دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 32 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 462 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 89 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق در باره ی مدیریت برند
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
از سال 1985 به بعد دو پارادایم غالب در گستره مباحث مدیریت برند مطرح بوده است:یکی با ماهیت اثبات گرایانه[1]و دیگری با ماهیت ساختارگرایانه[2] یا تفسیری[3].در تصوری که پارادایم اثبات گرایانه از برند دارد،بازاریاب مالک و صاحب برند تلقی می شود و وی ارتباط با مصرف کننده /دریافت کننده منفعل را تحت کنترل خود دارد.در این پارادایم،ارزش ویژه برند از طریق بازاریاب ایجاد می شود و از برند این تلقی وجود دارد:یک مصنوع قابل دستکاری و بی جان.(محصول به علاوه آنچه توسط مالکان /مدیران ایجاد می شود)که از آن می توان برای خلق تصویر،جایگاه سازی و بخش بندی استفاده کرد.پارادایم تفسیری،ماهیت برند و ارزش ویژه برند را چیزی می داند که در تعامل میان بازاریاب و مصرف کننده فعال خلق می شود،به صورت هویت کل نگر با بسیاری از خصوصیات موجودات زنده و همچون هویت زنده(یا شخصیتی که با آن می توان ارتباط برقرار کرد و می توان آن را در طول زمان تغییر داد و تحول بخشید)(هنبی[4] ،1999)
تغییر پارادایمی مدیریت برند به تدریج و در طول دهه 1990 روی داده است.( حسینی و دیگران،1391،40)
در بررسی پیشینه بیش از 20 ساله مدیریت برند و حصول به 7 رویکرد برند باید اذعان داشت که رویکرد،پارادایم محسوب نمی شود اما مکتب فکری خاصی است که آگاهی عمومی از ماهیت برند ،دیدگاه مصرف کننده و روش های مرتبط با عقاید علمی ورای رویکرد را جهت دهی می کند.
در دوره اول،مدیریت برند به شرکتی که پشت سر برند قرار دارد و اقداماتی که این شرکت برای تاثیرگذاری بر مصرف کنندگان می نماید معطوف است.در دوره دوم،طرف دریافت کننده در ارتباطات برند نقطه اصلی توجه واقع می شود و مدیریت برند نگاه انسانی به ماهیت برند را بر می گزیند.در دوره سوم،نیرو های فرهنگی و محتوایی هستند که ورای انتخاب مصرف کنندگان و وفاداری به برند قرار دارند و انبوهی از مقالات و نوشته های جدید به کند و کاو پیرامون آن می پردازد.( حسینی و دیگران،1391،40-41)
**سالهای 1985 تا 1992:تمرکز بر شرکت/فرستنده
در بدو ظهور مفهوم مدیریت برند ،شرکت به عنوان فرستنده در ارتباطات برند مورد توجه قرار می گیرد.این تمرکز زمینه شکل گیری دو رویکرد اقتصادی و هویتی را در مدیریت برند فراهم کرده است.
تحقیقات پیرامون رویکرد اقتصادی بر روی قابلیت های شرکت در مدیریت برند از طریق عناصر آمیخته بازاریابی(یعنی قیمت،محصول،توزیع و ترفیع)با هدف بررسی نحوه دستکاری این عناصر جهت تاثیرگذاری بر انتخاب مصرف کننده متمرکز هستند.در رویکرد هویتی ،تحقیقات به این موضوع معطوف است که چگونه هویت یک شرکت به عنوان یک کل می تواند پیام ذاتی برند را که با تمامی افراد ذینفع در ارتباط است ،شکل دهد.
فرض بر این است که برند تحت مالکیت شرکت است و این که برند به صورت خطی از طریق شرکت با مشتریان ارتباط می یابد.( حسینی و دیگران،1391،41)
طبقه بندی مدیریت برند)1985-2006(
|
رویکرد اقتصادی |
رویکرد هویتی |
مبدا زمانی |
قبل از 1985 |
اواسط دهه 1990 |
راهنماهای مطالعاتی |
مک کارتی(1964) بازاریابی پایه،یک رویکرد مدیریتی آیروین،بردن(1964)مفهوم آمیخته بازاریابی شوارتز،علم در بازاریابی |
شولتز(1997) روابط بین فرهنگ سازمانی،هویت و تصویر ذهنی،مجله اروپایی بازاریابی |
کلمات کلیدی |
فرد اقتصادی،نظریه تعامل،ترکیب بازاریابی،4p |
برندسازی شرکتی هویت،فرهنگ سازمانی،دیدگاه،تصویر ذهنی |
دیدگاه برند |
عملیاتی(تابعی) |
شرکتی |
دیدگاه مشتری |
فرد اقتصادی |
ذینفع |
عقیده رایج علمی |
مثبت گرایی/تجربه گرایی |
سازندگی گرایی اقتصادی-اجتماعی/تفسیر گرایی |
شیوه ها |
داده های مشخص پویا،محیط آزمایشکاهی،داده های کمی |
تحقیقات فرهنگ سازمانی و شیوه های اکتشافی ارزش های سازمانی،داستان سرایی |
کلمات کلیدی مدیریتی |
کنترل |
تک سخنگویی |
زیربنای پشتیبان |
بازاریابی سنتی،4p |
هویت سازمانی،هویت شرکتی،تصویر ذهنی،شهرت |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
بازاریاب
مصرف کننده |
(جدول 2-2 رویکرد اقتصادی و هویتی،منبع تیلده هدینگ و دیگران )
|
رویکرد مشتری مدار |
رویکرد شخصیتی |
مبدا زمانی |
1993 |
1997 |
راهنماهای مطالعاتی |
کلر(1993) مفهوم سازی ،اندازه گیری و مدیریت ارزش ادراکی مشتری مدار،مجله بازاریابی |
