فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان

دانلود مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب منبع دارد
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 31 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 25
مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان

فروشنده فایل

کد کاربری 1387
کاربر

مبانی نظری و پیشینه تحقیق سلامت روان

مناسب برای پژوهشگران علوم تربیتی و روانشناسی

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : دارد (به شیوه APA)

تعداد صفحات :25

نوع فایل: قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه :

مفهوم سلامت روان

ریشه‌ی لغوی واژه انگلیسی‌ «health»، در واژه‌های، «haelp»، haelth»» (به معنای کـل) و «haelen» و(heal) انـگلیسی قدیم، و کلمه‌ی‌ آلمانی قدیم «heilida» و«heilen» (به معنای کل) است. گراهام[1]‌ (1992) این ریشه‌های لغوی را با کلمات انگلیسی‌ «halig» و آلمانی قدیم«heilig»، به‌ معنای مقدس، ارتباط داده است؛ بنابراین، از نظر ریشه‌ی‌ لغوی، سالم‌ بودن‌ به معنای‌ «کلیت داشتن یا مقدس‌ بودن» است‌ و بدین‌ترتیب، ویژگی‌های‌ معنوی و فـیزیکی‌ (و نـه فقط فیزیکی) را شامل می‌شود (لطافتی بریس، 1389).

مفهوم سـلامت روانـى، در واقع جنبه‌اى از مفهوم کلى سلامت است. سازمان بهداشت جهانى سلامت را چنین تعریف‌ مى‌کند‌: حالت‌ سلامتى کامل جسمى، روانى، اجتماعى، معنوى و نه فقط‌ فقدان‌ بیمارى یا ناتوانى، که در آن فرد به توانایى‌هاى خودش پى مـى‌برد، مـى‌تواند بـا استرس‌هاى معمول زندگى کنار آید‌، بـه‌ صـورت‌ ثـمربخش و مولد کار کند و قادر به کمک به جامعه باشد ‌(برى[2]و جنکینس[3]،2007).

کارشناسان سازمان بهداشت جهای سلامت فکر و وران را این طور تعریف می کنند: «سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب» (میلانی فر، 1389).

مفهوم سلامت همچنین دربر گیرنده مفاهیمی همچون احساس خوب بودن و اطمینان‌ از‌ خودکارآمدی، اتکا به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خودشکوفایی توانایی‌های بالقوه فکری، هیجانی و غیره است و فـقدان بـیماری و عـلایم‌ را‌ نیز شامل می‌شود. سلامت روانی به عنوان یکی از ارکان سـلامتی، لازمه یـک زندگی مفید، موثر و رضایت‌بخش‌ فردی‌ است و مسئولیت سنجش، ارزیابی، کنترل، درمان و بهبود بخشیدن آن قبل از هرکس بر عهده متخصصان علوم‌ رفتاری‌ و اجتماعی می‌باشد (پاکیزه، 1387).

لوینسون[4] و همکارانش در سال 1962 سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند: «سلامتی روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی و اطرافیان دارد و مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش حائز اهمیت است» (میلانی فر، 1389).

تودور (1996؛ ترجمه خواجوی، 1382)، سلامت روان را به شرح زیر تعریف می کند:

  1. سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است.
  2. سلامت روان مفهوم انتزاعی وارزیابی نسبی گراست از روابط انسان با خود، جامعه و ارزش هایش. و نمی توان آن را جدای از سایر پدیدهای چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل می پردازد، می سازد.
  3. سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیا است، انسان هایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی، رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ می کنند.
  4. سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاه ها و موضوعات مختلف مانند: عدم وجود علایم ناتوان کننده، یکپارچگی کارکرد روان شناختی، سلوکی موثر در زندگی شخصی و اجتماعی، احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آنرا در بر می گیرد.
  5. برای ارائه یک تئوری در مورد سلامت روان، موفقیت برون روانی کافی نیست، باید سلامت درون روانی را به حساب بیاوریم.
  6. سلامت روان، ظرفیت رشد و نمو شخصی است.
  7. سلامت روان، یک موضوع مربوط به پختگی است.
  8. سلامت روان، یعنی هماهنگی بین ارزشها، علاقه ها، و نگرش ها در حوزه عمل افراد و در نتیجه، برنامه ریزی واقع بینانعه برای زندگی، و تحقق هدفمند مفاهیم زندگی است.
  9. سلامت روان، در قیاس با سلامت جسم نیست، بلکه به دیدگاه و سطح روان شناختی ارتباطات فرد-محیط اشاره دارد. بخش مرکزی سلامت، سلامت روان است، زیرا تمامی تعاملات مربوط به سلامتی، به وسیله روان انجام می شود.
  10. سلامت روان ظرفیت کامل زندگی کردن به شیوه ای است که ما را قادر می سازد، نوعی وحدت بین ما و دیگران بوجود آورد.
  11. سلامت روان، توانایی عشق ورزیدن و خلق کردن است، نوعی حس هویت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، که همراه است با درک واقعیت درون و بیرون از خود و رشد واقع بینی و استدلال.

