فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق تحلیل محتوی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق تحلیل محتوی
دسته بندی اقتصاد
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 34
مبانی نظری وپیشینه تحقیق تحلیل محتوی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

استفاده تاریخی تحلیل محتوا در بعد عملی آن را می توان به بهره گیری از تحلیل محتوا در شناخت کلمات، لغات و اصطلاحات کتاب های مقدس مثل تورات، انجیل و قرآن نسبت داد. با توجه به عمق معانی درکتاب های مقدس، مفسّران به تحلیل محتوای لغات و مفاهیم آن می پرداختند. اولین مورد مستند تحلیل کمّی متون به قرن هجدهم بر می گردد.

روش تحلیل محتوا که در بررسی محتوای کتاب های درسی و حتی کاربردهای دیگر به کار رفته، در پژوهشهای مختلفی استفاده شده است. در یکی از پژوهش هایی که در جنگ جهانی دوم با روش تحلیل محتوا صورت گرفت، تحلیل گران انگلیسی با موفقیت پیش بینی کردند که آلمانی ها دارای موشک وی 2 هستند( کوی(1384)، نقل از جفری هرندی و همکاران، 1387).

در تحقیق دیگر پریسورک[1] و پرو[2] (1975) کتاب های درسی تاریخ چند کشور غربی شامل آلمان، فرانسه، انگلستان، پرتغال، سوئیس و شوروی را تحلیل کردند و قوم گرایی این کتاب ها را در معرفی آفریقا، آمریکای لاتین و آسیا آشکار نمودند (جعفری هرندی و همکاران، 1387).

2-3. تعاریف تحلیل محتوا

به عقیده وبر[3] و کریپندورف[4] (2004) تحلیل محتوا روشی نظام مند و قابل تکرار است که به منظور فشرده کردن تعداد بیشتری از کلمات و واژه های یک متن به گروه ها و طبقات کوچک تر و بر اساس قواعد مشخص کد گذاری انجام می شود. این رویکرد یک روش منظم را جهت اندازه گیری و توجه به تکرار یا فراوانی، به منظور شدت و اهمیّت کلمات، واژه ها و عبارات یا جملات موجود در متن فراهم می آورد (نقل از جعفری هرندی و همکاران، 1387).

کرلینجر[5] (1380) تحلیل محتوا را روش مطالعه و تجزیه و تحلیل ارتباطات، به شیوه نظام دار، عینی و کمّی برای اندازه گیری متغیرها تعریف می کند. کرلینجر (1380) در تعریفی دیگر، تحلیل محتوا را یک روش پژوهشی منظم برای توصیف عینی و کمّی محتوای کتاب ها و متون برنامه درسی و مقایسه ی پیام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی بیان می کند.

مورگان[6](1993) به نقل از ومبت[7] خاطر نشان می کند، که تحلیل محتوا، فرایندی بیش از یک بازی ساده شمارش کلمات بوده و فرایندی است که به معانی، نیّات، پیامدها و محتوای عبارات و واژه ها توجه دارد. به همین علت مثلاً برای توصیف و شرح واقعیت مربوط به واژه ها یا جملات، بایستی بستر و فضای واقعی که داده ها در آن شکل گرفته است نیز مورد توجه قرار گیرد. در غیر این صورت کاری نامناسب و ناقص انجام شده است (به نقل از ضیغمی و همکاران، 1387).

شعبانی (1380) تحلیل محتوا را یک روش علمی برای تشریح و ارزشیابی عینی و منظم پیام های آموزشی تعریف می کند. تحلیل محتوا فنی است تحقیقی به منظور، توصیف عینی، نظام دار و کمی محتوای بارز ارتباطات (برلسون[8] و لازارسفلد[9]، 1948). وبر (1990) تحلیل محتوا را روشی می داند که با استفاده از سلسله رویدادها، استنتاج های معتبری از متن به دست می آورد. نیومن[10] (1997) تحلیل محتوا را تکنیکی برای گردآوری و تحلیل محتوای متن توصیف کرده است. از نظر نیومن منظور از محتوا؛ کلمات، معانی، تصاویر، نمادها، افکار، موضوعات و یا هر پیامی است که می تواند موضوع ارتباط باشد.

در تعریف دیگری، ( مین تز[11]1972)، "منظور از تحلیل محتوا آن است که بتوان، یک متن گفته یا نوشته شده را بر اساس خصوصیات زبانی، به طور واقع بینانه ( عینی) و سیستماتیک شناخت و از آنها نیز استنتاج هایی درباره مسایل غیر زبانی یعنی خصوصیات فردی و اجتماعی گوینده و نویسنده نمود."