آکر(1997) ابعاد شخصیت برند،مجله تحقیقات بازاریابی پلامر(1985) چگونه شخصیت،تفاوت می سازد،مجله مجله تحقیقات تبلیغات |
کلمات کلیدی |
ارزش ادراکی برند مشتری مدار،تصویر ذهنی برند،پیوندهای برند |
شخصیت برند،الگوی اولیه |
دیدگاه برند |
تفسیر سازی شناختی |
انسان |
دیدگاه مشتری |
کامپیوتر |
روان شناختی |
عقیده رایج علمی |
فلسفه شناختی |
روانشناسی شخصیت انسان |
شیوه ها |
نقشه پیوند های مبتنی بر شناخت،مصاحبه ها،فنون فرافکن |
ترکیبی از شیوه های کمی و کیفی،تکنیک های مقیاس گذاری |
کلمات کلیدی مدیریتی |
برنامه نویسی |
تبادل نمادین |
زیربنای پشتیبان |
روانشناسی شناختی،پردازش اطلاعات مشتری |
شخصیت،خود مصرف کننده،همخوانی برند-خود |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
بازاریاب
مصرف کننده |
(جدول 2-3، رویکرد مشتری مداری و شخصیتی ،منبع تیلده هدینگ و دیگران)
|
رویکرد رابطه ای |
رویکرد اجتماعی |
مبدا زمانی |
1998 |
2001 |
راهنماهای مطالعاتی |
فوربز(1998) مصرف کنندگان وبرندهایشان،تئوری توسعه روابط در تحقیقات مصرف کننده،مجله تحقیقات مصرف کننده |
مونیز و گوین(2001) جامعه برند،مجله تحقیقات مصرف کننده |
کلمات کلیدی |
ارتباط دو طرفه مصرف کننده-برند،کیفیت ارتباط برند |
اجتماعات برند،جشنواره های برند،سه وجهی بودن برند،اینترنت |
دیدگاه برند |
انسان |
اجتماعی |
دیدگاه مشتری |
مربوط به هستی بودن |
عضو قوم |
عقیده رایج علمی |
هستی گرایی،پدیده شناسی |
انسان شناسی،دیدگاه کوچک |
شیوه ها |
مصاحبه های عمقی،شیوه داستان زندگی |
قوم نگاری |
کلمات کلیدی مدیریتی |
دولتی |
رای |
زیربنای پشتیبان |
زنده پنداری،نظریه ارتباط |
نظریه اجتماعی،خرده فرهنگ های مصرف |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
بازاریاب
مشتری مشتری |
(جدول 2-4، رویکرد رابطه ای و اجتماعی،منبع تیلده هدینگ و دیگران)
|
رویکرد فرهنگی |
مبدا زمانی |
حدود 2000 |
راهنماهای مطالعاتی |
هالت(2002) چرا برندها باعث گرفتاری می شوند؟یک تئوری دیالکتیک از فرهنگ مصرف کننده و برندسازی،مجله تحقیقات مصرف کننده |
کلمات کلیدی |
جهانی سازی،فرهنگ عمومی،نمادهای برند،لوگو |
دیدگاه برند |
فرهنگی |
دیدگاه مشتری |
تجارت برابر |
عقیده رایج علمی |
مطالعات فرهنگی |
شیوه ها |
تحلیل کلان داده های خرد |
کلمات کلیدی مدیریتی |
چشم انداز پرنده |
زیربنای پشتیبان |
مصرف فرهنگی،نو لوگو،دیدگاه شهروند-برند |
خلق ارزش های برند |
بازاریاب
مصرف کننده |
(جدول2 -5، رویکرد فرهنگی ،منبع تیلده هدینگ و دیگران)
[1] Positivistic
[2] Constructivist
[3] Interpretive
[4] Hanby
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 9 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 58 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 42 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق در باره ی نقش و فایده بیمه
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
صنعت بیمه
نقش و فایده بیمه
دادن جرات و اطمینان خاطر برای دست زدن به کار و تولید و سرمایهگذاری ایجاد محیط امن برای فعالیتهای اقتصادی، تشویق و حمایت از تجارت داخلی از طریق عرضه کردن تأمینهای لازم برای جبران خسارتهای ناشی از حوادث حمل و نقل کالاها و وسایل حمل و نقل، تثبیت موفقیت مالی و اقتصادی کارخانهها و بنگاههای اقتصادی از طریق جبران خسارت و تجدید سرمایه آنها در صورت وقوع آتشسوزی، تحصیل درآمد ارزی از طریق قبول بیمه اتکایی از کشورهای دیگر، مشارکت در تعاون و همکاریهای بینالمللی برای تقسیم و سرشکن کردن ریسکهای بزرگ و فاجعهآمیز و بالاخره ایجاد کار و افزایش سطح اشتغال در کشور، همگی از فواید و مزایای غیر قابل انکار بیمهاند.
امروز پس از گذشت سالها از عمر فعالیتهای بیمهای در ایران، مردم کم و بیش با نام بیمه آشنا هستند و به اقتضای کار و نیاز خود ممکن است از نوعی بیمه استفاده کنند. (آیت کریمی, 1380)
2-2-2- بیمه
همارد در سال 2000 کتاب نظریه و علم در بیمههای غیر دریایی درباره بیمه تعریفی به شرح زیر دارد:
"بیمه عملی است که به موجب آن یک طرف که بیمهگذار نامیده میشود تعهدی از طرف دیگر که بیمهگر نامیده میشود، بدست آورد مبنی بر اینکه جبران خسارت وارده بر او و یا شخص ثابت دیگری را به عهده گیرد. مبلغی که بیمهگذار در مقابل این خدمت میپرداز، حق بیمه نام دارد. بیمهگر مجموعهای از ریسکها را میپذیرد و بر اساس قوانین آماری خسارتهای وارده به بیمهگذاران را میپردازد."
