دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 31 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 56 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 69 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع رفتار شهروندی سازمانی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
در دنیای کنونی اکثر مدیران خواهان کارکنانی هستند که بیش از وظایف شرح شغل خود فعالیت کنند. آنها به دنبال کارکنانی هستند که به فراسوی انتظارات میروند، به میل و خواست خود به رفتارهایی دست میزنند که جزء وظایف رسمی شغلیشان نیست (زارع،1383: 153).
هنگامی که انسان در جامعه سازمانی قرار میگیرد انتظارات خاصی از وی بوجود میآید برای مثال رفتار کارمند باید به گونهای باشد که بیش از نقش و فراتر از وظایف رسمی وی برای رسیدن به اهداف سازمانی باشد. مقولۀ «رفتار شهروندی سازمانی» موضوعی نوین و جذابی است که اندک زمانی بیش از ظهور آن در علم مدیریت نمیگذرد. این مقوله در واقع ترکیبی از رفتار سازمانی و روانشناسی اجتماعی است که ریشه در فرهنگ و فطرت انسان دارد که در ادامه به تشریح و بسط آن اقدام گشته است.
2-3-1-1) تعریف رفتار شهروندی سازمانی
تقریباً در حدود 40 سال قبل، کاتز[1] (1964) اهمیت طبقهای از رفتارهای اختیاری و خودجوش را خاطر نشان ساخت که فراتر از الزامات آشکار نقشی است، امّا برای کارایی و سودمندی سازمانی لازم و ضروری است. واژه رفتار شهروندی سازمانی برای اولین بار توسط ارگان[2] و همکارانش در سال 1983 به کار گرفته شد (ابراهیمزاده،1390: 22). همچنین توسعه این مفهوم از نوشتارهای بارنارد[3] در سال 1938 در مورد تمایل به همکاری و مطالعات کاتز در مورد عملکرد و رفتارهای خودجوش و نوآورانه در سالهای 1964، 1966 و 1978 ناشی شده است (کاسترو؛ آرماریو و رویز[4]،2004: 27).
رفتار شهروندی سازمانی عبارت است از رفتار اختیاری کارکنان که موجبات ارتقای عملیات کارایِ سازمان را فراهم میسازد، امّا مستقیماً توسط سیستم پاداش رسمی سازمان شناسایی و مورد تقدیر واقع نمیشود؛ این رفتار یک فعالیت ابتکاری و ارادی است که کارکنان فراتر از شرح شغل تعریف شده انجام میدهند که برای سازمان بسیار حیاتی و ارزشمند است (باتمون و ارگان[5]،1983: 588).
مقصود از رفتار اختیاری آن است که وقوع رفتار از جانب کارکنان تحت تأثیر الزامات شغلی و قراردادهای موجود در متن کار نیست و فرد آن رفتار را کاملاً داوطلبانه و از روی تمایل و علاقۀ شخصی خود بروز میدهد؛ علاوه بر این از آنجا که رفتار مذکور در شرح وظایف کاری فرد عنوان نشده است شناسایی و تقدیر از آن در سیستم پاداش نیز پیش بینی نشده است و از اینرو حذف آن رفتار تنبیهی را بدنبال ندارد (ارگان،1997: 89).
بنابراین، از تعریف مذکور اصول کلی زیر را میتوان استنباط نمود :
1. مجموعهای از فعالیتهای کارکنان که رسماً در شرح وظایف شغلی آنها تشریح نشده است.
2. رفتاری اختیاری و از روی میل و اراده کارکنان.
3. برای رفتار شهروندی سازمانی، در سیستم پاداش سازمان اجر و پاداشی در نظر گرفته نشده است، بنابراین کارکنان با هدف کسب پاداش این رفتارها را از خود بروز نمیدهند.
4. رفتارهای مورد بحث برای عملکرد سازمان نقشی مهم و حیاتی دارد و از اینرو اثربخشی، کارایی و بهرهوری کلی سازمان را متأثر میسازد (کاسترو،آرماریو و رویز،2004: 28).
این رفتار با مفهوم نسبتاً جدیدی از تجزیه و تحلیل عملکرد مرتبط است، امّا نشاندهنده بسیاری از مفاهیم قدیمی رفتاری در حوزه انسان و افراد است؛ مفاهیمی که ریشه در اقدامات داوطلبانه بدون در نظر گرفتن پاداش دارد (شارما؛ باجپای و هولانی[6]،2011 :68). امروزه مفهوم رفتار شهروندی سازمانی در دو حوزۀ کلی شامل رفتار شهروندی کارکنان[7] و رفتار شهروندی مدیریت[8] مورد توجه واقع شده است. رفتار شهروندی کارکنان شامل اقدامات اختیاری و فراتر از وظایف و الزامات شغلی کارکنان در جهت بهبود بهرهوری و انسجام در محیط کار است؛ رفتار شهروندی مدیریت نیز به فعالیتهایی اشاره دارد که سازگاری بین اقدامات مدیریت و هنجارهای رایج در محیط کار را فراهم میسازد. دو رفتار کارکنان و مدیریت مکمل یکدیگر در رفتار شهروندی سازمانی هستند (بولینو و تورنلی[9]،2003: 63).
