دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 385 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 75 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع مدیریت دانش مشتری در سازمان
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مدیریت دانش سازمانی یکی از مهمترین عوامل موفقیت شرکتها در شرایط رقابتی و عصر اطلاعات است. اهمیت این موضوع به حدی است که امروزه شماری از سازمانها، دانش خود را اندازهگیری میکنند و به منزلة سرمایه فکری سازمان نیز شاخصی برای درجهبندی شرکتها در گزارشهای خود منعکس می کنند. (موسوی، 1384: 13). این سازمانها مدیریت دانش را به عنوان بخشی از راهبرد سازمان، ضروری میدانند (حسین زاده، 1385: 58). در بخش دوم از فصل دوم با توجه به اهمیت مدیریت دانش، ابتدا، تعاریفی از KM[1] (مدیریت دانش) بیان شده است سپس تاریخچهای از مدیریت دانش و سیر تطور آن عنوان گردیده است. در مرحلة بعدی سه مکتب اقتصادی، سازمانی و استراتژیک مدیریت دانش توضیح داده شده است. توضیحاتی در خصوص دو دیدگاه مدیریت دانش (دانش به عنوان سرمایه و ابزار) داده شده است. بعد از آن سه نسل مدیریت دانش (فناوری مدار، انسان مدار، و گذار از فناوری مدار به انسان مدار) مطرح شده است.
سپس 13 ویژگی مدیریت دانش (مدیریت دانش همراه با تکنولوژی اطلاعات، نظریه تغییر و عرضه مدیریت دانش) بیان گردیده است. بعد از آن چهار مرحله مدیریت دانش مطرح شده و مقایسهای بین مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع صورت پذیرفته است.
مطالبی در خصوص مزایای مدیریت دانش در زمینههایی چون (کارایی، صرفهجویی، فرصتهای جدید، تغییر و نوآوری و منابع انسانی) و در ادامه 8 مزیت مدیریت دانش از نظر دنهام گری بیان شده است.
اشارهای به کاربرد مدیریت دانش در تصمیمات راهبردی شده که منجر به درک عمیقتری از موقعیتهای تصمیمگیری میگردد. چالشهای KM عنوان شده و مهارتهای برطرف نمودن آن نیز مطرح گردیده است.
پس از آن 5 مانع دانش اعم از: عوامل انسانی، سازمانی، فرهنگی، سیاسی و تکنولوژیکی بیان شده است و در نهایت این بخش با توضیحاتی در خصوص 14 مدل از مهمترین مدلهای مدیریت دانش به پایان رسیده است.
2- 2- 2 مدیریت دانش چیست؟
رفتارهای سازمانی باید چنان هم راستا شوند که اطلاعات و دانش، ادغام شده و به افراد مناسب و در زمان مناسب برسد تا بتوانند با بهرهوری بیشتری عمل کنند. اول از همه، مدیریت دانش باید افراد را به اطلاعات، مرتبط کند و این ارتباط شامل فرآیندها و تشویقهایی است که برای افراد نیاز است اعتماد کنند و از اطلاعات موجود استفاده کنند بلکه تجارب و اطلاعاتشان را به پایگاه اطلاعاتی جهانی توزیع کنند. دوم اینکه آنها همه روزه در تحقق اهداف سازمان شریکند. افزایش بهبودی به تسریع در یادگیری، اتخاذ تصمیمات بهتر و سریعتر، افزایش کل توانایی برای توسعه، تقویت نوآوری و ایجاد انگیزه برای کارکنان منجر میشود. (انتظاری، 1385: 40).
2- 2- 3 تعریف مدیریت دانش:
هیچ تعریف مشخصی که به طور جهانی در مورد مدیریت دانش، مورد توافق باشد وجود ندارد و آن ناشی از وسعت اندازه تعریف دانش است. سختی ارائه تعریف مشخص از مدیریت دانش، موجب شده است تا صاحبنظران بر اساس تجارب و دیدگاههای مختلف، تعاریف گوناگونی را در این زمینه بیان کنند.
ابتدائیترین تعریف از مدیریت دانش عبارت است از: یافتن راهی جهت خلق، شناسایی، شکار و توزیع دانش سازمانی به افراد نیازمند (عبدالکریمی، 1382: 38).
مدیریت دانش عبارت است از تلفیقی از کسب و ذخیرهسازی دانش آشکار همراه با مدیریت سرمایههای فکری است (Dalker, 2005: 4).