بعضی معتقدند بیمه از کلمه "بیما" از زبان هندی گرفته شده است و برخی دیگر بیمه را از کلمه بیم (ترس) میدانند و چنین استدلال میکنند که اولین بار روسها از ایران امتیاز بیمه گرفتند (امتیازنامه حمل و نقل تاسیس اداره بیمه در مملکت ایران در سال 1308 هجری قمری در زمان ناصرالدین شاه قاجار) و بعدها نیز دو شرکت روسی به نام قفقاز مرکوری و نادژدا در ایران مشغول فعالیت بیمهای شدند.
برخی از مولفان نیز کلمه بیمه را یک واژه پارسی قدیمی میدانند و به استناد کتاب مسالک و ممالک، تالیف ابواسحاق ابراهیم اصطخری، میگویند که بیمه نام شهری در دیار طبرستان و دیلم بوده است.
به هر حال ریشه لغوی بیمه هر چه باشد مفهوم و سازوکار فنی تعاون آن یکی است و آن عبارت است از موسسه یا صندوق مشترکی که کارش سازمان دادن به تعاون افراد در معرض خطر از طریق جمعآوری وجوهی معین، طبق موازین آماری به منظور مقابله با عواقب خطرها.
قانون بیمه ایران (مصوب اردیبهشت 1316 شمسی) بیمه را چنین تعریف میکند:
"بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد میکند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی، از طرف دیگر در صورت وقوع حادثه، خسارت وارد بر او را جبران نموده یا وجه معینی بپردازد.
متعهد را بیمهگر و طرف تعهد را بیمهگذار و وجهی را که بیمهگر به بیمهگذار میپردازد، حق بیمه و آنچه که بیمه میشود، موضوع بیمه مینامند."
2-2-3- تاریخچه بیمه در جهان
اولین قراداد بیمهای، قرداد حمل و نقل است که در سال 1347 میلادی در شهر ژن ایتالیا منعقد شده است. بنابراین شاید شروع فعالیت بیمهای به معنای امروزی آن قرن چهاردهم میلادی باشد.
بین دریانوردان حاشیه خلیج فارس مرسوم بوده است که هر گاه در کاروانی یکی از حیوانات باربر میمرد حیوان دیگری به هزینه افراد کاروان تهیه میشد تا صاحب آن به تنهایی زیان وارده را تحمل نکند.
در یونان قدیم مؤسساتی دولتی نظیر سازمانهای بیمه اجتماعی یا مددکاری وجود داشتهاند که به کمک درماندگان میشتافتهاند و تأمین افراد کهنسال را به عهده گرفتهاند. در رم قدیم نیز نمونههایی از مستمری مادامالعمر وجود داشته است.
2-2-4- تاریخچه بیمه در ایران
بیمه به مفهموم امروزی آن در ایران سابقه چندانی ندارد. در حدود سال 1280 هجری شمسی دو مؤسسهی روسی به نام "نادژکا" و " کافکازکوری" در ایران شروع به کار کردند. بعد از آن شرکت بیمه انگلیسی"آلیانس" نمایندگی خود در ایران را تأسیس کرد و شرکتهای دیگر انگلیسی، آلمانی و سوئیسی در ایران شروع به فعالیت نمودند. بعدها شرکت بیمه شوروی به نام "اینگستراخ" نیز در ایران شعبهای تأسیس کرد و تعداد این شرکتها بتدریج افزایش یافت.
فعالیت شرکتهای بیمهای که در ابتدای امر مفید به نظر میرسید به صورتی درآمده بود که برای اقتصاد ملی به جای نفع، زیانآور بود. این شرکتها، با استفاده از عدم اطلاع بیمهگذاران در مقابل پوششهای محدود، حق بیمه کلانی مطالبه و دریافت میکردند و به بهانههای گوناگون از پرداخت خسارت سرباز میزدند و از طرف دیگر سالانه مقدار قابل توجهی ارز به صورت حق بیمه از کشور خارج میکردند. قبل از سال 1314 که شرکت سهامی بیمه ایران تأسیس شد، نمایندگیهای خارجی یکی پس از دیگری تعطیل شده و فقط دو شرکت که نمایندگی شرکتهای بیمه "اینگستراخ" روسیه و "یورکشایر" انگلیس را داشتند، باقی ماندند. این شرکتها حتی بعد از تشکیل حکومت جمهوری اسلامی و قبل از تاریخ 4/4/1358 که شورای انقلاب، شرکتهای بیمه را ملی و نمایندگیهای خارجی را منحل اعلام کرد، به فعالیت خود در ایران ادامه دادند. قبل از انقلاب اسلامی در ایران یک شرکت بیمه دولتی (شرکت سهامی بیمه ایران) و چهارده شرکت بیمه خصوصی و نمایندگیهای خارجی (شرکتهای بیمه ملی، شرق، آریا، ساختمان و کار، حافظ، ایران و آمریکا، البرز، آسیا، امید، تهران، پارس، دانا و نمایندگیهای اینگستراخ و یورکشایر) فعالیت میکردند. سال 1351 بیمه مرکزی ایران برای هدایت امور بیمه در کشور و نظارت بر شرکتهای بیمه تشکیل شد.
2-2-5- بیمه مرکزی ایران
در سال 1350 به موجب قانون "تاسیس بیمه مرکزی" سازمان جدیدی به نام بیمه مرکزی ایران بهوجود آمد. ماده 1 قانون فوق به شرح زیر است:
"به منظور تنظیم و هدایت امر بیمه در ایران و حمایت بیمهگذاران و بیمهشدگان و صاحبان حقوق آنها، همچنین بهمنظور اعمال نظارت دولت بر این فعالیت، مؤسسه بیمهای بنام بیمه مرکزی ایران طبق مقررات این قانون بهصورت شرکت سهامی تاسیس شد."
