دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 53 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 43 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق در مورد اوقات فراغت
خصوصیات محصول:
فرمت : doc
تعداد صفحات : 43
بخشی از متن :
مفهوم اوقات فراغت
واژه فراغت به معنی « Licere » است که از کلمه لاتین « Lei Sure » "اقتباس شده وبه معنی زمان آزاد است.همچنین فراغت در کلمه «scole» ریشه دارد که بیانگررابطه بین آموزش وتفریح است.
فراغت ترجمۀ معادل فرانسویLoidir وانگلیسیLeisure و با معادل آلمانی Freizeit یا Musse است که در زبان فارسی رایج گشته است، برداشت هایی که از دید گاه های مختلف علوم انسانی از اوقات فراغت می شود بسیار متنوع هستند و روی این اصل تا کنون تعاریف متفاوتی از جنبه های گوناگون برای اوقات فراغت ارائه شده است. (رضوانی،1379)
فراغت در لغت به معنای آسودگی و آسایش است. در فرهنگ معین فراغت این گونه معنی شده است:
1- پرداختن بهفراغت 2- آسایش،استراحت، آسودگی، آرامش 3- بی اعتنایی، وارستگی 4- فرصت، مجال.( معین،1373)
در لغت نامه علی اکبر دهخدا، اوقات فراغت چنین معنا شده است: وقت و مقدار زمانی که برای امری فرض شده، ساعت، فرصت، گاه، زمان و مدت که جمع آن اوقات به معنی زمان هاست. آسایش و استراحت، ضد گرفتاری از کار و مشغله و همچنین فراغت داشتن، یعنی غفلت داشتن و فراموش کردن.
فراغت در زبان عربی به معنای اضطراب و فراغ به معنای آسایش است و در زبان انگلیسی به معنای آسانی، سهولت و آسایش است.( دهخدا،1377)
کلمه"فراغ" یا"فراغت" در گفتگوهای معمولی به چند معنی به کار می رود. یکی به معنای کاری نداشتن و بیکاری است. معنی دیگر آن دست کشیدن از کار، به پایان رساندن امری، رها شدن و رهیدن از کاری و خلاص شدن از کوششی است و معنای دیگر آن آسودگی خاطر و آسایش است که در برابر رنج و سختی به کار برده می شود. بنابراین می توان اوقات فراغت را به طور ساده چنین معنی کرد: زمان آسودگی از کار یا زمان و آرامش و راحتی و در تعریفی کامل تر، اوقات فراغت زمانی است که ما با شوق و رغبت و اختیار به کار دلخواه خود می پردازیم. این فعالیت برای ما شادی آور و نشاط انگیز است.
گروه بین المللی جامعه شناسی، اوقات فراغت را این گونه تعریف می کند: اوقات فراغت عبارت است از مجموعه ای از اشتغالاتی که فرد کاملا و با رضایت خاطر برای استراحت و تفریح یا به منظور توسعه آگاهی ها یا فراگیری غیر انتفاعی مشارکت اجتماعی داوطلبانه بعد از رهایی از الزامات شغلی،خانوادگی، اجتماعی بدان می پردازد.(مظفری،1381،118)
بنابراین وقتی از اوقات فراغت صحبت می کنیم منظورمان اوقاتی است که:
اول : به اختیار خودمان و با آزادی فعالیتی را انجام می دهیم و زور و اجباری در کار نیست.
دوم: این فعالیت برای ما شادی آور است و سبب رضایتمندی درونی و انبساط خاطر می شود.
سوم: دارای اهداف سود جویانه، کسب درآمد، یا اهداف سیاسی و عقیدتی نیست.(شاهنده، 1383). از نظر جغرافیایی اوقات فراغت، عبارت است از آن زمان بیداری که انسان در طول آن از کار و اشتغال ووظایف اجتماعی روز مره فارغ گشته و می تواند به طور دلخواه آن را در نواحی مختلف صرف کند.
فراغت در پیش گرفتن راه و رسمی است و راه و رسم جاری و عادی کردن زندگی: در کوهپایه ای خفتن، با کسان تازه ای آشنا شدن و از اندیشه دغدغه ی زندگی روزانه دور ماندن. اوقات فراغت شرایطی است که در آن فعالیت ها صرفا به خاطر خودشان انجام می شود و غایت و هدف دیگری مورد نظر نیست و ما آن را هدف بدون شرط می نامیم(دیبایی،1371). به طور کلی مجموع اوقاتی که انسان در اختیار دارد به صورت زیر صرف می شود:
1- اوقاتی که صرف کار برای امرار معاش می شوند
2- اوقاتی که برای تعادل حیات صرف می شود.
3- اوقاتی که انسان در طی آن فارغ از کار و خواب بوده و می تواند آن را به دلخواه خودبگذراند. همانگونه که انسان از طریق کار یا خواب به نحوی وجود خود و نتایج منبعث از آن را در جامعه و محیط پیرامون خود عینیت می بخشد، به همین ترتیب می تواند از طریق گذران اوقات فراغت خود محیط پیرامون را دگرگون نماید. با بعد مکانی که گذران اوقات فراغت پیدامی کند دقیقا به حیطه عمل جغرافیا وارد می گردد و از همین جاست که اوقات فراغت مفهوم جغرافیایی نیز پیدا می کند.(رضوانی،1379)
اوقات فراغت و چند مفهوم دیگر
از اوقات فراغت برداشت های متفاوتی شده است و صاحبنظران مختلف این واژه را به شیوههای گوناگون تشریح کردهاند. برخی فراغت را زمان آزادی پس از کار میدانند و بعضی دیگر معتقدند زمانی که بعد از کار و رفت و آمد به محل کار و ارضاء احتیاجات بدنی مثل خوابیدن، تغذیه، استحمام باقی میماند، زمان فراغت است. گروه دیگر عقیده دارند که موقعی که فرد از کار و انجام امور شخصی و فعالیتهای بدنی که ذکر شد و نیز تعهدات اجتماعی خود فارغ شد زمانی که بعد از این ایام باقی میماند وقتی است که فرد میتواند صرف چیزی کند که خود میخواهد و خود برمیگزیند و اگر عاملی بیرونی دخالت نکند به رغبت بگذراند و کارهایی مانند مطالعه و ورزش و تفریح انجام دهد. (احمدی، 1380)
در ادامه بحث به شکل گزینشی چند مفهوم که با اوقات فراغت همراهی دارند مورد بررسی قرار میگیرند.