مدیریت دانش فرآیند به کارگیری یک رویکرد نظامند برای کسب، ساختاردهی، مدیریت و توزیع دانش در سراسر یک سازمان به منظور انجام سریعتر کارها، استفاده مجدد از بهترین رویهها و کاهش دوباره کاری می باشد. مدیریت دانش عبارت است از برانگیختن افراد به تسهیم دانش خود با دیگران (فرائیالو، 1383: 679).
مرکز بهرهوری و کیفیت آمریکا (1996) مدیریت دانش را اینگونه تعریف میکند: مدیریت دانش، کسب دانش درست برای افراد مناسب در زمان صحیح و مکان مناسب است طوری که آنان بتوانند برای دستیابی به اهداف سازمان، مناسبترین استفاده را از دانش ببرند (زعفریان و دیگران، 1387: 77).
مدیریت دانش مجموعهای از رویهها، زیرساختها و ابزارهای فنی و مدیریتی که در جهت خلق، تسهیم و به کارگیری اطلاعات و دانش در درون و بیرون سازمان طراحی شده است. مدیریت دانش، یک استراتژی است که باید در یک سازمان ایجاد شود تا اطمینان حاصل گردد که دانش به افراد مناسب در زمان مناسب میرسد و آن افراد، آن دانش را تسهیم کرده و از اطلاعات برای اصلاح عملکرد سازمان استفاده میکنند (O"dell, Grayson, 1998: 54).
مدیریت دانش شامل فرآیندها و فناوریها برای جذب، تسهیم و به کارگیری دانش جمعی به منظور اتخاذ تصمیمات بهینه در زمان مناسب میباشد (امین و دیگران، 2001: 49).
مدیریت دانش فرآیندی است که به سازمانها در کشف انتخاب، سازماندهی، انتشار وانتقال اطلاعات مهم و تجارب ضروری، جهت فعالیتهایی از قبیل حل مسأله، یادگیری پویا، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیری کمک میکند (Gupta, Goringaraja, 2000: 17).
مدیریت دانش عبارت است از پی نهادن، بازسازی و کاربرد نظامند، آشکار وآگاهانه دانش به منظور به حداکثر رساندن تأثیرات و عواید دانش وابسته یک شرکت از سرمایههای دانش آن (Andreasson, Syartling, 1999: 25
[1] . Knowledge Management
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 33 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 182 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 71 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش با موضوع مدیریت ارتباط با مشتری
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
[1]) استراتژی کسب و کاری است که به منظور بهینهسازی سوددهی، درآمدزایی و رضایت مشتری و بر اساس مبانی زیر طراحی میشود.
² سازمانهای ارائه خدمات بر اساس نیازها، مشتریان
² بالا بردن سطح رضایت مشتریان مطابق با اصول مشتریمداری
² پیادهسازی فرایندهای مشتری محور
مدیریت ارتباط با مشتری، شامل کلیه گامهایی است که یک سازمان برای ایجاد و تثبیت ارتباطات سودمند با مشتری برمیدارد و در قالب کار گروهی لازم برای حصول اطمینان از رضایت مشتری تعریف میشود (عبادی، 1386: 1).
در بخش سوم از فصل دوم، ابتدا توضیحی در مورد تاریخچة مدیریت ارتباط با مشتری (دوره انقلاب صنعتی، دورة انقلاب کیفیت، دوره انقلاب مشتری) داده می شود. سپس تعاریف و مفاهیمی از مدیریت ارتباط با مشتری عنوان میگردد.
بعد از آن چگونگی عملکرد CRM مطرح میشود که باعث افزایش حجم فروش با سودآوری، الگوی خرید و تکرار برتریهای مشتری میگردد. درمرحلة بعد 9 عامل مؤثر بر موفقیت CRM شامل: استراتژی مشتری، استراتژی تعامل با مشتری، استراتژی خلق ارزش، فرهنگ، افراد، ساختار سازمانی، فناوری اطلاعات، فرآیند و مدیریت دانش و یادیگری عنوان میگردد.
مؤلفههای مدیریت ارتباط با مشتری (مدیریت، مشتری، روابط) مطرح میشود.
دیدگاههای مختلف CRM، به عنوان فرآیند، به عنوان استراتژی، به عنوان یک فلسفه، به عنوان یک قابلیت و به عنوان یک تکنولوژی توضیح داده میشود.