همانطور که بانک مرکزی بر بانکهای کشور نظارت میکند، وظیفه اصلی بیمه مرکزی نظارت بر کار مؤسسات بیمه است. قانون فوق از دو قسمت اصلی تشکیل شده است؛ قسمت اول آن ارکان بیمه مرکزی را مشخص میکند و قسمت دوم آن تحت عنوان "بیمهگری" به مقررات مربوط به نظارت و اختیارات بیمه مرکزی در این امر مربوط میشود.
وظیفه دیگر بیمه مرکزی انجام معاملات بیمه اتکایی اجباری است. میزان اتکایی اجباری در مورد بیمههای غیر عمر 25% و در مورد بیمههای عمر 50% است.
2-2-6- شورای عالی بیمه
یکی از ارکان بیمه مرکزی، شورای عالی بیمه است که قابل مقایسه با شورای عالی پول و اعتبار است. این شورا وظیفه تدوین مقرارت در مورد نظارت بیمه مرکزی ایران بر شرکتهای بیمه و تدوین تعرفه نرخهای حق بیمه و شرایط عمومی بیمهنامهها را دارد. مسایل مربوط به واسطههای بیمه و جزییات مربوط به بیمه اتکایی اجباری توسط شورای عالی تنظیم و تعیین میشود. وظایف و صلاحیتهای شورای عالی بیمه به شرح زیر است:
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 14 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 785 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 78 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی صنعت گردشگری و جهانگردی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
گردشگر
بنا به تعریفی گردشگر به شخصی خارجی جهت سیاحت، گردش و ورزش که اقامت آن کمتر از 24 ساعت نباشد و بیشتر از 2 ماه هم نباشد گردشگر گفته میشود.
کمیته 22 ژانویه سال 1937 تعریف زیر را برای گردشگر ارائه نموده است.
فردی که به مدت 24 ساعت یا بیشتر به کشوری مسافرت میکند و معمولاً حق اقامت در آنجا را دارد.
این کمیته افراد ذیل را جهانگرد محسوب میکند:
1- افرادی که برای تفریح، مسائل خانوادگی، بهداشتی و غیره مسافرت میکنند.
2- اشخاصی که برای شرکت در جلسات و یا هیأتهای علمی، اداری، سیاسی، مذهبی و ورزش مسافرت میکنند.
3- افرادی که برای تجارت مسافرت میکنند.
4- کسانی که از طریق مسافرتهای دریایی وارد کشوری میشوند وقتی که کمتر از 24 ساعت در آن کشور میمانند.
افراد ذیل در اعداد جهانگردان نیستند (پور خلیلی و استادی، 1387):
1- افرادی که با قرارداد یا بدون قرار داد برای کسب شغل یا اشتغال در تجارت وارد کشوری میشوند.
2- سایر اشخاص که برای اقامت وارد کشوری میشوند.
3- دانشجویان که در مدارس و مؤسسات شبانه روزی اقامت دارند.
4- ساکنان مرزی و افرادی که مقیم کشوری هستند ولی در مملکت مجاور کار میکنند.
5- مسافرانی که بدون توقف از کشوری عبور می کنند و چنانچه حتی این مسافرت بیش از24 ساعت طول بکشد باز در زمره جهانگردان بشمار نمیآیند.
کمیسیون آماری سازمان ملل متحد تعاریف زیر را ارائه میدهد
بازدید کننده
افراد غیر مقیمی که میخواهند بدون اشتغال بکاری به مدت یکسال یا کمتر در کشوری اقامت کنند و این امر شامل افراد وابسته به آنها نیز میشوند.
کمیسیون مذکور تقسیم بندی این مقوله را طبق منظور از بازدید به شرح ذیل توجیه نمود.
ترانزیت، تعطیلی، تحصیل، تجارت یا سایر بازدیدکنندگان.
کنفرانس سال 2011 استرالیا با موضوع صنعت گردشگری در جهان
کنفرانس مذکور تعریف جامعی از اصطلاح بازدید کننده را از لحاظ آماری چنین تعریف میکنند. کسی که از کشوری غیر از مملکتی که در آن اقامت دارد و نیز بغیر از کسب شغل، دیدن کند. این تعریف شامل 2 طبقه میباشد. جهانگردان، سیاحان.
جهانگرد یعنی بازدید کننده موقتی که حداقل24 ساعت در کشور مورد نظر اقامت کند.
و منظور از مسافرت یکی از اهداف زیر است:
1- استراحت، تفریح، تعطیلات، سلامتی، تحقیق، مذهب، ورزش.
2- تجارت، دلایل خانوادگی، مأموریت، شرکت در جلسات.
سیاح : بازدید کننده موقتی که کمتر از 24 ساعت در کشوری میماند و شامل مسافران دریایی نیز میباشد.
صنعت جهانگردی
جهانگردی به معنی عام
میتوان آن را به عنوان پدیده جمعی و تنوع تمدن صنعتی که از سفر و اقامت همزمان غیر بومیان منشأ گیرد تعریف کرد.
جهانگردی به معنی فشرده
جهانگردی عبارتست از مجموعه فعالیتهایی که درایام فراغت انجام میشود البته نه در جهت انجام کار و امور وابسته به آن بلکه به منظور استراحت یا بازیابی نیروی از دست رفته افزایش شناخت، آگاهی، روابط انسانی و غیره که به سفر و اقامت غیر از مسکن مأوای همیشگی.
تعریف اخیر در واقع جهانگردی را مثل پدیدهای با چشم انداز فرهنگی معرفی می کند.
تعریف دیگر در صنعت جهانگردی
صنعتی که یک پدیده هنری و زایده فکر و دست بشر باشد (وان بنن، 2007).
گذرنامه
سندی است که از طرف (نیروی انتظامی) به اتباع کشور، که قصد مسافرت به خارج دارند، داده میشود.
ویزا یا روادید
اجازهنامه است که از طرف مأموران سفارتخانه ایران در خارج به بیگانگانی که دارای گذرنامه معتبر خارجیاند به منظور ورود به ایران و یا عبور از آن داده میشود (پور خلیلی و استادی، 1387).