اوقات فراغت و تفریح
تفریح، فعالیت یا فعالیتهایی خاص است که در زمان فراغت، به صورت گوناگون و فارغ از اهداف مادی، صرفاً جهت تفنن، استراحت و ارضاء خواست شخصی صورت پذیرد. (ساروخانی، 1375)
فعالیتهای مذکور معمولاً به طور اختیاری و داوطلبانه، به خاطر خشنودی و لذتی که به دنبال دارد و یا به منظور برخی از ارزش های اجتماعی و شخصی که از آنها استنباط میشود، توسط شرکت کننده انتخاب میگردد. این فعالیت مخصوص اوقات بیکاری است و هیچ رابطهای با کار اصلی شخص ندارد، معمولاً لذت بخش است و وقتی به عنوان قسمتی از خدمات اجتماعی انجام میگیرد دارای هدفهای مثبت و ثمربخشی برای افراد شرکت کننده، گروهها و جامعه بطور کلی است. (احمدی، 1380)
فهرست منابع
قرآن کریم.1378ترجمه آیت الله مکارم شیرازی، سوره الشرح، ایه 5تا8، ص596،چاپ چهارم، تهران انتشارات تابان،604صفحه.
نهج البلاغه.1385.مترجم دشتی، محمد.نشر الطیار،قم،چاپ اول،752صفحه.
نهج الفصاحه.1385.مترجم علی اکبر میرزایی، انتشارات عصر جوان، نوبت دوم.. قم.526صفحه.
آبکار ع.1388. جایگاه فعالیت های جسمانی در اوقات فراغت دانشجویان. علوم رفتاری.1(1)9-28.
احمدوند م. 1372.روان شناسی بازی.تهران. انتشارات دانشگاه پیام نور،178صفحه.
احمدی علوان آبادی م.عابدی ع.1386.میزان استرس شغلی و فرسودگی شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه اصفهان.فصلنلمه روانشناسی.134:133-115.
احمدی ن.1380.بررسی میزان ونحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان دختروپسرمتوسطه قم درسال تحصیلی 80-79. شورای تحقیقات سازمان آموزش وپرورش استان قم.صص139،138،28،22،19.
ادریسی ا. رحمانی خلیلی ا. حسینی امین ن.1391، سرمایه فرهنگی خانواده وذائقه فراغتی دانشجویان با رویکردنظری بوردیو(مورد مطالعه:دانشجویان دانشگاه تهران). فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان بهار 1391 2(5)27-50 سال دوم شماره پنجم.
اردلان ف.1365.جامعه شناسی اوقات فراغت(جزوه درسی)تهران، دانشکده علوم اجتماعی.دانشگاه تهران، ص34-35.
اسدی ع.1352.تعاریف فراغت و، دیدگاه های آن، سمینار ملی رفاه اجتماعی.22-18اسفند1352کمیته گذران اوقات فراغت. سازمان برنامه بودجه..ص27.
آقایوسفی ع،علی پور ا،داودیفرا.1386.تاثیر مقابله درمانگری بر فرسودگی شغلی مدرسان کنسرواتوارتهران.فصلنامه تازه های روانشناسی صنعتی /سازمانی،12: 83-78
امیرتاش م. 1383 . فوق برنامه واوقات فراغت باتاکید بر فعالیت های ورزشی در دانشگاه تربیت معلم تهران از دیدگاه مدیران عضای هیات علمی وکارکنان ان .فصلنامه المپیک ،2: 23-11.
بیوک آقازاده ب.1385. بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان پیام نور مشکین شهر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم وتحقیقات، ص18.
پاپلی یزدی م.1385. گردشگری ماهیت و مفاهیم، تهران، انتشارات سمت،275صفحه.
پورطاعی ع. 1352.چگونگی گذراندن اوقات فراغت نوجوانان مشهد. انتشارات دانشگاه مشهد.ص17.
تند نویس ف. 1380. جایگاه ورزش در اوقات فراغت زنان ایرانی، نشریه حرکت دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی، شماره 12.ص87.
تند نویس ف.1375. بررسی گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاههای سراسرکشور با تاکید بر فعالیت های ورزشی رساله ی دکترا، دانشکده نربیت بدنی، دانشگاه تهران.صص118،115.
تند نویس ف.1378. جایگاه ورزش در اوقات فراغت دانشجویان کشور، نشریه حرکت، دانشکده تربیت بدنی وعلوم ورزشی، سال اول، شماره 2.ص5.
تورکیلدسن ج.1382. اوقات فراغت و نیازهای مردم، ترجمه: عباس اردکانیان وعباس حسنی.تهران. انتشارات نور بخش،192صفحه.
توکلی ر، سنایی نسب ه، کریمی ع، نوع پرست م، 1385.فعالیت جسمانی و عوامل موثر بر ان در کارکنان یک مرکز نظامی ایران.مجله پژوهش و سلامت، 2: 42-31.
جلالی فراهانی م. 1390.مدیریت اوقات فراغت وورزشهای تفریحی ، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ پنجم، 221صفحه.
خمرنیا م،تورانی س،محمدی ر.1389.بررسی تاثیر ابعاد سرمایه اجتماعی بر فرسودگی شغلی در پرستاران زن بیمارستان هاشمی نژاد.مجله پزشکی هرمزگان،33: 217-209.
داروی م. 1375. بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت استادان دانشگاههای شهر اصفهان.پایان نامه کارشناسی ارشد برنامه ریزی مدیریت اموزشی،دانشگاه ازاد اسلامی واحد خوراسگان.
دهخدا ع. 1377.لغت نامه، جلد یازدهم، انتشارات وچاپ دانشگاه تهران، ص17020.
دو مازیه ژ.1352. زمان فراغت از دیدگاه تاریخی و جامعه شناسی ترجمه م آدینه، مجله فرهنگ و زندگی، شماره 12، ص19.
دیبایی پ.1371. شناخت جهانگردی،.تهران، انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی. تهران،109صفحه.
رضوانی ع. 1379. جغرافیا و صنعت توریسم.تهران. انتشارات دانشگاه پیام نور،225صفحه.
روشن م،1390.مقایسه تغییرات شاخص های فیزیولوژیک کارکنان واجد فرسودگی شغلی بعد از خواندن متن انسی. .فصلنامه تازه های روانشناسی صنعتی/سازمانی،8: 59-51.
زارع م،1392. مقایسه نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان پسردوره متوسطه شهری و روستایی استان یزد باتأکیدبر فعالیت های ورزشی. پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی،دانشگاه ازاد اسلامی واحد خوراسگان.ص 11.
ساروخانی ب. 1375.درآمدی بردایره المعارف علوم اجتماعی.تهران:انتشارات کیهان، دوجلدی، ص765.
سازمان ملی جوانان. 1383. تدوین راهبردهای ملی گذران اوقات فراغت جوانان، جلدوم، معاونت مطالعات وبرنامه ریزی دفتر مطالعات و تحقیقات،436صفحه.
