فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش پردازش شناختی

مبانی نظری و پیشینه پژوهش پردازش شناختی در 16 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 25
فرمت فایل doc
حجم فایل 30 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 16
مبانی نظری و پیشینه پژوهش پردازش شناختی

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش پردازش شناختی در 16 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc



توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

  • همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA
  • توضیحات کامل در مورد متغیر
  • پیشینه تحقیقاتی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی توضیحات متغیر:

علوم شناختی از بدو شکل گیری، شاهد رشد چشمگیری بوده است تا آنجا که هم اینک گرایش غالب را در روانشناسی عمومی تشکیل می دهد. همچنین رویکردهای شناختی در حوزه های مختلف علمی به ایجاد عناوینی همچون روانشناسی شناختی، هوش مصنوعی، زبانشناسی، عصب شناسی مردم شناسی و فلسفه ذهن انجامیده است. ادبیات علمی و نیز روند تشکیل دپارتمان های علوم شناختی در دانشگاه های معتبر در حال گسترش است. علوم شناختی از دیدگاه های مختلف قابل تعریف است؛ از دیدگاه محاسباتی، علوم شناختی به طور صریح و ضمنی کارکردهای ذهن را به عنوان محاسبات در نظر می گیرد (کریک، 2004؛ به نقل از خرازی و حجازی، 1389). اما از دیدگاه بالینی، جمع بندی علوم شناختی در چارچوب محاسباتی چندان کاربرد ندارد. اما از این دیدگاه، جمع بندی مناسب آن است که ضمن جامعیت، از اختصاصی بودن نیز برخوردار باشد، یعنی تمایزی با رویکردهای غیرشناختی که متخصصین بالینی با آنها آشنا می باشند صورت بگیرد. احتمالاً بهترین جمع بندی آن است که مدل های اختصاصی ذهن در علوم شناختی را به کار گیرد. دانشمندان شناختی به ساختارها و فرایندهای شناختی و بازنمایی آنها و همچنین معادل های فیزیکی این ساختارها و فرایندها می پردازند (اِدِلمن و گالی، 2001؛ به نقل از خرازی و حجازی، 1389).

بدین ترتیب مدل های محاسباتی یا شناختی از الگوهای نمادین یا قاعده مدار که شناخت در انسان را علم جهانشمول «بازنمایی ها» می پندارد تا طیفی از رویکردهای محیط گرایانه که بر تعلق ذهن به محیط تاکید دارد (نیسر و ینوگراد، 1988) تا پارادایم پیوندگرایی که شناخت را برخاسته از شبکه های عصبی یا سیستم های پردازش موازی می داند (روملهات و مک کله لند، 1986) طیفی را در بر می گیرد. عوامل مختلفی همچون ناکامی های رفتارگرایی، ظهور ماشین های محاسباتی و پیشرفت های قابل توجه نظری به شکل گیری روان شناسی شناختی کمک نموده است.

روان شناسی شناختی با نحوه کسب اطلاعات از جهان، شیوه بازنمایی این اطلاعات وتبدیل آن به دانش، نحوه ذخیره آن و شیوه استفاده از آن برای جهت دهی به توجه و رفتار سروکار دارد. یکی از جنبه های روان شناسی شناختی پردازش شناختی است. پردازش شناختی مطالعه چگونگی ادراک، یادگیری، یادآوری و تفکر درباره اطلاعات توسط افراد است (استرنبرگ، 2006؛ به نقل از خرازی و حجازی، 1389). روان شناسی شناختی و پردازش شناختی شامل کلیه فرایندهای روان شناسی: از احساس گرفته تا ادراک، بازشناسی طرحها، توجه، یادگیری، حافظه، تشکیل مفهوم، تفکر، تصویرسازی ذهنی، به یادآوردن، زبان، هیجانها و فرایندهای رشد و همه میدان های رفتار را در برمی گیرد


- Crick

- Edelman & Gally

- Neisser & Winograd

- Rumelhart & Mcclelland

- Sternberg


ایده های کلیدی در روان شناسی و پردازش شناختی

1- داده های روان شناسی و پردازش شناختی را می توان تنها در بافت یک نظریه تبیینی به طور کامل درک کرد، ولی نظریه ها بدون داده های تجربی، تهی هستند.