پس از روش شدن مفهوم سلامت روان این ضرورت دیده می شود تا به اختصار مروری به نظریات گوناگون با گرایش ها و زمینه های متفاوت در مورد طبیعت انسان داشته باشیم و با تصورات گوناگون نظریه پردازان از مفهوم سلامت روان و ماهیت انسان بیشتر آشنا شویم.


[1] Graham

[2] Barry, M. M

[3] Jenkins, R

[4] Levnson, D

منابع :

راتوس، اسپنسر ا. و نوید، جفری . اس. (بی تا). بهداشت روانی. ترجمه: یحیی سید محمدی. (1389). چاپ دوم، تهران: ارسباران.

رحیمیان، حوریه بانو. (1382). نظریه ها و روش های مشاوره و روان درمانی. تهران: مهرداد.

روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین ای. (1930). آسیب شناسی روانی. ترجمه یحیی سید محمدی (1390). جلد دوم، چاپ دوازدهم، تهران: ارسباران.

شفیع آبادی، عبدالله؛ و ناصری ، غلامرضا (1389). نظریه های رواندرمانی و مشاوره. تهران: مرکز نشر دانشگاهی.

شولتز، دوان. پی. و شولتز، سیدنی.الن. (2005). نظریه های شخصیت. ترجمه: یحیی سید محمدی(1386)، چاپ یازدهم، تهران: ویرایش.

کیمیایی، سید علی؛ خادمیان، حسین؛ و فرهادی، حسن. (1390). حفظ قرآن و تاثیر آن بر مولفه های سلامت روان. فصلنامه علمی-پژوهشی جامعه شناسی زنان، سال دوم، شماره چهارم: 20-1.

گنجی، حمزه. (1391). روان شناسی عمومی. چاپ پنجاه و هشتم. تهران: ساوالان.

گنجی، حمزه. (1391). روان شناسی عمومی. چاپ پنجاه و هشتم. تهران: ساوالان.

گنجی، مهدی. (1392). آسیب شناسی روانی بر اساس DSM –5 . ترجمه، مهدی گنجی.جلد دوم، چاپ دوم، تهران: ساوالان.

لطافتی بریس، رامین. (1389). نظریه پردازان سلامت روان. تازه های روان درمانی، شماره 55 و 56: 97- 76.

لطافتی بریس، رامین. (1390). معیارهای سلامت روان. مجله رشد مشاور مدرسه، شماره 24: 36-32.

موسوی، سمیه السادات. (1388). تاثیر روابط اجتماعی صمیمانه بر بهداشت روان. ادیان، مذاهب و عرفان. شماره 147: 134-113.

میلانی فر، بهروز. (1389). بهداشت روانی. چاپ یازدهم. تهران: قومس.

نجات، حمید و ایروانی، محمود. (1378). مفهوم سلامت روان در مکاتب روان شناسی. مجله اصول بهداشت روانی، شماره3: 166-160.

هالجین، ریچارد و ویتبورن، سوزان کراس. (1948). آسیب شناسی روانی: دیدگاههای بالینی درباره اختلال های روانی براساس DSM-IV-IR. ترجمه یحیی سید محمدی (1392). تهران: روان.

Barry, M. M. & Jenkins, R. (2007).Implementing Mental Health Promotion.

Deurzen, E. & Arnold-Baker, C. (2005), Existential Perspectives on Human Issues: a Handbook for Practice, London: Palgrave, Macmillan. Yalom, I. D. (1980). Existential psychotherapy. New York: Basic Books.

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سرسختی روان شناختی (فصل دوم)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سرسختی روان‌شناختی در 21 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 63
فرمت فایل doc
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 21
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سرسختی روان شناختی (فصل دوم)

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سرسختی روان‌شناختی در 21 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

قابل ویرایش : بله

منابع : جدید و آپدیت شده

فرمت فایل : ورد

نحوه پرداخت و دریافت : بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود خواهید بود .

