فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری منزلت اکثریت در قرآن، شهرت، اکثریت در زمامداری اسلام، اکثریت از نظر امامان شیعه

مبانی نظری منزلت اکثریت در قرآن، شهرت، اکثریت در زمامداری اسلام، اکثریت از نظر امامان شیعه
دسته بندی علوم انسانی
بازدید ها 0
فرمت فایل docx
حجم فایل 126 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 51
مبانی نظری منزلت اکثریت در قرآن، شهرت، اکثریت در زمامداری اسلام، اکثریت از نظر امامان شیعه

فروشنده فایل

کد کاربری 1113
کاربر

مبانی نظری منزلت اکثریت در قرآن، شهرت، اکثریت در زمامداری اسلام، اکثریت از نظر امامان شیعه

توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری


خلاصه ای از کار:

- مقدمه

جوامع بشری همواره بر پایه آگاهی پیشرفت های قابل قبولی به خود داشته اند. و بر همین اساس است که اکثریت رهبرى شده بر اساس منطق و فکر صحیح، مى‏تواند مشکلات جامعه را در حد امکان بشرى حل کند و اکثریت غیر رشید و رهبرى نشده موجب انحطاط و سقوط جامعه به سوى منجلاب مى‏شود. قرآن نیز با اتکا بر همین قاعده مسلم و عقلایى، براى اکثریت منطقى و عقلانى ارزش قایل است. به عبارت دیگر، از منظر قرآن اگر جامعه ی اسلامى در چارچوب اسلام و بر مبناى اصول استدلالى و منطقى وارد جریان امور و نظردهى‏ها و نظرخواهى‏ها بشود و اختلاف در راه یابى به حقایق و عدالت یا تشخیص قانون درست از نادرست به وجود آید، اکثریت بر اقلیت ترجیح دارد. زیرا اکثریت در این صورت نزدیک‏ترین راه به حقایق است و عقل و شرع نیز آن را امضا مى‏کند.

...............

- قرآن و رأی اکثریت

اکثریت به دفعات در قرآن؛ کتاب آسمانی مسلمانان آورده شده است، که در این میان حدود هشتاد مرتبه در آن از اکثریت مذمت شده ‌است. خداوند در یکی از آیات می‌فرماید: «وَ اِنْ تُطِعْ اَکثَرَ مَنْ فِی الأَرضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سبیلِ اللهِ اِنْ یَتَّبِعُونَ اِلّا الظَّنَ وَ اِنْ هُم الّا یَخرُصُون؛ و اگر از بیش تر افراد روی زمین اطاعت کنی، تو را از راه خداوند منحرف و گمراه می‌کنند، زیرا آنان جز از گمان پیروی نمی‌کنند و آنان، جزء به حدس و گمان نمی‌پردازند». (انعام/ 116)

................

- اکثریت و ملاک حقیقت در قرآن

«اکثریت» علاوه بر آنکه معیار تشخیص حقیقت نیست، نمی‌تواند دلیل قاطع یا ارجح بر درستی باشد. به عبارت دیگر واقع ‌نمایی و کاشفیت اکثریت، مورد خدشه است. از این ‌رو اسلام هیچ گاه کمیت افراد را میزان حق و باطل قرار نداده است. چه بسا رأی یک نفر از رأی اکثریت یا همه ی مردم صحیح‌تر و منطقی‌تر باشد. در قرآن کریم آیات متعددی در نکوهش اکثریت آمده است:

...............

- رأى اکثریت؛ تجسم اراده الهى

در زمامداری اسلامی و حکومت شیعی انسان ها به دنبال رشد عقلانى و پیشرفت هاى فرهنگى، ایدئولوژى و قانون الهى و حاکمیت خدا بر انسان را به عنوان عالی ترین و بهترین شیوه ی زندگى خواهند پذیرفت و به جاى تن دادن به قانون و حاکمیت بشرى و اطاعت و بردگى در برابر انسان ها، پرستش و اطاعت خدا را خواهند گزید. در این طرح اقلیت و اکثریت به آن معنى که خواست اکثریت، حاکم بر اراده ی اقلیت باشد، وجود ندارد.

