فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری حمایت کیفری ماهوی از زنان قربانی خشونت، قاچاق زنان

مبانی نظری حمایت کیفری ماهوی از زنان قربانی خشونت، قاچاق زنان
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 78 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 57
مبانی نظری حمایت کیفری ماهوی از زنان قربانی خشونت، قاچاق زنان

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری حمایت کیفری ماهوی از زنان قربانی خشونت، قاچاق زنان

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


حمایت کیفری ماهوی از زنان قربانی خشونت

حمایت کیفری ابتدایی ترین گونه حمایت است و چون در روزگار ما از طریق جرم انگاری در پوشش قانون شناخته می شود، در چارچوب ( سیاست جنایی تقنینی ) می گنجد. در ایران بزه دیده شناسی زنان بیشتر در سطح سیاست جنایی تقنینی و در چارچوب حمایت کیفری مورد توجه قرار گرفته است. در حمایت کیفری چند حالت می توان تصور کرد:..........

...........

- حمایت کیفری از زنان قربانی خشونت جسمانی

در این فصل جرایم علیه تمامیت جسمانی که نسبت به زنان امکان وقوع دارد چه در قوانین داخلی و چه در.................

................

- جرم انگاری خشونت های جسمانی موجب قصاص

.................

- : قتل عمد

قتل شدیدترین و بی رحمانه ترین نوع تعرض علیه تمامیت جسمانی یک فرد است که منجر به از بین رفتن جان و نفس انسان می شود و به همین دلیل در قوانین کشور ما قتل نفس از مهم ترین جرایم محسوب شده و در قبال آن ضمانت اجرایی کیفری سنگینی نظیر حبس، قصاص و دیه پیش بینی شده است. قانونگذار در ماده 206 قانون مجازات اسلامی موارد قتل عمدی را احصاء نموده و در ماده 205 قانون مجازات اسلامی مجازات آن را قصاص دانسته است : « قتل عمد برابر مواد این فصل موجب قصاص است و اولیاءدم می توانند با اذن ولی امر، قاتل را با رعایت شرایط مذکور فصول آتیه قصاص نمایند....».[1]همچنین در ماده 207 قانون مجازات اسلامی، آمده : « هرگاه مسلمانی کشته شود قاتل قصاص می شود و...».[2]در کتب فقهی مختلف نیز درخصوص.............

...............

- ایرادات در تبعیض مجازات قتل عمد زنان

ایرادی که از جنبه عملی بر این ماده وارد است این است که چنانپه اولیاءدم زن توان پرداخت مازاد بر دیه زن را نداشته باشد و از سوی دیگر قاتل نیز راضی نشود یا توان پرداخت دیه زن را نداشته باشد، چون تراضی برای..............

.............

- ادله شرعی تبعیض مجازات قتل عمد زنان

..............

قرآن کریم : آیات مربط به قصاص :

................

روایات :

..............

اجماع :

...............

- جرایم عمدی مادون نفس

.................

...............

اجماع :

در مورد قصاص عضو و جرح، قول مشهور فقهای امامیه این است که تا زمانی که دیه عضو و جراحت به یک سوم دیه کامل نرسیده است زن و مرد به طور مساوی در برابر یکدیگر قصاص می شوند. اما زمانی که دیه به یک سوم و بالاتر رسید، مرد به شرطی در برابر قطع عضو و جرحی که به یک زن وارد نموده است قصاص می شود که زن نصف دیه قطع عضو مرد را به او بپردازد.

- شیخ مفید در مورد قصاص اعضاء و جوارح می گوید: ( زن می تواند در اعضاء و جوارح، دندانها، تا آنجا که دیه او با دیه مرد برابر است یعنی تا یک سوم دیه، مرد را قصاص کند اما در مواردی که دیه بیشتر از این حد باشد، بین زن و مرد قصاص نیست و زن می تواند از مرد مطالبه دیه و ارش کند ).[3]در اینجا در صورتی که دیه از یک سوم تجاوز کند قصاص ساقط دانسته شده است.

- امام خمینی (ره) در این مورد بیان می کند که : زن و مرد در دیه اعضاء و جراحات با هم مساویند البته تا زمانی که جراحات زن به یک سوم دیه مرد نرسیده است زیرا زمانی که جراحت به این حد رسید زن در دیه و قصاص نصف مرد می شود و اگر به این حد رسید زن تفاوت دیه را باید به مرد جانی بپردازد ولی اگر زن جانی باشد و مرد مجنی علیه در صورت قصاص لازم نیست که مرد چیزی به زن پرداخت نماید ).[4]

..............