علم صرفاً مجموعه ای از حقایق انباشته شده تجربی نیست. بلکه ترکیبی از حقایقی است که با نظریه های علمی، تبیین شده و سازمان یافته اند. نظریه ها به داده ها معنا می بخشند. برای مثال، فرض کنید می دانیم که توانایی افراد در بازشناسی اطلاعاتی که دیده اند بهتر از توانایی آنها در یادآوری آن اطلاعات است. مثلاً هنگامی که می خواهند واژه ای را بازشناسی کنند، اگر آن را در فهرستی از واژه ها بشنوند بهتر می توانند آن را بازشناسی کنند تا آنکه بدون چنین فهرستی، بخواهند آن را به یاد بیاورند. این یک تعمیم تجربی جالب است. اما علم از ما می خواهد که نه تنها قادر به تعمیم دادن باشیم، بلکه بفهمیم کگه چرا حافظه چنین عملکردی دارد. از یک جهت یکی از اهداف مهم علم تبیین است. تعمیم تجربی در غیاب یک نظریه زیربنایی، چیزی را تبیین نمی کند. از جهت دیگر، نظریه به ما کمک می کند تا محدودیت های تعمیم تجربی را دریابیم و بفهمیم که چه وقت و چرا اتفاق می افتد. برای مثال، براساس نظریه ای که تولوینگ و تامسون (1983) مطرح کردند، در واقع بازشناسی همیشه نباید بهتر از یادآوری باشد (استرنبرگ، 2006).


پیشینه تحقیقاتی

- اسکلی و همکاران (2008) با مقایسه بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، خواهر و برادرهای غیر روانپریش بیماران دارای اسکیزوفرنی و گروه کنترل سالم پرداختند. نتایج آسیب یادآوری کلامی مشخص در هر دو بیماران دارای اسکیزوفرنی و خواهر برادرهایشان را در مقایسه با گروه کنترل نشان داد. تنها بیماران آسیب های معنادار نگهداری کلامی و بصری را در تاخیر کوتاه مدت و همچنین آسیب کلامی در تاخیر درازمدت را نشان دادند

- اکساویر و اسنلبرگ (2009) بیان می­کنند که بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی، آسیب قابل توجه در هر دو تکلیف حافظه کاری و بلند مدت را نشان می­دهند.

- وایت و همکاران (2010) در بررسی پردازش اطلاعات بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی نشان دادند که این بیماران در پردازش اطلاعات نقص اساسی داشته و نابهنجاری شدیدی در پردازش اطلاعات دارند و نمی توانند اطلاعاتی که از محیط دریافت می کنند به خوبی پردازش و تبیین کنند.



-Skelley & Et Al

- Xavier & Snellenberg


مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان شناختی محیط کار

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان شناختی محیط کار در 11 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc
دسته بندی پیشینه متغیر های روانشناسی
بازدید ها 26
فرمت فایل doc
حجم فایل 16 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 11
مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان شناختی محیط کار

فروشنده فایل

کد کاربری 4084
کاربر

مبانی نظری و پیشینه پژوهش سلامت روان شناختی محیط کار در 11 صفحه ورد قابل ویرایش با فرمت doc



توضیحات: فصل دوم پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)


  • همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA
  • توضیحات کامل در مورد متغیر
  • پیشینه تحقیقاتی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
  • رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
  • منبع : دارد (به شیوه APA)
  • نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از توضیحات متغیر:

در بررسی ویژگی های جسمی و روانی افراد دو عامل اساسی مشخص وراثت و محیط هستند که هر دو از لحاظ تأثیری که بر فرد می‌گذارند، حائز اهمیت فراوان هستند. انسان زندگی خود را در محیط های مختلف می‌گذراند که محیط کاری از مهم­ترین محیط هایی است که فرد از بزرگسالی بخش اعظمی از وقت خود را در آنجا سپری می‌کند. دنیای امروز استرس های مختلفی دارد که بعضی از این استرس ها مختص محیط کار است. نزاع با یک همکار، محروم شدن از پاداش، دیر رسیدن به سر کار و فشار هیأت مدیره یا رؤسای سازمان به مدیر را می‌توان نمونه­هایی از استرس­های محیط کار نامید که سبب اختلال در سلامت روان شناختی افراد در محیط کار می شوند (مهداد، دهقان، گلپرور و شجاع، 1391).