در قسمت بعدی، سه حیطه تقسیمبندی مدیریت ارتباط با مشتری: CRM عملیاتی، CRM تحلیلی، و CRM مشارکتی را داریم. سپس مزایا و فرایند پیادهسازی مدیریت ارتباط با مشتری و محرکهای توجه به آن (محرکهای درون سازمانی، محرکهای تجارت الکترونیکی و محرکهای اهداف هزینه) توضیح داده میشوند.
به 5 اصل پایهای، CRM: هدفگذاری کردن تک تک مشتریان، جذب و حفظ وفاداری مشتری از طریق ارتباط شخصی و انتخاب مشتری بر اساس مفهوم ارزش طول حیات مشتری اشاره میشود.
به توضیح 3 فرض اساسی CRM (اقدامات مبتنی بر عادت، اطلاعات فعلی مشتریان همیشه درست است و مشتریان خواهان رفتار، خدمات و کالاهای اختصاصی موضوع هستند) میپردازیم.
در پایان این بخش، اهداف مدیریت ارتباط با مشتری از نظر بارنت و سوئیفت این میگردد.
2- 3- 2 تاریخچة مدیریت و اهمیت ارتباط با مشتری:
شاید بتوان تاریخچة ظهور مباحث مرتط با CRM را به سه دوره زیر خلاصه کرد. ( وونگ و دیگران، 2003: 2).
2- 3- 2- 1 دوره انقلاب صنعتی (تولید دستی تا تولید انبوه):
ابتکارات فورد[2] در به کارگیری روش تولید انبوه به جای روش تولید دستی، یکی از مهمترین شاخصهای این دوره میباشد. هر چند تغییر شیوه تولید، باعث شد که محدوده انتخاب مشتریان از مشخصههای محصول، کاهش یابد اما محصول تولید شده به روش جدید، از قیمت تمام شده پائینتری برخوردار شدند. به عبارت دیگر در انتخاب روش تولید انبوه از سوی فورد، افزایش کارایی و صرفة اقتصادی، مهمترین اهداف پیشبنی شده بودند.
2- 3- 2- 2 دوره انقلاب کیفیت (تولید انبوه تا بهبود مستمر):
این هدف همزمان با ابتکار شرکتهای ژاپنی و مبنی بر بهبود مستمر فرآیندها آغاز شد. این امر به نوبه خود به تولید کم هزینهتر و با کیفیتتر محصولات منجر شد. با مطرح شدن شیوههای نوین مدیریت همانند TQM [3]، این دوره به اوج خود رسید. اما با افزایش تعداد شرکتهای حاضر در عصر رقابتی و گسترش فرهنگ حفظ و بهبود کیفیت محصول، دیگر این مزیت رقابتی برای شرکتهای پیشرو کارساز نبود و لزوم یافتن راههای جدیدی برای حفظ مزیت رقابتی احساس میشد.
2- 3- 2- 3 دوره انقلاب مشتری (بهبود مستمر تا سفارشسازی انبوه):
در این دوره با توجه به افزایش توقع مشتریان، تولیدکنندگان ملزم شدند محصولات خود را با هزینه کم، کیفیت بالا و تنوع زیاد تولید کنند. به معنای دیگر، تولیدکنندگان مجبور بودند توجه خود را از تولید صرف، به یافتن راههایی برای جلب رضایت و حفظ مشتریان سابق خود معطوف نمایند.
مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به صورت روزافزون یک استراتژی اساسی برای شرکتها محسوب میشود و به آنها اجازه میدهد سودهایشان را از طریق روابط بلندمدتتر با مشتریان بهبود بخشند. (کولتمن و همکاران[4]، 2011: 251). در محیط رقابتی جاری که مشخصه آن چالشهای مالی و افزایش قابلیت رقابت بین شرکتهاست، شرکتها نیازمند اجرای استراتژیهای مدیریت ارتباط با مشتری به منظور توسعه و ایجاد استراتژیهای مشتریمدار مؤثرتر و کارآمدتر هستند.
در این ارتباط مشاهده شده است که اجرای مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) میتواند هم مزایای ملموس و هم ناملموسی را برای شرکتها حاصل کند. مدیریت ارتباط با مشتری برای شرکتها یک اولویت اصلی شده است (مورنو، 2011: 1) به علاوه به نظر میرسد مدیریت ارتباط با مشتری (CRM) به ویژه در بخش خدمات مهم باشد چون میتواند به پرداختن به مسأله غیرملموس بدون خدمات کمک کند و ارتباطات بهتر با مشتریان را امکانپذیر ساخته و به اختصاصیسازی سفارش کمک کند و بنابراین وفاداری مشتریان سودآورند را افزایش دهد (دیمتریادیس و استیونز[5]، 2008: 470).