سازمان ملی جوانان.1387.سیمای جهانی گذران اوقات فراغت. معاونت مطالعات و تحقیقات.ناشر: سازمان ملی جوانان.
سخایی د.1383.بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان دوره راهنمایی ومتوسطه شهرستان فریدن درسال تحصیلی83-82 شورای تحقیقات.سازمان آموزش وپرورش استان اصفهان، صص9-12، 120-123 .
سلطان حسینی م، نادریان م.1382. اوقات فراغت درمباحث جامعه شناسی ورزشی. ماهنامه ورزش وارزش،. معاونت تربیت بدنی وتندرستی وزارت آموزش وپرورش،.تهران. شماره 169، ص22-18.
شاهنده د. 1383. برنامه ریزی و مدیریت گذران اوقات فراغت، وزارت کشور، دفتربرنامه ریزی ها و آموزش شوراها.ص10-9.
شهیدی م. 1382. بررسی سهم ورزش در گذران اوقات فراغت دانش اموزان دختر و پسر دوره متوسطه شهر قم: شورای تحقیقات سازمان آموزش وپرورش استان قم. صص102-106، 26،22،21.
شورای عالی جوانان، سازمان ملی جوانان. 1376.چگونگی گذران اوقات فراغت نوجوانان وجوانان درفصل تابستان.تهران، دبیرخانه شورای عالی جوانان،622صفحه.
شیرعلی م.1383. اصول ومبانی تربیت بدنی وورزش، جزوه درسی،دانشگاه آزادواحدمبارکه،صص3-4.
صدا و سیمای مرکز تبریز. 1365. نحوه گذراندن اوقات فراغت جوانان شهر تبریز.ص56-63.
ضعیمی محمدی ش،اصغرزاده حقیقی س.1390. بررسی ارتباط استرس شغلی و فرسودگی شغلی در پرسنل پرستاری.مجله علمی دانشکده پرستاری و مامایی همدان، 19(3):شماره مسلسل 76.
عاشورپور ح. 1377. بررسی چگونگی پرداختن به اوقات فراغت بین دانش آموزان پسرپایه سوم متوسطه شهری گیلان و تعیین عوامل موثر برآن، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی.ص41.
عظیمی م.1375.بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان راهنمایی ومتوسطه شهر ابرکوه.طرح پژوهشی اداره کل آموزش وپرورش استان یزد.، ص20.
فرج اللهی ن.1373.بررسی جایگاه تربیت بدنی درگذران اوقات فراغت دانشجویان دختر دانشگاه تهران، پایان نامه کارشناسی ارشدتربیت بدنی وعلوم ورزشی. دانشکده تربیت بدنی، دانشگاه تهران. ص37-39-40.
فلسفی م.1344.جوان از نظر عقل واحساسات. انتشارات هیئت نشر معارف اسلامی. قم. دوجلدی، 480 صفحه.
قدیمی ر.طباطبایی ،س.1385.میزان سندرم فرسودگی شغلی دربین معلمان و کارکنان آموزش و پرورش و رابطه آن با عوامل جمعیت شناختی. فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی،72:80-74.
کریمیان ج، شکرچی زاده اصفهانی پ، افشار م.1389.نحوه گذراندن اوقات فراغت کتابداران شهر اصفهان با تاکید بر نقش تربیت بدنی و ارتباط آن با سلامت.مدیریت اطلاعات سلامت،7: 621-612
کوشا فر ع.1374.فراغت وتندرستی، مقاله پژوهشی درسمینارتربیت بدنی وزارت فرهنگ وآموزش عالی. اداره کل تربیت بدنی.تهران.
گودرزی م، اسدی ح.1379.تحلیل میزان ونوع فعالیت های فراغتی وورزشی استادان دانشگاه تهران، مجله حرکت شماره 4، ص19.
لطیفی غ. 1384. سیمای جهانی اوقات فراغت جوانان، تهران، سازمان ملی جوانان.ص84.
مجلس شورای اسلامی.1383.تصویب برنامه چهارم توسعه اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی جمهوری اسلامی ایران.سایت اختصاصی مجلس شورای اسلامی.
محسنی م. 1379..بررسی آگاهی ها، نگرش هاورفتارهای اجتماعی- فرهنگی درایران. تهران:دبیرخانه شورای فرهنگ عمومی کشور.ص132-146.
محمدی م ،شهلایی،ج،افشاری،م،فرید فتحی،ا.1391بررسی نقش تفریحات ورزشی بر پدیده فرسودگی شغلی کارمندان شرکت کننده در ورزش های همگانی شهر تهران.فصلنامه مشاوره شغلی و سازمانی،22:88-74
مطهری ا. 1379.بررسی میزان ونحوه گذران اوقات فراغت جوانان شهرقم. اداره کل ارشاداسلامی استان قم، ص25.
مظفری ا .1381. نحوه گذران اوقات فراغت دانشجویان دانشگاه آزاداسلامی کشوربا تاکید بر فعالیت های ورزشی، فصلنامه المپیک، سال دهم، شماره.1ص117.
معین م.1371.فرهنگ فارسی، جلد دوم، انتشارات امیر کبیر.تهران.ص2504.
مکی م.1381.بررسی نحوه گذران اوقات فراغت دانش آموزان پسر متوسطه ناحیه 2یزد.پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی،یزد، مرکز آموزش مدیریت دولتی استان یزد، ص22،21،3.
منتظرغیب ط،کیخانژاد م.1391.رابطه مولفه های فرسودگی شغلی و تیب های شخصیتی جان هالند در میان معلمان و مدیران مدارس ابتدایی.فصلنامه مشاوره شغلی وسازمانی،10: 104-92
موسوی پور س،رفیعی م،سیفی م،غریبی ف.1386. رابطه فرسودگی شغلی با سلامت روانی در کارکنان دانشگاه اراک و دانشگاه علوم پزشکی اراک.پایان نامه کارشناسی ارشد.دانشکده علوم انسانی دانشگاه اراک.
میر واسع ط. 1390. بررسی شیوه های غنی سازی اوقات فراغت دانش آموزان دوره متوسطه استان گیلان.صص 175-180،12،32،64.
میرهاشمی م، شکری ب، قائد محمدی م.1386.مدت و نحوه گذراندن اوقات فراغت کارکنان اداری دانشگاه آزاد.فصلنلمه دانش و پژوهش در علوم تربیتی،سال چهارم،13: 64-72.
