دسته بندی | معماری |
بازدید ها | 74 |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 16714 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 112 |
فهرست مطالب کارخانه خودرو
عنوان صفحه
فصل اول(کلیات تحقیق)
فصل دوم(مبانی نضری معماری)
فصل سوم(برسی نمونه ها)
فصل چهارم(ضوابط واستانداردها)
فصل پنجم(اقـلیـم)
فصل ششم(تحلیل سایت وروند تحقیق)
فصل هفتم(نتیجه گیری-گذینه های طراحی)
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 30 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 69 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
مبانی نظری وپیشنه اعتیاد(فصل دوم پایان نامه)
بخشی از متن: اعتیاد کلمه ای است عربی از ریشه عاد و به معنای چیزی را به عادت پذیرفتن و به چیزی و خوگرفتن (باوی، 1388). در چند دهه اول قرن بیستم، واژه اعتیاد به مواد شیمیایی به حالتی خاص اطلاق می شد که در اثر مصرف مواد به وجود می آمد. در سال 1931 میلادی واژه های عادت دارویی و اعتیاد دارویی به وسیله تاتوم و سیورز به عنوان واژه های جایگزین برای اعتیاد مطرح شد(گلپرور و همکاران، 1382). تعریفی که تاتوم و سیورز از فرد معتاد و اعتیاد دارویی نمودند، عبارتند بود از:«معتاد فردی است که ماده شیمیایی خاصی را مصرف نموه و بدان وابستگی بدنی یا جسمی پیدا کند» در سال 1964 میلادی، سازمان بهداشت جهانی به این نتیجه رسید که اصطلاح اعتیاد، دیگر جنبه علمی ندارد و وابستگی دارویی را به جای آن توصیه نمود(، گلپرور و همکاران، 1382؛ باوی، 1388). از نظر سازمان بهداشت جهانی وابستگی به مواد نشانگانی است که با یک الگوی رفتاری خاص آشکار می شود. با مصرف برخی ا داروها مانند، داروهای روان گردان، الگویی از رفتارهای ویژه بر رفتارهایی که قبلا ارزش بیشتری داشته اند، ارجحیت می یابند. نشانگان مورد نظر به معنی وابستگی مطلق نیست. بلکه پدیده کیفی است که به درجات مختلف، متجلی می شود(باوی، 1388).
2-1-1 انواع وابستگی به مواد: وابستگی به مواد به دو صورت، وابستگی جسمی و وابستگی روانی می باشد: وابستگی جسمی: به دو شکل صورت می پذیرد: الف) تحمل: عبارت است از نیاز به مقادیر فزاینده ای از مواد، برای رسیدن به حالت مسمومیت (یا آثار مطلوب) و یا کاهش بارز اثر مواد، با مصرف مداوم مقدار ثابتی از آن. ب) علایم ترک: تغییر رفتاری ناسازگارانه، توام با علائم فیزیولوژیکی و شناختی است که بر اثر کاهش ماده مورد نظر در خون یا بافت های کسی که قبلا مقدار زیادی از آن را برای مدت طولانی مصرف کرده است، دیده می شود. پس از بروز نشانه های ناخوشایند ترک مصرف، شخص ممکن است برای اجتناب یا رهایی از نشانه ها دوباره به مصرف دارو روی می آورد(باوی، 1388). وابستگی روانی: بعضی از افراد همراه با وابستگی جسمانی، الگویی از مصرف اجباری را نشان می دهند و برخی دیگر، بدون علائم وابستگی جسمانی، علائم وابستگی روانی (اشتیاق و ولع مصرف) را نشان می دهند. که در این صورت احتمال دارد که شخص: الف) برای قطع ماده یا کنترل آن به طور مداوم تمایل نشان دهند. ب)شخص ممکن است برای تهیه ماده مورد نظر، مصرف آن یا رهایی از عوارض آن، وقت زیادی را صرف می کند. ج) در برخی از موارد وابستگی به مواد، همه فعالیت های روزمره شخص بر ماده مورد نظر متمرکز شده و احتمال دارد، فعالیت های مهم اجتماعی، شغلی و تفریحی وی به دلیل مصرف مواد به شدت مختل شده یا کاهش یابد(باوی، 1388).
2-1-2 اختلالات مرتبط با مواد بر طبق DSM-5 اختلالات مرتبط با مواد 10 طبقه مجزای داروها را در بر می گیرند: الکل؛ کافئین؛حشیش؛ مواد توهم زا؛ مواد استنشاقی؛ مواد شبه افیونی؛ داورهای آرامبخش، خواب آور، و ضد اضطراب؛ مواد محرک؛ توتون؛ و مواد دیگر(یا نامشخص). این طبقه کاملا مجزا هستند. تمام داروهایی که بیش از حد مصرف شوند از نظر فعال سازی مستقیم سیستم پاداش مغز مشترک هستند، که در تقویت رفتارها و تولید خاطرات مشارکت دارند. آنها به قدری سیستم پاداش را فعال می کنند که از فعالیت های عادی غفلت می شود. داروهایی که سوئ مصرف می شوند به جای اینکه از طریق رفتارهای انطباقی به فعال سازی سیستم پاداش دست یابند، مستقیما گذرگاه های پاداش را فعال می کنند. مکانیزم های دارویی که هر طبقه از داروها به وسیله آنها پاداش را تولید می کنند متفاوت هستند، اما داروهایی که معمولا این سیستم را فعال کرده و احساسات لذت ایجاد می کنند، اغلب نشه آور نامیده می شوند. به علاوه، افرادی که خویشتن داری کمی دارند برای مبتلا شدن به اختلالات مصرف مواد خیلی مستعد باشند، بدین معنی که منشا اختلالات مصرف مواد در برخی افراد را مدت ها قبل از شروع عملی مصرف مواد، می توان در رفتارها پیدا کرد(انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393). اختلالات مرتبط با مواد به دو گروه تقسیم شده اند: اختلالات مصرف مواد و اختلالات ناشی از مواد. اختلالات زیر را می توان با عنوان ناشی از مواد طبقه بندی کرد: مسمومیت، ترک، و اختلالات روانی دیگر ناشی از مواد / دارو (اختلالات روان پریشی، دوقطبی و اختلال مربوط، اختلالات افسردگی، اختلالات اضطرابی، وسواس فکری-عملی و اختلال مربوط، اختلال خواب، کژکاری جنسی، دلیریوم، و اختلالات عصبی-شناختی) (انجمن روانپزشکی آمریکا، 2013؛ ترجمه سید محمدی، 1393).
منابع فارسی:
احمدی ابهری، سید علی. (1375). هیپنوتیزم درمانی اختلالات نوروتیک. تازه های روان درمانی، شماره 5: 17-7.