تعریف


سلامت روان در محیط کار یعنی پیشگیری از پیدایش مشکلات روانی در کارکنان و سالم سازی فضای روانی کار، به نحوی که هیچ یک از کارکنان به دلیل عوامل موجود در محل کار گرفتار آسیب روانی نشوند، هریک از کارکنان از فعالیت ها و محل کار خود احساس رضایت کنند و علاقمند به آن محل باشند، همه کارکنان قادر به ایجاد روابط مطلوب با محیط کار و عوامل موجود در آن باشند و هر یک از کارکنان نسبت به خود، رؤسا، همکاران و به طور کلی نسبت به محیط کار خود و خصوصاً نسبت به جایگاه خود در آن اداره یا سازمان احساس مثبتی داشته باشند (مهداد، دهقان، گلپرور و شجاع، 1391).

سلامت روان کارکنان در هر سازمان و مؤسسه از جمله مسائل مهمی است که باید به آن توجه شود و مدیران باید به نیروی انسانی و تأمین امکانات رفاهی، خواسته ها و نیازهای آنان به عنوان عاملی برای افزایش کارایی و سطح بهره وری توجه کنند.

مدیران یک سازمان به سبب مسئولیتی که در شغل خود دارند بیشتر از دیگران در معرض حوادث استرس زا قرار می گیرند و به همین دلیل بیشتر باید مراقب وضعیت عصبی و روانی خود باشند. لذا مدیران و کارکنان باید با آگاهی از میزان تحمل نسبت به سطح استرس پذیری خود و بکارگیری راهکارهای عملی برای افزایش قدرت تحمل و فشارپذیری فردی خود قدم برداشته و در راستای سالم سازی محیط و ارتقاء سلامت روان سازمان حرکت کنند تا انر‍ژی هایی که ناخواسته صرف تنش های محل کار می شود برای ارتقاء کمیت و کیفیت و تحقق اهداف سازمان مربوطه به کار گرفته شود. یک مدیر کارآزموده باید طوری رفتار کند که حتی کارمندی که در پایین ترین رده شغلی مشغول به کار است به اهمیت مقام خود و نقشی که در جامعه ایفاء می کند پی ببرد


یکی از دلایل عمده وجود و پیدایش اختلالهای روانی و رفتاری، نداشتن امنیت شغلی و اضطراب ناشی از آن است. در یک سازمان آن دسته از کارگران و کارمندانی که احساس امنیت شغلی در آنان پایین است و در نتیجه گرفتار اضطراب ناشی از بیکاری، تبعید، عزل از موقعیت مطلوب و محرومیت از سایر امتیازات و امکانات می باشند، احتمالاً بیش از دیگران برای ادراک منفی حوادث و اتفاقات آمادگی دارند. لذا مدیریت اینگونه سازمانها دائم با افرادی بی انگیزه و یا کم انگیزه مواجهه است که هیچوقت نمی تواند در رسیدن به اهداف مطلوب و دستیابی به بهره وری قابل قبول موفق گردد.

مدیر یک سازمان باید به تمام مسایل توجه داشته باشد و زمینه ای را از نظر روحی و روانی و ارضای انگیزه ها فراهم آورد که کارکنان، خود را شریک و سهیم در کارها و عواقب ناشی از آن بدانند. در چنین شرایطی است که خلاقیت افراد تحت نظارت افزایش می یابد (بویلر، نیوون هوجسن، اسمیتز، گارتنر و اسلویتر، 2014).


مبانی نظری و پیشینه تحقیق زیبایی شناختی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق زیبایی شناختی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 13
فرمت فایل doc
حجم فایل 33 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 27
مبانی نظری وپیشینه تحقیق  زیبایی شناختی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

زیبایی در مفهوم مطلق آن خالق هنر است. زیبایی که امروزه از مباحث عمده‏ی فلسفی و هنری است از دیرباز در انواع هنر نقشی بسزا داشته است. اگرچه به صورت شخصی و جداگانه و تحت عنوانی ویژه مورد بحث قرار نگرفته است که در هنرهای بحث زیبایی و جمال در‌اندیشه‌های اسلامی سابقه‌ای طولانی داشته و مطرح شده است(یزدانی،1382،ص21).

«تنها آنچه زیباست شایسته دوست داشتن است و آن چه زیبا نیست در خور دوست داشتن نیست» (تواکو، ترجمه بینا، 1390، ص 19).