برنارد[12] و برلسون[13] معتقدند که " تحلیل محتوا یک شیوه تحقیقی برای توصیف عینی، منظم و کمّی محتوای آشکار ارتباطات است". همچنین بارکوس[14] معتقد است که " تحلیل محتوا عبارت از تحلیل کمّی، جامع، دقیق و منظم پیام های ارتباطی است (هولستی (1373) به نقل از سلیمانپور، 1384). در تعریفی دیگر، تحلیل محتوا یک روش پژوهشی منظم برای توصیف عینی و کمّی محتوای کتاب های درسی و مقایسه ی پیام ها و ساختار محتوا با اهداف برنامه درسی بیان شده است ( یارمحمدیان، 1377). ربر[15] (1985) معتقد است تحلیل محتوا یک واژه کلی و در بر گیرنده ی روش های گوناگون برای تحلیل یک سخنرانی، پیام، مقاله، عقاید، احساسات و نظرهاست و اغلب چنین تحلیل هایی شامل تعدادی طرح است، که اکثر از کلمات ویژه مجلات و توضیحات مفید و مؤثر استفاده می کنند.

برلسون (1375) نیز تحلیل محتوا را فن تحقیق برای توصیف عینی، نظام مند و کمی محتوای آشکار ارتباط می داند. بر اساس این تعریف ویژگی های تحلیل محتوا عبارت اند از: عینی بودن، نظام مند بودن، کمی بودن و آشکار بودن ( واشقانی فراهانی و همکاران( 1382) به نقل از جعفری هرندی، 1375).

2-4. ویژگی های تحلیل محتوا

صاحب نظران برنامه درسی در مورد تحلیل محتوا ویژگی های مختلفی بیان کرده اند که در اینجا به چند مورد اشاره می شود:

1. عینی بودن:[16]این خصوصیت به استفاده از قواعد و قوانین دقیق و روشن اشاره می نماید، به طوری که اگر محققان دیگر همان محتوا را با همان روش، دوباره تحلیل کنند، نتایج مشابهی به دست می آورند؛ پس نتایج باید مستقل از تحلیل گرها باشد و با تکرار مجدد، همان نتایج به دست آید. این ویژگی نشان دهنده ی قابلیت بازبینی و بازسازی نتایج است.

2. نظام مند بودن:[17]این خصوصیت بیان می کند که تمام عناصر موجود در محتوا باید بر اساس واحدها و مقوله هایی که برای بررسی در نظر گرفته شده اند، تحلیل شوند و محقق نباید عناصری را از محتوا به دلخواه کنار بگذارد یا فقط برخی از عناصر را تحلیل نماید.

3. آشکار بودن:[18]منظور این است که در تحلیل محتوا باید به متن یا پیام آشکار و روشن توجه شود و از هر گونه استنباط شخصی و پیش داوری های فردی تحلیل گر درباره ی محتوا جلوگیری گردد.


[1] Preiswek

[2] Perrot

[3] Weber

[4] KirppendroF

[5] Kerlinger

[6] Morgan

[7] vembet

[8] Berelson.B

[9] Lazarsfeld

[10] Neuman


مبانی نظری و پیشینه تحقیق نهاد خانواده

مبانی نظری وپیشینه تحقیق نهاد خانواده
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 108 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 69
مبانی نظری وپیشینه تحقیق نهاد خانواده

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

«خانواده اولین واحدی است که فرزند در آن به تدریج کسب هدایت کرده ، وارد زندگی اجتماعی می شود و این فرایند در عرصه فرهنگ ، ارزش ها و فرهنگ خانواده جاری می گردد . در جوامع قدیم به علت آنکه تغییرات و تحولات اجتماعی سرعت و شتاب چشمگیری نداشت ، محیط خانوادگی از لحاظ کسب اطلاعات برای فرزندان محیطی بسته محسوب می شد. خانواده گسترده بود ، به همین دلیل ارزش ها و هنجارها ی والدین مورد تایید فرهنگ جامعه نیز بود ، به راحتی و بدون هیچ مشکلی به فرزندان منتقل می شد . اکنون با توجه به تحولات سریع اطلاعات و تکنولوژی که تحولات سریع فرهنگی را نیز به همراه دارد ، مسأله ارزش ها ، هنجارها و الگوهای تفکر و عمل هم از حیث منشاء و منبع و هم از لحاظ انتقال و تداوم دچار تحولاتی شد که در حوزه کلی تعارض ارزش ها قابل بحث است»(توسلی ، 1382ص 51).