............

- جرم انگاری خشونت های جسمانی موجب دیه و تعزیر

...........

- جرایم قتل، ضرب و جرح و قطع عضو غیرعمدی

...............

الف: ایرادات به تبعیض در مجازات دیه نفس و اعضاء زنان

...............

ب: ادله شرعی تبعیض در مجازات دیه نفس و اعضاء زنان

................

ج: خلأهای قانونی در تعیین دیه زنان

................

- عدم تعیین دیه در قطع پستان زن

.............

بنددوم:سقط جنین زنان باردار

...............

- حمایت کیفری از زنان قربانی خشونت جنسی و روانی

مهم ترین خشونت های جنسی نسبت به زنان شامل زنا و تجاوز به عنف، هرزه گوئی و هرزه نگاری، قاچاق زنان، تعرض به زنان در اماکن عمومی که بیشترین لطمه را به حیثیت و تمامیت جنسی و روانی زنان وارد می سازد به همین دلیل آن را در ذیل مورد بررسی قرارمی دهیم:

مبحث اول : زنا

................

- تجاوز به عنف

................

1)- ایجاد آسیبهای جسمی

...............

2)ـ ایجاد بیماریهای روانی

................

3)ـ آسیبهای خانوادگی

.............

4)ـ آسیبهای اجتماعی

............

- قذف

...............

- هرزه گوئی و هرزه نگاری

..............

- تعریف و ابعادهرزه گوئی و هرزه نگاری

................

- مقررات مربوط به هرزه گوئی و هرزه نگاری

................

- قاچاق زنان

...............

-تعریف و ابعاد قاچاق زنان

امروزه علی رغم ایجاد تحول در معادلات جهانی و مناسبات انسانی، بسیاری از صاحبنظران معتدند که قاچاق سازمان یافته زن در جهان، توسط گروه های مافیایی در حال تبدیل به تجارتی پر سود شده است که کم کم از لحاظ سودآوری در جایگاهی برتر از قاچاق اسلحه و مواد مخدر قرار خواهد گرفت. بدیهی است که در هیچ قاموسی نمی توان عنوان «قاچاق» را برای انسان به کاربرد، اما در جایی که زن به کالایی سودآور برای پر کردن جیب سوداگران تبدیل شود، تفاوتی ندارد که جنس قاچاق شده هروئین، اسلحه و یا یک« زن » باشد. این تجارت با وجود اینکه برای برخی، سودهای کلان به همراه دارد، اما برای کالای مورد تجارت چیزی جز خشونت، تحقیر و استثمار به همراه نداشته است. کشور ایران هم از آفات و آسیب های این جرم در امان نیست امروزه قاچاق زنان برای کار خانگی یا کشاورزی، ازدواج های اجباری بصورت پستی و سفارشی و خرید و فروش زنان برای روسپی خانه ها و کلوپ های رقص صورت می گیرد.[5]

پروتکل پیشگیری و سرکوب و مجازات، قاچاق اشخاص به ویژه زنان و دختران مصوب سال 2000 در ماده 3 خود قاچاق زنان را تعریف نموده است و آن عبارتند از :« استخدام، انتقال، حمل و نقل، پناه دادن، تقلب، فریب، سوء استفاده از قدرت یا موقعیت آسیب پذیری (قربانی) دادن یا دریافت یا پرداخت ها یا منافع جهت کسب رضایت فردی که بر شخص دیگری کنترل دارد به منظور بهره کشی جنسی، کار یا خدمات اجباری، بردگی یا رویه مشابه بردگی، بیکاری یا برداشتن اندامهای بدن.[6]

...................

- مقررات مربوط به قاچاق زنان

..................

- تعرض به زنان در اماکن عمومی

...................

منابع ومآخذ:

1-کتب:

1. قرآن کریم.

2. آبوت، پاملا، والاس، کلر، ترجمه نجم عراقی، منیژه، جامعه شناسی زنان، نشر نی، سال 1380.

3. آرتیدار، طیبه، قوانین و مقررات زنان و خانواده سوره مهر، چاپ اول، سال 1386.

................

.................