با در نظر گرفتن اینکه شرکتهای خدماتی نقشی اساسی در اقتصاد دارند، تجزیه و تحلیل اینکه مدیریت ارتباط با مشتری در این بخش چگونه انجام می شود و چگونه خلق ارزش میکند، بویژه حائز اهمیت است (سانتورنپیوتگ[6] و همکاران:2010).
2- 3- 3 مدیریت ارتباط با مشتری چیست؟
استراتژیهای بازاریابی سنتی حول مفهوم چهار P (قیمت: Price، محصول: pruduct، توزیع Placement، ترفیع: Promdion) جهت افزایش سهم بازار متمرکز بودند و توجه اولیه آنها افزایش حجم مبادلات بین فروشنده و خریدار بود. در این زمینه حجم فروش، معیار عملکرد استراتژیها و تاکتیکهای بازاریابی بود. اما CRM نوعی استراتژی کسب و کار است که فراتر از افزایش حجم مبادله میرود و هدف آن افزایش سودآوری، درآمد و رضایت مشتری است. مدیریت ارتباط با مشتری واژهای است که برای توصیف نحوة مدیریت فوق فعال، ارتباطات با مشتریان تعریف میشود. CRM تمام مؤلفههایی است که در درون یک سازمان با مشتری و به شیوهای هوشمند در ارتباطند. فرایندهای مدیریت مشتری با پشتیبانی نقشهای عملیاتی و فناوری کسب و کار، تمام این مؤلفهها را به هم متصل میکند. به دلیل طبیعت کسب و کار، CRM میتواند پیچیده باشد. بسیاری از عملیات و فعالیتهای روزمره کسب و کارها با مشتریان سر و کار دارند، از این رو فراهم آوردن سیستمهایی که بتواند هر کدام از فرآیند کسب و کار، فناوری و نقشهای لازم جهت اداره کردن مشتریان، در مراحل متعدد چرخه حیات سازمانهاست (Cunnigham, 2002: 5-6). با همه اینها گروهی CRM را استراتژی، برخی فناوری، بعضیها فرآیند و دستهای دیگر آن را سیستم اطلاعاتی به شمار میآورند.
2- 3- 4 تعاریف CRM:
مدیریت ارتباط با مشتری، بر مبادله ارزش بین مشتری و سازمان بنا شده و بر ارزش ایجاد شده بر این ارتباط تأکید دارد. شاید این تعریف از لیمایم[7]، ارائه دهنده بهترین مفهوم از CRM باشد:
CRM به تمام فرآیندها و فناوریهایی اطلاق میشود که مدیران را قادر خواهد ساخت تا از دانش مشتری برای بالا بردن فروش، ارائه خدمات و توسعه آن استفاده کنند و سودآوری و روابط مستمر را افزایش دهند.
کودول [8] در سال 1998، CRM را تحت عنوان ترکیب فرآیندها و تکنولوژیهای کاری در مورد مشتری تعریف می کند.
کالاکوتا و رابینسون [9]در سال 2000، CRM را به عنوان یکپارچگی استراتژیهای فروش، بازاریابی و خدمات معرفی نموده و آن را عاملی برای جلوگیری از ایجاد دید تک بعدی درباره مشتریان میدانند و به نقش یکپارچگی فرآیندها و دپارتمانهای مختلف در اجرای CRM با هدف افزایش خدمات به مشتری، اشاره دارند.