هاشمیان ف. 1382. اوقات فراغت رشد یا انحطاط.ماهنامه آموزشی تربیتی پیوند : شماره 285 ص 47
Burke, R. J.& Richardson , A.M. (2000)Psychological burnout in organizations . In R.T. Golembiewski (Ed.), Handbook of organizational behavior. (2nd ed:pp. 347-368). New York Marcel Dekker.
Chen et al.2011. The Correlates of Leisure Time Physical Activity among an Adults population from Southern Taiwan. Available from:http://www.biomedcenteral.com/ publications And Research/StatementsOnMonetaryPolicy/index.html [Accessed 6 /3/2012].
Cortis, N., Sawricar, P., & Muir, K. (2007). Participation in Sport and Recreation by Culturally and Linguistically Diverse Women. Social Policy Research Centre. 4/07: 4-6. University of New South Wales.
Gordon, M.(2002). Work-related stress and occupational burnout in aidsoregivers: test of a coping modle whth nurses providing aids car , magazine
Gordon, M.(2002). Work-related stress and occupational burnout in aidsoregivers:test of a coping modle whth nurses providing aids car , magazine
Kjonniksen، L, Torsheim ،T&Bente، W.2008. Tracking of leisure-time physical activity during adolescence and young adulthood: a 10-year longitudinal study .Available from:http://www.igbnpa.org/content/5/1/69./publicationsAndResearch/StatementsOn MonetaryPolicy/index.html [Accessed 6 /3/2012].
Lieter, M. P & Maslash, c. (1988).the impact of interpersonal environmenton burnout and organization commitment. journal of organization behavior, 9, 297-308
Maslach, C., Schaufeli, W. B., & Leiter, M. P.(2001) Job burnout. Annual Review of P sychology,52.397-422
Mc Murray JE, Linzer M, Konrad TR(2000). The work lives of women physicians r results from the physician work life study. The SGIM Career Satisfaction study group. J Gen Inter Med; 15:372-80Walls Jr. JA, R, Calister
Mckenzie, Tl., Marshall, SJ., Sallis, JF. & Conway, Tl. 2000. Time physical activity in school Environment:An abservational Liesure study using SopLy. Preventive Medicine.30,(1): 70-8.
Scheerder, J. & Vos, S. (2011). Social Stratification in Adults Sports Participation from a Time-Trend Perspective: Results from a 40-Year Household Study. European Journal for Sport and Society. 8(1/2): 31-44.
Ying ,C.Ren,H.Sheng,H.(20013).Releashiion Sheaps Among Adolescents Liesure Motivation ,Liesure Involment ,and Liesure Satisfastion :A Structural Equation Model .Sustial Andacators Research.Volume 110 ,Assure 3 pp187-199.
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 158 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سازگاری اجتماعی
خصوصیات محصول:
فرمت : doc
تعداد صفحات : 44
بخشی از متن :
سازگاری اجتماعی[1]
تعریف سازگاری
واژه «سازگاری» در لغت نامه دهخدا به معنای موافقت در کار، حسن سلوک، و... به کار رفته است. مفهوم سازگاری از واژه انطباق در زیست شناسی گرفته شده که یکی از پایههای نظریه تکامل داروین(1895)، است و به ساختارهای بیولوژیکی و فرایندهایی که زنده ماندن انواع را تسهیل می کند، اشاره دارد. در این مفهوم سازگاری به انسان محدود نمیشود و حیوانات و نباتات را نیز در بر می گیرد. روان شناسان مفهوم بیولوژیکی انطباق را از نظریه داروین اقتباس کرده و آن را به جهت تاکید بر تلاشهای فرد برای پیش رفتن و زنده ماندن در محیطهای اجتماعی و فیزیکی خود، به مفهوم سازگاری تغییر داده اند (لازاروس[2]، 1976 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).
سازگاری یک ساختار فیزیولوژیکی یا کالبد شناختی، یک فرایند زیست شناختی، یا یک الگوی رفتاری است که در طول تاریخ به بقا و تولید مثل کمک کرده است. سازگاری از راه انتخاب طبیعی به وجود میآید و باید قابل انتقال از راه توارث باشد (هرگنان و السون[3]، 1934).
سازگاری در قاموس روان شناسی عبارت است از رابطه ای که هرارگانیسم با توجه به محیطش، با محیط برقرار می کند. این اصطلاح معمولا به سازگاری روان شناختی یا اجتماعی اشاره دارد و با اشاره به معنای ضمنی مثبت آن، یعنی فرد خوب سازگاری یافته. این اصطلاح وقتی به کار گرفته میشود که فرد در یک فرایند مستمر و پر مایه برای ابراز استعدادهای خود و واکنش نسبت به محیط و در عین حال در جهت تغییر آن به گونه ای مؤثر و سالم، درگیر است. از طرفی این واژه به یک حالت تعادل کامل بین ارگانیسم و محیط اشاره دارد؛ حالتی که در آن نیازها ارضا شده اند و عملکردهای ارگانیسمی به آسانی تحقق می یابند. از این واژه یک اشاره ضمنی ظریف و منفی نیز استنباط میشود، این معنی، هم پوشی معنایی را با تعبیر هم رنگ شدن، انعکاس می دهد ؛ به این معنی که فرد از خلاقیت و ابتکار عمل شخصی دست می کشد (هرگنان و السون، 1934).
پیاژه در رابطه با سازگاری موجود زنده با محیط این گونه آورده است: سازگاری کودک در دنیا فقط از ترکیب دو شیوه تعامل جاندار با محیط اطراف که همان جذب و انطباق است صورت می گیرد. هر دوی این اصطلاحات زیستی هستند که سازگاری را تعریف می کنند. جذب شامل دادن پاسخ از قبل فرا گرفته شده است و انطباق تغییر پاسخ است (مک دولاند[4]، 2001 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).
به نظر پرلز انسان سه مرحلهی اجتماعی، روانی، جسمانی دارد و در مرحلهی اجتماعی که چندی پس از تولد آغاز می شود به وسیلهی آگاهی و توجه به دیگران به خصوص والدین مشخص می شود و انسان باید این3 مرحله را پشت سر بگذارد و به بودن برسد. در این فرایند فرد دربارهی تفاوتها، ارتباطها، تماسها و وجوه تمایزش چیزهایی فرا می گیرد، این فرایند تعامل و یادگیری، سازگاری نامیده می شود (شفیع آبادی و ناصری، 1377).
سازگاری عبارت است از پیشرفت در ادراک خودمان و دیگران، رفتارها، افکار و احساساتی که برای رشد مناسب لازم است و موجب میشود روشهای سازگاری مورد نیاز برای تغییرات محیطی بروز کند (پمپ، 1990؛ شهسواری، 1382).
سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموماً بر محور همین سازگاری دور میزند. هر انسانی، هوشیارانه یا ناهشیارانه میکوشد نیازهای متنوع و متغیر و گاه متعارض خود را در محیطی که در آن زندگی میکند، برآورده سازد. این نیازهای فطری[5] و اکتسابی به مثابه نیرویی پر فشار آدمی را بر میانگیزانند و در جهت تأمین نیازها و بازیابی تعادل و آرامش بر هم خورده به حرکت در میآورند (والیپور، 1360).
انسان در بسیاری از شئون زندگی اجتماعی خود با سایر افراد جامعه در یک رابطه فعل و انفعال مداوم قرار دارد. او باید برای ادامه حیات و تأمین نیازهای خود به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران برای رسیدن به هدفهای مشترک تشریک مساعی کند. در چنین شرایط و در رابطه با سایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید به نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد و به همین دلیل است که مشکلات و موانع سازگاری آدمی از حیات اجتماعی او مایه میگیرد. در این بازی سازگاری و رفع نیاز و تحقق خواستها، انسان خود را در شرایطی میبیند که محشون از مقررات، محدودیتها، امر و نهیها، معیار و آداب و رسوم اجتماعی است و باید خود را با این شرایط تطبیق دهد (والیپور، 1360).
[1] .Social Adjustment
[2] Lazarus
[3] Hergnan . &Elson
[4] Doland.M
[5] .Innate
منابع
الف) منابع فارسی
ب) منابع لاتین
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 158 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 44 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره سازگاری اجتماعی
خصوصیات محصول:
فرمت : doc
تعداد صفحات : 44
بخشی از متن :
سازگاری اجتماعی[1]
تعریف سازگاری
واژه «سازگاری» در لغت نامه دهخدا به معنای موافقت در کار، حسن سلوک، و... به کار رفته است. مفهوم سازگاری از واژه انطباق در زیست شناسی گرفته شده که یکی از پایههای نظریه تکامل داروین(1895)، است و به ساختارهای بیولوژیکی و فرایندهایی که زنده ماندن انواع را تسهیل می کند، اشاره دارد. در این مفهوم سازگاری به انسان محدود نمیشود و حیوانات و نباتات را نیز در بر می گیرد. روان شناسان مفهوم بیولوژیکی انطباق را از نظریه داروین اقتباس کرده و آن را به جهت تاکید بر تلاشهای فرد برای پیش رفتن و زنده ماندن در محیطهای اجتماعی و فیزیکی خود، به مفهوم سازگاری تغییر داده اند (لازاروس[2]، 1976 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).
سازگاری یک ساختار فیزیولوژیکی یا کالبد شناختی، یک فرایند زیست شناختی، یا یک الگوی رفتاری است که در طول تاریخ به بقا و تولید مثل کمک کرده است. سازگاری از راه انتخاب طبیعی به وجود میآید و باید قابل انتقال از راه توارث باشد (هرگنان و السون[3]، 1934).
سازگاری در قاموس روان شناسی عبارت است از رابطه ای که هرارگانیسم با توجه به محیطش، با محیط برقرار می کند. این اصطلاح معمولا به سازگاری روان شناختی یا اجتماعی اشاره دارد و با اشاره به معنای ضمنی مثبت آن، یعنی فرد خوب سازگاری یافته. این اصطلاح وقتی به کار گرفته میشود که فرد در یک فرایند مستمر و پر مایه برای ابراز استعدادهای خود و واکنش نسبت به محیط و در عین حال در جهت تغییر آن به گونه ای مؤثر و سالم، درگیر است. از طرفی این واژه به یک حالت تعادل کامل بین ارگانیسم و محیط اشاره دارد؛ حالتی که در آن نیازها ارضا شده اند و عملکردهای ارگانیسمی به آسانی تحقق می یابند. از این واژه یک اشاره ضمنی ظریف و منفی نیز استنباط میشود، این معنی، هم پوشی معنایی را با تعبیر هم رنگ شدن، انعکاس می دهد ؛ به این معنی که فرد از خلاقیت و ابتکار عمل شخصی دست می کشد (هرگنان و السون، 1934).
پیاژه در رابطه با سازگاری موجود زنده با محیط این گونه آورده است: سازگاری کودک در دنیا فقط از ترکیب دو شیوه تعامل جاندار با محیط اطراف که همان جذب و انطباق است صورت می گیرد. هر دوی این اصطلاحات زیستی هستند که سازگاری را تعریف می کنند. جذب شامل دادن پاسخ از قبل فرا گرفته شده است و انطباق تغییر پاسخ است (مک دولاند[4]، 2001 به نقل از قابل نژاد سردرودی، 1391).
به نظر پرلز انسان سه مرحلهی اجتماعی، روانی، جسمانی دارد و در مرحلهی اجتماعی که چندی پس از تولد آغاز می شود به وسیلهی آگاهی و توجه به دیگران به خصوص والدین مشخص می شود و انسان باید این3 مرحله را پشت سر بگذارد و به بودن برسد. در این فرایند فرد دربارهی تفاوتها، ارتباطها، تماسها و وجوه تمایزش چیزهایی فرا می گیرد، این فرایند تعامل و یادگیری، سازگاری نامیده می شود (شفیع آبادی و ناصری، 1377).
سازگاری عبارت است از پیشرفت در ادراک خودمان و دیگران، رفتارها، افکار و احساساتی که برای رشد مناسب لازم است و موجب میشود روشهای سازگاری مورد نیاز برای تغییرات محیطی بروز کند (پمپ، 1990؛ شهسواری، 1382).
سازگاری و هماهنگ شدن با خود و با محیط پیرامون خود برای هر موجود زنده یک ضرورت حیاتی است. تلاش روزمره همه آدمیان نیز عموماً بر محور همین سازگاری دور میزند. هر انسانی، هوشیارانه یا ناهشیارانه میکوشد نیازهای متنوع و متغیر و گاه متعارض خود را در محیطی که در آن زندگی میکند، برآورده سازد. این نیازهای فطری[5] و اکتسابی به مثابه نیرویی پر فشار آدمی را بر میانگیزانند و در جهت تأمین نیازها و بازیابی تعادل و آرامش بر هم خورده به حرکت در میآورند (والیپور، 1360).
انسان در بسیاری از شئون زندگی اجتماعی خود با سایر افراد جامعه در یک رابطه فعل و انفعال مداوم قرار دارد. او باید برای ادامه حیات و تأمین نیازهای خود به زندگی گروهی تن در دهد و با دیگران برای رسیدن به هدفهای مشترک تشریک مساعی کند. در چنین شرایط و در رابطه با سایر افراد جامعه است که هر کس ناگزیر باید به نوعی سازگاری رضایت بخش دست یابد و به همین دلیل است که مشکلات و موانع سازگاری آدمی از حیات اجتماعی او مایه میگیرد. در این بازی سازگاری و رفع نیاز و تحقق خواستها، انسان خود را در شرایطی میبیند که محشون از مقررات، محدودیتها، امر و نهیها، معیار و آداب و رسوم اجتماعی است و باید خود را با این شرایط تطبیق دهد (والیپور، 1360).