اهمیت زیبایی شناختی و محیط از دیدگاه اسلام و قرآن

سپاس خدای را که تجلیات جمالش بر هستی از ملک و ملکوت سایه افکنده و فیض جاریش همگان را شامل گشته است. از ازل با سیمای جمال و جلالش هر چه زیباتر جلوه نمود و فیض و نور صفات و اسماء او سراپای هستی را به گلشن سرای محبت و شوق بدل نمود و عارفان را چنان شیفته و شیدای خود نمود که سرور عارفان در جذبه جمالش گفته :" و شقاق الی قربک فی المشتاقین" (مفاتیح الجنان)

در هر موجودی صفات کمال و جمال و جلال و وحدانیتش نمایان است و هر ذره آینه‌ای است صیقلی در مقابل جمال بس جمیل او و هویداگر آن گنج مخفی که دوست داشت بی حجاب شناخته گردد.

در صورت هر چه گشت موجود
از فرط ظهور گشت مخفی

بنمود جمال خویش رخسار
در عین خفا نمود اظهار

و نیز هوالذی فی السماء اله و فی الارض اله (آشتیانی، 1376،ص55)


در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت
عقل می‌خواست که ز آن شعله چراغ افروزد

عشق بیدار شد و آتش به همه عالم زد
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
برق غیرت بدرخشید و جهان بر هم زد

(ابتهاج، 1374، ص146)

جمال و زیبایی با حقیقت ارتباط دارد و جمیل یکی از اسماء حق است. در حدیث آمده است که ان الله جمیل و یحب الجمال یعنی خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد. در حدیثی آمده است کتب الله الاحسان علی کل شیء یعنی خداوند حسن و زیبایی را بر همه چیز نوشته است. (اعوانی، 1375، ص 321)

آگاهی از پدیده زیبایی شناختی قرآن از حیث زبان، سبک وریتم این ایده را نزد ما ژرفا بخشید که متن قرآن پدیده زبانی ویژه‏ای است با زیبایی شناسی منحصر به فرد. (جمعه،ترجمه سیدی،1391،ص19)

پس زیبایی آفرینش الهی در انسان و هستی گشاینده راه عقل برای آگاهی از زیبایی متن قرآن و شکوه آن به مثابه تصویر کمال مطلق در حق و خیر و هنر و در زمان و مکان است و به اعتبار رابطه آن با آدمی رابطه‌ای است که در آفرینش مفاهیم زیبایی و درک طبیعت آن مفاهیم و کارکردها و مقاصد آن و شناخت معیارها و ارزش‌های آن سهیم‌اند. پس قرآن مشتمل بر جمال و زیبایی و هم مشتمل بر شکوه و زیبایی است. متن قرآن دارای قدرت زیبایی شناختی نظم دهنده آگاهی زیبایی شناختی در نظام مند کردن زیبایی زندگی بشری ترسیم توازن دقیق در آن است. (جمعه،ترجمه سیدی،1391،ص24)

شرح جمال و جلال خدا در صورت حسی و متافیزیکی آن نیست. وصف خداوند آن گونه که در مصحف مبارک قرآن کریم آمده، اوست که هیچ چیز به او شباهت ندارد، اوست که آفریننده عالم و عالمیان است. صفت جمال یکی ارصفات اوست و با همه زیبایی‌هایی که قابل تصور است متفاوت است. زیبایی او مافوق معقول و محسوس و بالاتر از عقل ماست. او نهایت همه حسنات و اتمام همه کمال است. (روانجو،1376،ص1)

نمونه‌هایی از آیات قرآن که به بحث زیبایی پرداخته است:

خلق السموات و الارض بالحق و صورکم فاحسن صورکم و الیه المصیر.(سوره تغابن، آیه 3)

اوست که آفرید آسمان و زمین را به حق و صورت شما را کشید و این صورتگری را چه زیبا و نیکو انجام داد و همه به سوی او برمی‏گردند.

انا زینا السماء الدنیا مزینه الکواکب.(سوره صافات، آیه 6)

ما آسمان دنیا را به زیور ستارگان آراسته ایم.

و انزل لکم من السماء ماء فانبتنا به حدائق ذات بهجته.(سوره نمل، آیه 60)

و برای شما از آسمان آبی فرستادیم و به وسیله آن آب باغ‌هایی سرور انگیز و زیبا رویاندیم.