2-22 تعریف خانواده:

هر چند تمامی جامعه شناسان بر اهمیت خانواده در حیات اجتماعی تاکید دارند اما این مفهوم هنوز از پر ابهام ترین مفاهیم است. «برگس ولاک[1]» در تعریف خانواده در اثرشان در سال 1953 می نویسد : «خانواده گروهی است متشکل از افرادی که از طریق پیوند زناشویی ، همخونی ، و یا پذیرش (بعنوان فرزند)با یکدیگر به عنوان شوهر ، زن ، مادر ، پدر ، برادر و خواهر در ارتباط متقابل اند و فرهنگ مشترکی پدید آورده و در واحد خاصی زندگی می کنند»( ساروخانی ، 1375ص135).

گیدنز[2] خانواده را گروهی از افراد می داند که با ارتباطات خویشاوندی مستقیما پیوند یافته و اعضای بزرگسال آن مسولیت مراقبت از کودکان را بر عهده دارند . پیوند های خویشاوندی ارتباطات بین افراد است ، که یا از طریق ازدواج برقرار گردیده است ، یا از تبار است که خویشاوندان خونی (پدر ، مادر ، فرزندان دیگر ، پدربزرگ ها و ....) را به هم مرتبط می سازد( صبوری ، 1373: 424).

جمشید بهنام خانواده را اینگونه تعریف می کند: خانواده در کوچکترین معنای خود واحدی است متشکل از پیوند مورد تایید جامعه و کما بیش ماندگار دو فرد از دو جنس متفاوت که زندگی مشترکی تشکیل می دهند ، زاد و ولد می کنند و فرزندانی بار می آورند . چنین خانواده ای به صورت پدیده ای عالم گیر در آمده و در همه جوامع امروزی وجود دارد( بهنام ،1384ص 18).

خانواده در زمره عمومی ترین سازمان های اجتماعی است و بر اساس ازدواج بین دو جنس مخالف شکل می گیرد . و در آن مناسبات خونی واقعی یا اسناد یافته به چشم می خورد. خانواده دارای یک نوع اشتراک مکانی است، هر چند همواره چنین نیست و کارکردهای گوناگون شخصی، اقتصادی، تربیتی و .... دارد. خانواده واحدی است اجتماعی با ابعاد گوناگون زیستی، اجتماعی، فرهنگی و ... خانواده نمادی اجتماعی است و همچون آیینه ای عناصر اصلی جامعه را در خود دارد و انعکاسی از نابسامانی های اجتماعی است. خانواده معیار شناخت آسیب های اجتماعی است و هرگاه کشمکش های درون خانواده اوج بگیرد و به طلاق و جدایی منجر شود باعث بروز مشکلاتی همچون اعتیاد ، بزهکاری و... می شود ( ساروخانی، 1375ص 6). لذا خانواده کهن ترین و ماندگارترین و پر تأثیرترین نهاد جامعه می باشد و با کارکردهای مختلفی که بر عهده دارد، مانند فرزندآوری، امور عاطفی، جامعه پذیری، نگهداری از کودکان و افراد مسن ، همواره مهم و با ارزش بوده است به همین جهت دوام و انسجام آن همواره مورد توجه بوده است.

2-23 پارسونز[3] ونظریه خانواده[4] :

از نظر پارسونز در جوامع صنعتی پیشرفته ، خانواده تقریباً تمام کارکردهای اجتماعی خود را از دست داده و تبدیل به خانواده منزوی شده است.در عین حال سایر کارکردهای خانواده مانند کارکرد های اقتصادی ، تعلیم و تربیتی ، خدماتی ، محافظتی و .... نیز به نهادها و سازمان های دیگر اجتماعی مانند شرکت ها ، کارخانجات ، مدارس ، بیمارستان ها و ... واگذار گشته است. اما از آنجا که ضرورت وجود خانواده کارکردی را درخواست می کند . پارسونز به اهمیت کارکرد اجتماعی کردن کودکان و حفظ تعادل و استحکام شخصیت بزرگسالان تاکید می کند. به نظر پارسونز عشق عامل پیوند دهنده زن و شوهر است، پس درخانواده محیطی صمیمی و سرشار از عشق و علاقه چه در رابطه زن و شوهر و چه در رابطه پدر ، مادر و فرزندان وجود دارد(اعزازی ، 1387،ص 69 ).