[1] .Customer Relationship Management
[2]. Ford
[3]. Technical Quality Management
[4] .Koltman et al
[5]. Dimitriadis and stevens
[6] . suntornpithug
[7]. Limayem
[8]. kodwel
[9] .Kalakuta & Rabinson
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 462 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 89 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق در باره ی مدیریت برند
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
از سال 1985 به بعد دو پارادایم غالب در گستره مباحث مدیریت برند مطرح بوده است:یکی با ماهیت اثبات گرایانه[1]و دیگری با ماهیت ساختارگرایانه[2] یا تفسیری[3].در تصوری که پارادایم اثبات گرایانه از برند دارد،بازاریاب مالک و صاحب برند تلقی می شود و وی ارتباط با مصرف کننده /دریافت کننده منفعل را تحت کنترل خود دارد.در این پارادایم،ارزش ویژه برند از طریق بازاریاب ایجاد می شود و از برند این تلقی وجود دارد:یک مصنوع قابل دستکاری و بی جان.(محصول به علاوه آنچه توسط مالکان /مدیران ایجاد می شود)که از آن می توان برای خلق تصویر،جایگاه سازی و بخش بندی استفاده کرد.پارادایم تفسیری،ماهیت برند و ارزش ویژه برند را چیزی می داند که در تعامل میان بازاریاب و مصرف کننده فعال خلق می شود،به صورت هویت کل نگر با بسیاری از خصوصیات موجودات زنده و همچون هویت زنده(یا شخصیتی که با آن می توان ارتباط برقرار کرد و می توان آن را در طول زمان تغییر داد و تحول بخشید)(هنبی[4] ،1999)
تغییر پارادایمی مدیریت برند به تدریج و در طول دهه 1990 روی داده است.( حسینی و دیگران،1391،40)
در بررسی پیشینه بیش از 20 ساله مدیریت برند و حصول به 7 رویکرد برند باید اذعان داشت که رویکرد،پارادایم محسوب نمی شود اما مکتب فکری خاصی است که آگاهی عمومی از ماهیت برند ،دیدگاه مصرف کننده و روش های مرتبط با عقاید علمی ورای رویکرد را جهت دهی می کند.
در دوره اول،مدیریت برند به شرکتی که پشت سر برند قرار دارد و اقداماتی که این شرکت برای تاثیرگذاری بر مصرف کنندگان می نماید معطوف است.در دوره دوم،طرف دریافت کننده در ارتباطات برند نقطه اصلی توجه واقع می شود و مدیریت برند نگاه انسانی به ماهیت برند را بر می گزیند.در دوره سوم،نیرو های فرهنگی و محتوایی هستند که ورای انتخاب مصرف کنندگان و وفاداری به برند قرار دارند و انبوهی از مقالات و نوشته های جدید به کند و کاو پیرامون آن می پردازد.( حسینی و دیگران،1391،40-41)
**سالهای 1985 تا 1992:تمرکز بر شرکت/فرستنده
در بدو ظهور مفهوم مدیریت برند ،شرکت به عنوان فرستنده در ارتباطات برند مورد توجه قرار می گیرد.این تمرکز زمینه شکل گیری دو رویکرد اقتصادی و هویتی را در مدیریت برند فراهم کرده است.
تحقیقات پیرامون رویکرد اقتصادی بر روی قابلیت های شرکت در مدیریت برند از طریق عناصر آمیخته بازاریابی(یعنی قیمت،محصول،توزیع و ترفیع)با هدف بررسی نحوه دستکاری این عناصر جهت تاثیرگذاری بر انتخاب مصرف کننده متمرکز هستند.در رویکرد هویتی ،تحقیقات به این موضوع معطوف است که چگونه هویت یک شرکت به عنوان یک کل می تواند پیام ذاتی برند را که با تمامی افراد ذینفع در ارتباط است ،شکل دهد.
فرض بر این است که برند تحت مالکیت شرکت است و این که برند به صورت خطی از طریق شرکت با مشتریان ارتباط می یابد.( حسینی و دیگران،1391،41)
طبقه بندی مدیریت برند)1985-2006(
|
رویکرد اقتصادی |
رویکرد هویتی |
مبدا زمانی |
قبل از 1985 |
اواسط دهه 1990 |
راهنماهای مطالعاتی |
مک کارتی(1964) بازاریابی پایه،یک رویکرد مدیریتی آیروین،بردن(1964)مفهوم آمیخته بازاریابی شوارتز،علم در بازاریابی |
شولتز(1997) روابط بین فرهنگ سازمانی،هویت و تصویر ذهنی،مجله اروپایی بازاریابی |
کلمات کلیدی |
فرد اقتصادی،نظریه تعامل،ترکیب بازاریابی،4p |
برندسازی شرکتی هویت،فرهنگ سازمانی،دیدگاه،تصویر ذهنی |
دیدگاه برند |
عملیاتی(تابعی) |
شرکتی |
دیدگاه مشتری |
فرد اقتصادی |
ذینفع |
عقیده رایج علمی |
مثبت گرایی/تجربه گرایی |
سازندگی گرایی اقتصادی-اجتماعی/تفسیر گرایی |
شیوه ها |
داده های مشخص پویا،محیط آزمایشکاهی،داده های کمی |
تحقیقات فرهنگ سازمانی و شیوه های اکتشافی ارزش های سازمانی،داستان سرایی |
کلمات کلیدی مدیریتی |
کنترل |
تک سخنگویی |