انجمن روانپزشکی آمریکا . (2013). راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-5). ترجمه یحیی سید محمدی (1393). تهران: نشر روان.
اوتمر، اکهارت و اوتمر، زیگلینده. (1933). اصول مصاحبه بالینی بر مبنای DSM.IV. IR. ترجمه مهدی نصر اصفهانی (1393). تهران: نشر فردا.
آبکوتی، رضا. (1388). اسرار خواب و هیپنوتیزم. چاپ اول، مشهد: آوای رعنا.
باوی، ساسان. (1388). اعتیاد (انواع مواد، سبب شناسی، پیشگیری، درمان).جلد اول، چاپ اول،اهواز: دانشگاه آزاد اسلامی.
پارسا نیا، زینب؛ فیروزه، مهری؛ تک فلاح، لیلا؛ محمدی سمنانی، سعید؛ جهان، الهه؛ و امامی، عاطفه. (1391). بررسی اختلالات شخصیت در افراد دارای اختلال سوء مصرف مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد. مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، دوره 22، شماره 2: 156-152.
تاد، جودیت و بوهارت، ارتور سی. (بی تا). اصول روان شناسی بالینی و مشاوره. ترجمه مهرداد فیروز بخت (1392).چاپ پنجم. تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا.
ترقی جاه، صدیقه و نجفی، محمود. (1387). بررسی رابطه آسیب پذیری در برابر مصرف مواد و در معرض خطر خود کشی بودن با سلامت روانی و میزان بهره گیری از اعتقادات مذهبی. چهارمین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان، دانشگاه شیراز.
تکتم، کاظمینی؛ قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی؛ مدرس غروی، مرتضی و اسماعیلی زاده، مسعود. (1390). اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری در کاهش خشم و پرخاشگری رانندگی. مجله روان شناسی بالینی، سال سوم، شماره 2 (پیاپی 10):11-1.
جابر قادری، نسرین؛ علیلیی زند، شهین و دولت آبادی، شیوا. (1380). مقایسه دو روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپروری (EMDR) و آموزش ایمن سازی در برابر استرس(SIT) در بهبود علائم آسیب دیدگی روانی کودکان آزاردیده جنسی. تازه های علوم شناختی، سال 3، شماره4: 26-16.
حبیب زاده، علی. (1380). هنجار یابی آزمون و بررسی سلامت روانی دانش آموزان 15 تا 18 ساله شهرستان قم در سال تحصیلی 80- 79. طرح پژوهشی شورای تحقیقات سازمان آموزش و پرورش استان قم.
حیدری پهلویان، احمد؛ امیرزرگر، محمد علی ؛ فرهادی نسب، عبداله؛ محجوب، حسین. (1382). بررسی مقایسه ای ویژگی های شخصیتی معتادان به مواد مخدر با افراد غیر معتاد ساکن همدان. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی همدان. سال دهم، شماره 2: 62-55
دارابی، جعفر. (1380). هیپنوتیزم در روان درمانی. چاپ اول، تهران: پیدایش.
دباغی، پرویز؛ اصغر نژاد فرید، علی اصغر؛ عاطف وحید، محمدکاظم؛ و بوالهری، جعفر(1387). اثربخشی پیشگیری از عود بر پایه ذهن آگاهی در درمان وابستگی به مواد افیونی و سلامت روانی. فصلنامة اعتیاد پژوهشی ، 2(7): 29-44.
رنجبری پور، طاهره؛ هاشمیان، کیانوش؛ احدی، حسن؛ رضابخش، حسین؛ و فرخی، نور علی. (1393). اثر بخشی شیوه درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد بر روی کم خوابی نوع اول شب. مطالعات روانشناسی بالینی، شماره پانزدهم، سال چهارم:139-127.
زمستانی یامچی، مهدی؛ سهرابی، فرامرز؛ و برجعلی، احمد. (1390). تاثیر مداخلات روان درمانی حمایتی گروهی به شیوه IPT در کاهش علائم افسردگی بیماران مرد مبتلا به اعتیاد. فرهنگ مشاوره و روان درمانی، سال دوم، شماره 8: 30-17.
سادوک، بنیامین جیمز و سادوک، ویرجینیا الکوت. (1933). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری/روانپزشکی بالینی. ترجمه فرزین رضاعی (1391).جلد اول، ویرایش دهم، تهران: ارجمند.
سادوک، بنیامین جیمز و سادوک، ویرجینیا الکوت. (1938). خلاصه روانپزشکی: علوم رفتاری/روانپزشکی بالینی. ترجمه نصرت اله پور افکاری (1390).جلد اول، ویرایش دهم، تهران: شهر آب.
ساراسون، ایروین جی و ساراسون، باربارا آر. (1987). روان شناسی مرضی. مترجمان، بهمن نجاریان، محمد علی اصغری مقدم و محسن دهقانی (1383). جلد دوم، تهران: رشد.
ساریچلو، محمد ابراهیم. (1375). بررسی میزان کارآیی روش حساسیت زدایی از طریق حرکات چشمی و پردازش مجدد در درمان اختلال استرس پس از ضربه ناشی از جنگ در بین جانبازان. پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی تهران.
سعیدی، ضحی؛ قربانی، نیما؛ سرافراز، مهدی رضا و شریفیان، محمدحسین.(1392). راﺑﻄﻪی ﺷﻔﻘﺖ ﺧﻮد، ارزش ﺧﻮد و ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻫﻴﺠﺎﻧﺎت ﺧﻮدآﮔﺎه. ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻤﻲ- ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﭘﮋوﻫﺶ در ﺳﻼﻣﺖ رواﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻲ،دوره ﺷﺸﻢ، ﺷﻤﺎره ﺳﻮم، ص 4-3.
سیام، شهره. (1385). بررسی شیوع سوء مصرف مواد اعتیاد آور بین دانشجویان پسر دانشگاه های مختلف رشت. مجله طیب شرق، 8، (4)، 279-285.
شاپیرو، فرانسیس؛ سیلک فارست، مارگوت.(بی تا). حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و پردازش مجدد. مترجمان، کیانوش هاشمیان، هاتف زمانی، محمدرضا عبدلی بیدهندی،(1379). تهران: انتشارات بین الملل شمس.
شکیبایی، فرشته؛ امینی هرندی، علی؛ سموعی، راحله؛ و صالحی، پژمان. (1381). اثربخشی هیپنوتراپی بر کاهش درد سوختگی: کارآزمایی بالینی کنترل شده. پژوهش در علوم پزشکی، سال هفتم، شماره 1: 50-48.
عباس نژاد، محمد؛ نعمت ا.. زاده ماهانی، کاظم؛ و زامیاد، عباس. (1385). کار آمدی حساسیت زدایی حرکت چشم –باز پردازش در کاهش احساسات ناخوشایند ناشی از تجربه زلزله. پژوهش های روان شناختی، دوره 9، شماره 3 و 4: 117-104.