[1] Burgess&locke

[2] Anthony Giddens

[3] Talcott Parsons

[4] Family Systems Theory


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت عمومی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق سلامت عمومی
دسته بندی زبان خارجه
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 48 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 28
مبانی نظری وپیشینه تحقیق سلامت عمومی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سلامت عمومی عبارت است از اینکه فرد چه احساسی نسبت به خود دنیای اطراف، محل زندگی، اطرافیان مخصوصا‌ با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد. چگونگی سازش وی با درآمد خود و تفاوت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن (میلانی فر، 1373).

علم سلامت عمومی شاخه‌ای از علم بهداشت است که با پیشگیری از اختلال­های روانی و حفظ شیوه­های بهینه زندگی و بهداشت عاطفی سر وکار دارد. علم سلامت روان فرایند همیشگی است که از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه می‌یابد این علم با چهار هدف شکوفایی توان بالقوه، شادکامی، رشد و تحولی هماهنگ، و زندگی مؤثر و کارآمد سعی می‌کند از طریق آموزش به کارکنان بهداشت روانی، پیشگیری، درمان اختلال­های روانی و حفظ و تداوم بهداشت روانی در اشخاص سالم شرایطی ایجاد کند که شهروندان جامعه بتوانند در خانه، مدرسه، جامعه، محیط­های کاری و نهایتاً با خویش سازگار شوند (حسین شاهی برواتی؛ 1379؛ ص 1).

در اساسنامه سازمان بهداشت مصوب سال 1948 آمده است : « سلامت عبارت است از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبودن بیماری و ناتوانی» (اصفهانی ، 1383، ص 7).

سلامت روان عبارت از رفتار موزون و هماهنگ با جامعه، شناخت و پذیرش واقعیتهای اجتماعی و قدرت سازگاری با آنها، ارضاء نیازهای خویشتن به طور متعاون و شکوفایی استعدادهای فطری خویش می باشد (حاجی آقاجانی و اسدی نوقابی، 1378؛ ص 16).

2-2-2- تاریخچه مختصری بر سلامت عمومی

بهداشت عمومی از پیشینه‌ای به قدمت انسان متمدن و تاریخچه‌ای کوتاه، به لحاظ علمی، برخوردار است با اینکه فلاسفه هزاران سال در خصوص « سلامت » سخن می‌راندند، صرفاً در 1908 بود که نخستین جمعیت برای سلامت روان تأسیس گردید. در 1919 ، «جامعه و ملی سلامت و روان » تشکیل شد که به تدریج به « کمیته بین المللی سلامت روان » تبدیل شد و نشریه‌ای به نام «سلامت روان» منتشر نمود تا یافته‌های پیشرو و حتی سراسر جهان را گردآوری کند و ارتباط و همکاری دست‌اندرکاران این حوزه را تسهیل نماید. نمود کنونی سلامت را می‌توان در روانشناسی جامعه­نگر و مراکز بهداشت روانی جامعه­نگر یافت که با هدف سه نوع پیشگیری در سطح وسیع و اجتماعی فعالیت دارد. جلوگیری از بروز اختلال­های روانی (پیشگیری نخستین) ، تشخیص و درمان زود هنگام اختلال­ها (پیشگیری ثانوی) و کمک به معضلات و مشکلات ناشی از ابتلاء به اختلالهای روانی (پیشگیری ثالث) در روانشناسی، علاوه بر اهمیتی که برای پیشگیری قایل می‌شویم، به دنبال دستیابی به ویژگی­ها و کیفیتی هستیم که سالم، سازگار و در یک کلام مطلوب به شمار می‌آیند. مواردی که نمی‌توان صرفاً از طریق توجه محض به پیشگیری به آنها دست یافت کما اینکه این طرز تلقی با تعریف کامل بهداشت روانی نیز مطابقت بیشتری دارد (حسین شاهی، 1379، ص 1).

2-2-3- شاخص­های سلامت عمومی

سلامت عمومی را با شش معیار می توان مورد ارزیابی قرار داد:

1- فرد سالم احساس می­کند، راحت است و می­تواند باخودش زندگی کند ، محرومیت­ها و استعدادهای خود را می­شناسد، کمبودهای خود را می­پذیرد و برای بهبود رفتار خود قدم بر می­دارد. بر احساسات خود تسلط دارد و معیارهای جامعه­ای را که درآن زندگی می­کند، زیرپا نمی­گذارد. می­داند که در فراز و نشیب­های زندگی گاهی با موفقیت و زمانی هم با عدم توفیق روبرو خواهد بود و آن­را می­پذیرد و به نحوی خود را از این بن بست بیرون می­کشد.

