فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

فایل فردا

مرجع دانلود فایل های دانشجویی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق عدالت سازمانی

مبانی نظری وپیشینه تحقیق عدالت سازمانی
دسته بندی مطالعات خانواده
بازدید ها 30
فرمت فایل doc
حجم فایل 486 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 72
مبانی نظری وپیشینه تحقیق عدالت سازمانی

فروشنده فایل

کد کاربری 1627
کاربر

در بیشتر فرهنگ­ها و کتاب­های لغت به تعریف لفظی و لغوی کلمه عدل و عدالت توجه شده است که پرداختن به همه آنها به تفصیل بیش از حد می انجامد، لذا به برخی از آنها به اجمال اشاره می شود:

الف) فرهنگ فارسی معین: در این فرهنگ معانی زیر برای کلمه عدل و عدالت آمده است: 1 – داد کردن، داد دادن، 2 – نهادن هر چیزی به جای خود، 3 – حد وسط میان افراط و تفریط، 4 – دادگری، انصاف، عدالت مقابل ظلم، 5 – داد، 6 – اندازه و حد اعتدال (ندایی 1379، 6).

ب) حضرت علی (ع) نیز عدل را قرار دادن هر امری در جای خود معنی می فرماید: العدل یضع الامور مواضع­ها (ندایی 1379، 6).

ج) در مفردات راغب نیز در تعریف عدل آمده است: عدل= العداله و المعادله: لفظی است که در حکم و معنی مساوات است و به اعتبار نزدیک بودن معنی عدل به مساوات در آن مورد هم بکار می­رود.

عدل و عدل= در معنی به هم نزدیکند ولی عدل در چیزهایی است که با بصیرت و آگاهی درک میشود و بکار میرود، مثل احکام. ولی واژه های عدل و عدیل در چیزهایی است که با حواس درک می­شود مثل اوزان، اعداد و پیمانه­ها. پس عدل تقسیط بر اساس استقامت و کمال است. از این رو روایت شده است که "بالعدل قامت السموات و الارض" آگاهی و خبری است بر اینکه هر گاه رکنی از ارکان چهارگانه در عالم افزون بر دیگری یا کم از دیگری می بود جهان بنا بر مقتضای حکمت انتظام می­داشت (ندایی 1379، 7).

د) در فرهنگ فلسفی بحث مفصلی درباره ریشه لغوی و اصطلاحی عدالت یا صیغه فلسفی وجود دارد. عدالت در لغت به معنی راستی (استقامت) و در شریعت به معنی راستی در راه حق و دوری از مانع و برتری دادن عقل بر هواست. در اصطلاح فقیهان، عدالت پرهیز از گناهان بزرگ و اصرار نکردن در گناهان کوچک و راستگویی و پرهیز از دروغ و رعایت تقوا و دوری از افعال پست است (ندایی 1379، 9).

2-1-2 بحث مفهومی و اصطلاحی عدالت

بعد از ریشه­یابی واژه لغوی عدالت،اینک با توجه به معنی لغوی به بررسی مفهومی و اصطلاحی آن پرداخته می شود. در اینجا با توجه به محدودیت تحقیق، بررسی آرا و افکار همه فیلسوفان و متفکران برای ارائه تعریف امکان ندارد لذا به بررسی عدالت در قرآن و سیره نبوی و اندیشه­های امیرالمومنین (ع) و همچنین نظریه برخی از فیلسوفان مانند افلاطون و استاد مطهری اشاره خواهد شد:

2-1-2-1 عدالت در قرآن

مبنا و زیربنای تمامی اصول، در تمامی اندیشه‌های سیاسی اسلام عدالت است. آیات الهی اشاره دارند که پیامبران را با مشعل‌های هدایت فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا دارند (عمید زنجانی 1373، 311). بنابراین چه بیانی رساتر از این که قرآن استقرار عدالت و گسترش آن را یکی از دو هدف اساسی و فلسفه‌ی بعثت انبیا ذکر کرده و آن را از صفات الهی و بارزترین خصیصه‌ی آفرینش و نیکوترین خصلت انسان معرفی کرده است.

الف) «ما رسولان را با براهین روشن به سوی انسان ها فرستادیم و به آنها کتاب و میزان دادیم تا عدالت را بر پا سازند[1]

ب) من مأمورم که عدالت را در میان شما برپا سازم[2]

ج) «عدالت را پیشه خود سازید؛ زیرا عدالت به تقوا و پاکی انسان نزدیکتر است[3]

د) «هرگاه در میان مردم حکم می‌کنید باید براساس عدالت باشد[4]

هـ) «خداوند به عدالت پیشگی فرمان دهد[5]