عسگری، صدیقه؛ امینی، فرحناز؛ نادری، غلامعلی و روزبهانی، رضا. (1387). ارتباط اعتیاد به تریاک با عوامل خطر بیماری های قلبی- عروقی. مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی بیرجند، دوره 15، شماره 1: 21-10.
عشایری، حسن؛ هومن، حیدر علی؛ جمالی فیروزآبادی، محمود، وطن خواه، حمید رضا. (1388). اثر بخشی درمان های حساسیت زدایی حرکات چشم و باز پردازش، درمان دارویی و شناخت درمانی در کاهش علائم اضطراب. تحقیقات روان شناسی، شماره 3: 64-51.
عطری فرد، مهدیه. (1383). رابطه بین فعالیت سیستم های مغزی / رفتاری و مستعد بودن به شرم و گناه. پایان نامه کارشناسی ارشد روان شناسی. دانشگاه تربیت مدرس.
فتحی، مهدی و جودی، مرجان.(1391). هیپنوتیزم درمانی در استرس پس از سانحه در رزمندگان. سیمینار علمی- پژوهشی طب و ایثار. مشهد مقدس.
فتحی، مهدی. (1380). آموزش گام به گام هیپنوتیزم برای مبتدیان. مشهد: انتشارت خاطره.
کاظمینی، تکتم؛ قنبری هاشم آبادی، بهرام علی؛ مدرس غرویف مرتضی؛ و اسماعیلی زاده، مسعود. (1390). اثربخشی گروه درمانی شناختی –رفتاری در کاهش خشم و پرخاشگری رانندگی. راهور، سال هشتم، شماره 15: 58-41.
کلمن، ورنان. (بی تا). اعتیاد چیست و معتاد کیست؟، ترجمه: محمدرضا میرفخرایی(1387)، تهران، نشر اوحدی.
گل آبادی، مجید و تابان، حبیب الله. (1384). آیا هیپنوتراپی بر میزان عود وابستگی به مواد افیونی و کاهش علایم ترک موثر است؟ مجله روانپزشکی و روان شناسی بالینی ایران، شماره41، 218-212.
گلپرور، محسن؛ آتش پور، حمید؛ و آقایی، اصغر. (1382). روان شناسی اعتیاد "سبب شناسی و درمان". چاپ اول، اصفهان: مطهری.
گلدن، ویلیام ال؛ داود، ای توماس؛ و فرید برگ، فرد. (بی تا). هیپنوتیزم درمانی. ترجمه محمد نریمانی وجواد شافعی مقدم (1380). چاپ سوم، مشهد: آستان قدس رضوی.
گنجی، مهدی. (1392). اسیب شناسی روانی بر اساس DSM – 5. ترجمه، مهدی گنجی، ویراستار، حمزه گنجی، جلد دوم، چاپ دوم، تهران:انتشارات نشر ساوالان.
لطفی فر، بهنام؛ کرمی، ابوالفضل؛ شریفی در آمدی، پرویز؛ فتحی، مهدی (1392). اثر بخشی هیپنوتراپی در میان اضطراب. پژوهش در پزشکی، دوره 37، شماره 3: 170-164.
محمدطهرانی، حسن؛ فاضلی، مریم و محمدطهرانی، مریم.(1390). اثربخشی حساسیت زدایی حرکت چشم بازپردازش(EMDR ) در کاهش اضطراب. اندیشه و رفتار. دوره ی ششم، شماره 22: 68-61.
مقتدری، شیرین؛ بهرامی، هادی؛ میرزمانی، سید محمود؛ و نامغ، مریم.(1391). تاثیر هیپنوتیزم در درمان افسردگی، اضطراب و اختلال خواب ناشی از وزوز گوش. مجله تحقیقات و علوم پزشکی زاهدان، 13 (3):25-20.
مقدم، محمد بهنام؛ مردای، محمد؛ ضیغمی، رضا؛ جوادی، حمید رضا؛ و علیپور حیدری، محمود. (1392). تاثیر حساسیت زدایی حرکات چشم و چردازش مجدد بر اضطراب بیماران مبتلا به سکته قلبی. روان پرستاری، دوره 1، شماره 1: 9-1.
میلانی فر، بهروز. (1389). بهداشت روانی. چاپ یازدهم. تهران: قومس.
نریمانی، محمد و رجبی، سوران. (1388). مقایسه تاثیر روش حساسیت زدایی توام با حرکات چشم و پردازش مجدد(EMDR) با درمان شناختی-رفتار(CBT) در درمان اختلال استرس. مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، دوره 19، شماره4 :245-236.
نیکمراد، علیرضا؛ سلطانی نژاد، عبداله؛ انیس، جعفر؛ پناهی، هادی؛ کفراشی، سعید؛ براتی، حمید رضا؛ محمدی، خلیل؛ و دوستی، سالار. (1392). مقایسه اثر بخشی روش های درمانی حساسیت زدایی از طریق پردازش مجدد حرکات تعقیبی چشم و روش درمانی شناختی-رفتاری بر کاهش علائم اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان جنگ تحمیلی. مجله طب انتظامی، دوره 2، شماره 4: 248-239.
وزیری، شهرام؛ کاشانی، فرح لطفی؛ آب یار حسینی، سید علی. (1390). کاربرد حساسیت زدایی از طریق چشم و از پردازش مجدد برای درمان اختلال وسواس فکری – عملی. مجله اندیشه و رفتار در روان شناسی بالینی. دوره 5، شماره 20: 15-7.
هالجین، ریچارد و ویتبورن، سوزان کراس. (1948). آسیب شناسی روانی: دیدگاههای بالینی درباره اختلال های روانی براساس DSM-IV-IR. ترجمه یحیی سید محمدی (1392). تهران: روان.
همتی ثابت، اکبر؛ آهنگریان، زهرا؛ احمد پناه، محمد؛ عاشوری، آلاله؛ و حقیقی، محمد. (1391). مقایسه اثر بخشی سه روش دارو درمانی، شناخت درمانی گروهی و حساسیت زدایی از طریق بازپردازش حرکات چشم بر کاهش افسردگی جانبازان. مجله علمی دانشکده پرستاری و مامایی همدان، دوره بیستم، شماره2: 31-22.
یار محمدی واصل، مسیب؛ قائمی، فاطمه؛ و قنادی، فاطمه(). تاثیر رویکرد اجتماع درمان مدار در درمان اعتیاد و اختلال های روانی همراه. فصلنامه مطالعات روان شناسی بالینی، شماره ششم، سال دوم: 39-1.