2- چگونگی روابط فرد با اطرافیانش است، شخص سالم دیگران را دوست دارد و همچنان که به آنها اعتماد دارد، متقابلاً مورد اعتماد و احترام آنان قرار می­گیرد. تفاوت­های افراد را می­پذیرد و به آنها خرده نمی­گیرد. در میان هر گروهی که قرار می­گیرد با حفظ فردیت خویش، قادر است جزئی از آن گروه گردد.

3- قدرت مقابله فرد با مشکلات زندگی می­باشد، شخص سالم خود را با ناملایمات تطبیق داده، از راه سازگاری به عرصه زندگی وارد می­شود و اهداف واقع­گرا برای خود در نظر می­گیرد و برای دستیابی به آنها اقدام می­کند. او می­داند که در طول زندگی با مشکلات نیز مواجه خواهد شد و احساس سعادت «نسبی» است و برای دستیابی به سعادت باید کوشش نمود. پایه سلامت روان در کودکی گذارده می­شود و هیچگاه از تکامل باز نمی­ایستد (شریفی، 1389).

4- عزت نفس و پذیرش: افراد دارای سلامت عمومی تا حدودی این احساس را دارند که آدمی هستند با ارزش و مورد قبول اطرافیان خود، با افراد دیگر راحت هستند و در موقعیت­های اجتماعی به خوبی عمل می­کنند، آنها احساساتی نظیر بی­ارزشی، ناامیدی، عدم پذیرش از سوی دیگران و احساس فقدان حتی یک دوست را در دنیا ندارند.

5- توانایی در برقراری روابط محبت آمیز: افراد دارای سلامت عمومی قادرند روابط نزدیک و رضایت بخش با افراد دیگر در جامعه برقرار نمایند. نسبت به احساسات دیگران حساس هستند و برای ارضای نیازهای خود آنان را تحت فشار نمی­گذارند، این افراد خودمحور و مغرور نبوده و در احساسات خود غرق نمی­شوند، به سلایق دیگران احترام گذاشته و این امکان را فراهم نمی­آورند که زیر فشار و ظلم دیگران قرار گیرند و سعی هم نمی­کنند که بر دیگران مسلط شوند. این افراد نسبت به اعمال خود احساس مسولیت می­کنند و با مشکلات برخورد مناسب دارند.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خود پنداره

مبانی نظری وپیشینه تحقیق خود پنداره
دسته بندی مطالعات ارتباطی و فناوری اطلاعات
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 92 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 32
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خود پنداره

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

خود : مفهوم خود [1]و مطالعه آن در طول تاریخ بشری همواره مورد توجه بوده­است و فیلسوفان و متفکران دربارۀ آن بسیار اندیشیده و نگاشته­اند. اغلب محققان معتقدند مطالعه خود با نوشته­های فیلسوف و روان­شناس ویلیام جمیز[2] (1948-1890) آغاز شد. جیمز (1892) خود را به دو نوع فاعلی و مفهولی تقسیم کرد (دورنر، 2006).

خود فاعلی دائماً تجارب حاصل از ارتباط با مردم، اشیاء وقایع را به نحوی کاملاً ذهنی سازمان داده و تغییر می­نماید، خود مفهولی مجموعۀ آن چیزهایی است که شخصی می­تواند آن را مال خود بنامد. به عنوان مثال در عبارتی نظیر من در بارۀ خودم فکر می­کنم، من به عنوان متفکر معنی فاعل اشاره می­کند در حالی که خودم به خود به عنوان موضوع تفکر اشاره دارد. (راجرز، 1369). ویلیام جمیز (1890) معتقد بود هر تجربه­ای که متضمن اشاره به خود باشد، ، احساس فرد نسبت به بهزیستی و خود ارضامندی را تحت تأثیر قرار می­دهد (مجازی دلفارد، 1368). چارلز[3] (1976) معتقد است خود طی پنج ماه اول زندگی پدید می­آید و پس از آن به سرعت رشد می­کند. ولی خود را مجموعه صفاتی می­داند که فرد را منحصر به فرد می­سازد، در واقع خود، مرکز وجود هر فرد[4] محسوب می­شود. (چوکو[5]، 2004).