پشتیبانی تخصصی : 09191809834 ( لطفا فقط پیامک یا تلگرام )




توضیحات: فصل دوم

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو
  • توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
  • پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از مبانی نظری متغیر:

سرسختی روان‌شناختی

سرسختی نوعی سبک شخصیتی است که از مجموعه ای‌ای از صفات روانی تشکیل شده است و افرادی که از این سبک شخصیتی برخوردارند در مقایسه با کسانی که در مقابل مشکلات به زانو در می‌آیند و تسلیم می‌شوند در درجه اول آن‌ها متناسب به فعالیت‌هایی که در بر می‌گیرند احساس تعهد می‌نمایند یعنی درگیری‌های زندگی را عمدتاً تجربه‌های مثبت و مفید قلمداد کرده و نسبت به آن نوعی احساس تعهد می‌کنند و نکته دوم این است که برای افراد سرسخت حوادث و فعالیت‌های روزمره چالش بر انگیزند. آن‌ها تجربه‌های زندگی را سرشار از معنا می‌دانند و برخورد با آن‌ها را آموزنده تلقی می‌کنند. این در حالی است که در بسیاری از مواقع رویاروئی با حوادث زندگی خسته می‌شوند و مسائل زندگی برای آن‌ها ملال آور و یا حتی تهدید آمیز تلقی می‌شود (دلاهایج و همکاران، 2014).

افراد چالش‌طلب گاهی رویدادهای مصیبت بار را در زندگی به تجربیات ارزشمند تبدیل می‌کنند. بالاخره افراد سرسخت نسبت به رویدادهای زندگی احساس کنترل بیشتری می‌نمایند. آن‌ها معتقدند که شخص در پیامدهای زندگی نقش تعیین کننده ای داشته و کم‌وبیش این پیامدها در قلمرو و کنترل آن‌ها قرار دارد.

برخورداری از چنین نگرش‌هایی باعث می‌شود که افراد سرسخت رویدادهای محیط را به گونـــه­ای معنادار ارزیابی کنند در حالی که افراد غیرسرسخت به نسبت به رویدادهای زندگی دچار احساس بیگانگی، ناتوانی و تهدید می‌گردند. درواقع سرسختی ساختار واحدی است که در محل یکپارچه و هماهنگ این سه مؤلفه سرچشمه می‌گیرد (ترشابی، 2010).

سرسختی روان‌شناختی یکی از ویژگی‌های شخصیتی است که به‌عنوان عاملی برای ارتقای سلامت تلقی می‌شود. کوباسا (1979). سرسختی را ترکیبی از باورها در مورد خویشتن جوان می‌دانند که فرد را در برابر فشارهای بیرونی و درونی مصون می‌سازد. درواقع این ویژگی توانایی پردازش مناسب محرکهای درونی و بیرونی است.

کوبا سا و مدی، برای تبیین این موضوع که بعضی از اشخاص در مواجهه با مقدار مشخصی از تنیدگی بیمار می‌گردند و حال آنکه برخی دیگر در برخورد با همان مقدار تنیدگی، سلامتی خود را حفظ می‌کنند، از نظریه‌های شخصیت سود جسته‌اند و الگوی شخصیت قوی را پیشنهاد داده‌اند. داشتن این صفت افراد را در مقابل اثرات منفی رویدادهای زندگی مقاوم تر نموده است و در نتیجه احتمال ابتلای آنان را به بیماری‌های جسمی و روانی کاهش می‌دهد. شواهد متعدد بیانگر این واقعیت است که به موازات بیماری‌های جسمی، بسیاری از آشفتگی‌های روانی، به دلیل وجود عوامل استرس زا به وجود آمده و تداوم می‌یابد و در این میان می‌توان به افسردگی، اضطراب، اسکیزوفرنی و اعتیاد به مواد مخدر اشاره نمود (دلاهایج و همکاران، 2014).



. Hardy Personality


مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )
دسته بندی آزمون ارشد
بازدید ها 38
فرمت فایل docx
حجم فایل 41 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 29
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )

در 29 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع سلامت روان:

2-1. سلامت روان

2-2-1. مفهوم سلامت روان

ریشه‌ی لغوی واژه انگلیسی‌ «health»، در واژه‌های، «haelp»، haelth»» (به معنای کـل) و «haelen» و(heal) انـگلیسی قدیم، و کلمه‌ی‌ آلمانی قدیم «heilida» و«heilen» (به معنای کل) است. گراهام ‌ (1992) این ریشه‌های لغوی را با کلمات انگلیسی‌ «halig» و آلمانی قدیم«heilig»، به‌ معنای مقدس، ارتباط داده است؛ بنابراین، از نظر ریشه‌ی‌ لغوی، سالم‌ بودن‌ به معنای‌ «کلیت داشتن یا مقدس‌ بودن» است‌ و بدین‌ترتیب، ویژگی‌های‌ معنوی و فـیزیکی‌ (و نـه فقط فیزیکی) را شامل می‌شود (لطافتی بریس، 1389).

مفهوم سـلامت روانـى، در واقع جنبه‌اى از مفهوم کلى سلامت است. سازمان بهداشت جهانى سلامت را چنین تعریف‌ مى‌کند‌: حالت‌ سلامتى کامل جسمى، روانى، اجتماعى، معنوى و نه فقط‌ فقدان‌ بیمارى یا ناتوانى، که در آن فرد به توانایى‌هاى خودش پى مـى‌برد، مـى‌تواند بـا استرس‌هاى معمول زندگى کنار آید‌، بـه‌ صـورت‌ ثـمربخش و مولد کار کند و قادر به کمک به جامعه باشد ‌(برى و جنکینس ،2007).