اهمیت زیبایی شناختی و محیط از دیدگاه روانشناسی

فردریک فروبل[1]

از دیرباز مربیان هوشمند و آفریننده همواره به اثرات محیط زیست کودکان بر رشد آنان توجه داشته اند. فردریک فروبل (ابتدای قرن نوزدهم) طراحی محیط و فضا سازی برای کودکان را با طراحی فضای سبز و باغ که پیوسته در حال تغییر است مقایسه می‌کرد. فضاهایی تخیل پرور و راهنمای تخیلات و رفتار کودکان. (لیندون، ترجمه دهقانی، 1389، ص23)

مارگارت مک میلان[2]

یک قرن بعد مارگارت مک میلان پیشگام ایجاد و تاسیس مهدکودک در انگلستان می‌گفت «میخواهیم محیطی بسازیم که در آن آموزش و پرورش اجتناب ناپذیر باشد و همین که کودک در چنین محیطی قرار گرفت، بدون تلاش دیگری، چیزهای فراوان بیاموزد.» (لیندون، ترجمه دهقانی، 1389، ص 24)



[1] friedrich Frobel

[2] Margaret mcmillan


مبانی نظری و پیشینه تحقیق سبک های شناختی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق سبک های شناختی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 3
فرمت فایل doc
حجم فایل 61 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 38
مبانی نظری وپیشینه تحقیق  سبک های شناختی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

سبک شناختی یکی از مباحثی است که به تفاوت های فردی در جریان یادگیری اشاره دارد و با ورود آن به ادبیات روانشناسی تعاریف گوناگونی برای آن ارائه شده است .افراد از لحاظ توانایی های ذهنی،روش های آموختن،سبک و سرعت یادگیری،علاقه و انگیزش نسبت به کسب دانش و انجام فعالیت های تحصیلی با هم تفاوت دارند.در واقع یکی از موضوعات مرتبط با تفاوت های فردی در یادگیری روش ها و راههای یادگیری آنهاست.

از عواملی که هر فرد با خود به موقعـیت یادگیری می آورد، روشهای یادگیری است.اگرچه تمام انسانها توانایـــی یادگیری دارند، اما میــــزان و نحوه ی یادگیری انسان ها ، حتـی در موقعـــیتی یکســان، متفــاوت است.شاید یکـی از مهمـــترین دلایــل آن روشهـــای یادگیری متفاوت آنان باشد (الهی،آزادفلاح،رسول زاده، طباطبایی،1383).

روش های یادگیری دارای انواع گوناگونی هستند و مــــی توان آنها را به ســـه گـــروه تقسیم کرد: روشهای شناختی، روشهای عاطفی و روشهای فیزیولوژیک.روشهای یادگیری شناختی عبارتند از طریقی که شخص موضوعات را ادراک می کند ، اطلاعات را به خاطر می سپارد ، درباره ی مطالب می اندیشد و مسائل را حل می کند. این روشها بسیار متنوع اند و مهمترین آنها عبارتند از روش های وابسته به زمینه و نابسته به زمینه (ولفولک[1]،1995)، تکانشی و تاملی( بایر و اسنومن 1993 )، روش های مفهوم سازی ، روش های پردازش کننده ی کلامی در برابر پردازش کننده دیداری ، روشهای انعطاف پذیر و انعطاف ناپذیر، روشهای سنت گرا در مقابل خردگرا ( فراهانی،1376 به نقل از بیگی،انور،1388)، و روشهای یادگیری همگرا ،واگرا،جذبکننده،انطباق یابنده (کلب،1985).در این پژوهش از دسته بندی اخیر استفاده شده است. بنابراین در ادامه از میان این سه دسته سبک یادگیری، سبکهای شناختی کلب که مدنظر ماست را بیشتـــر توضیح می دهیم.

اصطلاح سبک یادگیری معادل، سبک شناختی به کار می رود. سبک شناختی را عمدتاً به عنوان روشی که یادگیرنده به کمک آن اطلاعات را پردازش می کند تعریف کرده اند. هرچند نظریه پردازان اصطلاحات سبک یادگیری و سبک شناختی را جــدا از هم می دانند، اما اکثریت صاحبنـــظران و روان شنــاسان تربیتی آن دو را معادل هم به کار می برند.

سبک شناختی به صورت راههایی که شخص می اندیشد و به جهان می نگرد تعریف شده است (سریواستاوا[2]، 1997).

مفهوم سبک های شناختی به چگونگی یادگیری یادگیرنده اشاره می کند. دی چکو و کرافورد (1974، ص 62 به نقل از سیف) سبک های شناختی را به عنوان «راههای شخصی که در آن افراد اطلاعات را در جریان یادگیری مفاهیم و اصول پردازش می کنند» تعریف کرده اند. هوهن[3] (1995) گفته است. اصطلاح سبک یادگیری به باورها، رحجــانها، و رفتارهایی که به وسیله افراد به کار می روند تا به یادگیری آنان در یک موقعیت کمک کنند گفته می شود (به نقل از سیف،1382 ص 97).