یزدی مقدم، حمیده و اسماعیل آبادی، علی رضا. (1387). بررسی تاثیر باورها و عوامل اعتقادی بر پیشگیری و درمان اعتیاد. مهندسی فرهنگی، شماره 19 و 20: ص 61-67.
منابع انگلیسی:
Arnold-Reed, D. E & Hulse, G. K.(2005). A comparison of rapid (opioid) detoxification with clonidineassisted detoxification for heroin-dependent persons. J Opioid Manag; 1(1): 17-23.
Averill, P. M. et al. (2002). Assessment of shame and guilt in a psychiatric sample: A comparison of two measures. Personality and Individual Differences, 32, 1365-1376.
Barron, J., Curtis, M. A., Grainger, R. D.(1998). Eye movement desensitization and reprocessing. Journal of the American Psychiatric Nurses Association, 4, 5: 140–144.
Bohme, K., & Voderholzer, U. (2010). Use of EMDR in the treatment of obsessive-Compulsive Disorder: A Case Series. Verhaltens Therapie, 175-181.
Brcker, C. B., Zagfar, C., & Anderson, E.) 2004). A survey of psychologists attitudes and utilization of exposure therapy for PTSD. Begav Res Ther; 42: 277-92.
Brogly, S., Mercier, C., Bruneau, J., Palepu, A., Franco, E. (2003). Towards more effective public health programming for injection drug users: development and evaluation of the injection drug user quality of life scale. Substance Use & Misuse, 38, 965–992.
Connor, L. E., Berry, J. W., Weiss, J., Bush, M., & Sampson, H.(1997). Interpersonal Guilt: The Development of a New Measure Journal of clinical Psychology, 53(1), p. 14-15.
Crum, R. M., Cooper-Patrick, L., & Ford, D. E. (1994). Depressive symptoms among general medical patients: Prevalence and one-year outcome. Psychosomatic Medicine, 56, 109-117.
Crum, R. M., Cooper-Patrick, L., & Ford, D. E. (1994). Dépressive symptoms among general medical patients: Prevalence and one-year outcome. Psychosomatic Medicine, 56, 109-1 1 7.
Daley, D.C., & Marlatt, G.A. (2005). Relapse prevention. In J.H. Lowinson, P. Ruiz, R.B. Millman, & J.G. Langrod (Eds.), Substance Abuse: A Comprehensive Textbook, 4th ed. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins, pp. 772"785.
Davidson, P. R. & Parker, K .C .H .(2001). Eye movement desensitization and reprocessing (EMDR) : A meta- analysis . Journal of Consulting and Clincal Psychology, 69, 305-316.
Davison, G. C., & Neale, J. M. (2001). Abnormal psychology. New York:John Wiley & Sons.
Derogatis L. R., Rickels K., Rock A. F. (1976) The SCL-90 and the MMPI—A step in the validation of a new self-report scale. Br. J. Psychiatry; 128: 280–289.
Derogatis, L. R. (2000). Symptom Checklist-90-Revised. in Handbook of psychiatric measures. American Psychiatric Association: pp.81-84.
Derogatis, L.R., & Cleary, P. A. (1977). Confirmation of the dimensional structure. of the SCL-90: a study in construct validation. J Clin Psycho l;33:981-9.
Ehrmin, J.(2001). Unresolved Feelings of Guilt and Shame in the Maternal Role With Substance-Dependent African American Women, Journal of Nursing scholarship, 33:1. p. 47-52.
Felix, K., Hartman, L. M., & Sobell, M. B. (1984). Treatment of substance abuse by relaxation training: A review of its rationale, efficacy and mechanisms, Addictive Behaviors, 9, 1, , 41–55.
Foa , E. B., Keane, T. M. & Friedman, M. J. (2000). Guidelines for Treatment of PTSD. Journal of Traumatic Stress, 13, 539-588.
Folmer, R. L., Griest, S. E., Meikle, M. B., & Martin, W. H. (1999)Tinnitus severity loudness and depression. Otolaryngol Head Neck Surg; 121(1): 48-51.
Francine, S. (1999). Eye Movement Desensitization and Reprocessing (EMDR) and the Anxiety Disorders: Clinical and Research Implications of an Integrated Psychotherapy Treatment. Journal of Anxiety Disorders 13, 1–2: 35–67.
Gormironorpos , j. m. ( 2003 ). Acompartion of sodium and lacter infusion in the induction of panic attacks. Arch.Gen.psychit , 420 (2).
Gormironorpos , j. m.and al. ( 2003 ). Acompartion of sodium and lacter infusion in the induction of panic attacks. Arch.Gen.psychit , 420 (2).
Gowing, L., Ali, R., & White, J. M. (2010). Opioid antagonists under heavy sedation or anaesthesia for opioid Display withdrawal. Cochrane Database Syst Rev; 25(2):1-8.
Happer, M. (2011). General anxiety disorder. J Clin Psychiatr; 67:58–73.
Hartman, B. J.(1972). The Use of Hypnosis in the Treatment of Drug Addiction. J Natl Med Assoc. 1972; 64(1):35-38.
Ho, M.S.K., & Lee, C.W. (2012). Cognitive behaviour therapy versus eye movement desensitization and reprocessing for post-traumatic disorder – is it all in the homework then? Revue Européenne de Psychologie Appliquée/European Review of Applied Psychology, 62, 4, 253–260.
Holdevici, I. (2014). Relaxation and hypnosis in reducing anxious-depressive symptoms and insomnia among adults, Procedia - Socialand Behaviora, 127: 586 – 590.
Holdevici, I., & Craciun, B. (2013). Hypnosis in the Treatment of Patients with Anxiety Disorders. Procedia - Social and Behavioral Sciences. 78 : 471 – 475.
Huang, P., Kehner, G. B., Cowan, A., Liu-Chen, L. Y. (2001). Comparison of pharmacological activities of buprenorphine and norbuprenorphine: norbuprenorphine is a potent opioid agonist. J Pharmacol Exp Ther; 297(2):688-95.
Jenkinse, S, S. (2009). Informing Therapeutic Treatment and Practice: A Study of Recovery Histories of Non-recidivists. Phd unpublished dissertation. Capella University.
Jongh, A. D(1999). Treatment of Specific Phobias with Eye Movement Desensitization and Reprocessing (EMDR): Protocol, Empirical Status, and Conceptual Issues. Journal of Anxiety Disorders. 13, 1–2: 69–85.
Karami, M., Gohari, A.R. (2012). Effects of Root Extracts of Withania Coagulans on Withdrawal Syndrome in Albino Mice. Pharmaceutical Crops. 2012; 3: 125-128.
Karch, S.(1998). Drug abuse hand book, 1st edition, CRC Press: 521-526.