[1]. منصور، جهانگیر، قانون مجازات اسلامی، نشر دیدار، تهران 1384، ص 71.

[2]. همان منبع، ص 72.

[3]. قربان نیا، ناصر وهمکاران، همان منبع، ص 143.

[4]. خمینی، روح الله، همان منبع ، ص 520.

[5].رمضانی، محبوبه، همان منبع، ص19.

[6].امیرارجمند، دکتراردشیر، مجموعه اسناد بین المللی حقوق بشر، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، تهران1381، ص185.

مبانی نظری خشونت علیه زنان، انواع خشونت، مزاحمت های خیابانی، خشونت جسمی و جنسی

مبانی نظری خشونت علیه زنان، انواع خشونت، مزاحمت های خیابانی، خشونت جسمی و جنسی
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 64 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 44
مبانی نظری خشونت علیه زنان، انواع خشونت، مزاحمت های خیابانی، خشونت جسمی و جنسی

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری خشونت علیه زنان، انواع خشونت، مزاحمت های خیابانی، خشونت جسمی و جنسی

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


خلاصه ای از کار:

مفهوم و عوامل خشونت علیه زنان

- مفهوم و انواع خشونت

در این مبحث دو واژه خشونت و انواع آن و علل خشونت از حیث مفهومی و لغوی مورد تحلیل و تعریف و بررسی قرار می گیرد.

- مفهوم خشونت

خشونت از نظر لغوی به معنای غضب ، درشتی ، تندی کردن و ضد نرمی و لطافت تعریف شده است ، در واقع خشونت معنای متقن و مشخصی ندارد. از نظر برخی خشونت هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد و به منظور آسیب به فرد دیگری انجام می شود. برخی نیز معتقدند خشونت از انواع رفتارهای بسیار تند و آسیب زا و واکنشهای منفی چون بی تفاوتی و کم توجهی را دربر دارد. اما برخی تعاریف از خشونت تنها بر جنبه فیزیکی آن تاکید کرده. ( هر فعل یا رفتار تهدید آمیزی را که با قصد ایراد صدمه فیزیکی یا ایجاد ترس از ایراد صدمه صورت گیرد و عملا منتهی به ایراد صدمه و آسیب شود یا احتمال ایراد صدمه و آسیب را در پی داشته باشد در زمره رفتارهای خشونت آمیز محسوب می کنند). در مقابل فمینیست ها به ارائه تفسیر موسعی از خشونت دست زده اند و معتقدند هر رفتاری که قربانی را بر خلاف میلش وادار به انجام کاری کند یا مانع از انجام کار مورد علاقه وی یا موجب ترس زن شود در زمره رفتارهای خشونت آمیز قرار می گیرد .[1]

.....................

- انواع خشونت

در اکثر جوامع امروزی زنان در معرض خشونت مردان قرار دارند، زنان نه تنها قربانی خشونت مردان هستند بلکه ترس از رویارویی با این خشونت بر سراسر زندگی آنها به شدت سایه افکنده است. خشونت از هر نوعی که باشد نمادش سلطه جویی است که از ارزش و احساس و انسانیت قربانی می کاهد.[2]........

...................

- خشونت جسمی، جنسی، روانی

...............

- خشونت خانوادگی، اجتماعی و اقتصادی

خشونت خانوادگی: خشونت خانوادگی خشونتی است که در محیط خصوصی به وقوع می پیوندد و عموماٌ میان افرادی رخ می دهد که به سبب صمیمیت، ارتباط خونی و یا قانونی به یکدیگر پیوند خورده اند ، در واقع خشونت میان اعضای خانواده یا اعضای یک خانوار را خشونت خانگی می نامند .[3]

....................

- عوامل خشونت علیه زنان

..............

- عوامل جسمی روانی

..........

- عوامل اجتماعی اقتصادی

...............

- عوامل فرهنگی ، خانوادگی و سنتی

..................

- عوامل قانونی

.................

- گستره خشونت علیه زنان

..............