امنیت ملل
امنیت ملی به معنای امنیت کل یک هویت اجتماعی سیاسی است. منظور از امنیت ملی توانایی پیک کشور در حفظ ارزشهای خودی در برابر تهدیدهای خارجی است.
امنیت ملی یعنی دستیابی به شرایطی که به یک کشور امکان میدهد از تهدید بالقوه یا بالفعل خارجی و نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد و در راه رفاه پیشبرد امر توسعه اقتصادی، اجتماعی، و انسانی و تأمین وحدت و موجودیت کشور و رفاه عامه فارغ از مداخله بیگانه گام بردارد.
امنیت
دارای تعاریف گوناگونی است که به دو نمونه آن اشاره می شود.
- عبارت است از نیل به سطحی از اطمینان خاطر برای تحصیل و صیانت منابع ملی.
- عبارت است از توانایی کشور در رفع تهدیدهای خارجی علیه حیات سیاسی یا منافع ملی خود.
گردشگری بین المللی
شخصی که به کشور دیگری غیر از کشور محل اقامت خود برای مدت حداقل یک شب و حداقل یک سال سفر و در مراکز اقامتی عمومی یا خصوصی آن کشور اقامت نماید هدف او از سفر انجام فعالیتهایی برای کسب موقعیت شغلی (مهاجرت بر کاری) نباشد.
هیأتهای سیاسی، دیپلماتها، کارمندان عالی سفارت خانهها، اعضای نیروهای مسلح که از کشور مبدأ خود به کشور مورد مأموریت یا بالعکس سفر میکنند مهاجرانی برای کار یا اقامت، پناهندگان، آوارگان، مسافران عبوری، افرادی که مستقیماً میان فرودگاهها و دیگر ترمینالها جابهجا میشوند یا برای مدت کوتاهی در محل معینی در ترمینال هوایی باقی میمانند، افرادی که به شاغلان مرزی معروف هستند در زندگی مرز کشور سکونت دارند لیکن در کشور همسایه مشغول به کار میباشند، همچنین کسانی که کمتر از یک شب در کشور اقامت داشته باشند جزء گردشگران بین الملل محسوب نمیشوند.
مسئله جهانگردی و سیاحت که از دیرباز مورد توجه بوده است. اساساً برای ارضای حس کنجکاوی، کسب اطلاعات، آگاهی و کشف راز آفرینش، تفحص در اموال مردم سرزمینهای دیگر با وجود جاذبههای طبیعی و مصنوعی، آثار و بناهای تألیفی و باستان، اماکن مقدسه، تفریحات، استراحت و مسائلی از این قبیل که نام برده شد میباشد. لیکن نیاز به سفر برای فرار از محیط نیز انگیزهای برای مسافرت است. چه اینکه سفرزاده نیازهای گوناگون انسان است که میتوان این طور نام برده شوند (تولایی، 1386):
1- نیاز روانی 2- نیاز اقتصادی 3- نیاز اجتماعی 4- نیاز سیاسی
در بحث نیاز اجتماعی، آشنایی با آداب و سنن، رسوم و شناخت افکار و ایدهها از دیرباز مورد توجه بوده است و چون تفاهم اندیشه کاری بس دشوار بوده از همان ابتدای امر سیاحت چاره مؤثر این کار شناخته شده و به عنوان یک نیاز اجتماعی مورد قبول قرار گرفت.
در بحث نیاز سیاسی، گسترش صلح جهانی و پایداری این صلح در صحنه سیاست بین الملل امری بس ضروری است و صنعت جهانگردی نقش مهمی دارد.
جهانگردی با توجه به منظور و مقصود و انگیزهای که جهانگرد دارد به طبقات مختلف تقسیم میشود. به عبارت دیگر هدف و انگیزه جهانگرد از مسافرت انواع مختلف را به وجود میآورد (کاظمی، 1389).
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 25 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 112 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 56 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی تعهد سازمانی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
کارآیی و توسعه[1] هر سازمان تا حد زیادی به کاربرد صحیح نیروی انسانی بستگی دارد. هر قدر که شرکتها و سازمانها، بزرگتر میشوند بالطبع به مشکلات این نیروی عظیم نیز اضافه میشود. مدیران در ارتباط با مسائل گوناگون سعی در کنترل مداوم کارکنان خود دارند. تصور مدیران این است که وقتی شخصی در یک محل استخدام میشود باید تمام شرایط آن سازمان را بپذیرد. بعضی از مدیران بر روی این مسئله که رضایت کارکنان را میتوان از طریق پاداش و ترغیب به انجام کار افزایش داد پافشاری میکنند. شاید تصور مدیران این است که کارکنان، زیردستان آنها هستند و باید فرامین آنها را بپذیرند. اگرچه امروزه به دلیل اینکه کارکنان در زیر فشار مالی زیادی به سر میبرند بیشتر توجه و تمایل آنها به مسائل اقتصادی کار است، ولی به تدریج کارکنان علاقهمند به انجام کارهای با مفهوم و خواهان استقلال شغلی بیشتری در کار خود هستند، تا بدین طریق احساس ارزشمندی به آنها دست دهد.تعهد سازمانی یک نگرش مهم شغلی و سازمانی است که امروزه با حجم گستردهای در مطالعات روانشناسی صنعتی و سازمانی در غرب گسترش یافته، مساله تعهد سازمانی است. (اسماعیلی،1380)
1-1-
تعاریف و مفاهیم تعهد سازمانی
از نظر لغوی تعهد عبارت است از به گردن گرفتن کاری، به عهده گرفتن ، نگاه داشتن ، عهد بستن و پیمان بستن است . تعهد سازمانی مانند مفاهیم دیگر رفتار سازمانی به شیوههای متفاوت تعریف شده است.