Kreek, M. J & Vocci, F. J.(2002). History and Current Status of Opioid Maintenance Treatments. J Subst Abuse Treat ; 23(2):93-105.
Kulkani KS, Nianan I.(1997). Inhibition of morphin tolerance and dependency by Withania somnifera in mice. J Ethnopharmacol; 57:213-217.
Laugharne, R.(2012). A role for EMDR (eye movement desensitisation and reprocessing) in the treatment of trauma in patients suffering from a psychosis. European Psychiatry, 27 ,1 : 1
Leshner, A. (1999).principles of drug addiction treatment:a research-based guide. National Institute of health(NIH) publication NO.9.3-33
Lewis, H. B. (1971).Shame and guilt in neurosis. New York: International Universities Press.
Meehan,W., O,connor,L. E., Berry, J, w., Weiss, J., Morrison, A., Acampora, A. (1996). Guilt, shame, and depression in clients in recovery from addiction, Journal of psychoactive drugs. 28(2). P. 1.
Meissner, K., Kohls, N., & Colloca, L.(2011). Introduction to placebo effects in medicine: mechanisms and clinical implications. Phil Trans R Soc B; 366:1783-9.
Miller, M. M., & Fappa, F. (2007). Evaluating Addiction treatment outcomes. Addictive Disorders and their treatment, 6, 101-106.
Miller, P. G., & Miller, W .R. (2009). What should we be aiming for in the treatment of addiction? Addiction, 104, 685–686.
Miller, W. R., Wilbourne, P. L., & Hettema, J. (2003). What works? A summary of alcohol treatment outcome research. In R. K. Hester,&W. R. Miller (Eds.), Handbook of alcoholism treatment approaches: Effective alternatives (3rd ed., pp. 13–63). Boston.
Morales-Manrique, C. C., Valderrama-Zurian, J. C., Castellano-Gomez, M.,Aleixandre- Benavent, R., & Palepu, A. (2007). Cross cultural adaptation of the Injection Drug User Quality Of Life Scale (IDUQOL) in Spanish drug dependent population, with or without injectable consumption: Drug User Quality of Life Scale-Spanish (DUQOL-Spanish). Addictive Behaviors, 32(9), 1913-21
Moshref, S.(2005). The effect of hypnotherapy on migraine headach. Ncurol Rehabil; 11(6):323-330.
Novo, P., Landin-Romero, R., Radua, J., Vicens, V., Fernandez, I., Garcia, F., Pomarol-Clotet, E., McKenna, P., Shapiro, F., & Amann, B. L. (2014). Eye movement desensitization and reprocessing therapy in subsyndromal bipolar patients with a history of traumatic events: A randomized, controlled pilot-study. Psychiatry Research, 219, 1, 30: 122–128.
Panel, l. (2007). A therapist’s guise it EMDR‚ tools and techniques for success full treatment. Newyork: Norton; 2007.
Polatajko H.(2001). The evolution of our occupational perspective: The journey from diversion through therapeutic use to enablement. Can J Occup Ther; 68(4):203-207.
prochaska , j. o.& Nor cross I. C. (2003).systems of psychotherapy: A trans theoretical analysis ( 3-eod) (3-ed). parcific Grove , CA: Brooks / cole.
prochaska , j. o.& Nor cross I. C. (2003).systems of psychotherapy: A trans theore – tical analysis ( 3-eod) (3-ed). parcific Grove , CA: Brooks / cole.
Rachman, S., & Maser J.(2007). Panic: psychological perspectives. Lawrence Erlbaum: Hill sdale.
Ramassamy, C. h., Clostre, F., Christen, Y., Costentin, J.(1990). Privention by a Ginkgo biloba extract of the dopaminergic neurotoxicity of MPTP. J Pharm Pharmacol; 42:758-789.
Renfrey, G., & Spates, C. R. (1994). Eye movement desensitization: a partial dismantling study. J Behav Ther Exp Psychiatry; 25: 231-9.
Roberston, D. (2007). A Brief introduction hypnotherapy cognitive- bhavioural hypnotherapy.:1-4.
Roozen, H.G., Waart, R.D., Windt, D., Brink, W., Yong, C.A & Kerkbof, A. F. (2006). A systematic review of the effectiveness of naltrexone in the maintenance treatment of opioid and alcohol dependence, European Neuropsychopharmacology, 16, 311-323.
Scherbauma, N., Kluwiga, J., Speckaa, M., Krauseb, D., Mergeta, B., Finkbeinera, T.,& Gastparb, M.,(2005).” Group Psychotherapy for Opiate Addicts in Methadone Maintenance Treatment – A Controlled Trial”. European Addiction Research.;11: 163–171.
Schneider, G., Nabavi, D., & Heuft, G. (2005). Eye movement desensitization and reprocessing in the treatment of posttraumatic stress disorder in a patient with comorbid epilepsy. Epilepsy & Behavior . 7, 4: 715–718.
Schnoll, S. H & Weaver, M. F. (2003). Addiction and pain. Am J Addict; 12:527-535.
Shapiro , F. ( 1999). Eye movement desensitization and reprocessing: basic principle , protocols , and procedures. New york: Guilford press.
Shapiro , F. (2001). Eye Movement desensitization and reprocessing: Basic principles, Protocols and Procedures. New York: Gilford Press .
Shapiro F.(2003). Eye movement desensitization and reprocessing. Second Edition: Basic principlesprotocols, and procedures. New York: The Guilford Press; P. 427.
Shapiro, F. (2002). EMDR as an Integrative psychotherapy approach: Experts of divers orientations explore the paradigm prism . Washington DC: APA Books .
Shapiro, F. (2002). Eye Movement Desensitization and Reprocessing, Encyclopedia of Psychotherapy: 777–785.
Shapiro, F., & Laliotis, D. (2010). EMDR and the adaptive information processing model: Integrative Treatment and case conceptualization. Clinical Social Work Journal, 1-10-10.
Smith, W. H. (1990).Hypnosis in the treatment of anxiety. Bulletin of the Menninger Clinic, 54: 209-216.
Tangeney, J. P. & Dearing, R. L. (2002). Shame and guilt. New York & London: The Guilford Press.
Tangeney, J. P. & Dearing, R. L. (2002). Shame and guilt. New York & London: The Guilford Press.
Tangeney, J. P., Dearing, R. L., Wagner, P. E., & Gramazow, R. (2000). The Test of Self-Conscious Affect-3 (TOSCA-3). George Mason University, Fairfax, VA.
Tarquinio, C., Schmitt, A., & Tarquinio, P. (2012). Violences conjugales et psychothérapie Eye Movement Desensitization Reprocessing (EMDR) : études de cas. L'Évolution Psychiatrique, 77, 1 : 97–108.
Valbd, A., & Eide, T. (1996). Smoking cessation in pregnancy: the effect of hypnosis in a randomized study, Addictive Behaviors. 21,. I: 29-35.