- خشونت خانوادگی

خشونت علیه زنان در خانواده متداولترین شکل خشونت علیه زنان است که غالباًٌ توسط نزدیکترین افراد خانواده مانند شوهر، پدر و برادر به وقوع می پیوندد. خشونت خانگی را می توان اینگونه تعریف نمود: اداره و کنترل خانواده از سوی سرپرست خانواده اعم از زن یا مرد با شیوه اعمال زور و رفتارهای مشابهی که از نظر جسمی، جنسی و روانی خشونت آمیز و زور مدارانه تلقی می شوند.[4]

و بنابر تعریفی دیگر خشونت خانوادگی، مجموعه رفتارهای هجومی و سرکوبگرانه از جمله حملات بدنی، روانی ، جنسی یا اعمال فشار اقتصادی توسط افراد بالغ نسبت به شخصی است که با او در ارتباط نزدیک باشد.[5]

...............

- خشونت خانوادگی اقارب نسبی

.................

- خشونت خانوادگی همسر

.............

- خشونت اجتماعی

..............

- خشونت جسمی

..............

- خشونت جنسی

..............

- مزاحمت های خیابانی

..............

تبعات مزاحمت های خیابانی:

...............

- خشونت در محیط کار

...............

- تبعیض جنسیتی در محیط کار

یکی از تبعیض های ناروا به جامعه زنان شاغل برقراری شیوه تفاوت دستمزد زنان با مردان در مشاغل مشابه است.[6]و زنان برای رسیدن به مهارتها و سرمایه، کمتر از مردان فرصت دارند و کار آنها به اندازه کار مردان ارزش گذاری نمی شود و اینکه زنان مشوقی برای ورود به بازار کار ندارند و از آنجایی که زنان به لحاظ باروری و شیردهی مجبورند مدتی از کار دور شوند، هر چند این امتیازات در محیط کاری برای حمایت از زنان تدارک دیده شده ولی در اغلب موارد پست های کلیدی به لحاظ وضعیت خاص زنان به آنها سپرده نمی شود، و یا پست سازمانی آنها حفظ نمی گردد.

از آنجایی که بنا به فرهنگ ایرانی، مردان نان آور خانه هستند و هم چنین از نظرحقوقی که پرداخت نفقه بر عهده مرد است، بنابراین در انتخاب میان مرد و زن جویای کار، مردان ترجیح داده می شوند و زنان در صورتی می توانند بر مردان پیشی گیرند که تحصیلات بالاتری داشته باشند، از طرف دیگر، استخدام زنان، برای کارفرمایان تبعاتی در پی دارد که آنها را وادار می کند تا بیشتر به استخدام مردان تمایل نشان دهند، مثل عدم تمایل زنان به انجام مأموریت های کاری و ساعت کاری در شب به دلیل مسائل خانوادگی است.[7]

...............

مزاحمتهای جنسی در محیط کار :

.............

منابع ومآخذ:

1-کتب:

1. قرآن کریم.

2. آبوت، پاملا، والاس، کلر، ترجمه نجم عراقی، منیژه، جامعه شناسی زنان، نشر نی، سال 1380.

3. آرتیدار، طیبه، قوانین و مقررات زنان و خانواده سوره مهر، چاپ اول، سال 1386.

4. امیر ارجمند، اردشیر، مجموعه اسناد بین المللی حقوق بشر، جلد دوم، تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی، سال 1381.

5. حجتی اشرفی، غلامرضا،مجموعه کامل قوانین و مقررات جزایی، کتابخانه گنج دانش، بی تا.

...................

................

.................


[1].jones,Stephen;understandinq violent crime,clarehdon press ,Buckingham,2000,p.3.

[2]. عارفی، مرضیه، بررسی توصیفی خشونت علیه زنان در ارومیه ، مطالعات زنان، سال اول، شماره 2، سال 1382، ص3.

[3] . مولاوردی، شهیندخت، کالبد شناسی خشونت علیه زنان، نشر حقوق دان، چاپ نخست 1385، ص 95.

[4]. مجله علمی پزشکی قانونی کشور، شماره19، سال ششم، ص 68.

[5]. مانی، مهوش، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی (بررسی ویژگی های روان شناختی مرتکبین خشونت خانوادگی )، دانشگاه الزهرا، سال1381، ص 18.

[6].خانی، دکتر فضیله، جنسیت و توسعه، انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی، چاپ اول زمستان 1385، ص93.

[7].همان منبع، ص113.