[1] .Social Adjustment
[2] Lazarus
[3] Hergnan . &Elson
[4] Doland.M
[5] .Innate
منابع
الف) منابع فارسی
ب) منابع لاتین
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 22 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 19 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره فعالیت های فوق برنامه در مدارس
خصوصیات محصول:
فرمت : doc
تعداد صفحات : 19
بخشی از متن :
فعالیت های فوق برنامه
تعریف فعالیت های فوق برنامه
با بررسی منابع مختلف مشخص می شود صاحب نظران دیدگاه های مختلفی را درباره مفهوم فعالیت های فوق برنامه ارائه نموده اند. چنانچه از منظر ارتباط با برنامه درسی مورد مطالعه قرار گیرد یکی از شاخه های آن به شمار می آید. برنامه درسی در یک دیدگاه به سه دسته دروس اجباری، اختیاری و فعالیت های فوق برنامه، تقسیم می شود. در توصیف دسته سوم بیان شده، فعالیت های دانش آموزان یا فوق برنامه امروزه تحت عنوان دوره آموزشی سوم مطرح می شود. دوره آموزش سوم تازه ترین دوره ای است که برای شرح گستره وسیعی از تفاوت مدرسه و میزان تعهد و قبول مسئولیت آنها در قبال سیستم ها، باشگاه ها و سازمان ها به کار می رود( بیونت و کلس، 1989).
فعالیت های فوق برنامه چون در مقابل فعالیت های تربیتی برنامه ریزی شده یا رسمی قرار دارد جزئی از فعالیت های غیررسمی است و معروف ترین اصطلاحات آن عبارت از: فعالیت های فوق برنامه ای، خارج از کلاس، غیررسمی، کمک برنامه و ... است(شعاری نژاد، 1382). با توجه به اینکه تربیت دارای دو بعد، رسمی و غیر رسمی می باشد، تربیت غیر رسمی بعد از تربیت رسمی شامل مجموعه آموخته ها و یادگیری ها می باشد که در چارچوب کتاب های مدارس تشکیل نمی گردد بلکه در کنار آنها بوده و نقش مکمل آنها را دارند( ملکی، 1385).
گوردون و بریجلال به نقل از احمدی و همکاران(1383) معتقدند فعالیت های فوق برنامه آن دسته از تجارب آموزشی هستند که جزء برنامه های رسمی نبوده و ماهیت رقابتی با آن دارند. آنها در تعریف این نوع آموزش و پرورش می نویسند:« ما این نوع آموزش و پرورش را به مثابه یادگیری رسمی و غیررسمی، توسعه و تقویت فرصت های یادگیری دانش آموزان در خارج از مدرسه و فراسوی اوقات رسمی مدرسه می دانیم.»
موریانا[1] و همکاران(2006) معتقدند فعالیت های فوق برنامه فعالیت های تکمیلی است که در مدرسه تحت نظر مدیر اجرا می شود. کلیتین[2](1999) ضمن اشاره به این موضوع فعالیت های فوق برنامه را شامل فعالیت های گروهی در مورد تولید یک روزنامه، نوشتن نمایشنامه، استفاده از رایانه، کاردستی، با مشارکت در گروه های مورد علاقه یا ذی نفع مانند کلوپ ها می داند. کلیتین در عین حال به نقل از اوکانر و مک گوایر[3] که این فعالیت ها نیازمند ایجاد انگیزه و به چالش طلبیدن دانش آموز یا تحریک نیاز آنها نیز هستند.
فضلی خانی و همکاران(1384) معتقدند مجموعه فعالیت هایی سازمان یافته و پیش بینی شده ای است کهبه منظور تثبیت، تعمیق، تعمیق، آشنایی و کارکرد عملی در طول سال تحصیلی برای دانش آموزان در نظر گرفته می شود تا به رشد، تعالی، شکوفایی استعدادها، و مشارکت در برنامه های عملی کمک نماید.
مهرمحمدی(1386) معتقد است برنامه درسی نباید تماما از بالا دیکته شود. برنامه درسی یک بخش تجویزی دارد و یک بخش غیر تجویزی دارد. این فضایی است که در اختیار مدرسه قرار می گیرد تا مطابق با علایق نیازهاو بدون دیکته شدن از مرکز، فعالیت های یادگیری در دستور کار قرار گیرد.« برنامه ها و فعالیت هایی هستند که الزاما وابسته و پیوسته به برنامه درسی تجویزی نبوده و از ساختاری باز و تعیین نایافته برخوردارند.در تعریفی دیگر نیز غیر رسمی بودن این فعالیت ها مورد توجه قرار دارد. « برنامه درسی فوق برنامه، شامل کلیه تجربیات برنامه ریزی شده ای است که از حیطه موضوعات درسی مدرسه خارج است. در نقطه مقابل برنامه درسی قرار می گیرد. اگر چه از لحاظ اداری عمدتا کم اهمیت تر از برنامه درسی است اما در بسیاری از جهات مهم تر و مؤثرتر از آن می باشد( فتحی و اجارگاه، 1388).
[1] Moriana
[2] Colitin
[3] Oconnor & Mcguire
منابع
منابع فارسی:
منابع انگلیسی:
5) Chang, B.G & Solomon, J, (2010), Stereotype threat test Anxiety, and 5)
Specific self-efficacy as predictors of promothion Exam
performance.Group& Organization management. Vol. 35, PP. 77-107.
6) Elizabeth. M, (٢٠٠٦), What Are Extracurricular Activities. www.wisGgeek.org
7) Guest A, (٢٠٠٩), A school level Analysis of Adolescent Extracurricular Activities delinquency and depuration. Journal of youth.
8) Lilian, K.Y,(2012),Astudy of the attitu de,self-efficacy,Effort andadademic achivementstudents towards research mothods andstatistics.Journal. Educational.studies.Vol(1), pp154-183.
9) Lopez, F.G, Lent, R.W, Brown, S.D & Gore, P. A. Jr, (1997), Role of social-cognitiveexpectations in high school students mathematics-related interest and performance. Journal of Counseling Psychology, 44, 44-52
10) Pintrich, P. R & De Groot, E. V, (1990), Motivational and self-regulated learning components of classroom academic performance. Journal of Educational Psychology, 82, 33-40.
11) Yazici, H, Seyis, S & Altun, F, (2011), Emotional intelligence and selfefficacy beliefs as predictors of academicachievement among high school students. Journal social and behavioral sciences,vol(15),pp2319-2323.