هر دانش آموز یا دانشجویی سبک یادگیری خاص خودش را دارد .نظریه های مختلفی درباره سبک های یادگیری ارائه شده است که به توصیف روشـــهای ترجیحی دانشجویان برای یادگیری می پردازد.

سبک های شناختی بسیار متنوع هستند که مهمترین آنها عبارتند از:

2-1- 1 - سبک های وابسته به زمینه و نابسته به زمینه[4]:

سبک های وابسته به زمینه و نابسته به زمینه (یا فارغ از زمینه) گویای این است که قضاوتهای شخصی بعضی از یادگیرندگان تحت تاثیر زمینه ی موضوع یادگیری قرار می گیرد ؛ در حالی که برای بعضی اشخاص دیگر تاثیر زمینه بسیار اندک است یا اصلاً وجود ندارد . افرادی که از لحاظ سبک شناختی وابسته به زمینه اند، به راحتی نمی توانند محرکها را زمینه جدا کنند؛ از این رو ادراکهای آنها به سادگی تحت تاثیر تغییرات زمینه ای قرار می گیرد. از سوی دیگر ، افرادی که از لحاظ سبک یادگیری نابسته به زمینه (فارغ از زمینه) اند؛ به سادگی می توانند محرکها را از زمینه ها جدا سازند؛ لذا ادراکهای آنان از تغییرات زمینه تاثیر چندانی نمی پذیرد. به افراد دارای سبک وابسته به زمینه ، کلی نگر[5] و به افراد دارای سبک نابسته به زمینه تحلیلی نگر[6] نیز می گویند ، زیرا افراد گروه اول شکل و زمینه در ترکیب کلی می بینند و لذا جدا سازی شکل از زمینه برای آنها دشــــوار است، اما افراد گروه دوم شکل و زمینه را جدا از هم می بینند و لذا به راحتی می توانند آنها را از هم جدا کنند .

بعد وابسته به زمینه –نابسته به زمینه نشان می دهد که تا چه انداره افراد می توانند،به هنگام کوشش برای تشخیص جنبه های مهم یک موقعیت خاص، بر عناصر زمینه ای مزاحم غلبه کنند. هر چه افراد از لحاظ وابستگی به زمینه از عناصرمزاحم یا مخل مستقل تر عمل کند، به همان اندازه تحلیلی تر عمل می کند.در مقابل ، هر چه افراد بیشتر وابسته به زمینه باشند، به همان نسبت کلی تر عمل می کنند.برای نمونه،فردی که وابسته به زمینه است ممکن است نتواند،از روی توضیح و شکل،قطعات یک دوچرخه را بر روی هم سوار کند، در حالی که یادگیرنده ی فارغ از زمینه این کار را به راحتی انجام می دهد. این دو گروه یادگیرنده ، یعنی وابسته به زمینه و نابسته به زمینه ، با محیط خود به طور متفــاوت برخورد می کنند. اشخاصی که وابســته به زمیـــنه اند جذب دیگران می شوند،شغلهایی را که مستلزم ایجاد رابطه با دیگران است مانند معلمی برمی گزینند، و موضوعهای درسی نظیر علوم اجتماعی را که بیشتر با مردم سرو کار دارد انتخاب می کنند. از سوی دیگر،افراد فارغ از زمینه ، مشاغلی را که نیاز چندانی به تعامـــلات اجتماعی ندارند، مانند اختـــرشناسی و مهــندسی ، ترجیح می دهند، و موضوعهای درسی نظیر ریاضیات و علوم را که تاکید چندانی بر امور انسانها ندارند انتخاب می کنند. اشخاص نابسته به زمینه در یادگیری و یادآوری مطالبی که جنبه ی اجتماعی ندارند، پیروزی کسب می کنند(سیف،1382).