معمولترین شیوه برخورد با تعهد سازمانی آن است که تعهد سازمانی را نوعی وابستگی عاطفی به سازمان در نظر میگیرد.براساس این شیوه،فردی که به شدت متعهد است،هویت خود را از سازمان میگیرد،در سازمان مشارکت دارد و با آن در میآمیزد و از عضویت در آن لذت میبرد (ساروقی،1375).
پورتر و همکارانش (1974)تعهد سازمانی را پذیرش ارزشهای سازمان و درگیر شدن در سازمان تعریف میکنند و معیارهای اندازهگیری آن را شامل انگیزه،تمایل برای ادامه کار و پذیرش ارزشهای سازمان میدانند.چاتمن و اورایلی(1986)تعهد سازمانی را به معنی حمایت و پیوستگی عاطفی با اهداف و ارزشهای یک سازمان،به خاطر خود سازمان و دور از ارزشهای ابزاری آن(وسیلهای برای دستیابی به اهداف دیگر)تعریف میکنند (رنجیریان،1375(
تعهد سازمانی عبارت از نگرشهای مثبت یا منفی افراد نسبت به کل سازمان(نه شغل)است که در آن مشغول به کارند.در تعهد سازمانی شخص نسبت به سازمان احساس وفاداری قوی دارد و از طریق آن سازمان خود را مورد شناسایی قرار میدهد(استرون،1376).
شهید مطهری(1368)درباره تعهد چنین میگوید:تعهد به معنی پایبندی به اصول و فلسفه یا قراردادهایی است که انسان به آنها معتقد است و پایدار به آنها میباشد.فرد متعهد کسی است که به عهد و پیمان خود وفادار باشد و اهدافی را که به خاطر آنها و برای حفظ پیمان بسته است صیانت کند.شلدون تعهد سازمانی را چنین تعریف میکند:نگرش یا جهتگیری که هویت فرد را به سازمان مرتبط یا وابسته میکند. کانتر تعهد سازمانی را تمایل عاملان اجتماعی به اعطای نیرو و وفاداری خویش به سیستمهای اجتماعی میداند.
به عقیده سالانسیک تعهد حالتی است در انسان که در آن فرد با اعمال خود و از طریق این اعمال اعتقاد مییابد که به فعالیتها تداوم بخشد و مشارکت موثر خویش را در انجام آنهاحفظ کند.بوکانان تعهد را نوعی وابستگی عاطفی و تعصبآمیز به ارزشها و اهداف سازمان میداند،وابستگی به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف و به سازمان فی نفسه جدای از ارزش ابزاری آن(ساروقی،1375(
به نظر لوتاتز 1992 و شاو،تعهد سازمانی به عنوان یک نگرش اغلب اینگونه تعریف شده است:
تمایل قوی به ماندن در سازمان؛
تمایل به اعمال تلاش فوق العاده برای سازمان؛
اعتقاد قوی به پذیرش ارزشها و اهداف (عراقی،1373 (.
وجه اشتراک تعاریف بالا این است که تعهد حالتی روانی است که رابطه فرد را با سازمان مشخص کند،تصمیم به ماندن در سازمان یا ترک آن را بهطور ضمنی در خود دارد(ساروقی، 1375(.
بوکانان (1974): تعهد سازمانی نوع وابستگی عاطفی و تعصبآمیز به ارزشها و اهداف سازمان میباشد. وابستگی نسبت به نقش فرد در رابطه با ارزشها و اهداف، نسبت به سازمان به خاطر خود سازمان جدای از ارزشهای ابزاری آن. (به نقل از رنجبریان ، 1375 ، ص 15).
به نظر مورهد و گریفین( 1374، 81)، تعهد عبارت است از احساس هویت و وابستگی فرد به سازمان.
از نظر رابینز تعهد عبارت است از حالتی که فردی سازمان را معرف خود میداند و آرزو میکند که در عضویت آن سازمان باقی بماند (رابینز، 1374، 266).
بکر(Becher) اظهار می کند که تعهد کارمند در برگیرنده وابستگی روانی کارمندان به محل کارشان است.شاید هیچ موضوعی به اندازه تعهد در مدیریت جدید و معاصر اهمیت نداشته است.(بابایی،1381)
تعهد سازمانی یک نگرش است. یک حالت روانی است که نشان دهنده نوعی تمایل، نیاز و الزام جهت ادامه اشتغال در یک سازمان می باشد. تمایل یعنی علاقه و خواست قلبی برای ادامه خدمت در سازمان، نیاز یعنی فرد به خاطر سرمایه گذاریهایی که در سازمان کرده ناچار به ادامه خدمت در آن است و الزام عبارت از دین، مسئولیت و تکلیفی است که فرد در برابر سازمان دارد و خود را ملزم به ماندن در آن می بیند. (آلن و می یر ،1990)
ابعاد تعهد سازمانی
یکی از مهم ترین مطالعات که به وسیله میر و آلن صورت گرفته ، مدل سه بعدی از تعهد سازمانی ارائه شده است .مدل سه بعدی آنها، شامل بعد عاطفی، بعد مستمر و بعد هنجاری به عنوان سه بعد تعهد سازمانی میشود.