Van der Kolk, B. A.,and et all (2007). A randomized clinical trial of eye movement desensitizationand reprocessing (EMDR), fluoxetine, and pillplacebo in the treatment of posttraumatic stress disorder.262,69, 1-9.
Wasserman, D. A., Sorensen, J. L., Delucchi, K. L., Masson, C. L., & Hall, S. M. (2006). Psychometric evaluation of the Quality of Life Interview, Brief Version, in injection drug users. Psychol. Addict. Behav, 20, 316–321.
Whooley, M. A., & Simon, G. E. (2000). Managing depression in medical outpatients. The New England Journal of Medicine, 343, 1942-1950.
Woine, S. L., et al. (2003) Validation of the TOSCA to measure shame and guilt. Personality and Individual Differences, 35, 313-326.
دسته بندی | جزوات درسی |
بازدید ها | 44 |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 3878 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 101 |
فهرست:
مقدمه
قسمت اول
معرفی آسانسور
قسمت دوم
کابین
قسمت سوم
سیم بگسل
طراحی پولی
طراحی فنرمیان کابل وکابین
قسمت چهارم
محاسبه توان گیربکس
انتخاب موتور
طراحی حلزون چرخ حلزون
طراحی شفت حلزون
طراحی خار حلزون
طراحی شفت چرخ حلزون
طراحی خار چرخ حلزون
طراحی یاتاقان های شفت حلزون
طراحی یاتاقان های شفت چرخ حلزون
قسمت پنجم
آشنایی باترمزآسانسور
طراحی ترمز
طراحی ریل راهنما
ضربه گیرها
طراحی فنرکفشک راهنما
قسمت ششم
طراحی اتصالات لازم شامل پیچ ها
————-
هدف از انجام این پروژه طراحی آسانسوری برای حمل انسان در یک ساختمان مسکونی می باشد، بطوریکه این آسانسور بتواند ۸ نفر را در ۱۰ طبقه جابجا کند و فاصله بین طبقات ۳٫۵ متر باشد. در این پروژه مسائل زیرگرداوری شده است: معرفی آسانسور و انواع آن، ارائه استانداردهای آسانسور، طراحی و انتخاب سیم بگسل، قرقره ها و انتخاب آنها، طراحی فنر، انتخاب موتور، طراحی کامل گیربکس (یاتاقان ها،شفت ها،…)، طراحی ریل و ترمز و طراحی اتصالات.
————-
مشخصات مقاله:
دسته : مهندسی مکانیک
عنوان : طراحی آسانسور
قالب بندی : pdf
قیمت : 20000
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 18 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 30 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 24 |
پایان نامه روانشناسی با موضوع درمان با emdr
حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (درمان با روش EMDR) در اینجا به بررسی و چگونگی درمان حساسیت زدایی از طریق حرکات چشم و پردازش مجدد (EMDR) می پردازیم.
2-3-1 درمان EMDR EMDR درمانی پیچیده و تخصصی برای غلبه بر آثار ضربه عاطفی و تجارب ناراحت کننده آن است که نخستین بار در 1978 از سوی روان شناسی به نام فرانسین شاپیرو مطرح شد. او متوجه شده بود که نگرانی ها و استرس های وی با حرکت چشمانش به طرفین کاهش می یابد. دکتر شایپرو از EMDR برای مقابله با نشانه های ناخوشایندی مانند اضطراب، گناه، خشم، افسردگی، ترس، اختلالات خواب، و بازگشت به خاطرات بد ناشی از واقعه ای تکان دهنده در گذشته استفاده کرد. این شیوه مستلزم بازخوانی واقعه یا رویدادی استرس زا گذشته و برنامه ریزیی مجدد ذهن و جایگزینی باور های منفی با باورهای مثبت و آگاهانه ای است که خود فرد انتخاب می کند(شایپرور، 2001 و 2002).
2-3-2 EMDR علامت اختصاری چه کلماتی است؟ EM: (Eye Movement) یا حرکت چشم دکتر شایپرو ابتدا معتقد بود که درمان مراجع (بیمار) فقط از طریق حرکت سریع چشم به طرفین صورت می گیرد، اما اکنون مشخص شده است که تاثیرات مثبت این شیوه از هر نوع تحریک دوگانه حسی است که می تواند حرکت متناوب چشم ها به طرفین، ضربه های متناوب انگشت بر دو دست راست و چپ بیمار، یا تغییر تن صدا در دو گوش باشد که در نهایت به تحریک متناوب نیمکره راست و چپ مفز منجر می شود. این عمل را پردازش دو گانه می نامند که مراجع را قادر به پردازش مجدد ضربه عاطفی می کند(شاپیرو و سیلک فارست، بی تا؛ ترجمه هاشمیان و همکاران، 1379). Desensitization) :D ): یا حساسیت زدایی که به معنای کاهش و حذف پریشانی یا اغتشاش روانی است که با خاطره یک سانحه درد آور متداعی شده است. Reprocessing) :R): یا پردازش مجدد که به معنای جایگزینی باورهای منفی و ناسالم با باورهای مثبت و سالمتر است.
2-3-3 کاربرد EMDR به طور کلی اگر فشار روانی ناشی از وقایع و رویدادهای سخت زندگی کاهش نیابد یا درمان نشود، فرد دچار احساس فقدان کنترل و درماندگی می گردد. حالتی که از آن با عنوان اختلال استرس پس از سانحه یاد می شود. روش EMDR در درمان این فشارهای روانی بیشترین کاربرد را دارد. این فشارها می توانند ناشی از حوادث و وقایع تکان دهنده؛ مانند لایای طبیعی، جنایت و تجاوز جنسی، جنگ، مرگ و جدایی باشد یا رویدادهایی که کمتر آسیب زننده اند؛ مانند سرزنش های دوران کودکی و پیام های منفی والدین، که موجب احساس ناخوب بودن در فرد می شود، یا تمسخر و آزار همسالان. این روش علاوه بر این در درمان اختلالات روانی نظیر سوگ های عمیق و فراموش نشدنی، اعتیاد، حسادت بیمار گون، مشکلات ارتباطی، و عزت نفس پایین سودمند بوده است. حوزه استفاده EMDR اخیرا به درمان دردهای مزمن، تنگی نفس، آسم، و ناتوانی یادگیری نیز گسترش یافته است(شایپرو،
منابع فارسی:
احمدی ابهری، سید علی. (1375). هیپنوتیزم درمانی اختلالات نوروتیک. تازه های روان درمانی، شماره 5: 17-7.
انجمن روانپزشکی آمریکا . (2013). راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی(DSM-5). ترجمه یحیی سید محمدی (1393). تهران: نشر روان.