خود مرکزی است که فرد به وسیلۀ آن از ابعاد مختلف انسانی خود آگاه می­شود. نقش­هایی که فرد بازی می­کند ممکن است به طور همزمان مواردی را از قبل خود به عنوان یادگیرنده، خود به عنوان فرزند، خود به عنوان ورزشکار، خود به عنوان دوست، به عنوان فرد مذهبی شامل می­گردد.خود چند بعدی است و می توان گفت این جنبۀ آن برای شکل­گیری خود پنداره مهم است. (رات و جاکوبز[6] به نقل از چوکو، 2004).

2-3-1 تعاریف خود پنداره

در ادبیات تحقیق خودپنداره برخی اوقات به طرحوارۀ خود[7]، بازنمایی خود[8]، تصویرخود[9]، ادراک خود[10]، تعریف شده­است. خود پنداره مفهومی روان شناختی است که احساسها، ارزیابی­ها، نگرش­ها و نیز مقوله­های توصیفی ما از خودمان را در بر می­گیرد. خودپنداره در بیرون، ویژگیهای شخصیتی و رفتاری و در درون چگونگی احساس ما را در بارۀ خودمان و جهان اطرافمان نشان می­دهد (کیامنش و پور اصغر، 1385).

برن[11] (1984) خودپنداره را نگرشها و احساسات و دانش فرد در مورد توانایی­ها، مهارت­ها، ظاهر و پذیرش اجتماعی خود می­داند، این تعریف ابعاد مختلف شناختی، ادارکی و عاطفی را در مورد خود­پنداره مورد توجه قرار می­دهد. به اعتقاد چارلز (1976) خودپنداره شامل اسنادهای بدنی، رفتارها، باورها، ارزش­ها، علایق و استعدادها می­شود و در کل هر چیزی را که در باره­ی ماست و ما در باره­ی خودمان باور داریم در بر می­گیرد (نصیری، 1377).

خودپنداره یک مجموعه سازگارانه[12] از باورها در مورد خود است که برای معرفی خود به فرد و دیگران به کار می رود و صفات شخصیتی، ارزش­ها، احساسات اخلاقی ، آرزوها و تعهداتی که برای خود قابل تصور است را شامل می­شود. خود پنداره به فرد اجازه می­دهد در بافتهای اجتماعی گوناگون اسنادهای خودکار بکار ببرد و دامنه­ای از بازنمایی­های رفتاری و کلامی خود را که برای تعاملات اجتماعی گریز ناپذیر هستند را مورد استفاده قرار دهد. (چاپلینگ[13]، 2000 به نقل ازنادری، 1392)

روان­شناسان اجتماعی که در حوزۀ شناخت اجتماعی مطالعه می­کنند به سازمان و وجوه مختلف خود­پنداره توجه خوبی داشته­اند، آنان خود­پنداره را به عنوان نوعی طرحوارۀ شناختی که یک نوع سازماندهی شناختی است می­دانند که از تجارب گذشته فرد ناشی می­شود و در طی آن به پردازش اطلاعات موجود راجع به خودش می­پردازد (مارکوس[14]، 1997 به نقل از سلیمی، 1389)؛ به عبارت دیگر بعد از اینکه، به یک برداشت یا نگرش کلی رسیدیم این برداشت و نگرش ما به عنوان یک نوع صافی عمل می­کند که به ما کمک می­کند تا به دریافت و پردازش اطلاعات جدیدی راجع به خودمان بپردازیم. طرحوارۀ خود[15] یکی از مؤلفه­های اصلی خود پنداره است که به عنوان کلیتی شخصی، اطلاعات و تجربیات بعدی در درون آنها روان سازی می­شوند و خودپندارۀ پیچیده­تری را تشکیل می­دهند (پورحسین، 1383).

خود پنداره شامل کلیه باورها، فرضیه­ها، تصورات و عقایدی است که فرد نسبت به خودش دارد این فرضیه­ها، باورها و تصورات فرد راجع به خودش در فرآیند به نام تصور از خود سازمان دهی می­گردد و منظور از آن تصویری است که فرد از وجود خودش در ذهن دارد، این تصویر نشان دهندۀ رویکرد فرد به آنچه که دوست دارد باشد است و از آن برای توصیف خود برای خودش و دیگران استفاده می­نماید. راجرز (1902) خود­پنداره را مجموعۀ منظمی از ویژگی­ها می­داند که فرد آن را جزئی از خودش تلقی می­کند، او بر این باور است که هنگامی که ما با افراد پیرامون خود، والدین، دوستان و معلمان در تعامل می­باشیم شروع به ایجاد خود­پنداره می­کنیم و این خود­پنداره غالباً بر پایه ارزشیابی­های دیگران از ما شکل می­گیرد. (فراهانی، 1378). خود­پندار، دلالت بر مجموعه­ای منظم از نگرش ها و تصورات فرد در باره­ی خودش دارد. (لوپز[16] و همکاران، 2001) که به فرد انسجام بخشیده و به ارزیابی وی از خودش کمک می­کند (دیسپون[17]، 2003). علیرغم اینکه در گذشته، خودپنداره به عنوان یک ساختار تک بعدی تلقی گردیده لیکن بررسی­های اخیر نشان می­دهد که این مفهوم دارای ساختاری چند بعدی بوده و اجزایی مستقل دارد (لوپز و کارمن[18]، 2002).