12) Yang, H. J, (2004), Factors affecting student burnout and academic achievement in multiple enrolment programs in Taiwan's technical-vocational colleges. International Journal of Educational Development, 24, 283-301.
13) Zimmerman, B.J, (2008), Invertigatingsehf-reglation and motivatiou historical packground method logical developments and furure propects, Journal research american educational, 45, p16
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 1 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 24 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 17 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره خودکارآمدی تحصیلی
خصوصیات محصول:
فرمت : doc
تعداد صفحات : 17
بخشی از متن :
خودکارآمدی
خودکارآمدی به درجه ای از احساس تسلط فرد در مورد توانایی هایی برای انجام فعالیت های خاص می باشد و به اعتماد و اطمینان فرد نسبت به توانایی هایش در انجام رفتار خواسته شده از وی تأکید دارد( والترز[1]، 2004).
بندورا( 2006) خودکارآمدی را چنین تعریف می کند باور فرد در مورد توانایی مقابله او در به موقعیت خاص است و الگوهای فکری، رفتاری و هیجانی را در سطوح مختلف تجربه انسانی تحت تاثیر قرار می دهد و تعیین کننده این است که آیا رفتاری شروع خواهد شد یا خیر و اگر شروع شد فرد چقدر تلاش برای انجام آن خواهد داشت و در رویارویی با مشکل استقامت از خود نشان خواهد دارد.
به علاوه خودکارآمدی عبارت است از ارزشیابی هر فرد از توانایی ها و صلاحیت هایش برای رسیدن به اهداف و یا غلبه بر موانع، به عبارت دیگر انتظارات خودکارآمدی به باورهای مربوط به توانایی های ما برای انجام موفقیت آمیز یک رفتار اطلاق می شود( بود[2] و همکارن، 2006).
بندورا بیان می کند که سطح انگیزش، وضعیت های احساسی و اقدامات افراد بیشتر بر آنچه اعتقاد دارند مبتنی است تا آنچه که واقعا درست است. افراد تمایل دارند وظایف و فعالیت هاییی را انتخاب کنند که احساس می کنند در انجام آن ها شایسته هستند و اعتماد به نفس دارند و از بقیه آن ها اجتناب می کنند. بنابراین، هر چه خودکارآمدی بیشتر باشد، تلاش، پایداری و برگشت پذیری بیشتر خواهد بود( خجسته مهر و همکاران، 1391).
خودکارآمدی مجموعه متفاوتی از باورهای مربوط به حیطه های مختلف عملکرد است که شامل خودنظم دهی فرایند شناختی، انگیزشی، حالت های هیجانی و فیزیولوژیک است. خودکارآمدی مربوط به دستیابی به هدف، بهتر از کارآمدی مربوط به یک عملکرد خاص، عملکرد را پیش بینی می کند. کارآمدی مربوط به خودنظم دهی نیز یک عامل مهم در باور خودکارآمدی مربوط به دستیابی به هدف است. باور خودکارآمدی مربوط به یک مهارت ممکن است بالا باشد، اما هنگام استفاده در موقعیت های تنیدگی زا ضعیف می شود.خودکارآمدی هم چنین با هماهنگ ساختن مهارت های مختلف ارتباط دارد. از آنجا کل چیزی بیش از مجموع اجزای آن است، باورهای خودکارآمدی به جای این که مجموعه ی بی ربطی از خوباورهای خاص بالا باشند، حاصل تجارب و افکار بارآور هستند( بندورا، 1997).
تاریخچه خودکارآمدی
درباره تاریخچه خودکارآمدی می توان گفت یکی از جنبه های نظریه شناخت اجتماعی آلفرد بندورا است، نظریه شناختی- اجتماعی از دیدگاه کارگزارانه سرچشمه گرفته است که در آن رفتار فرد به صورت هدفمند و پیش بینی پذیر تلقی می شود، و این دیگاه در ابتدا به نظریه یاگیری اجتماعی معرف بود و این نظریه بر خواستگاه اجتماعی رفتار و اهمیت فرایندهای شناختی در تمام ابعاد زندگی انسان، انگیزش، هیجان و عمل تاکید می کند و این نظریه از قویت فاصله گرفته بر اهمیت فرایندهای شناختی تاکید می کند، در این دیگاه افراد نه به وسیله نیروهای درونی برانگیخته می شوند نه به وسیله نیروهای بیرونی به طور خودکار کنترل می شوند و عملکرد انسان در چهارچوب یک مدل تقابلی سه جانبه تبیین می شود که در آن رفتار شخص و محیط یکی از این برای رسیدن به انواع عملکرد تعیین شده است( پروین و جان، 1386).
براساس این دیدگاه افراد دارای باورهای خودکارآمدی هستند که به عنوان یک الگوی کاری[3] به وسیله آنها می توانند، روی احساس ها و اعمال خودمهارداشته باشند و چگونگی رفتار افراد به وسیله این باورها قابل پیش بینی است. باورهای خودکارآمدی، بنیان کارگزاری آدمی را تشکیل می دهند و یک منبع کلیدی در تحول، سازش یافتگی و تغییر شخصی است؛ و منظور از آن داوری و قضاوت های فاعلی[4] شخص، درباره قابلیت ها[5] و توانایی هایش برای سازماندهی و اجرای دورهای عمل موردنیاز برای مدیریت موقعیت های پیشایندی موثر بر زندگی شان می باشد و بر این افراد چگونه فکر می کنند خودازنده سازی[6] یا خود تحقیر گری[7] در رویارویی با مشکلات چگونه برانگیخته شده، و پشتکار نشان می دهند( بندورا، 2006).
مفهوم خودکارآمدی بندورا در زمینه های بسیاری از جمله در مسائل آموزشی و تحصیلی به کار گرفته شده و پژوهش های زیادی در مورد آن صورت گرفته است. باورهای خودکارآمدی بر رفتار، افکار و انگیزه فراگیران در حین انجام تکالیف تاثیر دارد. دانش آموزانی که اطمینان ندارند که در کامل کردن یک تکلیف شایستگی دارند و آنهایی که معتقدند تمرین و تلاش به موفقیت منتهی نمی شود اغلب مضطرب شده و احساس عدم شایستگی می کنند و بر عکس دانش آموزانی که به شایستگی خود ایمان دارند می توانند بر روی راهبردهای حل مسئله تمرکز داشته باشند( اسلاوین[8]، 2003؛ ترجمه سید محمدی، 1389). مفهوم خودکارآمدی بیان می کند که فرایندهای شناختی و تحلیلی متفاوت و مطالعات بین فرهنگی نشان داده اند که خودکارآمدی بالا به صورت مثبتی مرتبط با عزت نفس بالاتر، اهداف بالاتر، افزایش انگیزه و بهبود عملکرد می شود. در حالی که خودکارآمدی پایین با اضطراب، افسردگی و عملکرد پایین مرتبط است( شفیعی و معتمدی، 1390).