پیشینه و مبانی نظری تحقیق توانمند سازی زنان

پیشینه و مبانی نظری تحقیق توانمندسازی زنان
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 23
فرمت فایل docx
حجم فایل 32 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
پیشینه و مبانی نظری تحقیق توانمندسازی زنان

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

پیشینه و مبانی نظری تحقیق توانمندسازی زنان

نظریه‌های توانمندسازی بر اساس نوشته‌های فمینیست‌ها و تجارب کشورهای جهان سوم شکل گرفته و نشان می‌دهد که فمینیسم تنها یک امر وارداتی از دنیای غرب و یک پدیده به وجود آمده از شهرنشینی و متعلق به طبقه‌ی متوسط نیست. این نظریه به عنوان یک استراتژی موقعیت زنان در جهان سوم را بتدریج تغییر می‌دهد. با وجود اینکه نظریه‌ی توانمندسازی ازعدم برابری بین زن و مرد و سرچشمه‌ی فرمانبرداری زنان در خانواده آگاه است، ولی بر این حقیقت تأکید دارد که زنان مورد ظلم و تعدی متفاوتی قرار می‌گیرند که بستگی به نژاد، طبقه و موقعیت فعلی آنان در نظام بین‌المللی اقتصادی دارد. بنابراین، این نظریه تأکید می‌نماید که زنان باید ساختار و موقعیت ظلم را در سطوح مختلف و همزمان زیر سؤال برند و با آن مبارزه کنند. این نظریه‌ها در حالی که به اهمیت افزایش قدرت برای زنان واقف است، سعی می‌نماید که قدرت را کمتر به صورت برتری فردی بر فرد دیگر و بیشتر از لحاظ توان زنان در جهت افزایش اتکا به خود و قدرت درونی شناسایی نماید. این امر به صورت حق انتخاب در زندگی و تأثیرگذاری بر انتخاب جهت تغییراتی از طریق به دست گرفتن کنترل منابع مادی و غیرمادی اساسی مشخص شده است. این نظریه تأکید کمتری بر افزایش موقعیت زن نسبت به مرد دارد و به دنبال توانمندسازی زنان از راه توزیع مجدد قدرت در داخل خانواده و همچنین بین اجتماعات مختلف است. این نظریه دو فرض اساسی نظریه‌ی برابری را زیر سؤال می‌برد: اول اینکه توسعه لزوماً به همه‌ی مردان کمک می‌کند و دوم اینکه زنان می‌خواهند در جریان اصلی توسعه به صورتی که از طرف دنیای غرب طرح شده است قرار بگیرند (موزر، 1372: 113-114).

3-3-2-نظریه فمینیسم لیبرال

فمینیسم لیبرال بیشتر، جنبشی به نظر می‌آید که می‌خواست برپایه‌ی اصول لیبرالیسم و با پرهیز از رادیکالیسم، حقوق اولیه زنان، یعنی آزادی و برابری، را به وسیله‌ی استدلال و در قالب قانون به دست آورد (پاک نیا، 1389: 107). هدف فمینیسم لیبرال از دیرباز احقاق حقوق برابر برای زنان بوده است یعنی برخورداری زنان از حقوق شهروندی مساوی با مردان. فمینیست های لیبرال بیان می‌کنند که زنان از حقوق مساوی با مردان محروم‌اند و آزادی هایی که برای گروه مردان وجود دارد از گروه زنان دریغ می‌شود (آبوت و والاس، 1380: 287).

فمینیست‌های لیبرال دلایل موقعیت پایین‌تر زنان را ناشی از کم‌تر بودن فرصت‌های زنان، فقدان یا اندک بودن میزان تعلیم و تربیت و محدودیت‌های محیط خانوادگی می‌دانند. آن‌ها ادعا می‌کنند که حقوق زنان برابر با مردان است و باید از حق ‌تحصیل، حق ‌استخدام، دارایی و حمایت‌های قانونی برخوردار باشند (والری، 1999: 36). هم‌چنین تأکید فمینیست‌های لیبرال این است که الگوهای اساسی جامعه مورد قبول‌اند، اما تغییراتی در مورد حقوق زنان مورد نیاز است. فمینیست‌های اصلاحی برای زنان فرصت رقابت با مردان را طلب می‌کنند. آن‌ها بر آنند که اموری مانند مراقبت روزانه از بچه‌ها و زندگی خانوادگی باید بگونه‌ی انجام شود که زنان نیز بتوانند همانند مردان کار کنند و به زعم آن‌ها مردان نیز باید طرز تلقی‌شان را نسبت به بچه‌داری، کارخانه و دیگر جنبه‌های کار سنتی زنان تغییر دهند (تاور، 1999: 133).