کارشناسان سازمان بهداشت جهای سلامت فکر و وران را این طور تعریف می کنند: «سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب» (میلانی فر، 1389).

مفهوم سلامت همچنین دربر گیرنده مفاهیمی همچون احساس خوب بودن و اطمینان‌ از‌ خودکارآمدی، اتکا به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خودشکوفایی توانایی‌های بالقوه فکری، هیجانی و غیره است و فـقدان بـیماری و عـلایم‌ را‌ نیز شامل می‌شود. سلامت روانی به عنوان یکی از ارکان سـلامتی، لازمه یـک زندگی مفید، موثر و رضایت‌بخش‌ فردی‌ است و مسئولیت سنجش، ارزیابی، کنترل، درمان و بهبود بخشیدن آن قبل از هرکس بر عهده متخصصان علوم‌ رفتاری‌ و اجتماعی می‌باشد (پاکیزه، 1387).

لوینسون و همکارانش در سال 1962 سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند: «سلامتی روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی و اطرافیان دارد و مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش حائز اهمیت است» (میلانی فر، 1389).

تودور (1996؛ ترجمه خواجوی، 1382)، سلامت روان را به شرح زیر تعریف می کند:

1. سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است.

2. سلامت روان مفهوم انتزاعی وارزیابی نسبی گراست از روابط انسان با خود، جامعه و ارزش هایش. و نمی توان آن را جدای از سایر پدیدهای چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل می پردازد، می سازد.

3. سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیا است، انسان هایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی، رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ می کنند.

4. سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاه ها و موضوعات مختلف مانند: عدم وجود علایم ناتوان کننده، یکپارچگی کارکرد روان شناختی، سلوکی موثر در زندگی شخصی و اجتماعی، احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آنرا در بر می گیرد.

5. برای ارائه یک تئوری در مورد سلامت روان، موفقیت برون روانی کافی نیست، باید سلامت درون روانی را به حساب بیاوریم.

6. سلامت روان، ظرفیت رشد و نمو شخصی است.

7. سلامت روان، یک موضوع مربوط به پختگی است.

8. سلامت روان، یعنی هماهنگی بین ارزشها، علاقه ها، و نگرش ها در حوزه عمل افراد و در نتیجه، برنامه ریزی واقع بینانعه برای زندگی، و تحقق هدفمند مفاهیم زندگی است.

9. سلامت روان، در قیاس با سلامت جسم نیست، بلکه به دیدگاه و سطح روان شناختی ارتباطات فرد-محیط اشاره دارد. بخش مرکزی سلامت، سلامت روان است، زیرا تمامی تعاملات مربوط به سلامتی، به وسیله روان انجام می شود.

10. سلامت روان ظرفیت کامل زندگی کردن به شیوه ای است که ما را قادر می سازد، نوعی وحدت بین ما و دیگران بوجود آورد.

11. سلامت روان، توانایی عشق ورزیدن و خلق کردن است، نوعی حس هویت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، که همراه است با درک واقعیت درون و بیرون از خود و رشد واقع بینی و استدلال.

پس از روش شدن مفهوم سلامت روان این ضرورت دیده می شود تا به اختصار مروری به نظریات گوناگون با گرایش ها و زمینه های متفاوت در مورد طبیعت انسان داشته باشیم و با تصورات گوناگون نظریه پردازان از مفهوم سلامت روان و ماهیت انسان بیشتر آشنا شویم.

در تعریف سلامت روان چهار دیدگاه از یکدیگر تفکیک می شوند(پشتکار، 1388):

الف) سلامت روانی به معنای رفتار بهنجار: در این دیدگاه گفته می شود رفتارهایی که اکثریت مردم از خود نشان می دهند، رفتار های سالم به شمار می آیند و رفتار کسانی که از رفتارهای عمومی جامعه فاصله زیادی می گیرند، به عنوان رفتارهای مرضی به شمار آمده و صاحبان آنها بیمار روانی جامعه نامیده می شوند.

ب) سلامت روانی به معنای الگوی ایدال: در این دیدگاه سالم کسی است که از یک سلسله معیارهای مشخصی برای سلامت روانی تبعیت کند این معیارها غالبا به وسیله روان شناسان و رواپزشکان مشخص می شود.

ج) سلامت روانی به معنای یک فرآیند: در این دیدگاه، سلامت روانی یک پدیده واحد نیست که بتوانیم از آن در تمام مراحل زندگی استفاده کنیم. به عبارت دیگر در هر مرحله از زندگی انسان اعم از کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی سلامت روانی معنایی متفاوت پیدا می کند. به این ترتیب بیماری روانی یک معنای تحولی خواهد داشت، یعنی آنچه را در یک بزرگسال بیماری به شمار می آوریم ممکن است در یک نوجوان سلامتی کامل بدانیم یا بر عکس(پشتکار، 1388).