1. تعهد عاطفی[2] (تمایل برای تلاش بسیار زیاد در سازمان)
آلن و می یر تعهد عاطفی را به عنوان وابستگی عاطفی فرد به سازمان و تعیین هویت شدن از طریق آن میدانند. (خراسانی،1390)
تعهد عاطفی عبارت است از اعتقاد به اهداف و ارزش های سازمان،تمایل به تلاش شدید در راه سازمان و خواست عمیق ادامه عضویت در سازمان.( عزیزی،1390)
2. تعهد مستمر [3] (باور قاطع در قبول ارزش ها و اهداف سازمان)
دومین بعد از ابعاد سازمانی آلن و می یر (1990) تعهد مستمر میباشد، شامل تعهدی که مبتنی بر ارزش نهادن به سازمان است و کارمند در زندگی سازمان سهیم می شود. (خراسانی،1390)
تعهد مستمر عبارت است از تمایل به انجام فعالیت های مستمر به علت ذخیره شدن اندوخته ها و سرمایه هایی که با ترک آن فعالیت ها، از بین می روند.( عزیزی،1390)
3. تعهد هنجاری[4] (تمایل قوی برای بقاء در سازمان)
بعد سوم تعهد سازمانی که کمتر رایج بوده ولی جای بحث دارد، تعهد هنجاری میباشد .تعهد تکلیفی شامل احساسات افراد مبنی بر ضرورت ماندن در سازمان است.(خراسانی،1390)
تعهد تکلیفی عبارت است از اعتقاد به دانستن به مسئولیت در قبال سازمان، به عبارت دیگر،مجموعه فشارهای هنجاری درونی شده برای انجام فعالیت ها به طریقی که اهداف و منابع سازمان حاصل شوند.( عزیزی،1390)
[1]- Development
55 -Affective Commintment
56 -Continuance Commitment
57 -Normative Commitment
دسته بندی | علوم انسانی |
بازدید ها | 74 |
فرمت فایل | docx |
حجم فایل | 113 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 71 |
مبانی نظری و پیشینه تحقیق درباره ی رضایت شغلی
توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc
قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه
رضایت شغلی
1-1-
تعریف رضایت شغلی
رضایت شغلی مجموعه ای از احساسات و باورهاست که افراد در مورد مشاغل کنونی خود دارند.
رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در موفقیت شغلی است؛ عاملی که موجب افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می گردد(شفیع آبادی، 1376،ص123)
رضایت شغلی یعنی دوست داشتن شرایط ولوازم یک شغل،شرایطی که درآن کارانجام می گیرد و پاداشی که برای آن دریافت می شود. ( بروس ای. شرتزر، 1369،ص 209)
با توجه به مطالب مزبور، می توان گفت: رضایت شغلی یعنی احساس خرسندی و خشنودی که فرد از کار خود می کند و لذتی که از آن می برد و در پی آن، به شغل خوددل گرمی و وابستگی پیدامی کند. رضایت شغلی حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی شغل یا تجارب شغلی است؛ مفهومی دارای ابعاد، جنبه ها و عوامل گوناگون که باید مجموعه آن ها را در نظر گرفت. از جمله این عوامل، می توان به صفات کارگر و کارمند، نوع کار، محیط کار و روابط انسانی کار اشاره نمود.( وودمن و هل ریجل[1]،1996)
ازنظر رابینز[2] (1991) رضایت شغلی، به نگرش کلی فرد در باره شغلش اطلاق می شود. بدیهی است که این تعریف بسیار کلی است ولی تعریف مزبور در بطن مفهوم این واژه قرار دارد. لازم به یاد آوری است که شغل فرد چیزی بیش از کارهای مشخص شده او است. شغل فرد ایجاب می کندکه او با همکاران و سرپرستان رابطه متقابل داشته باشد، مقررات و سیاست های سازمان را رعایت و اجرا نماید. این بدان معنی است که ارزیابی فرد درباره کارش و ابراز رضایت یا نارضایتی از آن کار، یک نتیجه کلی از مجموعه ای از ارکان متفاوتی است که در مجموع شغل وی را تشکیل می دهند (پارساییان و اعرابی،1378).
فیشر و هانا[3](1939)رضایت شغلی را عاملی درونی می دانند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می انگارند؛ یعنی اگر شغل مورد نظر، لذت مطلوب را برای فرد تأمین کند، او از شغلش راضی است. در مقابل، چنانچه شغل موردنظررضایتولذت مطلوب رابه فردندهد،دراین حالت،اوازکارخودمذمّت می نماید و درصدد تغییر آن برمی آید.(عبدالله شفیع آبادی،1376،ص98)
به نظر هاپاک (1935)، رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چندبعدی است و با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد.تنها یک عامل موجب رضایت شغلی نمی شود، بلکه ترکیب معیّنی از مجموعه عوامل گوناگون سبب می گردد که شاغل در لحظه معیّنی از زمان، از شغلش احساس رضایت کند و به خود بگوید که از شغلش راضی است وازآن لذت می برد. (خدیجه سفیری،1377،ص76)
گینز برگ و همکارانش (1951) به دو نوع رضایت شغلی اشاره می کنند:
(1) رضایت درونی که از دو منبع حاصل می گردد :
الف) احساس لذتی که انسان صرفا از اشتغال به کار و فعالیت عایدش می شود.
ب) لذتی که بر اثر مشاهده پیشرفت و یا انجام برخی مسئولیت های اجتماعی و به ظهور رساندن توانایی ها و رغبت های فردی به انسان دست می دهد.
(2) رضایت بیرونی که با شرایط اشتغال و محیط کار ارتباط دارد و هر لحظه در حال تغییر و تحول است.
از عوامل رضایت بیرونی: شرایط محیط کار، میزان دستمزد و پاداش، نوع کار و روابط موجود بین کارگر و کار فرما را می توان نام برد. عوامل درونی ( خصوصیات و حالات فردی ) در مقایسه با عوامل بیرونی که شرایط کار و اشتغال را در بر می گیرد و از ثبات بیشتری برخوردارند. لذا رضایت درونی پایدارتر از رضایت بیرونی است و رضایت کلی، نتیجه تعامل بین دو رضایت درونی و بیرونی است(شفیع آبادی ،1376 ص 99).
اسمیت، کندال وهیولین[4] می گویند: پنچ بعد شغلی معرف خصوصیات برجسته شغلی است که ذیلا به اختصار به معرفی آن ها می پردازیم(حسین زاده،صائمیان1381)
1) رضایت از کار(satisfaction of work): یعنی قلمرو وظایفی که دبیران انجام می دهند جالب باشد و فرصت هایی برای آموزش و یادگیری آنان فراهم سازد.