-Moser.

-Liberal Feminist.

-Valerie.

-Tower.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان

مبانی نظری وپیشینه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 8
فرمت فایل doc
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 30
مبانی نظری وپیشینه تحقیق  خشونت خانگی علیه زنان

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

خشونت عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آسیب جسمی، جنسی و یا روانی شود (کار،1381). خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام میدهد و صرفا جنبه فیزیکی ( بدنی) ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی، تحقیر، منزوی کردن فرد، داد و فریاد)، جنسی و اقتصادی هم به خود بگیرد (درویش پور1387، به نقل از محمدی، میرزایی،1391؛کار1379) .

خشونت علیه زنان پدیده ای چند بعدی است که خشونت خانگی یکی از تظاهرات آن به شمار می رود. خشونت در هر جامعه شکل هایی به خود می گیرد که با ساختار قانونی، سنتی و دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است. بنابراین اثار خشونت علیه زنان در ایران را باید در مجموعه ای به هم تنیده از انواع خشونت های خانگی، اجتماعی، سیاسی و تفاسیر خاصی از دین جستجو کرد. تاکید بر ارزش هایی مانند جداسازی افراد دو جنس در مراکز دانشگاهی، منع حضور زنان از تماشای مسابقات ورزشی مردان، جلوگیری از فعالیت زنان هنرمند در جایگاه خواننده و مانند اینها، شکل هایی از خشونت است که بر زنان ایران تحمیل شده است (کار، 1381). به هر نوع عمل و یا احتمال رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی، روانی یا محرومیت و عذاب منجر شود خشونت علیه زنان گفته می شود این تعریف، تهدید به چنین اعمال و رفتاری، محرومیت از آزادی به اجبار یا به اختیار، اعم از اینکه در زندگی شخصی(خصوصی) یا جمعی رخ دهد را نیز در بر می گیرد (نهاوندی1386 به نقل از وردی نیا، ریاحی، اسفندیاری).

همانگونه که گفته شد چنانچه رفتار خشونت آمیز علیه زنان در چارچوب خانواده و میان زن و شوهر روی دهد از آن به خشونت خانگی تعبیر می شود (پور رضا و موسوی،1382؛ سازمان جهانی بهداشت،1380).

پسران این رفتار رسانه ها را به مثابه الگوی رفتاری یاد می گیرند و در مقابل دختران می آموزند که رفتار خشونت آمیز برای زنان امری غیر مرسوم است (اعزازی،1380). در ایران نیز زنان در اثر فشارهای سنتی هزاران ساله که دامنه ای وسیع دارد خو گرفته اند که بخش عمده ای از وضعیت خشونت بار زندگی خود را از دیگران بپوشانند (کار، 1381).

خشونت نسبت به گروه طبقه و یا ملیت فرق می کند چنانچه زنان طبقه پایین یا مهاجران شهری یا مناطق عشیره ای بیشتر تجربه خشونت جسمانی تا قتل های ناموسی را دارند گاهی همین زنان چنان جامعه پذیر می شوند که خشونت را بازتولید و استمرارش را تداوم می بخشند (محمدی اصل، 1388)، چرا که پنهان نگاه داشتن خشونت علیه زنان و پرهیز زنان از واکنش فعال نسبت به آن، یکی از مشخصات خشونت علیه زنان در تمام جوامع است به نظر می رسد چنین نگرشی به خشونت در هر جامعه دلایل خاص خود را دارد و با شرایط و زندگی فردی زنان هر جامعه متناسب است (وردی نیا و همکاران،1386).

وقتی زنان یاد گرفته اند مورد کمک واقع شوند انگیزش ها و شناخت ها و رفتارهایشان را با خشونت همساز می کنند در نتیجه ترس از مرد و عدم اعتماد به نفس زنان را فرا میگیرد و به این ترتیب آنان ایفای نقش خشونت آمیز توسط مردان را با این روحیات تکمیل میکنند (همان منبع).

مردم شناسان بریتانیایی در چند قرن اخیر، خشونت خانگی را چنین تعریف کرده اند: تحمیل خواهش ها و دیدگاه های یک فرد خانواده بر عضو و یا سایر اعضای خانواده، از طریق اعمال زور، فشار، تهدید، تحقیر و جبر اقتصادی. این دانشمندان بر این باورند که خشونت خانوادگی مرز دینی، جغرافیایی، جنسی و نژادی نمی شناسد.