د) سلامت روانی به معنای فقدان بیماری: در این دیدگاه این سلامتی روانی نیست که تعریف و مشخص می شود. به عبارت دیگر به جای این که بگوئیم سلامت روانی چیست؟ می گوییم بیماری چیست؟ و وقتی کسی بیمار نباشد یعنی سالم است (پشتکار، 1388).

2-2-2. دیدگاههای سلامت روانی

2-2-2-1. دیدگاه فروید

از دیدگاه مکتب روان کاوی، سلامت روانی به معنای سازگاری فرد با خود و با خواسته ها و فشارهای جامعه است (کیمیایی، خادمیان و فرهادی، 1390). در نظر فروید، انسان متعارف و سالم کـسی‌ است‌ کـه‌ مراحل رشد روانی-جنسی را با موفقیت گـذرانده بـاشد‌ و در‌ هیچ‌ یـک‌ از ایـن مـراحل، بیش از‌ حد‌ تثبیت نشده باشد. از نظر او، کم‌تر انـسانی مـتعارف به حساب‌ می‌آید و هر فرد به نحوی غیر متعارف‌ است. هسته‌ی‌ اصلی‌ حالت‌های‌ روان‌نژندی‌ یا نـوروتیک، اضطراب اسـت و اضطراب‌ مرحله‌ی اول نوروز‌ است. هدف‌ از‌ روان‌ درمانی‌ در‌ روان‌کاوی، ایجاد‌ سـلامت روانی‌ است. سلامت روانی دارای دو جنبه اسـت: یکی سـازگاری با محیط بیرونی، و دیگری‌ سازش بـا مـحیط درونی. در نظر فروید، تعامل و تعارض پویای سه ساخت«نهاد»، «من» و «فرامن» تعیین‌کننده‌ی رفتار است و فردی از نظر‌ روانی سالم اسـت کـه‌ بین سه سطح شخصیت وی تعادل برقرار باشد(شفیع آبادی و ناصری، 1389).

یکی از شـاهکارهای فـروید، که مـا را در شناخت رفتار انـسان و در نـتیجه شخصیت‌ او راهنمایی می‌کند مکانیسم های روانی یا دفاعی است. این مکانیسم ها که مکانیسم های سازشی نیز گفته می شوند؛ باعث سازگاری و تطبیق شخص در رویارویی با مشکلات محیطی و اجتماعی می شوند. همیشه برای ارضای تمایلات، امیال و غرایز جنسی بین «نهاد »، «من » و «ابرمن » درگیری و کشمکش وجود دارد و برای اینکه تعادل روانی و شخصیتی در اثر این درگیری محفوظ بماند «من» نقش میانجی داشته و از وسایلی استفاده می کند که از اضطراب که کیفیت نامطلوبی است و تقریبا سرمنشا تمام بیماری های روانی و واکنش های عصبی است نجات یابد. این وسایل عمان مکانیسم های دفاعی هستند و روی این اصل آنها را مکانیسم های دفاعی «من» نیز می گویند (میلانی فر، 1389).


مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان نمایشگری (سایکو درام)

مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان نمایشگری (سایکو درام) در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 0
فرمت فایل doc
حجم فایل 58 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان نمایشگری (سایکو درام)

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش روان نمایشگری (سایکو درام) در 27 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc


· توضیحات ابتدایی فایل:



تعداد صفحات: 27 صفحه ( 25 صفحه متن و 2 صفحه منابع)

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش و با فرمت doc (آماده جهت پرینت)

نوع تایپ متن: کاملا استاندارد همچنین دارای پیشینه تحقیقاتی داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و بعضا متغیرهای مشابه می باشد.

کیفیت منابع: منابع کاملا جدید هستند:: منابع خارجی (شامل 2011) داخلی (شامل 92)

منابع درون متنی و پایانی: دارد


قابل استفاده برای مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری رشته های روانشناسی، علوم تربیتی و مدیریت و سایر رشته های مرتبط






· بخشی از متن :



روان نمایشگری (psychodrama) یک نوع روان درمانی گروهی است که هدف آن پیشبرد انسجام و ساختار شناختی درباره تجربه هیجانی در نمایشی تئاتر گونه است (دوگان، 2010). این روش که برای اولین بار در سال 1939 توسط روانپزشک و نظریه پرداز بزرگ مورینو (Moreno) مطرح شد (قاسم پور و مهدوی، 2010).