زیرا خواست خدا نسبت به اکثریت(عام) و اقلیت، یکسان است و اکثریت در برابر این خواست، متعهد است و حق جایى را به نفع خویش قایل نیست. در حقیقت در چنین نظامى، همه فرمانبردار و فرمانروا، و حاکمى جز خدا وجود ندارد.( زنجانى، 1421 ه‍ ق، چ4، ص 87).

.................

- اکثریت مذموم از نظر قرآن کریم

.............

- اجماع یا رأی اکثریت

..........

- آیات اکثریت در قرآن کریم:

...........

الف) اکثریت از نظر مقدار:

...........

ب) اکثریت از نظر تعداد:

............

- تحلیل و بررسی آیات اکثریت در کتب اسلامی (شیعی):

................

- حق و اکثریت:

...............

- قلمرو اکثریت:

...................

- اسلام شیعی و اکثریت

نظر اسلام درباره ی اکثریّت را باید در دو مرحله جستجو کرد.

1- در مورد نظرخواهى و مصلحت‌اندیشى.

2- در مورد منافع و مصالح عمومى.

مرحله اوّل: نظرخواهى و مصلحت‌اندیشى‌

«اسلام» براى اکثریّت از آن جهت که اکثریّت است و دیگر هیچ، هرگز ارزشى قایل نیست، بلکه اکثریّت هاى نادان و بى‌تقوا و بى‌اندیشه و غیر مسئول را در قرآن کریم مورد مذمّت قرار داده و خطاب به رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرموده است: «وَ إِنْ تُطِعْ أَکْثَرَ مَنْ فِی الْأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَنْ سَبِیلِ اللّهِ إِنْ یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَ إِنْ هُمْ إِلّا یَخْرُصُونَ: اگر از اکثریت مردم روى زمین پیروى کنى، تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد، (زیرا) آنان پیروى نمى‌کنند مگر از گمان (بى‌اساسى) و (اندیشه‌اى) جز حدس و تخمین در کار ندارند».(انعام/ 116)

............

- شهرت و اقسام آن

شهرت در متون اسلامی همان اکثریت است با کمی تفوت در مبنا و شرایط. علاوه بر این ها نیز مى‌بینیم که روش فقها در شناخت احکام فقهى اسلام براى تشخیص واقعیات در بسیارى از موارد این است که حقّ تقدم را به «شهرت فتوایى و یا شهرت روایى» مى‌دهند و این همان معناى «اکثریت» است. این تفاوت بین اکثریت و شهرت در ادامه بیان و بررسی خواهند شد. اما برای تشریح این بحث به بیان و تعریف اقسام شهرت نیاز است که ابتدا به بررسی آن می پردازیم.

...............

- تفاوت شهرت و اکثریت

البته باید توجه کرد: شهرت فتوایى، یا حدیث از نظر روایى یا عملى، با اکثریت مورد نظر در دموکراسى داراى این تفاوت است که اکثریت دموکراتیک تا نصف به علاوه یک توسعه دارد، ولى شهرت در اصطلاح فقهى در مرحله‌اى بالاتر قرار دارد، بگونه‌اى که باید اماره ی واقع به شمار آید و قول اقلیت، به عنوان قول نادر و حدیث، به عنوان شاذ و نادر در مقابل مشهور قرار گیرد، ولى به هر حال مسأله ی اکثریت مطرح است.(خلخالی، همان، ص48)

................

- اکثریت مورد نظر اسلام

به هر حال، اسلام براى اکثریت مکتبى و اسلامى ارزش قایل است؛ یعنى اگر جامعه ی اسلامى در چهارچوب اسلام و بر مبناى اصول و احکام اسلام وارد جریان امور و نظردهى‌ها و نظر خواهى‌ها بشود و اختلاف در راه‌یابى به حقایق و حق و عدالت و یا تشخیص قانون درست از نادرست به وجود آید، اکثریت را بر اقلیت ترجیح مى‌دهد؛ زیرا اکثریت در این صورت، نزدیک ترین راه به واقعیات است و عقل و شرع آن را امضا مى‌کند.

