطر «بیمار بودن» خود تجربه می کند).
8- تقریباً هر روز، توانایی فکر کردن یا تمرکز حواس ضعیف است، یا نمی تواند تصمیم بگیرد و قاطع باشد (این موضوع را خودش اظهار می دارد یا دیگران مشاهده می کنند).
9- به طور دایم به مرگ فکر می کند (این فکر فقط به ترس از مرگ محدود نمی شود )، به طور دایم به خودکشی فکر می کند بدون آنکه برنامه مشخصی برای آن داشته باشد، یا اقدام به خودکشی می کند یا برنامه مشخصی برای خودکشی دارد.
B: این سمپتوم ها باعث می شوند فرد به رنج یا نابسامانی شدید در عملکرد اجتماعی، شغلی، یا سایر جنبه های مهم زندگی دچار شود.
C: علت این اپیزود را نمی توان به اثر فیزیولوژیک و مستقیم یک ماده یا یک عارضه پزشکی دیگر نسبت داد. اینسومنیا (بی خوابی) یکی از سمپتوم های افسردگی است. بعضی افراد افسرده نمی توانند بخوابند یا دائماً از خواب می پرند. بعضی دیگر هایپر سومینا (پر خوابی) دارند. آنها بیش از 10 ساعت می خوابند اما باز هم شدیداً احساس خواب می کنند (گنجی، 1392).
اضطراب
رایجترین واکنش به یک عامل فشار روانی اضطراب است. منظور ما از اضطراب هیجان ناخوشایندی است که معمولاً با این کلمات توصیف میکنیم؛ نگرانی، تشویش، تنش، و ترس احساساتی که همه با شدتهای مختلف آن را تجربه میکنند. اختلالات اضطرابی از شایعترین اختلالات روانپزشکی در ایالات متحده و بسیاری از جمعیتهای دیگری است، که مورد مطالعه قرار گرفتهاند. به علاوه مطالعات همواره حاکی از آن بودهاند که این اختلالات مشکلات و عوارض زیادی را سبب میشوند، مقادیر بالایی از خدمات مراقبتهای بهداشتی را صرف خود میکنند، و اختلالات زیادی در کارکرد افراد به وجود میآورند. مطالعات جدید نیز نشان دادهاند که اختلال اضطرابی مزمن میتواند میزان مرگ و میر مرتبط با عوارض بیماری فشارخون اولیه را افزایش دهد. بنابراین بالینگران روانپزشکی و سایر متخصصین باید بتواند اختلال اضطرابی را به سرعت و دقت تشخیص داده و درمان آن را شروع کنند (کاپلان و سادوک، 2007).
.......
.............
......................
................................