1- Wool folk,R,L, & Bieher, R.F

[2]- Srivastata

[3]- Hohn

[4]-fild dependence & field independence

[5]-holistic

[6]-analytic


مبانی نظری و پیشینه تحقیق تحریف های شناختی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق تحریف های شناختی
دسته بندی مدیریت
بازدید ها 4
فرمت فایل doc
حجم فایل 47 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 39
مبانی نظری وپیشینه تحقیق  تحریف های شناختی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

توضیحات: فصل دوم تحقیق کارشناسی ارشد (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)

همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو تحقیق

توضیحات نظری کامل در مورد متغیر

پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه

رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب

منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)

نوع فایل: WORD و قابل ویرایش با فرمت doc

قسمتی از متن مبانی نظری و پیشینه

کلمه شناخت در لغت به معنی عمل یا فرایند دانستن است. رویکرد شناختی به شخصیت، بر نحوه­ای که افراد از محیط و خودشان آگاه می­شوند، نحوه­ای که درک نموده و ارزیابی می­کنند، یاد می­گیرند و مسایل را حل می­کنند، تمرکز دارد. این واقعا یک رویکرد روان­شناختی به شخصیت است؛ زیرا منحصرا روی فعالیت‌های ذهنی هشیار تمرکز دارد. این تمرکز روی ذهن، مفاهیمی را که سایر نظریه­پردازان به آنها پرداخته­اند، نادیده نمی­­­­­­­­گیرد. برای مثال، در رویکرد شناختی، نیازها، سایق‌ها یا هیجانات را جنبه­هایی از شخصیت می­دانند که تحت کنترل فرایندهای شناختی قرار دارند(شولتز وشولتز[1] ،1388).

روانشناسی شناختی

انسان را موجودی پردازش کننده اطلاعات و مسأله گشا تلقی می کند.این دیدگاه در پی تبیین رفتار از راه مطالعه شیوه هایی است که شخص به اطلاعات موجود توجه می کند،آنها را تفسیر می کند،و به کار می برد. روانشناسی شناختی همانند دیدگاه روانکاوی متوجه فرایندهای درونی است.اما در این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال،نیازها،و انگیزش تاکید شود بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب و تفسیر می کندو آنها را در حل مشکلات به کار می گیرند تاکید می شود.بر خلاف روانکاوی تکیه گاه شناختی نه بر انگیزش ها و احساسات و تعارضات نهفته بلکه بر فرایندهای ذهنی است که از آنها آگاهیم یا به راحتی می توانیم از آنها مطلع شویم.این رویکرد در تقابل با نظریه های یادگیری قرار می گیرد که محیط بیرونی را علت اساسی رفتار به شمار می آورند.اصولا دیدگاه شناختی به افکار و شیوه های حل مسأله کنونی توجه دارد تا تاریخچه شخصی.در این دیدگاه روابط بین هیجان ها انگیزش ها و فرایند های شناختی و در نتیجه همپوشی میان دیدگاه شناختی و دیگر رویکرد ها نیز آشکار می شود(ساراسون وساراسون[2]،1390).

روانشناسی شناختی زاده ی روانشناسی گشتالت است که در دهه ی 1920 مطرح شد.وجه مشخصه ی دیدگاهِ شناختی، توجه نسبتا ً اندک به رابطه ی محرک – پاسخ و فعالیت های عصبی می باشد. توجه اصلیِ این رویکرد، به موضوعاتی نظیر ادراک، حل مساله از طریقِ شهود، تصمیم گیری و فهم است. در تمامِ این فرایند ها شناخت از اهمیت مرکزی برخوردار است . شناخت یک مفهومِ کلی است که تمامیِ اشکالِ آگاهی را در بر می گیرد و شاملِ ادراک، تفکر، تصور،استدلال، و قضاوت و غیره می باشد. انقلابِ شناختی شاملِ تمامِ دیدگاه هایی می شود که به این مباحث اهمیتِ زیادی می دهند)جرج سیچ[3] ،1380).

افکار خودآیند

از دید شناختی ها افکار خودآیند،تحریف های شناختی،باورهای غیر منطقی مختص رابطه و طرحواره های شناختی علل اکثر مشکلات رفتاری وتعارضات بین فردی است(فلانگان وفلانگان،2004؛الیس،2003؛به نقل از فرحبخش،1382؛ بهاری وسیف،1384).

مدل شناختی بک (1970)نیزدرباره ی آسیب شناسی برنقش محوری تفکر در فراخوانی وتداوم افسردگی،اضطراب وخشم تاکید می کند.سوگیری شناختی باعث آسیب پذیری افراد نسبت به وقابع منفی مانند فقدانها ومشکلات زندگی می شوند.