نوعی تخلیه هیجانی است که به بازگشایی مشکل شخصیتی یک فرد مشخص و ارائه جنبه هایی از زندگی او می پردازد و علاوه بر آن نقش او را در روابط بین فردی به حضار نشان می دهد. در روان نمایشگری حوادث گذشته با ترس هایش و آینده با امیدهایش به زمان حال انتقال یافته و حل می شود (دوگان، 2010). این روش بر کاهش میزان شکایت جسمانی، اضطراب، افسردگی و در مجموع ارتقاء سلامت عمومی تاثیر دارد (قاسم پور و مهدوی، 2010).

از اهداف مهم روان نمایشگری می توان به تسهیل رها کردن احساسات حبس شده، کمک به مراجع

برای کسب رفتار های جدید و موثرتر، گشودن راه های کشف نشده حل مسئله و حل تعارضات اشاره کرد (سلیمانی نژاد، 2011).


. Dogan

پیشینه پژوهشی

صادقیان و اعتمادی (1390) در پژوهشی تحت عنوان تاثیر آموزش مشاوره گروهی به سبک سایکودارم (روان نمایشگری) بر بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی میان کارکنان آموزش و پرورش شهرستان اصفهان پرداخت که نتایج آن نشان داد که آموزش مشاوره گروهی به سبک سایکودارم (روان نمایشگری) بر بازخورد سازمانی و سازگاری شغلی تاثیر داشته است (به نقل از احمدی فروشانی، 1392).

گرجی (1390)، به بررسی اثر بخشی روان نمایشگری (سایکودراما) بر افزایش عزت نفس و بخشودگی دختران نوجوان دارای والدین طلاق پرداختند. نتایج آن نشان دادند که کاربرد روش روان نمایشگری باعث افزایش نمرات عزت نفس کلی و بخشودگی و خرده مقیاس های عزت نفس خانوادگی، اجتماعی، جسمانی و عمومی شده اما تأثیری بر عزت نفس تحصیلی نداشته است.

گاتا و همکاران (2010) در پژوهشی با عنوان اثربخشی سایکودرام در نوجوانان دارای اختلالات رفتاری هیجانی به این نتیجه رسیدند که نوجوانانی که درمان سایکودرام دریافت کرده بودند در مقایسه با گروه کنترل کاشه علایم اختلالات رفتاری-هیجانی را نشان دادند.

ابراهیمی (2010) در پژوهشی به بررسی تاثیر سایکودارم بر افسردگی مزمن بیماران پرداخت که نتایج پژوهش او نشان دادکه سایکو درام به صورت قابل ملاحظه ای میزان افسردگی زنان را کاهش داده است و در مطالعات پی گیری نیز موثر بوده است (به نقل از احمدی فروشانی، 1392).



  • ویژگی های متمایز کننده این محصول نسبت به محصولات مشابه!!!


  • منابع جدید داخلی و خارجی
  • تمامی منابع ذکر شده در متن در پایان فایل آمده است!!!
  • تایپ استاندارد تمامی صفحات، همچنین نوشتن پاورقی ها
  • منابع درون متنی و منابع پایانی کاملا به شیوه APA نوشته شده اند که مورد تایید تمام دانشگاه های ایران (سراسری و آزاد) می باشد
  • ارسال آپدیت های بعدی این فایل به ایمیل شما
  • مشخص بودن تعداد صفحات متن و تعداد صفحات منابع!!!
  • پشتیبانی تخصصی کمتر از ۲۴ ساعت (در صورت وجود هر گونه سوال، راهنمایی یا مشکل احتمالی در مورد فایل مورد نظر)







پشتیبانی 09191809834 (لطفا فقط پیامک یا تلگرام).

نحوه دانلود: بلافاصله پس از پرداخت آنلاین قادر به دانلود فایل خواهید بود و همچنین یک نسخه از “لینک دانلود” نیز برای شما ایمیل می شود.






  • توجه ؟

وبسایتی که هم اکنون در آن قرار دارید زیر مجموعه سایت آفمَس به نشانی (ofmas.ir) می باشد و شما را به فروشگاه فایل آفمَس برای خرید انتقال می دهد. فروشگاه آفمَس دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت، معدن و تجارت می باشد که در صفحه اصلی این سایت قابل مشاهده است.


مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )
دسته بندی روانشناسی
بازدید ها 17
فرمت فایل docx
حجم فایل 41 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 20
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان ( فصل دوم پایان نامه )

در 29 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

چارچوب نظری پایان نامه روانشناسی با موضوع سلامت روان:

2-1. سلامت روان

2-2-1. مفهوم سلامت روان

ریشه‌ی لغوی واژه انگلیسی‌ «health»، در واژه‌های، «haelp»، haelth»» (به معنای کـل) و «haelen» و(heal) انـگلیسی قدیم، و کلمه‌ی‌ آلمانی قدیم «heilida» و«heilen» (به معنای کل) است. گراهام ‌ (1992) این ریشه‌های لغوی را با کلمات انگلیسی‌ «halig» و آلمانی قدیم«heilig»، به‌ معنای مقدس، ارتباط داده است؛ بنابراین، از نظر ریشه‌ی‌ لغوی، سالم‌ بودن‌ به معنای‌ «کلیت داشتن یا مقدس‌ بودن» است‌ و بدین‌ترتیب، ویژگی‌های‌ معنوی و فـیزیکی‌ (و نـه فقط فیزیکی) را شامل می‌شود (لطافتی بریس، 1389).