اوتمر، اکهارت و اوتمر، زیگلینده. (1933). اصول مصاحبه بالینی بر مبنای DSM.IV. IR. ترجمه مهدی نصر اصفهانی (1393). تهران: نشر فردا.
آبکوتی، رضا. (1388). اسرار خواب و هیپنوتیزم. چاپ اول، مشهد: آوای رعنا.
باوی، ساسان. (1388). اعتیاد (انواع مواد، سبب شناسی، پیشگیری، درمان).جلد اول، چاپ اول،اهواز: دانشگاه آزاد اسلامی.
پارسا نیا، زینب؛ فیروزه، مهری؛ تک فلاح، لیلا؛ محمدی سمنانی، سعید؛ جهان، الهه؛ و امامی، عاطفه. (1391). بررسی اختلالات شخصیت در افراد دارای اختلال سوء مصرف مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد. مجله علوم پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی، دوره 22، شماره 2: 156-152.
تاد، جودیت و بوهارت، ارتور سی. (بی تا). اصول روان شناسی بالینی و مشاوره. ترجمه مهرداد فیروز بخت (1392).چاپ پنجم. تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا.
ترقی جاه، صدیقه و نجفی، محمود. (1387). بررسی رابطه آسیب پذیری در برابر مصرف مواد و در معرض خطر خود کشی بودن با سلامت روانی و میزان بهره گیری از اعتقادات مذهبی. چهارمین سمینار سراسری بهداشت روانی دانشجویان، دانشگاه شیراز.
تکتم، کاظمینی؛ قنبری هاشم آبادی، بهرامعلی؛ مدرس غروی، مرتضی و اسماعیلی زاده، مسعود. (1390). اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری در کاهش خشم و پرخاشگری رانندگی. مجله روان شناسی بالینی، سال سوم، شماره 2 (پیاپی 10):11-1.
جابر قادری، نسرین؛ علیلیی زند، شهین و دولت آبادی، شیوا. (1380). مقایسه دو روش درمانی حساسیت زدایی از طریق حرکت چشم و بازپروری (EMDR) و آموزش ایمن سازی در برابر استرس(SIT) در بهبود علائم آسیب دیدگی روانی کودکان آزاردیده جنسی. تازه های علوم شناختی، سال 3، شماره4: 26-16.
حبیب زاده، علی. (1380). هنجار یابی آزمون و بررسی سلامت روانی دانش آموزان 15 تا 18 ساله شهرستان قم در سال تحصیلی 80- 79. طرح پژوهشی شورای تحقیقات سازمان آموزش و پرورش استان قم.
منابع انگلیسی:
Arnold-Reed, D. E & Hulse, G. K.(2005). A comparison of rapid (opioid) detoxification with clonidineassisted detoxification for heroin-dependent persons. J Opioid Manag; 1(1): 17-23.
Averill, P. M. et al. (2002). Assessment of shame and guilt in a psychiatric sample: A comparison of two measures. Personality and Individual Differences, 32, 1365-1376.
Barron, J., Curtis, M. A., Grainger, R. D.(1998). Eye movement desensitization and reprocessing. Journal of the American Psychiatric Nurses Association, 4, 5: 140–144.
Bohme, K., & Voderholzer, U. (2010). Use of EMDR in the treatment of obsessive-Compulsive Disorder: A Case Series. Verhaltens Therapie, 175-181.
Brcker, C. B., Zagfar, C., & Anderson, E.) 2004). A survey of psychologists attitudes and utilization of exposure therapy for PTSD. Begav Res Ther; 42: 277-92.
Brogly, S., Mercier, C., Bruneau, J., Palepu, A., Franco, E. (2003). Towards more effective public health programming for injection drug users: development and evaluation of the injection drug user quality of life scale. Substance Use & Misuse, 38, 965–992.
Connor, L. E., Berry, J. W., Weiss, J., Bush, M., & Sampson, H.(1997). Interpersonal Guilt: The Development of a New Measure Journal of clinical Psychology, 53(1), p. 14-15.
Crum, R. M., Cooper-Patrick, L., & Ford, D. E. (1994). Depressive symptoms among general medical patients: Prevalence and one-year outcome. Psychosomatic Medicine, 56, 109-117.
Crum, R. M., Cooper-Patrick, L., & Ford, D. E. (1994). Dépressive symptoms among general medical patients: Prevalence and one-year outcome. Psychosomatic Medicine, 56, 109-1 1 7.
Daley, D.C., & Marlatt, G.A. (2005). Relapse prevention. In J.H. Lowinson, P. Ruiz, R.B. Millman, & J.G. Langrod (Eds.), Substance Abuse: A Comprehensive Textbook, 4th ed. Philadelphia: Lippincott Williams & Wilkins, pp. 772"785.
دسته بندی | روانشناسی |
بازدید ها | 18 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 43 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 22 |
مبانی نظری و پیشینه پژوهش شادکامی ( فصل دوم پایان نامه )
در 22 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
توضیحات: فصل دوم پایان نامه (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع شادکامی:
شادکامی
تعاریف شادکامی
نشاط از جـمله پدیـدههای روان شناختی است که تحقیقات، مطالعات و بررسیهای مختلفی را معطوف خود ساخته است. روان شناسان نظریه پرداز، نشاط را نوعی «هیجان مثبت» میدانند که تأثیر ژرفی برساز و کارهای جسمانی، شناختی و روانی در مکانیزم دارد و عملکرد آدمی را درزمـینههای مـختلف بـهبود میبخشد (گلدبرگ ، 1997؛ آندروز ، 1989).
شادمانی، از جمله موضوعاتی است که از دیرباز اندیشمندانی نظیر ارسطو، زنون و اپیکور به آن پرداختهاند. ارسطو، دستکم به سه نوع شادمانی معتقد است؛ در پایینترین سطح، عقیدهی مردم عادی است که شـادمانی را معادل موفقیت و کامیابی میدانند و در سطح بالاتر از آن، شادمانی مورد نظر ارسطو یا شادمانی ناشی از معنویت قرار میگیرد. روانشناسان، در سالهای آخر قرن بیستم توجه به احساسات مثبت را آغاز کردهاند و روزبهروز به این توجه افزودهاند (آرگیل، 2001). در این فـرایند، سه جـهتگیری قابل تشخیص وجود دارد که به سنجش میزان شادمانی، بررسی عوامل موثر بر شادمانی و شیوههای افزایش شادمانی مربوط میشود (کشاورزافشار، وخوش کنش، 1387).