اساس حکمیت و حکم و حکومت در قرآن ایجاد قسط و عدل در جامعه است. از سوی دیگر کثرت آیاتی که درباره‌ی عدل و کلمات مترادف و متضاد این واژه است بیانگر اهمیت جایگاه این مفهوم در قرآن است. اصلی‌ترین مترادف‌های قرآنی کلمه‌ی عدل که در قرآن آمده‌اند و با آن ارتباط معنایی دارند، عبارتند از: قسط، قصد، استقامت، وسط، نصیب، حصه، میزان وغیره. همچنین جور - متضاد کلمه عدل - که خود نیز مترادف ظلم است، کمتر در قرآن آمده است. واژه‌های پیش گفته بارها در آیات قرآن به کار رفته‌اند؛ مثلاً کلمه‌ عدل و مشتقات آن 29 بار، و کلمه‌ی ظلم و انشقاقات آن بیش از 290 بار در این کتاب آسمانی ذکر شده است. یک صد نص قرآنی پیرامون توصیه به عدالت و مفاهیم مترداف آن (قسط، میزان و ...) نازل شده است.

مثلاً در تفسیر آیه‌ی «و السماء رفعها و وضع المیزان»[6] در تفسیر صافی آمده است:

«مقصود این است که در ساختمان جهان رعایت تعادل شده است، در هر چیز از هر ماده‌ای به قدر لازم استفاده گشته و فاصله‌ها اندازه‌گیری شده است. همچنان که در حدیث نبوی آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض»[7] نقطه‌ی مقابل عدل به این معنا بی‌تناسبی است نه ظلم (جمعی از مولفان 1373، 94).

پس نظام هستی بر عدل استوار شده و به تعبیر آیات کریمه قرآن، میزان که عبارت دیگر عدل است از یک سو در عالم کیهان و کل نظام هستی حاکم است و از سوی دیگر در نظام حیات انسان باید حاکم باشد تا از محور عدل تجاوز نشود: «الا تطغوا فی المیزان.»[8]

پس بی‌تردید بر زندگی اجتماعی افراد در جامعه لاجرم باید نظمی حاکم باشد، زیرا استقرار نظم بر پدیده‌های تکوینی و تشریعی مایه‌ی حیات و زندگی است؛ یا به تعبیر دیگر فعالیت و موجودیت هر پدیده‌ای در گرو استقرار نظم است. اشاره به میزان، در آیه‌ی شریفه، همان نظم حاکم بر پدیده‌های تکوینی مورد نظر است، اما وسیله‌ای که بشر برای ایجاد و استقرار نظم در مسائل اجتماعی به کار گرفته است، برقراری حکومت و وضع قوانین و مقررات تشریعی است (اخوان کاظمی 1386، 52).

2-1-2-2 عدالت در سیره‌ی نبوی

پیامبر گرامی اسلام، حضرت محمد (ص) طی 23 سال از بعثت تا وفات، مأمور ابلاغ و اجرای اسلام شدند و در همه‌ی ابعاد و زمینه‌های فکری،‌ فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به انقلابی عدالت گستر و توحیدی دست زدند که با محتوای اصیل و جامع اسلام، به عنوان آخرین و کامل‌ترین دین آسمانی، برای همه زمان‌ها و مکان‌ها و همه‌ی مردم تناسب داشت. وی با نفی افکار، آیین‌ها و ارزش‌های ظالمانه‌ی جاهلی و قومی و قبیله‌ای، خونی و نژادی، مالی و طبقاتی و شرکت و بت‌پرستی، و در هم شکستن ساختارها و مناسبات مبتنی بر آنها، اساس نظمی عادلانه، نور و انقلابی را پی ریخت. نهضت او که یک انقلاب تمام عیار بود، به تغییرات عمیق و اساسی در ذهنیت‌ها و عینیت‌های حاکم انجامید. از خصوصیات بارز نبی اکرم (ص)، اعتدال و عدالت طلبی ایشان بود، همچنان که علی (ع) در این باره می‌فرمودند:

«سیره‌ی او میانه‌روی و اعتدال و سنتش رشد و تکامل و سخنش جداکننده (حق از باطل) و حکم و فرمانش به عدل و درست کاری است (نهج البلاغه1390، 164).

پیامبر اسلام در قبل و بعد از بعثت، دارای حس عدالت­خواهی عمیقی بود و هدف توحیدی وی نفی تبعیض‌های ظالمانه‌ی جامعه‌ی جاهلی آن روز و برقراری قسط و عدل بود. جامعه‌ای که رعایت عدالت در آن فقط به گونه‌ی سلبی همانند تلافی و مجازات و پرداخت خون­بها صورت می‌گرفت و از شکل عدالت مثبت (انصاف، میانه روی و توازن) خبری نبود.


1- سوره حدید، آیه 25

2- سوره شوری، آیه 15

3- سوره مائده، آیه 8

4- سوره نساء ، آیه 58

5- سوره نمل ، آیه 90

1- سوره الرحمن آیه 7

[7]- آسمان و زمین به موجب عدل برپاست.

[8]- الرحمن ، آیه 8.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.