مفهوم سـلامت روانـى، در واقع جنبه‌اى از مفهوم کلى سلامت است. سازمان بهداشت جهانى سلامت را چنین تعریف‌ مى‌کند‌: حالت‌ سلامتى کامل جسمى، روانى، اجتماعى، معنوى و نه فقط‌ فقدان‌ بیمارى یا ناتوانى، که در آن فرد به توانایى‌هاى خودش پى مـى‌برد، مـى‌تواند بـا استرس‌هاى معمول زندگى کنار آید‌، بـه‌ صـورت‌ ثـمربخش و مولد کار کند و قادر به کمک به جامعه باشد ‌(برى و جنکینس ،2007).

کارشناسان سازمان بهداشت جهای سلامت فکر و وران را این طور تعریف می کنند: «سلامت فکر عبارت است از قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب» (میلانی فر، 1389).

مفهوم سلامت همچنین دربر گیرنده مفاهیمی همچون احساس خوب بودن و اطمینان‌ از‌ خودکارآمدی، اتکا به خود، ظرفیت رقابت، تعلق بین نسلی و خودشکوفایی توانایی‌های بالقوه فکری، هیجانی و غیره است و فـقدان بـیماری و عـلایم‌ را‌ نیز شامل می‌شود. سلامت روانی به عنوان یکی از ارکان سـلامتی، لازمه یـک زندگی مفید، موثر و رضایت‌بخش‌ فردی‌ است و مسئولیت سنجش، ارزیابی، کنترل، درمان و بهبود بخشیدن آن قبل از هرکس بر عهده متخصصان علوم‌ رفتاری‌ و اجتماعی می‌باشد (پاکیزه، 1387).

لوینسون و همکارانش در سال 1962 سلامتی روان را این طور تعریف کرده اند: «سلامتی روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی و اطرافیان دارد و مخصوصا با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران دارد، چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویش حائز اهمیت است» (میلانی فر، 1389).

تودور (1996؛ ترجمه خواجوی، 1382)، سلامت روان را به شرح زیر تعریف می کند:

1. سلامت روان شامل توانایی زندگی کردن همراه با شادی، بهره وری و بدون وجود دردسر است.

2. سلامت روان مفهوم انتزاعی وارزیابی نسبی گراست از روابط انسان با خود، جامعه و ارزش هایش. و نمی توان آن را جدای از سایر پدیدهای چند عاملی فهمید که فرد را به موازاتی که در جامعه به عمل می پردازد، می سازد.

3. سلامت روان، شیوه سازگاری آدمی با دنیا است، انسان هایی که موثر، شاد و راضی هستند و حالت یکنواختی خلقی، رفتار ملاحظه گرانه و گرایش شاد را حفظ می کنند.

4. سلامت روان عنوان و برچسبی است که دیدگاه ها و موضوعات مختلف مانند: عدم وجود علایم ناتوان کننده، یکپارچگی کارکرد روان شناختی، سلوکی موثر در زندگی شخصی و اجتماعی، احساسات مرتبط با بهزیستی اخلاقی و معنوی و مانند آنرا در بر می گیرد.

5. برای ارائه یک تئوری در مورد سلامت روان، موفقیت برون روانی کافی نیست، باید سلامت درون روانی را به حساب بیاوریم.

6. سلامت روان، ظرفیت رشد و نمو شخصی است.

7. سلامت روان، یک موضوع مربوط به پختگی است.

8. سلامت روان، یعنی هماهنگی بین ارزشها، علاقه ها، و نگرش ها در حوزه عمل افراد و در نتیجه، برنامه ریزی واقع بینانعه برای زندگی، و تحقق هدفمند مفاهیم زندگی است.

9. سلامت روان، در قیاس با سلامت جسم نیست، بلکه به دیدگاه و سطح روان شناختی ارتباطات فرد-محیط اشاره دارد. بخش مرکزی سلامت، سلامت روان است، زیرا تمامی تعاملات مربوط به سلامتی، به وسیله روان انجام می شود.

10. سلامت روان ظرفیت کامل زندگی کردن به شیوه ای است که ما را قادر می سازد، نوعی وحدت بین ما و دیگران بوجود آورد.

11. سلامت روان، توانایی عشق ورزیدن و خلق کردن است، نوعی حس هویت بر تجربه خود به عنوان موضوع و عامل قدرت فرد، که همراه است با درک واقعیت درون و بیرون از خود و رشد واقع بینی و استدلال.