حقوقدانان در مصر بر این باورند که خشونت خانوادگی منشا جنسی دارد و همیشه زنان خانواده قربانی آن هستند. آنها می گویند: چون زنان در بسیاری از موارد از کمبود امنیت های فردی و شهروندی خویش رنج می برند بنابراین قربانی خشونت های خانگی می گردند (جلایی فرد، فکور راد، 1389).

خشونت خانگی علیه زنان

در برخی موارد خشونت های خانگی را خشونت های داخلی خوانده اند که به معنای حاکمیت غیر قابل تحمل فیزیکی و روانی یک فرد خانواده بر فرد یا افراد دیگر خانواده است. این حاکمیت غیرقابل تحمل به گونه های تحقیر، توهین، برخوردهای فیزیکی و محدود سازی آزادی ها برای قربانی تبارز می کند (زیبایی نژاد،1386).

گرچه خشونت در تمام جوامع به افرادی در سنین مختلف و جنسیت های گوناکون اعمال می شود اما این کنش مخصوصا متوجه زنان و کودکان است و مسائلی را به وجود می آورد که سلامت اجتماعی را تهدید می کند، زنان در سنین کودکی، جوانی و جا افتادگی مکررا قربانی خشونت می شوند خشونت علیه زنان و دختران عمدتا وجه جسمانی و جنسی دارد و به مدد فرهنگی نهادینه، تا آزار روانی آنان و از آن طریق تا خود آزاری جوامع تداوم می یابد (محمدی اصل،1388). اصطلاح قربانی نخست برای باکره­گانی بکار می رفت که به منظور انجام فرائض دینی به قربانگاه فرستاده می شدند (همان).

نتایج پژوهش های مختلف نشان می دهد زنان هشت برابر بیشتر از مردان خشونت همسرانشان را تجربه می کنند (سولر، وینایاک، و کوآداینو2000 به نقل از یزد خواستی 1387). و همین طور بر پایه آمار منتشر شده سازمان بهداشت جهانی از هر سه زن یک زن در طول زندگی خود مورد خشونت خانگی واقع می شود (سازمان بهداشت جهانی 2008).

تا 4 دهه قبل هیچ یک از جامعه شناسان به طور خاص به بررسی پدیده خشونت خانگی نپرداخته و افرادی مانند پزشکان و روانپزشکان که به صورت مستقیم با آن ارتباط داشتند آن را مطرح کردند و از طریق مقالات متعددی که در زمینه بررسی های بالینی در مورد کودکان کتک خورده نوشته شد مسئله خشونت خانوادگی به افکار عمومی و متخصصان جامعه ارائه گردید جامعه شناسان تا قبل از این با اینکه از وجود خشونت در خانواده آگاه بودند گمان می بردند این نوع رفتار خشونت آمیز استثنایی ست و در شرایط بحرانی (طلاق، جدایی و فقر مالی) در میان خانواده ها بروز می کند اما از دهه 70 میلادی نگاه پژوهشگران متوجه این پدیده شد و با انجام دادن بررسی های گوناگون کوشیدند خشونت خانگی را شناسایی کنند. بررسی های مربوط به خشونت با مقاله ای آغاز شد که در سال 1962، هنری کمپ و همکاران تحت عنوان "علائم مشخصه کودک کتک خورده "منتشر گردید (کریمی،1386) در اینجا به برخی مطالعات و تحقیقاتی که در داخل و خارج از کشور به بررسی خشونت علیه زنان پرداخته اند اشاره می شود.


مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان(فصل دوم تحقیق)

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان(فصل دوم تحقیق)
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 36
فرمت فایل docx
حجم فایل 36 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 22
مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان(فصل دوم تحقیق)

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق خشونت خانگی علیه زنان(فصل دوم تحقیق)

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

خشونت عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که باعث آسیب جسمی، جنسی و یا روانی شود (کار،1381). خشونت را می توان عملی آسیب رسان دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام میدهد و صرفا جنبه فیزیکی ( بدنی) ندارد بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی، تحقیر، منزوی کردن فرد، داد و فریاد)، جنسی و اقتصادی هم به خود بگیرد (درویش پور1387، به نقل از محمدی، میرزایی،1391؛کار1379) .