زیربنای پشتیبان |
بازاریابی سنتی،4p |
هویت سازمانی،هویت شرکتی،تصویر ذهنی،شهرت |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
بازاریاب
مصرف کننده |
(جدول 2-2 رویکرد اقتصادی و هویتی،منبع تیلده هدینگ و دیگران )
|
رویکرد مشتری مدار |
رویکرد شخصیتی |
مبدا زمانی |
1993 |
1997 |
راهنماهای مطالعاتی |
کلر(1993) مفهوم سازی ،اندازه گیری و مدیریت ارزش ادراکی مشتری مدار،مجله بازاریابی |
آکر(1997) ابعاد شخصیت برند،مجله تحقیقات بازاریابی پلامر(1985) چگونه شخصیت،تفاوت می سازد،مجله مجله تحقیقات تبلیغات |
کلمات کلیدی |
ارزش ادراکی برند مشتری مدار،تصویر ذهنی برند،پیوندهای برند |
شخصیت برند،الگوی اولیه |
دیدگاه برند |
تفسیر سازی شناختی |
انسان |
دیدگاه مشتری |
کامپیوتر |
روان شناختی |
عقیده رایج علمی |
فلسفه شناختی |
روانشناسی شخصیت انسان |
شیوه ها |
نقشه پیوند های مبتنی بر شناخت،مصاحبه ها،فنون فرافکن |
ترکیبی از شیوه های کمی و کیفی،تکنیک های مقیاس گذاری |
کلمات کلیدی مدیریتی |
برنامه نویسی |
تبادل نمادین |
زیربنای پشتیبان |
روانشناسی شناختی،پردازش اطلاعات مشتری |
شخصیت،خود مصرف کننده،همخوانی برند-خود |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
بازاریاب
مصرف کننده |
(جدول 2-3، رویکرد مشتری مداری و شخصیتی ،منبع تیلده هدینگ و دیگران)
|
رویکرد رابطه ای |
رویکرد اجتماعی |
مبدا زمانی |
1998 |
2001 |
راهنماهای مطالعاتی |
فوربز(1998) مصرف کنندگان وبرندهایشان،تئوری توسعه روابط در تحقیقات مصرف کننده،مجله تحقیقات مصرف کننده |
مونیز و گوین(2001) جامعه برند،مجله تحقیقات مصرف کننده |
کلمات کلیدی |
ارتباط دو طرفه مصرف کننده-برند،کیفیت ارتباط برند |
اجتماعات برند،جشنواره های برند،سه وجهی بودن برند،اینترنت |
دیدگاه برند |
انسان |
اجتماعی |
دیدگاه مشتری |
مربوط به هستی بودن |
عضو قوم |
عقیده رایج علمی |
هستی گرایی،پدیده شناسی |
انسان شناسی،دیدگاه کوچک |
شیوه ها |
مصاحبه های عمقی،شیوه داستان زندگی |
قوم نگاری |
کلمات کلیدی مدیریتی |
دولتی |
رای |
زیربنای پشتیبان |
زنده پنداری،نظریه ارتباط |
نظریه اجتماعی،خرده فرهنگ های مصرف |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
بازاریاب
مشتری مشتری |
(جدول 2-4، رویکرد رابطه ای و اجتماعی،منبع تیلده هدینگ و دیگران)
|
رویکرد فرهنگی |
مبدا زمانی |
حدود 2000 |
راهنماهای مطالعاتی |
هالت(2002) چرا برندها باعث گرفتاری می شوند؟یک تئوری دیالکتیک از فرهنگ مصرف کننده و برندسازی،مجله تحقیقات مصرف کننده |
کلمات کلیدی |
جهانی سازی،فرهنگ عمومی،نمادهای برند،لوگو |
دیدگاه برند |
فرهنگی |
دیدگاه مشتری |
تجارت برابر |
عقیده رایج علمی |
مطالعات فرهنگی |
شیوه ها |
تحلیل کلان داده های خرد |
کلمات کلیدی مدیریتی |
چشم انداز پرنده |
زیربنای پشتیبان |
مصرف فرهنگی،نو لوگو،دیدگاه شهروند-برند |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
(جدول2 -5، رویکرد فرهنگی ،منبع تیلده هدینگ و دیگران)
[1] Positivistic
[2] Constructivist
[3] Interpretive
[4] Hanby
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 31 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی مدیریت عملکرد
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مدیریت عملکرد
تعریف عملکرد
واژه performance که به معنای عملکرد است از کلمه انگلیسی perform و پسوند ance گرفتهشده است و از حدود سال 1500 میلادی به بعد متداول شد. این کلمه به معنای تحقق یک امر یا چیزی است که قبلاً تحققیافته است. میتوان گفت که کلمهperformance به معنایی که اکنون فهمیده و درک میشود، اولین بار در سال 1709 میلادی، تعریف شد. هانابوس هم تأکید میکند که عملکرد عبارت است از: انجام دادن هر کار به طریقی مشخص با تعیین هدفی معین برای آن. برخی دیگر بر این باورند که عملکرد عبارت است از نتایج مرتبط بر فعالیتهایی که سازمان انجام میدهد. این نظر یا تعریف را میتوان به عده زیادی از نویسندگانی منتسب کرد که ترجیح دادهاند عملکرد را با بهکارگیری شاخصهایی مانند میزان سود، درآمد حاصل از سرمایهگذاری، سود خالص یا درآمد حاصل از فروش اندازهگیری کنند. از این رهگذر میتوان گفت که عملکرد مترادف شایستگی و کارایی است.