خودکارآمدی تحصیلی
باورهای خودکارآمدی تحصیلی بیانگر اطمینان فرد به توانایی خود در انجام موفقیت آمیز تکالیف تحصیلی، در یک تراز مشخص، می باشد( بانگ[9]، 2004). در برخی از ابزارهای اندازه گیری این مفهوم، خودکارآمدی تحصیلی را در یک درس خاص یا محتوای درسی ویژه را اندازه گیری می کنند.براین اساس، طبق دیدگاه برخی از محققان، خودکارآمدی تحصیلی بیانگر اطمینان فرد به توانایی خود را اندازه گیری می کنند( زیمرمن ، 2008) و مقیاس های خودکارآمدی هندسه وجبر پیشرفته( لوپز، لنت، براون و گاری، 1997) جزو آن دسته از مقیاس هایی هستند که دانش وابسته به محتوای یک درس خاص را اندازه گیری می کند.
گروه دیگر مقیاس ها، براساس رابطه با یک درس با قلمرو محتوایی خاص تعریف می شوند. در پاسخ به این مقیاس ها از مشارکت کنندگان تقاضا می شود که اطمینان به توانایی خود را در دستیابی به یک نمره ی خاص در یک کلاس درسی، مشخص کنند. برای مثال مان، بیکر و جفریس(1995) و لنت، براون و لارکین(1987)، به منظور مطالعه ی نقش باورهای خودکارآمدی در قلمروهای موضوعی علوم و مهندسی، دو مقیاس خودکارآمدی تحصیلی متفاوت را گسترش دادند. در این رابطه، لنت و همکاران(1987) با استفاده از یک مقیاس خودکارآمدی مطالبات تحصیلی، اطمینان یادگیرندگان به توانایی خود را در انجام موفقیت آمیز مطالبات تحصیلی و وطایف شغلی بررسی کردند.
در سطح دیگری از تخصیص، محققان به منظور مطالعه باورهای خودکارآمدی تحصیلی، ابزارهایی را گسترش دادند که باورهای خودکارآمدی تحصیلی یادگیرندگان را بر اساس رفتارهای تحصیلی عمومی تر اندازه گیری می کنند. برای مثال، پنتریچ و دی کرات(1990) در گسترش پرسشنامه ی یادگیری و راهبردهای انگیزشی، بخشی را به باورهای خودکارآمدی تحصیلی اختصاص دادند.در این مقیاس یادگیرندگان به توانایی خود در انجام موفقیت آمیز تکالیف درسی و دستیابی به نمرات بالا، اندازه گیری می شوند(زینلی پور، زارعی و زندی نیا، 1388).
ابعاد خودکارآمدی
باورهای خودکارآمدی از لحاظ سطح، عمومیت داشتن و شدت با هم تفاوت دارند.
سطح؛ باورهای خودکارآمدی از لحاظ سطح متفاوت هستند که می تواند به دشواری تکلیف خاص اشاره داشته باشد. در ماهیت چالش هایی که در برابر کارآمدی شخصی قرار دارد بر اساس سطح هوش، کوشش، دقت، احساس تهدید و خودنظم دهی کسب شده متفاوت قضاوت می شود. افراد در مواجه شدن با فعالیت ها و تکالیف خیلی ساده، احساس خودکارآمدی کاذب می کنند و در مواجه با تکالیف خیلی دشوار احساس عدم کارایی خواهد کرد براساس خودنظم دهی، مسئله این نیست که آیا می تواند خود را ملزم کند که آن ها را در مواجه با شرایط دلسرد کننده متفاوت، به صورت منظم دائم انجام دهد.
عمومیت یا تعمیم پذیری؛ اشاره به قابلیت انتقال احساس کارآمدی از فعالیت و تکلیفی به فعالیت دیگر دارد. براساس درجه شباهت فعالیت ها، شرایط رفتاری، شناختی و عاطفی که در آن ها توانایی ها بروز می کند و خصوصیات کیفی موقعیت ها یعنی بروز خودکارآمدی آن هایی اساسی تر از همه هستند که افراد بر مبنای آن ها زندگی خود را شکل می دهند.
شدت و قدرت؛ یکی دیگر از ابعاد خودکارآمدی بعد قدرت و شدت است، اشاره دارد به قضاوت خودکارآمدی به اطمینان از توانایی انجام تکلیفی خاص، باورهای خودکارآمدی شدت وضعف دارد. افرادی که اعتقاد بالای به خودکارآمدی خود دارند در برابر مشکلات و موانع کارآمدی خودشان را حفظ می کنند در نتیجه باورهای قوی تر باعث احساس قوی تر خودکارآمدی شخص، پشتکار بیشتر و بالا رفتن احتمال انجام موفقیت آمیز فعالیت انتخاب شده می شود( بندورا، 2006).
مراحل خودکارآمدی در گستره زندگی
دوره های متفاوت زندگی اقتضائات گوناگونی را برای کارکرد موفق و شایستگی ایجاب می نماید. تغییرات هنجاری متناسب با رشد، شایستگی های متفاوتی را می طلبد. در هر دوره ای از زندگی، افراد اساسا از نطر چگونگی کارآمدی در ادامه زندگی متفاوت هستند.
کودکی :
احساس کارایی به تدریج رشد می کند کودکان زمانی که یاد می گیرند اعمالشان اثراتی بر محیط اجتماعی و فیزیکی خود دارند، احساس خودکارآمدی را آغاز می کنند، و آن ها از پیامد توانایی های خود؛ مهارت اجتماعی و شایستگی کلامی آگاه می شوند و از این توانایی ها برای تاثیر گذاشتن بر محیط، عمدتا از طریق تاثیراتشان بر والدین، عمل می کنند. والدین به صورت ایده ال، به فعالیت ها و تلاش های فرزندان در حال رشد برای ارتباط برقرار کردن پاسخ می دهند و محیط فیزیکی غنی را فراهم می آورد که اجازه رشد و اکتشاف را به کودک می دهند. رفتارهای والدین باعث احساس کارایی زیاد در کودکان می شود که در مورد پسرها و دخترها متفاوت می باشد( شولتز[10]، 1390).
[1] Valtarz
[2] Boud
[3] gcntic perspective
[4]subjective judgments
[5] capabilitics
[6] self- enhancing
[7] self- deabilitating
[8] Slavin
[9] Yang
[10] Schultz