طرز تفکر بدبینانه بدون منطق زمینه ساز شروع افسردگی واختلالات خلقی و دوام آنها است.تفکر شدید منفی،همیشه با افسردگی یا اختلالات احساسی همراه است.وقتی نگران می شوید،وقتی افکار ناخوشایند به ذهنتان خطور می نماید،کج خلق وافسرده می شوید(برنز،1386؛45).

موضع فلسفی کلی در زمینه شناخت

فرد به عنوان دانشمند: کلی معتقد است که افراد مانند دانشمندان، با ساختن فرضیه­هایی درباره محیط و آزمودن آنها در برابر واقعیت زندگی روزمره، دنیای تجربیات خود را درک کرده و سازمان می­دهند و این درک و تفسیر تجربه، برداشت منحصر به فرد ما را از رویدادها نشان می­دهد. کلی گفت: "ما از طریق الگوهای شفافی که متناسب با واقعیت‌ها هستند که دنیا از آنها تشکیل شده است به دنیا می­نگریم". ما می­توانیم این الگوها را با عینک­های آفتابی مقایسه کنیم که رنگ خاصی را به هر چیزی که می­بینیم، می­دهد. عینک یک نفر ممکن است آبی رنگ و عینک دیگری سبز رنگ باشد. امکان دارد چند نفر به یک صحنه نگاه کنند و بسته به عینکی که زده­اند آن را به صورت متفاوتی ببینند. بنابراین، با توجه به فرضیه­هایی که می­سازیم، به دنیای خود معنی می­دهیم. این دیدگاه خاص، که هر کسی آن را به وجود می­آورد، همان چیزی است که "سیستم سازه" نامیده می­شود. سازه، روش منحصر به فرد شخص برای در نظر گرفتن زندگی است(برنز،1386؛398).

یک سازه، شیوه نگاه کردن فرد به رویدادهای موجود زندگی و شیوه تعبیر و تفسیر آن فرد از جهان است(کریمی،1385).

مدلABC الیس

الیس(1962)برای تبیین اختلالات عاطفی وهیجانی به الگوی abcمتوسل می شود و مطرح می سازد که وقتی حادثه فعال کننده ای(a)برای فرد اتفاق می افتد ،او براساس تمایلات ذاتی خود ممکن است دو برداشت متفاوت و متضاد از آن داشته باشد:یکی افکار،عقاید وباورهای منطقی وعقلانی(rb)ودیگری افکار وعقاید وبرداشت های غیر عقلانی وغیر منطقی(ib). اگر فرد تابع افکار وعقاید عقلانی ومنطقی باشد،به عواقب منطقی(rc)دست خواهد یافت وشخصیت سالمی خواهد داشت واگر دستخوش افکار وعقاید غیر منطقی وغیر عقلانی قرار گیرد،با عواقب غیر منطقی(ic)مواجه خواهد شد،که در این حالت او فردی است مضطرب واشفته ودارای اختلالات هیجانی.بنا براین از دیدگاه الیس اضطراب،افسردگی،واختلالات خلقی،عاطفی،احساسی حاصل تفکر غیر منطقی فرد است که به صورت خود گویی های درونی درفرد وجود داشته وسبب ایجاد احساس بی کفایتی و بی ارزشی،ارزیابی های بدبینانه، منفی بافی و ارزیابی ضعیف از توانایی مقابله با مشکلات وحل وفصل آنها در فرد می شوند(الیس،1991،1969،1982؛به نقل از برون وهمکاران،1996).

2-3-6.تناوب­گرایی تعبیری:

ما در طول زندگی، با هر نوع آدم یا موقعیتی که روبرو می‌شویم، سازه­های متعددی را شکل می­دهیم. هنگامی که با افراد جدید آشنا شده و با موقعیت‌های تازه روبرو می­شویم، فهرست سازه­های خود را گسترش می­دهیم. علاوه بر این، وقتی موقعیت‌ها تغییر می­کنند، ممکن است هر از گاهی سازه­های خود را تعدیل کرده یا کنار بگذاریم. تجدیدنظر در سازه­ها فرایندی ضروری و مستمر است. اگر سازه­های ما نمی­توانستند اصلاح شوند، در این صورت قادر نبودیم با موقعیت‌های تازه کنار بیاییم. کلی این سازگارپذیری را تناوب­گرایی تعبیری نامید تا بیان کند که ما به وسیله سازه­های خود کنترل نمی‌شویم بلکه آزادیم تا در آنها تجدیدنظر کنیم(شولتز وشولتز ،1388).



1-Schultz& Schultz

1-Sarason & Sarason

2-Jorj bech