عملکرد در لغت به معنای حالت یا کیفیت کارکرد میباشد. بنابراین عملکرد سازمانی یک سیستم کلی است که بر چگونگی انجام عملیات سازمانی اشاره دارد. معروفترین تعریف عملکرد توسط نیلی و همکاران (2002) بهصورت فرایند تبیین کیفیت اثربخشی و کارایی اقدامات گذشته ارائهشده است. طبق این تعریف عملکرد به دو جزء تقسیم میشود (مهدی زاده و همکاران، 1392):
1. کارایی؛ که توصیفکننده چگونگی استفاده سازمان از منابع در تولید محصولات یا خدمات است (رابطه بین ترکیب واقعی و مطلوب درون دادها برای تولید برون دادهای معین)؛ و
2. اثربخشی؛ که توصیفکننده درجه نیل به اهداف سازمانی است.
شاید بتوان گفت که در بسیاری از موارد، عملکرد انسان نتیجه و بازتاب خصوصیات، روحیات و طرز تلقیهای او از جهان، یعنی طبیعت و ماورای آن است. عوامل مؤثر بر عملکرد فردی را میتوان شامل توانایی فرد، شخصیت، یادگیری، ادراک، انگیزش و فشار روانی دانست. از دیگر عوامل مؤثر بر عملکرد میتوان به سن، جنس، وضع زناشویی و سابقه خدمت اشاره کرد. عملکرد را میتوان بهصورت تابعی از انگیزش و توان بیان نمود. برخی دیگر از صاحبنظران این فکر را با افزودن ادراک فرد از نقش خود یا شناخت شغل گسترش دادند. عدهای دیگر از صاحبنظران از زاویه دیگری به این موضوع نگریستهاند و اعلام کردهاند که عملکرد صرفاً تابع ویژگیهای فردی نیست، بلکه به سازمان و محیط نیز وابسته است. ممکن است افراد دارای انگیزه شدید باشند و تمامی مهارتهای لازم را برای انجام کار دارا باشند ولی مؤثر بودن آنها وابسته به حمایت و هدایت از طرف سازمان است و کارشان باید به نحوی با نیازهای محیط سازمانی انطباق داشته باشد. هرسی و گلد اسمیت [1] دو عامل دیگر را در مطالعه عملکرد وارد کردهاند که عبارتاند از بازخور و اعتبار. بازخور به کارکنان میفهماند که کارها را چقدر خوب انجام میدهند و اعتبار پشتوانه قانونی تصمیمات مدیریت است. برخی متغیرهای مؤثر بر عملکرد عبارتاند از: فرهنگسازمانی، توان، شناخت شغل، حمایت سازمانی، انگیزش یا تمایل، بازخور عملکرد، اعتبار، سازگاری محیطی.
گری فین[2]، عملکرد را اینگونه تعریف میکند: مجموع رفتارهای در ارتباط با شغل، که افراد از خود نشان میدهند. عملکرد حاصل فعالیتهای یک فرد از لحاظ اجرای وظایف محوله در مدت زمان معین میباشد. عملکرد حاصل یا نتیجه فرایند و تحقق اهداف میباشد؛ فرایند بدین معنی است که انجام هر کاری در مراحلی باید انجام گیرد تا آن کار انجام بپذیرد، و تحقق اهداف بدین معنی است که با رعایت مراحل کاری آن هدف تحقق پیدا کند. میتوان گفت عملکرد رفتاری در جهت رسیدن به اهداف سازمانی و اندازهگیری شده یا ارزشگذاری شده است.