از آنجا کـه شـادی یـکی از هیجانات اساسی بشر است، لذا هر کس به فراخور خود آن را تجربه مینماید. اما تـعریف شـادی بـه سادگی تجربه آن نیست. افلاطون در کتاب جمهوری به سه عنصر در وجود انسان اشاره میکند که عـبارتند از: قـوه عـقل یا استدلال، احساسات و امیال. افلاطون شادی را حالتی از انسان میداند که بین این سه عـنصر تـعادل و هماهنگی وجود داشته باشد(دیکی،1999). ارسطو شادی را زندگی معنوی میداند. جان لاک و جرمی بنتام مـعتقدند کـه شـادی مبتنی بر تعداد وقایع لذتبخش است. آرگیل و همکاران(1995) شادی را ترکیبی از وجود عاطفه مـثبت، فقدان عـاطفه منفی و رضایت از زندگی میدانند (به نقل از شاه جعفری، عابدی، دریکوندی، 1381).
روانشناسان و پژوهشگران جدید نیز به اشکال گوناگون، به تعریف مفهوم شادکامی پرداختهاند به عنوان مثال، دینر و دیـنر (1995) و آرگـیل(2001) در تعریف شادکامی، به بررسی زمینهیابی که بر روی نمونههای فراوانی انجام شده، اشاره کرده و معتقدند که شادکامی، شامل حالت خوشحالی یا سرور(هیجانات مثبت)، راضی بودن از زندگی و فقدان افسردگی و اضطراب(عواطف منفی) است. این تعریف، شاید جامعتر از سایر تعاریف باشد زیـرا، مجموعهی عـواطف مثبت و منفی که امری درونی هستند را درنظر گرفته و در بعد بیرونی نیز، به رضایت از زندگی اشاره دارد.
آرگیل و هـمکاران(1990) بر این باورند که، هنگامی که،از مردم پرسیده میشود منظور از شادکامی چیست؟ آنان دو نوع پاسخ را ارایه میدهند:
الف)ممکن است حالتهای هیجانی مثبتی مانند لذت را مـطرح کنند.
ب)یا ایـنکه، آن را راضـی بودن از زندگی بهطور کلی و یا بیشتر جنبههای آن بدانند.
پس به نظر میرسد که، شادکامی دسـت کـم دو جز اساسی عاطفی و شناختی دارد. باوجوداین شادکامی متضاد افسردگی نیست، اما، نبود افسردگی دلیل لازم برای رسیدن با شادکامی است و این نـکته را بـه زیـبایی در نظریهی آرجیل میبینیم که معتقد است: اگر شادکامی فقط ـافسردگی باشد، نیازی به اندازهگیری و بررسی آن نـیست، زیرا، افسردگی بـه خـوبی شناخته شده است. وی باور دارد که، شادکامی دارای سه جزء اساسی است: هیجان مثبت، رضایت از زندگی و نبود هیجانهای منفی از جمله افـسردگی و اضطرب(خانزاده و همکاران، 1384).
از نظر هاکمن و همکاران(1998) نیزنشاط دارای سـه بـعداساسی اسـتکه عبارتند از:
بعد جنسی؛
بعد هیجانی(عاطفی)؛
بعد شناختی(ذهنی).
فرد دارای نشاط به ندرت از نشانههایی نظیر سردرد مـزمن، احـساس تـنیدگی و فشار جسمانی (نظیر گرفتگی عضلانی)، بینظمی در کارکرد سیستم تنفسی و قلبی و جز آن رنج میبرد. چـنین فـردی از نـظر هیجانی نیز به ندرت در دام اختلالات روانی، به ویژه اضطراب و افسردگی، گرفتار میآید. افـزون بـر آن، فرد با نشاط از حداکثر مهارتهای ذهنی خویش در جهت رشد بهره میگیرد. از هـمین رو در ابـراز ایـدههای نو، مسئله سیاسی، تمرکز و یادسپاری و یادآوری اطلاعات از دیگران پیشی میگیرد. گویی «فراغ خاطری» کـه نـشاط پدید میآورد، قابلیت ذهنی و توانایی مغزی را برای عرضة عملکرد مثبت فزونی میبخشد(روسل ، 1994).
جامعترین و در عین حال عملیاتیترین تعریف شادمانی را وینهوون(1988) ارائه میدهد. به نظر او شـادمانی بـه قـضاوت فرد از درجه یا میزان مطلوبیت کیفیت کل در زندگیش اطلاق میگردد. به عبارت دیگر شادمانی بـه ایـن معناست که فرد چقدر زندگی خود را دوست دارد. در تعریف وینهوون از شادمانی چند عـنصر وجـود دارد کـه به اختصار توضیح داده میشود(به نقل از شاه جعفری و همکاران، 1381).
1) میزان و درجه: واژه شادی نشان دهنده درک کمال مطلوب زندگی نیست بلکه نشان دهنده مقدار و میزان کیفی است. هنگامی که میگوییم فردی شاد است، این بدین معنی است که وی زندگی خود را بیش از آنکه نامطلوب بداند، مطلوب میپندارد.
2) فردی بودن: واژه شادی تنها برای تشریح حالت یک نفر قابل استفاده است و نمیتوان آن را درباره جمع به کار گرفت.
3) ارزیابی یا قضاوت کردن: واژه شادی هنگامی استفاده میشود که انسان درباره کیفیت زندگی خویش دست به یک ارزیابی کلی بزند، این قضاوت خود نشانگر یک فعالیت عقلانی است. پس شادی صرفاً مجموعه ای از لذتها نیست بلکه نوعی ساخت و ساز شناختی نیز محسوب میشود که افراد با کنار هم قرار دادن تجربه ها به آن میرسند. وین هوون از این مفهوم سازی نتیجه میگیرد که واژه شادی برای افرادی که ذهن آنها از پویایی و استدلال کافی برخوردار نباشد، قابل استفاده نیست.
4) زندگی به عنوان یک کل : شادی به رضایت از کل زندگی اشاره دارد.
5) مطلوب بودن: مطلوب بودن احساس خوشایندی است که از یک تجربه عاطفی مستقیم ناشی میشود و در حقیقت جزء عاطفی شادی را تشکیل میدهد(شهیدی، 1389).
قسمتی از منابع:
منابع فارسی
اینگلهارت، رونالد. (1994). تحول فرهنگی در جامعه پیشرفته صنعتی، ترجمه مریم وتر (1382). تهران: کویر.
پروین، لورنس ای.؛ و جان، اولیور پی. (2001). شخصیت(نظریه و پژوهش). مترجمان: دکتر محمد جوادی و پروین کدیور (1386).چاپ هشتم، انتشارات آییژ.
پسندیده، عباس. (1390). نظریه توحید در شادکامی. مجله روانشناسی و دین. شماره 15، 30-5.
خانزاده، حسین؛ علی، عباس ؛ صفی خانی، لیلی. (1384). بررسی رابطه بین شخصیت و شادکامی. مجله اصلاح و تربیت، شماره 46: 24-21.