2) رضایت از مافوق(boss satisfaction of): یعنی توانایی های فنی و مدیریتی مدیران و ملاحظاتی که آنان برای علایق کارکنان از خود نشان می دهند.
3) رضایت از همکاران( workers satisfaction of) : یعنی میزان دوستی، صلاحیت فنی و حمایتی که همکاران از خود نشان می دهند، رضایت از همکارانفمنعبث از نحوه ارتباطات آن ها است.
4) رضایت از ترفیع( promotion satisfaction of) یعنی دسترسی به فرصت های واقعی برای پیشرفت در کنان است.
5) رضایت از حقوق( salary satisfaction of) یعنی میزان حقوق دریافتی، برابری ادراکی در مورد حقوق، و روش های پرداختی.
فردریک هرزبرگ ، رضایت شغلی را دارای دو بعد دانسته اند. یک گروه عوامل و شرایطی که فقدان آنها موجب عدم رضایت میگردد ولی تأمین آنها باعث ایجاد انگیزه شدید و قوی نمیشود بلکه فقط از بروز عدم رضایت جلوگیری میکند که آنها را عوامل بهداشتی یا عوامل بقاء مینامند . نبود این عوامل ممکن است چنان کارمندان را دچار عدم رضایت سازد که سازمان را ترک کرده و موجودیت آن را به مخاطره اندازند. هرزبرگ این عوامل را برای تأمین و حفظ بهداشت و سلامت سازمان لازم دانسته است. دسته دوم عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه هستند که وجود آنها موجب انگیزش و رضایت افراد ولی فقدان آنها تنها عدم رضایت ضعیفی را تولید میکند(پارسائیان و اعرابی،1378)
ویکتور وروم [5] رضایت شغلی را واکنش کارکنان در برابر نقشی که در برابر کارشان ایفا می کنند می دانند.( امین بیدختی، صالح پور1386)
اسپکتور[6] معتقد است که رضایت شغلی نگرشی است که چگونگی احساس مردم را نسبت به مشاغلشان به طور کلی و یا نسبت به حیطه هایی مختلف آن نشان می دهند.( امین بیدختی، صالح پور1386)
از تعاریف ارائه شده درباره رضایت شغلی چنین بر می آید که این مفهوم بیانگر احساسات و نگرشهای مثبتی است که شخص نسبت به شغلش دارد. وقتی گفته می شود که کسی از رضایت شغلی سطح بالایی برخوردار است؛یعنی به طور کلی ،شغلش را دوست دارد،برای آن ارزش زیادی قایل است و به گونه ای مثبت به آن می نگرد و در یک کلام، از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار است.( عبدالله شفیع آبادی،1370)
ماهیت رضایت شغلی
مطالعات نشان می دهد که همه ساله،بسیاری از شرکت ها و سازمان ها از جمله آی بی ام [7]پیمایش های افکار سنجی را در خصوص احساس و نگرش کارکنان در باره شغلشان انجام می دهند. افزایش رضایت شغلی در این شرکت میزان ترک خدمت را به حداقل رسانده، موجب کسب وجهه و موقعیت رقابتی گردیده است. رضایت شغلی یکی از مهم ترین متغیر های تحقیق در رفتار سازمانی و هم چنین متغیر محوری در تحقیقات و تئوری سازمانی است.( درویش،1386)
یکی دیگر از صاحبنظران(رز،2001،ص 48) رضایت شغلی را یک مفهوم چند وجهی می داند که شامل ابعاد درونی و بیرونی است. منابع رضایت درونی به ویژگی های شخصیتی فرد برمی گردند،مانند توانایی ابتکار عمل و برقراری ارتباط با سرپرستان که به آنها جنبه های کیفی شغل می گویند. منابع رضایت درونی اقتضایی و وابسته به شرایط محیطی هستند،مانند پرداخت،ارتقا با امینت شغلی،تفاوت واحد های سازمانی از نظر میزان رضایت شغلی را می توان نشانه وجود نقاط بالقوه مشکل زا دانست.(ولف 2001،ص50)
اهمیت رضایت شغلی
مسئله اساسی برای مدیران سازمانها این است که چطور می توان همزمان با تجهیز فعالیت های افراد در جهت سازمان طوری عمل کرد که افراد از کار و کوشش خود در سازمان رضایت شخصی و پاداش کسب نمایند.(کمالوند،1379)
هیچ تردید نیست که رضایت شغلی از اهمیت بسیار بالایی دارد، حداقل شغلی افراد و اعضای سازمان اهمیت میدهند، زیرا:
1) افراد ناراضی سازمان را ترک می کنند و بیشتر استعفا می دهند.
2) کارکنان راضی از سلامت بهتری برخوردارند و بیشتر عمر می کنند.
3) رضایت شغلی از کار پدیده ایی است که از مرز سازمان فراتر می رودو اثرات آن در زندگی خصوص فرد و خارج از سازمان مشاهده میشود.(عزیزی،1390)
مدیران به سه دلیل باید رضایت شغلی کارکنان در سازمان اهمیت بدهند:
1) مدارک زیادی در دست است که افراد ناراضی سازمان را ترک می کنند و بیشتر استعفا می دهند.
2) ثابت شده است که کارکنان راضی از سلامت بهتری برخوردارند.
3) رضایت شغلی پدیده ه ایی است که ار مرز سازمان فراتر رفته، آثار آن در زندگی خصوصی فرد خارج از سازمان مشاهده می شود.( رابینز،مترجم پارساییان و اعرابی،1378)
[1]-Don Hellriegel & w.woodman
[2]-Stephen p.Robbins
[3]-Fisher and Hannah
[4]- Smith & Kendall & Hhllin
[5]-woroum
[6] -spector
[7]- IBM