پس از روش شدن مفهوم سلامت روان این ضرورت دیده می شود تا به اختصار مروری به نظریات گوناگون با گرایش ها و زمینه های متفاوت در مورد طبیعت انسان داشته باشیم و با تصورات گوناگون نظریه پردازان از مفهوم سلامت روان و ماهیت انسان بیشتر آشنا شویم.

در تعریف سلامت روان چهار دیدگاه از یکدیگر تفکیک می شوند(پشتکار، 1388):

الف) سلامت روانی به معنای رفتار بهنجار: در این دیدگاه گفته می شود رفتارهایی که اکثریت مردم از خود نشان می دهند، رفتار های سالم به شمار می آیند و رفتار کسانی که از رفتارهای عمومی جامعه فاصله زیادی می گیرند، به عنوان رفتارهای مرضی به شمار آمده و صاحبان آنها بیمار روانی جامعه نامیده می شوند.

ب) سلامت روانی به معنای الگوی ایدال: در این دیدگاه سالم کسی است که از یک سلسله معیارهای مشخصی برای سلامت روانی تبعیت کند این معیارها غالبا به وسیله روان شناسان و رواپزشکان مشخص می شود.

ج) سلامت روانی به معنای یک فرآیند: در این دیدگاه، سلامت روانی یک پدیده واحد نیست که بتوانیم از آن در تمام مراحل زندگی استفاده کنیم. به عبارت دیگر در هر مرحله از زندگی انسان اعم از کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی سلامت روانی معنایی متفاوت پیدا می کند. به این ترتیب بیماری روانی یک معنای تحولی خواهد داشت، یعنی آنچه را در یک بزرگسال بیماری به شمار می آوریم ممکن است در یک نوجوان سلامتی کامل بدانیم یا بر عکس(پشتکار، 1388).

د) سلامت روانی به معنای فقدان بیماری: در این دیدگاه این سلامتی روانی نیست که تعریف و مشخص می شود. به عبارت دیگر به جای این که بگوئیم سلامت روانی چیست؟ می گوییم بیماری چیست؟ و وقتی کسی بیمار نباشد یعنی سالم است (پشتکار، 1388).

2-2-2. دیدگاههای سلامت روانی

2-2-2-1. دیدگاه فروید

از دیدگاه مکتب روان کاوی، سلامت روانی به معنای سازگاری فرد با خود و با خواسته ها و فشارهای جامعه است (کیمیایی، خادمیان و فرهادی، 1390). در نظر فروید، انسان متعارف و سالم کـسی‌ است‌ کـه‌ مراحل رشد روانی-جنسی را با موفقیت گـذرانده بـاشد‌ و در‌ هیچ‌ یـک‌ از ایـن مـراحل، بیش از‌ حد‌ تثبیت نشده باشد. از نظر او، کم‌تر انـسانی مـتعارف به حساب‌ می‌آید و هر فرد به نحوی غیر متعارف‌ است. هسته‌ی‌ اصلی‌ حالت‌های‌ روان‌نژندی‌ یا نـوروتیک، اضطراب اسـت و اضطراب‌ مرحله‌ی اول نوروز‌ است. هدف‌ از‌ روان‌ درمانی‌ در‌ روان‌کاوی، ایجاد‌ سـلامت روانی‌ است. سلامت روانی دارای دو جنبه اسـت: یکی سـازگاری با محیط بیرونی، و دیگری‌ سازش بـا مـحیط درونی. در نظر فروید، تعامل و تعارض پویای سه ساخت«نهاد»، «من» و «فرامن» تعیین‌کننده‌ی رفتار است و فردی از نظر‌ روانی سالم اسـت کـه‌ بین سه سطح شخصیت وی تعادل برقرار باشد(شفیع آبادی و ناصری، 1389).

یکی از شـاهکارهای فـروید، که مـا را در شناخت رفتار انـسان و در نـتیجه شخصیت‌ او راهنمایی می‌کند مکانیسم های روانی یا دفاعی است. این مکانیسم ها که مکانیسم های سازشی نیز گفته می شوند؛ باعث سازگاری و تطبیق شخص در رویارویی با مشکلات محیطی و اجتماعی می شوند. همیشه برای ارضای تمایلات، امیال و غرایز جنسی بین «نهاد »، «من » و «ابرمن » درگیری و کشمکش وجود دارد و برای اینکه تعادل روانی و شخصیتی در اثر این درگیری محفوظ بماند «من» نقش میانجی داشته و از وسایلی استفاده می کند که از اضطراب که کیفیت نامطلوبی است و تقریبا سرمنشا تمام بیماری های روانی و واکنش های عصبی است نجات یابد. این وسایل عمان مکانیسم های دفاعی هستند و روی این اصل آنها را مکانیسم های دفاعی «من» نیز می گویند (میلانی فر، 1389).