خشونت علیه زنان پدیده ای چند بعدی است که خشونت خانگی یکی از تظاهرات آن به شمار می رود. خشونت در هر جامعه شکل هایی به خود می گیرد که با ساختار قانونی، سنتی و دینی و سیاسی همان جامعه متناسب است. بنابراین اثار خشونت علیه زنان در ایران را باید در مجموعه ای به هم تنیده از انواع خشونت های خانگی، اجتماعی، سیاسی و تفاسیر خاصی از دین جستجو کرد. تاکید بر ارزش هایی مانند جداسازی افراد دو جنس در مراکز دانشگاهی، منع حضور زنان از تماشای مسابقات ورزشی مردان، جلوگیری از فعالیت زنان هنرمند در جایگاه خواننده و مانند اینها، شکل هایی از خشونت است که بر زنان ایران تحمیل شده است (کار، 1381). به هر نوع عمل و یا احتمال رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی، روانی یا محرومیت و عذاب منجر شود خشونت علیه زنان گفته می شود این تعریف، تهدید به چنین اعمال و رفتاری، محرومیت از آزادی به اجبار یا به اختیار، اعم از اینکه در زندگی شخصی(خصوصی) یا جمعی رخ دهد را نیز در بر می گیرد (نهاوندی1386 به نقل از وردی نیا، ریاحی، اسفندیاری).

همانگونه که گفته شد چنانچه رفتار خشونت آمیز علیه زنان در چارچوب خانواده و میان زن و شوهر روی دهد از آن به خشونت خانگی تعبیر می شود (پور رضا و موسوی،1382؛ سازمان جهانی بهداشت،1380).

پسران این رفتار رسانه ها را به مثابه الگوی رفتاری یاد می گیرند و در مقابل دختران می آموزند که رفتار خشونت آمیز برای زنان امری غیر مرسوم است (اعزازی،1380). در ایران نیز زنان در اثر فشارهای سنتی هزاران ساله که دامنه ای وسیع دارد خو گرفته اند که بخش عمده ای از وضعیت خشونت بار زندگی خود را از دیگران بپوشانند (کار، 1381).

خشونت نسبت به گروه طبقه و یا ملیت فرق می کند چنانچه زنان طبقه پایین یا مهاجران شهری یا مناطق عشیره ای بیشتر تجربه خشونت جسمانی تا قتل های ناموسی را دارند گاهی همین زنان چنان جامعه پذیر می شوند که خشونت را بازتولید و استمرارش را تداوم می بخشند (محمدی اصل، 1388)، چرا که پنهان نگاه داشتن خشونت علیه زنان و پرهیز زنان از واکنش فعال نسبت به آن، یکی از مشخصات خشونت علیه زنان در تمام جوامع است به نظر می رسد چنین نگرشی به خشونت در هر جامعه دلایل خاص خود را دارد و با شرایط و زندگی فردی زنان هر جامعه متناسب است (وردی نیا و همکاران،1386).

وقتی زنان یاد گرفته اند مورد کمک واقع شوند انگیزش ها و شناخت ها و رفتارهایشان را با خشونت همساز می کنند در نتیجه ترس از مرد و عدم اعتماد به نفس زنان را فرا میگیرد و به این ترتیب آنان ایفای نقش خشونت آمیز توسط مردان را با این روحیات تکمیل میکنند (همان منبع).

مردم شناسان بریتانیایی در چند قرن اخیر، خشونت خانگی را چنین تعریف کرده اند: تحمیل خواهش ها و دیدگاه های یک فرد خانواده بر عضو و یا سایر اعضای خانواده، از طریق اعمال زور، فشار، تهدید، تحقیر و جبر اقتصادی. این دانشمندان بر این باورند که خشونت خانوادگی مرز دینی، جغرافیایی، جنسی و نژادی نمی شناسد.

حقوقدانان در مصر بر این باورند که خشونت خانوادگی منشا جنسی دارد و همیشه زنان خانواده قربانی آن هستند. آنها می گویند: چون زنان در بسیاری از موارد از کمبود امنیت های فردی و شهروندی خویش رنج می برند بنابراین قربانی خشونت های خانگی می گردند (جلایی فرد، فکور راد، 1389).