بسیاری از محققان براین عقیده­اند که به میزانی که افراد به یک هویت یا خودپنداره منسجم و شخصی دست می­یابند، با احساسات مثبت یا منفی گوناگون درگیر می­شوند، به اعتقاد آنان باورهای ناهماهنگ و از هم گسیخته در مورد خود، به مشکلات عاطفی و هیجانی متعدد منجر می­گردد (کوپر و پروین[19]، 1998). در واقع افرادی که دارای خود پندارۀ واضح، خوب؛ تعریف شده، هماهنگ و تقریباً با ثبات هستند از سلامت روان شناختی بیشتری برخوردارند این افراد به یک دید روشن در مورد خود رسیده­اند و کمتر تحت تأثیر وقایع روزانه و ارزیابی­های این وقایع قرار می­گیرند. (کمپل[20] و همکاران، 1999). راجرز خود آرمانی را خود­پنداره می­داند که انسان آرزو می­کند داشته باشد (شاملو، 1374).

راجرز همسانی و همخوانی بین خود آرمانی و خود واقعی را مورد تأکید قرار می­دهد و می­گوید که انسان باید طوری عمل کند که همسانی (عدم تعارض) بین ادراک­های خویشتن و همخوانی بین ادارک­های خویشتن و تجربیات خود را حفظ کند. (پروین ترجمه جوادی وکدیور، 1373).


[1] self

[2] William jams

[3]. Charles

[4].Centre of the universe

[5]. Choko, A.K

[6]. Roth & Jacobs

[7].Self-Schema

[8]. Self -reperentation

[9]. Self image

[10]. Self pevception

[11]. Byrne

[12]. Adaptive set

[13]. Japling

[14]. Marcus

[15]. Self -Scbema

[16]. Lopez

[17]. Dypeson

[18].Carmen

[19]. Cooper & Pervin

[20]. Campbell


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خود کنترلی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق خودکنترلی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 33
مبانی نظری وپیشینه تحقیق خودکنترلی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

تفاوت های مهم فردی و قابل سنجش ویژگی های رفتاری را خودکنترلی می نامند. خودکنترلی بیانگر میزان مطابقت ویژگی های رفتاری خود با شرایط و موقعیت موجود است(کریتنر وکینیکی[1] ۱۳۸۴).

خود کنترلی به عنوان اعمال کنترل خود به وسیله خود تعریف می شود(موراون و بامیستر[2]،2000).

خودکنترلی به معنی سرکوب کردن هیجانات و احساسات نیست. برعکس،خودکنترلی یعنی اینکه ما یک انتخاب برای چگونگی ابراز احساساتمان داریم و چیزی که مورد تأکید است، روش ابراز احساسات است به طوری که جریان تفکر را تسهیل کند(گلمن 1955 ،ترجمه پارسا1380).

از جمله فواید کنترل و تنظیم هیجانات کنترل سطوح برانگیختگی برای به حداکثر رساندن عملکرد، پشتکار داشتن، به رغم دلسردی و وسوسه، جلوگیری از واکنش مخرب در مقابل تحریک و عملکرد صحیح به رغم فشارهای وارده می باشد.

ناتوانی در تنظیم هیجان حاصل از مخالفت های اجتماعی و ترس از این گونه مخالفت ها گاهی آنقدر شدید است که بر تلاشهای فرد برای انجام عمل صحیح چیره می شود (شیپز، کاترین ومیرن2009).

وهمچنین فواید خود کنترلی بر روی حیطه های مختلفی همچون نگهداری رژیم غذایی(کاهان وهمکاران[3]، 2002 ). اختلال خوردن، سلامت روانی(تانجی و همکاران[4] 2004 )، سلامت جسمی(ریدر و دویت[5]، 2006 )، اعتیاد، خشم(دوال[6] و همکاران ، 2007 )

و جنایت(هیرچی[7]، 2004 )موردبررسی قرار گرفته است. این مطالعات نشان دادند که خود کنترلی در پیگیری اهداف طولانی مدت و والاتر برای فرد بسیار تاثیر گذار می باشد(بویر[8] وهمکاران، 2011 )، دیگر تحقیقات نیز رابطه بین فقدان خود کنترلی با رفتار مشکل ساز همچون مصرف الکل و استعمال دخانیات را نیز نشان داده اند(میراون و شمولی[9]، 2006 ).