2-3-1-2) ابعاد رفتار شهروندی سازمانی
علیرغم آنکه در بین محققان پیرامون چند بعدی بودن رفتار شهروندی سازمانی اختلاف عقیده وجود دارد امّا ارگان (1988) پنج بُعد برای آن معرفی کرده که در اغلب مطالعات مورد استناد واقع شده است. این پنج بعد عبارتند از :
1. نوع دوستی یا رفتار یاری کننده[10]: اقدامی داوطلبانه جهت کمک به دیگران در رابطه با مشکلات و وظایف مرتبط.
2. رفتار مؤدبانۀ کاری[11]: تلاش کارکنان برای جلوگیری از تنشها و مشکلات کاری در رابطه با دیگران.
3. وظیفه شناسی و وجدان کاری[12]: رفتاری اختیاری که از حداقل الزامات نقش فراتر است.
4. جوانمردی و مروت[13]: نشان دادن تحمل و گذشت در شرایط غیر ایده آل سازمان بدون شکایت کردن.
5. اخلاق اجتماعی[14]: تمایل به مشارکت و مسئولیت پذیری در زندگی سازمانی و نیز ارائه تصویری مناسب از سازمان (پودساکوف و همکاران[15]،2000: 518).
بر اساس تحقیقات انجام گرفته، رفتار شهروندی سازمانی باعث ایجاد تعهد در کارکنان، کاهش و نزول ترک خدمت و غیبت آنها میشود. کارکنان متعهد محصولاتی با کیفیت بالا تولید میکنند که باعث وفاداری مشتری و افزایش سودآوری شرکت شده و محیط کاری بهتر برای افزایش کارایی و اثربخشی سازمانی فراهم میسازد (انصاری، استادی و سلطانی،1389 :3).
2-3-1-3) عوامل تأثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی
بررسیهای فراتحلیلی در خصوص عوامل اثرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی منجر به شناخت سه طبقه از عوامل شده است؛ که عبارتند از:
1) ویژگیهای فردی: تحقیقات اولیه در زمینه ویژگیهای فردی، بر دو محور اصلی متمرکز بودهاند: اولاً این عامل کلی مؤثر بر روحیه را به عنوان زیربنای رضایت کارکنان، تعهد سازمانی، ادراک از عدالت و ادراک از حمایتگری رهبری تلقی میکنند و ثانیاً تحقیقات محققان نشانگر ارتباط معنادار آنها با رفتار شهروندی سازمانی است که بیانگر اهمیت این متغیرها در تعیینکنندگی رفتار شهروندی سازمانی میباشد (صنوبری،1387: 87-88). بنابراین عوامل فردی شامل: ویژگی های شخصیتی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی هستند (طبرسا، هادیزاده و کشتهگر،1389: 104).
2) ویژگیهای سازمانی: روابط میان ویژگیهای سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی تا اندازهای دارای به هم ریختگی است، به گونهای که نه رسمیت سازمانی، انعطاف ناپذیری سازمانی، حمایت ستادی و نه فاصله فضایی، ارتباط مستمری با رفتارهای شهروندی سازمانی داشتهاند؛ امّا به هر حال مؤلفههای رفتار شهروندی سازمانی دارای ارتباط مثبت بوده است، و حمایت سازمانی درک شده با نوع دوستی کارکنان ارتباط معناداری داشته است (مقیمی،1384: 30)، که فرهنگ سازمانی، عدالت سازمانی و حمایت سازمانی از جمله این عوامل هستند (طبرسا، هادیزاده و کشتهگر،1389: 104).
3) ویژگیهای رهبری: دسته دیگر عوامل تأثیرگذار بر رفتار شهروندی سازمانی که شامل رفتارهای رهبری است. در قالب دو دسته رفتارها تقسیم شده است که عبارتند از: رفتارهای رهبری تحولآفرین (رفتارهای تحولی اساسی، تعیین چشم انداز، ایجاد مدل مناسب، ارتقاء پذیرش اهداف گروهی، انتظارات عملکردی بالا و تحریک معنوی) و رفتارهای تعاملی (رفتارهای پاداشدهی و تنبیهی اقتضایی، رفتارهای پاداشدهی و تنبیهی غیراقتضایی) و رفتارهای رهبری مسیر ـ هدف (رفتارهای تشریحکنندگی نقش، مشخص کردن رویهها یا رفتار رهبری حمایتی) و یا تئوری رهبری مبادله رهبر ـ عضو. در مجموع رفتارهای رهبری تحولآفرین با هر پیج مؤلفه رفتارهای شهروندی سازمانی ارتباط معنادار مثبتی دارد (مقیمی،1384: 28). عدهای از محققین این عوامل را با نام عوامل مدیریتی معرفی نموده و رهبری تحولآفرین، سیستم کنترل مدیریت و سبک مدیریت را از مؤلفههای آن میدانند (طبرسا، هادیزاده و کشتهگر،1389: 104).
[1] Katz
[2] Organ
[3] Barnard
[4] Castro, Armario amd Ruiz
[5] Batemun & Organ
[6] Jai Prakash Sharma, Naval Bajpai and Umesh Holani
[7] Employee Citizenship Behavior (ECB)
[8] Management Citizenship Behavior (MCB)
[9] Bolino and Turnley
[10] Altruism
[11] Courtesy
[12] Conscientiousness
[13] Sportsmanship
[14] Civic Virtue
[15] Podsakoff, P.M., MacKenzie, S.B., Paine, J.B. & Bachrach, D.G.