بنابراین ابتدا باید جامعه را با اصول اخلاقى و فضایل انسانى و آگاهى، تقوا و احساس مسئولیت، آشنا ساخت و سپس از او نظرخواهى کرد؛ زیرا در این حال، گفتارها و اظهار نظرها بر پایه ی حق و عدالت استوار خواهد بود، نه خودخواهى و سودجویى. و همگان در جستجوى حقوق و مصلحت واقعى کشور و ملّت مسلمان قرار مى‌گیرند و به سخن یکدیگر گوش فرا مى‌دهند و همدیگر را درک نموده و قول احسن و سخن بهتر را خواهند پذیرفت. چنان که قرآن کریم مى‌فرماید:« الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ : آنان (مؤمنان) کسانى هستند که به سخن گوش فرا مى‌دهند و بهترین آن را (انتخاب) و پیروى مى‌کنند».(زمر/18)

............

- دلایل اعتبار رأی اکثریت:

1- دلایل عقلی:

دلیل اول: حکم عقل:

هنگامی که افراد صاحب نظر در مسئله ای اختلاف داشته باشند با توجه به یکی بودن نظر، مطابق واقع در نظر................

...................

2- دلایل نقلی و روایی

گرچه در روایات امری مبنی بر لزوم اخذ به نظر اکثریت وارد نشده است اما از بعضی روایات و اخبار علاجیه و هم چنین از سیره ی منقوله ی نبی اکرم (ص) می توان به مطلوبیت و یا لزوم اقدام بر اساس اکثریت استیناس و تأیید یافت.

................

- دلیل ترجیح حق اکثریت بر حق اقلیت

اگر در مسأله‌اى اقلیت و اکثریت دو رأى مختلف دارند، و از تمام جهات، وِزان شان و استحکام شان و متانت شان بالسَّویه است، و انتخاب یکى از دو طرف براى ما مشکل است، در این صورت گروه اکثریت با وجود تساوى در همه ی جهات، اماریّتش به واقع بیش تر خواهد بود. و اما اشکال این است که به چه دلیل حق و انتخاب اکثریت مقدم بر حق و انتخاب اقلیت است و اقلیت باید تابع اکثریت باشد؟

..................

- آسیب‏شناسى اکثریت گرایى‏

..................

  1. خطر اعتماد بر گمان‏هاى بى اساس

..............

  1. خطر آلودگى به شرک‏

.............

  1. 3. خطر بى توجهى به خدا

...............

  1. 4. خطر ایمان نیاوردن به امور غیبى

.............

...............

...............

8. خطر عبرت نگرفتن از آیات الهى‏

..................

- اکثریت در زمامداری اسلام

...............

- مبانی و حجیت اکثریت در حکومت پیامبر (ص)

...............

- نقش اکثریت در زمامداری امامان معصوم(ع)

................

- اکثریت از دیدگاه فقیهان و علمای شیعه

...............

فهرست منابع

  1. قرآن
  2. نهج البلاغه
  3. ابن هشام، 1383ه.ش، السیره النبویه، ج2، نجف- البراق، چاپ اول.
  4. آصفی، م، 1995م، ولایه الامر، ج1، قم – مرکز الاسلامی للبحوث و التعلیم الاسلامی، چاپ پنجم.
  5. ابو الحسین زکریا، ا، 1404 ه.ق، معجم مقائیس اللغه‌، ج5، قم- انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، چاپ اول.
  6. ابن خلدون، 1988م، مقدمه تاریخ، ج1، بیروت – دارالفکر، چاپ دوم.
  7. انوری، ح، 1378ه.ش، فرهنگ بزرگ سخن، ج 1، تهران - انتشارات سخن، چاپ سوم.
  8. تهرانی، م، 1421ه.ق، ولایت فقیه در حکومت اسلامی، ج2/ج3، مشهد – انتشارات علامه طباطبایی، چاپ دوم.

..............

................