اگر چه این چنین یافته هایی روشن ساختند که خود کنترلی در منع رفتار نامطلوب نقش دارد اما باید گفت که در برخی موارد خود کنترلی جهت شروع رفتار مطلوب نیز مورد نیاز است. در این راستا نیز یافته های دیگر نشان دادند که خود کنترلی بالا با عملکرد تحصیلی بهتر

(شودا و همکاران[10]، 1990 ) و رابطه بین فردی مثبت در ارتباط است(فینکل، کامپبل[11]،2001). فینکل، کامپبل با در نظر گرفتن این روابط نزدیک نشان دادند که خود کنترلی با سازگاری یا انطباق مرتبط است، که هم شامل منع پاسخ های نامطلوبی است که به طور بالقوه باعث ایجاد رفتار نامطلوب در فرد دیگر می شود و همچنین خود کنترلی در پاسخ های مطلوب و یا مفید نیز در گیر می باشد.

خودکنترلی، مراقبتی درونی است که بر اساس آن، وظایف محول شده انجام و رفتارهای ناهنجار و غیر قانونی ترک می شود بی آنکه نظارت یا کنترل خارجی در بین باشد.

هنگامی که کسی بی توجه به کنترل خارجی، تلاش خود را مصروف انجام دادن کاری که بر عهدة او واگذار شده است، کند و مرتکب خلافی از قبیل کم کاری و سهل انگاری نشود، از کنترل درونی بهره مند است.

به عبارت دیگر؛ هر گاه عامل کنترل کننده از خارج به داخل انسان منتقل شود، به طوری که شخص با اختیار و آگاهی به ارزیابی و اصلاح عملکرد خود در قالب استانداردهای مشخص و در جهت اهداف مطلوب بپردازد، خودکنترلی تحقق یافته است.

در این صورت، نظارت خارجی در تحقق چنین رفتاری که متضمن انجام وظیفه و ترک خلاف است، نقشی نداشته و تنها مراقبت درونی است که موجب رفتار مزبور می شود(جان بزرگی وهمکاران،1387).

شاید یکی از جامع ترین اهداف آموزش و پرورش در هر جامعه این باشد که به دانش آموزان آموزش داده شود که مسئولیت اعمال خود را بپذیرند؛ زیرا جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم، انتظار دارد که مدارس، هما نطور که خواندن، نوشتن و حل مسائل را به افراد آموزش می دهند، مسئولیت پذیری را نیز به آن ها بیاموزند تا به شهروندانی مسئولیت پذیر تبدیل شوند.

مسئولیت پذیری با مفهومی که منبع کنترل نامیده می شود، ارتباط دارد. منبع کنترل به ادراک فرد از آنچه باعث رفتارش شده است، اشاره دارد.

اگر فرد دریابد که اعمالش نتیجة عوامل بیرونی است، گفته می شود که او منبع کنترل بیرونی دارد. این نیروهای بیرونی ممکن است مربوط به مراجع قدرت یا وقایع اتفاقی باشند.

افرادی که چنین احساسی دارند، معتقدند که در آنچه برای آنها اتفاق می افتد، نقش کمی دارند. درواقع آنها خود را اسیر شرایط محیط بیرونی می کنند. شخصی که اعمالش را نتیجة عوامل درونی بداند، دارای منبع کنترل درونی است.

چنین افرادی خود را عامل اصلی اتفاقاتی که برای آنها رخ می دهد، می دانند. این افراد، به جای اینکه خود را اسیر رخدادهای بیرونی بدانند، وقایع بیرونی را حداقل و تا حدی تحت کنترل خود می دانند. افراد با منبع کنترل درونی، رفتارشان را منبع و عامل اصلی پاداش ها یا تنبیه ها می دانند؛ خواه اعمالشان به پاداش یا تنبیه منجرشود یا نشود.


[1] Krenter & Keneki

[2] Mooraven & Bamester

[3] Kahan et all

[4] Tange et all

[5] Reider & Douet

[6] Doual

[7] Heirche

[8] Bouyer

[9] Miraven & Shomouli

[10] Shooda et all

[11] Fenkel Kampbel