عملکرد اثربخش یک شغل عبارت است از، حصول نتایج خاص یا دستیابی به نتایج خاص از پیش تعیینشده برای شغل، از طریق انجام اقداماتی خاص بهطوریکه مطابق با سیاستها، رویهها و شرایط محیط سازمانی باشد (بویاتزیس[3]، 1982). همچنین عملکرد سازمانی عبارت است از به نتیجه رساندن وظایفی که از طرف سازمان بر عهده نیروی انسانی گذاشته میشود (معصومی فرد،1381).
در این پژوهش، عملکرد در چهار گروه زیر، مورد بررسی قرار میگیرد (سعادت، 1375):
1. کیفیت کاری: دقت، مهارت، صداقت، بهداشت و نظافت؛
2. کمیت کاری: نتایج کار، وظایف و مسئولیتهای شغلی، انجام دادن کارهای اضافی و ضروری؛
3. وابستگی سازمانی: به کارگیری روشهای صحیح کارکردن، ابتکار، وقتشناسی و حضور در محل کار؛ و
4. طرز برخورد: رفتار با سازمان، شغل و همکاران و نحوه مشارکت در کارها.
1-1-1- تاریخچه ارزیابی عملکرد
نظام ارزیابی عملکرد برای اولین بار به صورت رسمی، در سطح فردی و سازمانی از سال 1800 میلادی توسط رابرت اون در اسکاتلند در صنعت نساجی مطرح گردید؛ بهطوریکه کالاهای تولیدشده با استفاده از چوبهایی در رنگهای مختلف درجهبندی میشدند که این کار درواقع نوعی ارزیابی از کیفیت و یا ستاده سازمان بوده است (داریانی و همکاران، 1386).
1-1-2- ارزیابی عملکرد
سازمانها اصولاً بهمنظور رسیدن به هدفهایی ایجاد گردیدهاند، که میزان موفقیت آنها در دستیابی به این هدفها ارتباط مستقیم با نحوه عملکرد کارکنان دارد. عملکرد مناسب و اثربخش، کلید موفقیت سازمانها تلقی میشود. عملکرد مطلوب به معنی بهرهوری، کیفیت، سودآوری و مشتری مداری است. ازآنجاکه بقای سازمانها، بهویژه بنگاههای اقتصادی درگرو بهبود مستمر عملکرد کارکنان باهدف افزایش توان رقابتی و کسب منافع بیشتر است، لذا سازمانها و مؤسسات جهت تشخیص میزان کارایی کارکنان، در پیشبرد اهداف سازمان به ارزیابی عملکرد آنها میپردازند. بنابراین ارزشیابی کارکنان و عملکردشان در مدیریت منابع انسانی، از جایگاه مهمی برخوردار است.
[1] - Hersey & Goldsmith
[2] - Griffin
[3] - Boyatzis
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 154 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق مدیریت زنجیره تأمین
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت زنجیره تأمین (SCM) بعنوان یک واژه رایج علمی و مدیریتی در سال 1982 توسط اولیور و وبر برای توصیف یک سیستم کنترل سلسله مراتبی برای مواد، اطلاعات و جریان های مالی در یک شبکه چند بعدی بالقوه از نهادهای تصمیم گیری مستقل، معرفی شد. (Agrell & Hatami, 2011)
مدیریت زنجیره تأمین مجموعه ای از تمام فعالیتهای شرکت (اعم از راهبردی و عملیاتی) است که هدف آن یکپارچه سازی تأمین کنندگان، سازندگان، توزیع کنندگان و انبارداران و نیز تولید و توزیع صحیح و مناسب محصولات از لحاظ تعداد، محل، زمان و هزینه در راستای ارضای نیازهای مشتری است. (Poirier & Reiter, 1996)
برخی از اهداف مدیریت زنجیره تأمین عبارتند از:
به طور خلاصه می توان گفت که مدیریت زنجیره تأمین شامل سه بخش عمده یعنی تهیه و تدارک، تولید و توزیع است. همچنین برای مدیریت زنجیره تأمین باید سه نوع مدیریت را انجام داد: